eitaa logo
روزنه
6.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
249 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
بهبودی و احیای دروغ‌پردازی‌های مخالفان امام! [صفحه ۲ از ۳] نويسنده برای اينكه خاطرات غیرواقعی آقای منتظری را به اصطلاح راست بنماياند، ادعا كرده كه اين گفت وگويی كه از زبان آقای منتظری آورده، در قيطريه صورت گرفته و «آقای خمينی كه موقع را بر خلاف بار پيش در زندان مناسب ديده بود با شرح بيشتری پاسخ داد»! جناب بهبودی ابتدا خوب است توضيح دهد كه ماجرای ساختگی ديدار پاکروان با امام در قیطریه را از چه سندی به دست آورده است؟! همچنین بگوید امام چگونه «موقع را برخلاف بار پيش مناسب ديده بود»؟! اين بار كه زير نظر و حصر قرار داشت با بار پيش كه در زندان بود چه تفاوتی كرده بود؟! و سوم اينكه چرا اين گفت وگو در گزارش ساواك نيامده است و جز آقای منتظری و نويسنده الف‌لام، هيچ كسی حتی امام(!) از آن آگاهی نيافته اند؟! نویسنده الف لام برای تحکم روایت بی پايه و اساس خود مبنی بر گرايش ويژه امام به تيمسار پاكروان، افزون بر استناد به خاطرات ساختگی منسوب به آقای منتظری، از فردی دروغ‌پرداز به نام «فاطمه پاكروان» (همسر تيمسار) كمك گرفته و ادعای خود را با دروغ پردازی او گره زده و آنچه را كه نامبرده بافته و ساخته يا به نام او ساخته اند، اعتبار و استواری بخشيده است و تخیلات آن زن را به گونه ای روايت كرده كه انگار در راستی و درستی آن هيچ ترديدی نيست! بهبودی درباره خاطرات فاطمه پاكروان چنين نظر داده است: ...در خاطرات همسر پاکروان، نکات قابل توجهی از دیدارهای این دو(!!) ياد شده است. فاطمه پاكروان وقتی ويژگی‌های آيت‌الله خمينی را از شوهرش پرسيد شنيد كه خيلی خوب بود! عالی بود! بسيار صميمی بود! آيت‌الله خمينی با همان لحن آهنگينش بر سر ميز ناهار می‌گفت: تيمسار! منتظر روزهايی هستم كه ناهار خودمان را بخورم(!) او خيلی خوش قيافه بود بر همه جا سايه می‌افكند، و من مطمئنم به آن پيری كه می گويند نيست... قدرت سحرآميزی داشت، روح بزرگی داشت.(الف لام، ص360) بايسته يادآوريست كه خاطرات منسوب به خانم پاكروان و بهره‌گيری‌های ناشیانه از آن، نكته‌ها و پرسش‌هايی در ذهن برمی‌انگيزد كه قابل اغماض نيست و جا دارد كه مورد بررسی و پرسش‌گری قرار بگيرد؛ نخست اينكه خانم پاكروان گفت و گوی خود را با جناب تيمسار، درباره امام با اين جمله آغاز می‌كند كه «همسرم گفت دو هفته با آيت الله خمينی ناهار می خورم!»(خاطرات فاطمه پاکروان، ص29) بايد ديد نويسنده الف لام آن گاه كه آورده خانم پاكروان را بازنويسی می‌كرده، چرا اين جمله را حذف كرده و در واقع درز گرفته است؟ ادعای رياست ساواک ايران مبنی بر اينكه دو هفته با امام هم غذا بوده مسئله كوچكی نيست كه بتوان از كنار آن بی تفاوت گذشت؛ بويژه اينكه نويسنده الف لام اصرار دارد اين مدعای واهی را استواری بخشد كه ميان امام و پاكروان گرايشی بوده است. دوم اينكه خانم پاكروان در خاطرات خود هيچ گاه ادعا نكرده كه امام به خانه‌شان رفته و با تيمسار پاكروان در منزل، ناهار صرف كرده است بلكه از گفته و آورده او به دست می آيد كه امام را هيچ گاه نديده است؛ از اين رو، جناب تيمسار برای او توضيح می‌دهد كه امام «خيلی خوش قيافه بود». يكی از سلطنت طلبان ورشكسته به نام علينقی عاليخانی از زبان خانم پاكروان آورده است كه «آيت الله خمينی دو بار به منزل تيمسار پاكروان رفته و شام هم خورده بودند!» یک نویسنده متعهد تاريخ هرگز از كنار اين ادعای نابجا و دروغ، بی‌تفاوت نمی گذرد؛ دست كم خاطرات فاطمه پاكروان اين موضوع را يادآوری می‌كند كه آورده های جناب عاليخانی در خاطرات فاطمه پاکروان نیامده است. آيا اين پرسش برای نويسنده الف لام مطرح نشده كه چگونه می‌شود خانم پاكروان خاطره‌ای را برای عاليخانی روايت كند ليكن آن را در خاطرات خود درج نکند؟! آيا به يادمانده‌های آلوده و دروغ مايه غرب نشينان ارزش ارجاع و بازگو دارد، آن‌هم در چنین موضوعاتی مهم؟ آیا نویسنده نمی دانسته که بازگو كردن اين جمله از كه «تيمسار پاكروان دو هفته با امام ناهار صرف كرده است» آن خاطرات را تا مرز ياوه‌گويی، خيال‌پردازی و هذيان پايين می آورد و بی اعتبار می سازد؟ با این وجود چرا به طور گزینشی از آن استفاده کرده؟! چگونه می شود كه جناب تيمسار دو هفته با امام ناهار صرف كند و خبر آن در آن روز در ميان مردم ايران بروز نكند و دهان به دهان رواج نيابد؟ و حتی گزارشگران ساواك، نيروهای انتظامی و ديگر چشم‌های مرموزی كه امام را از دور و نزديك زير نظر داشتند و می‌پاييدند آن را گزارش نكنند؟ اين سطح از عيب‌پوشی نويسنده الف لام نسبت به خاطرات بی‌پايه مهره‌های سوخته و خودفروخته‌ای مانند عاليخانی و خانم پاكروان و... صرفا نشان از بی‌دقتی است یا امور دیگر؟! @rozaneebefarda
بهبودی و احیای دروغ‌پردازی‌های مخالفان امام! [صفحه ۳ از ۳] 🔹شگفت‌آور این‌که از سال 1342 تا سال 1363 كه يادمانده‌های خانم پاكروان، مانند بسياری از خاطرات سراسر كذب ديگر از كشكول تاريخ شفاهی دانشگاه هاروارد امريكا بيرون آمد، هر شخص و هر جريانی از دشمنان قسم خورده امام و انقلاب اسلامی كه از كوچكترين رفتار و گفتار و گوشه چشم امام به رژيم پهلوی كه بوی نرمش می‌داد، برای تخريب آن مرد خدا استفاده می‌كردند، به چنين ديداری ميان امام و تيمسار پاكروان- كه بنا به ادعای خانم پاكروان، دو هفته با هم ناهار خوردند و بنابر ادعای عاليخانی دو بار امام به منزل پاكروان رفته است و با هم شام خوردند!- اشاره‌ای نكرده و گزارشی نداده‌اند؛ ليكن از سال 1393 كه اين خاطرات در ايران ترجمه و منتشر گردید، این نخستین بار است که یک فرد مدعی تاریخ‌نگاری(آن‌هم با داعیه مستندنویسی حداکثری) با استناد به اين خاطرات ساختگی، آن را اعتبار بخشیده و ذهن تاريخ را نسبت به راستی و سازش‌ناپذيری امام و اصالت انقلاب اسلامی مخدوش ساخته است! نكته درخور توجه اين است كه نويسنده الف لام كتاب خانم پاكروان را يك مائده آسمانی تلقی کرده؛ از اين رو سخت به آن باليده است. ليكن در پانوشت‌ کتاب او مطالب دوپهلو و ترديدآميزی در رد ادعای رفتن امام به خانه پاكروان آمده است كه طبق قرائنی مشخص می‌شود که به قلم نويسنده الف لام نیست. از چگونگی نوشته به دست می‌آید که ناشر الف لام برای حفظ اعتبار خود آن مطالب را برخلاف رأی نویسنده الف لام آورده و در واقع بر او تحميل كرده اند. در پانوشت مزبور عنوان «امام» چندين بار به كار رفته است كه با قلم بهبودی (که از کاربست این تعبیر ابا دارد) همخوانی ندارد: ... تزلزل نقل عاليخانی از همان جمله حضور امام در خانه پاكروان شروع می‌شود. اندك آشنايی با سلوك سياسی امام می گويد كه چنين رفتاری (رفتن به خانه پاكروان) از امام غير ممكن است... (الف لام، ص361، پانوشت) ▫️از آقای بهبودی باید پرسید: 👇 1. چرا گزارشگران ساواك از دو هفته صرف ناهار امام با پاكروان يا دو بار رفتن امام به خانه تيمسار پاكروان هيچ گونه گزارشی نداده اند؟ 2. بی‌ترديد تيمسار پاكروان هرگز بدون موافقت مافوق و شخص شاه به خود رخصت نمی داد كه به ديدار امام برود و دو هفته با او ناهار صرف كند يا امام را به خانه خود ميهمان كند. اگر بنابر خواست و سياست شاه، او را به خانه خود فراخوانده بود، باید گزارش‌های بالادستی در خصوص موفقیت یا عدم موفقیت این سیاست موجود می‌بود اما هیچ سندی در این زمینه در دست نیست اما چگونه است که هیچ گزارشی (نه در گزارش‌های ساواک، نه شهربانی و نه در پرونده امام) در دست نیست؟ 3. این ادعا که پاکروان بدون اذن شاه امام را به منزل خودش دعوت کرده باشد یا دو هفته با ایشان ناهار خورده باشد، خیال و پنداری باطل بیش نیست و اگر تيمسار پاكروان بدون هماهنگی با شاه به ديدار امام می رفت، بی ترديد مورد بدگمانی شاه قرار می گرفت و از كار بركنار می شد؛ چه برسد كه امام را بدون اذن شاه به خانه خود ميهمان كند كه مجازاتی كمتر از اعدام برای او نبود! اما می‌بینیم که این اتفاق نیز نیفتاده است. پس سند تاریخی آقای بهبودی در این زمینه چیست؟ 4. امام همیشه از دولتمردان و دلال ظلمه گریزان بود، دیدار و گفت وگو با مقامات دولتی را به طور خصوصی و به دور از چشم شماری از آشنايان و شاگردان و در واقع مردم هيچ‌گاه نمی پذيرفت و حتی ديدار با شاه را- به علت اينكه اگر انگشت او به دريا برسد دريا نجس می شود- رد كرد.(نهضت امام، ج1، ص816) اكنون بايد ديد چگونه شدنی است كه امام با آن هوشمندی و خردمندی بی سر و صدا به خانه پاكروان برود و سر ميز ناهار يا شام او بنشيند و با آن جنايت‌پيشه‌ای كه زيردستان او فرزندان مردم را در سلول‌های زندان، زير شكنجه تكه پاره می‌كردند، هم نشين و هم كلام شود؟! بی ترديد اين روش و رفتار از آن امام خمينی كه به ملت عشق می ورزد و مردم را محرم راز می داند و با مردم صداقت دارد، سر نمی‌زند؛ اين گونه كژی ها و نادرستی ها مربوط به خمينی ساختگی الف لامی است كه جز شكم، غصه‌ای ندارد و می گويد: تيمسار! منتظر روزی هستم كه ناهار خودمان را بخورم! بگذريم از اينكه بنابر خاطرات منسوب به خانم امام برای او در دوران حصر از منزل غذا می‌بردند و غذای خود را می‌خورد! 🔹آیا رواست کتابی که اینچنین بی‌رویه به پیرایه‌تراشی بر امام دست زده، در عصر وجوب قطعی و فوری ، توسط رسانه‌های انقلابی و خصوصا مورد تمجید و ترویج واقع شود؟! به راستی رسانه وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، با کدام توجیه شرعی و عقلی در سالگرد امام به ترویج این اثر تحریف‌آمیز پرداخت؟! 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
ماجرای اعمال فشار منتظری برای محاکمه دکتر مهدوی دامغانی! وقتی منتظری‌‌چی‌ها نقد علمی به نظریه ناصواب منتظری پیرامون فدک را بهانه فشار قضایی قرار دادند! @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 مرحوم دکتر مهدوی دامغانی در یادداشتی به تاریخ (۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴/ ۲۵ رجب ۱۴۳۶) به تشریح ماجرای محاکمه خود پرداخته و در ضمن آن از اعمال فشار آقای منتظری بر روند محاکمه‌اش گفته است؛ من ‌بنده كه در طول این یك ساعت و نیم یا بیشترك فی‌الواقع از نحوه سخن گفتن بسیار فصیح آقای محمدی و احاطه‌اش به مبانی ادبی و حدیثی و سیر و اخبار، كه علاوه بر فقاهت اصولیئی كه بدان شهرت داشت، مبهوت شده بودم... ...همین بُهت و حیرت، جز آنچه را كه برای دفاع از آن ادّعانامه به نحو خیلی مختصر و موجزی صحبت می‌كردم، بقیه وقت همچنان سراپا به توجه و گوش به صحبت كردن ایشان باقی مانده بودم. در این میان دری كه در پشت سر جناب آقای محمدی به اتاق دیگری مربوط می‌شد، باز شد و طلبه جوانی از آنجا آمد و سر به گوش جناب آقای محمدی گذاشت و چیزی گفت و آقای محمدی به ایشان فرمود: «بگویید خیلی خوب» و آن طلبه را مرخص فرمود و فرمایشات خود را در ملامت من‌بنده از اینكه با توجه به سوابق خانوادگی و تحصیلی (به تعبیر خود ایشان) به خدمت بر طاغوت و اعانت ظَلَمه درآمده‌ام، ادامه دادند! عرض كردم: حضرت آقا، من برای اینكه در خدمت دولت نباشم و امر مرحوم والدم را اطاعت كنم، حرفه سردفتری را انتخاب كردم كه شغلی آزاد است و .... ...ذكری از اینكه این بنده خدای نكرده خیانتی و ستمی و ابطال حقّی كرده باشم، نیست و حدّاكثر جرم ادعایی علیه من‌بنده این است كه به علت قصور در پیوستن به صفوف انقلاب، خود را از آن افتخار محروم كرده‌ام و همه‌ مفاد ادّعانامه در حقیقت از مقوله‌ «ظلم به نفس» است و الان از همین جا بنا به دستور كریمه شریفة‌ «و الذین اذا ظلموا انفُسَهُم جاءوك فاستغفروا الله و استَغفَر لهم الرسول لوَجدوالله توّاباً رحیما»، به پیشگاه اقدس حضرت ختمی مرتبت (صلی‌الله علیه وآله و سلّم) با نهایت عجز و نیاز عرض می‌كنم: یا رسول‌الله، جئتُك ظالماً لنفسی و تائباً من ذنوبی و استغفرالله ربّی و أتوُبِ الیه، فأستغفرالله التّواب الرّحیم یا رسول‌الله لی، ‌یا رحمه‌ً للعالمین و یا شفیع‌المذنبین ادركنی ادركنی. و به علاوه به آیه شریفه: «قل یا عبادی الذّین أسرفوا علی انفسهم لا تقنطُوا من رحمه ‌الله ان الله یغفر الذنوب جمیعاً انّه هو الغفور الرحیم» تمسّك و توسّل می‌جویم و عرض دیگری نه دارم و نه می‌خواهم كه بیان كنم. خواننده عزیز، خدا می‌داند خدا می‌داند و كاش از كسانی كه آن روز در آن جلسه حاضر بودند، باقی باشند افرادی كه شهادت دهد. آری، خدا می‌داند جناب آقای محمدی‌گیلانی كه اشك‌هایش ریزان شده بود، چند بار به من احسنت و احسنت فرمود و یاد خیری از مرحوم والدم رحمه‌الله كرد. در این حال باز همان درِ پشت سر آقای محمدی باز شد و همان طلبه‌ كذائی دوباره آمد و سر به گوش جناب آقای محمدی گذاشت و نمی‌دانم چه گفت كه جناب آقای محمدی برآشفت و گفت: «لا اله الا الله! آقای منتظری نمی‌گذارد ما كارمان را بكنیم» و نگاه معنی‌داری به من‌بنده كرد. و بنده‌ شرمنده خیال می‌كنم و خدا داناست كه شاید كه مرحوم آقای منتظری رحمه‌الله علیه كه به خاطر آنكه من‌بنده در ترم پاییزی دانشكده ادبیات در سال 1358 در مقام ردّ بعض فرمایشاتی كه معظم ‌له درباره «فَدَك» فرموده بودند و آن آقای اصفهانی كه وزیر كشاورزی آن‌ زمان بود، آنها را واگویه می‌كرد، بخش «فدك» را از كتاب مستطاب «شافی» حضرت علم‌الهدی (رضوان‌الله علیه) متن درسی‌ام در دوره دكتری قرار داده بودم و شاید ضمن سخن‌هایم، تعریضی به مرحوم منتظری زده بودم و شیر پاك خورده‌ای كه در كلاس بود، عیناً حرف‌های مرا ضبط كرده بود و یك روز آقای بازپرس اوین آن نوار را گذاشت و گفت: «ببین كه چه فضولی‌هایی نسبت به فقیه عالیقدر كرده‌ای...» چند تا اظهار مرحمت(!!) شاید آن روز از جناب آقای محمدی‌گیلانی خواسته بود كه تشدید مجازاتی برایم قائل شود، خدا داناست نمی‌دانم، شاید چنین بود. خدا هر دوی آن بزرگواران را بیامرزاد. آنچه این «سوءظن» یا حدس من‌بنده را تأیید می‌كند، این است كه وقتی كه برای صدور نامه‌ ممنوعیت از خروج از ایران به آقای سیدعلی‌اصغر ناظم‌زاده مراجعه كردم كه متصدی آن اقدام بودند (به شرحی كه در مقاله‌ مربوط به مرحوم آیت‌الله مهدوی‌كنی رحمه‌الله علیه نوشته‌ام)، آقای ناظم‌زاده باز مسأله حرفهای مرا در كلاس درس راجع به فدك و اینكه به مرحوم آقای منتظری «اهانت» كرده‌ام(!!)، به رخ من‌بنده كشید و فرمایشاتی كه مجبور شدم به ایشان بگویم: «ای سید محترم ذریه زهرای اطهر، از اینكه من ‌بنده از حق مسلّم جدّه‌ بزرگوارت دفاع كرده‌ام، مرا سرزنش می‌كنی؟!» و آقای ناظم‌زاده سكوت كرد. متن کامل یادداشت دکتر مهدوی دامغانی حاشیه روزنه @rozaneebefarda
حاشیه روزنه بر یادداشت مرحوم مهدوی دامغانی و دفاعیات مضحک احمد منتظری! مرحوم دکتر مهدوی دامغانی در یادداشتی به تاریخ (۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۴/ ۲۵ رجب ۱۴۳۶قمری) به تشریح ماجرای محاکمه خود پرداخته و در ضمن آن از اعمال فشار آقای منتظری بر روند دادرسی و محاکمه سخن به میان آورده است. بازخوانی این برگ از تاریخ انقلاب اسلامی، در رسوایی جریان رادیکال و بدسابقه منتظری‌‌چی‌ها بسیار بجاست! این جماعت از دهه شصت تا کنون، همواره با ژست طلبکاری، نظام و امام را متهم به تندروی کرده‌اند و خود را موجوداتی مهربان و طرفدار حقوق بشر و آزادی‌های مدنی جا زده‌اند! از باند خون‌ریز و مخوف مهدی هاشمی که از افتخارات بیت منتظری است که بگذریم، این جریان افتخارات دیگری نیز در باب حقوق بشر و آزادی بیان و این شعارهای خوش‌لعاب در کارنامه دارد که یکی از آنها، منکوب و سرکوب کردن امثال مهدوی دامغانی است.(فارغ از کارنامه غیرقابل دفاع او در دوران مبارزات اسلامی مردم ایران) بخوانید و قضاوت کنید که این جماعت بلندآوازه و میان.تهی، تا چه اندازه اهل سرکوب مخالفان فکری و سیاسی خود بوده‌اند! بخش خنده‌دار ماجرا اما مرثیه‌سرایی احمد منتظری است که در اقدامی مضحک، هم نظام را به خاطر محاکمه امثال مهدوی دامغانی ملامت کرده و در عین حال با تلاشی مذبوحانه سعی دارد منتظری را از اتهام اعمال فشار در روند محاکمه آقای مهدوی دامغانی مبرا جلوه دهد و در واقع تلاش دارد مدعای آن مرحوم را تکذیب کند! به راستی اگر جریان منتظری حرفی برای دفاع از او داشت چرا در زمان حیات آقای مهدوی دامغانی بیان نکرد که پاسخ درخور بشنود؟! مشکل امثال احمد منتظری آن است که به هوش و فراصت و دقت‌نظر و انصاف مخاطب ایرانی، خصوصا حوزویان ارجمند باور ندارند و گمان برده‌اند همواره با خلق روایت‌های ناروا و غیرواقعی می‌توانند حافظه تاریخی ملت را مخدوش سازند! مرحوم آیت‌الله محمدی گیلانی نخستین فردی است که در آستانه انتخاب آقای منتظری به قائم‌‌مقامی در دیدار با امام نسبت به عدم صلاحیت منتظری برای تصدی این جایگاه هشدار داد که همراهی و پیگیری و تذکر صریح امام به آقای هاشمی را در پی داشت اما دریغ و درد که آقای هاشمی ضمن مخالفت صریح با نظر امام، با پنهان کردن نظر واقعی امام نسبت به قائم‌مقامی آقای منتظری، عملا زمینه اتفاقات تلخ بعدی را فراهم کرد! به راستی باید به بصیرت و شهامت مرحوم محمدی گیلانی به عنوان یک کارگزار خوش‌سابقه و خدوم نظام اسلامی که حتی مورذ ستایش متهم او در دادگاه انقلاب نیز قرار گرفته، آفرین گفت! ای‌ بسا مشاهداتی از این دست موجب شده بود که مرحوم محمدی گیلانی نسبت به تصدی پست حساس قائم مقامی توسط آقای منتظری نگران شده، این نگرانی را با امام امت (که از قضای روزگار با شاگردش هم‌نظر بوده) در میان بگذارد. @rozaneebefarda
از سانسور رابطه وثیق امام و دانشجویان تا خدشه در عفت کلام امام! ؛ پرونده ویژه نقد کتاب الف‌لام خمینی|| یادداشت ۱۷ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 یکی از ویژگی‌‌های کتاب الف لام آن است که گاه در پوشش ستایش از امام و شناساندن ایشان(!!) تا آنجا که می‌تواند در راه خرد شمردن او تلاش می‌کند و در مواردی حتی گزارشهای ساواک را – که در شرایط عادی برای او حکم مدرک خدشه‌ناپذیر دارد- نادیده می‌گیرد و یا به صورت دستکاری شده بازنویسی و استفاده می‌کند. یکی از مواردی که نویسنده الف‌لام‌ در بازتاب اسناد، مراعات امانت نکرده، مسئله ارتباط وثیق دانشجویان با امام خمینی است! در حالی که به شهادت اسناد، دانشگاهیان نیز مانند سایرین شیفته امام بودند، الف‌لام چنین وانمود می‌کند که آنهایی که سر در راه امام گذاشته بودند و به او پیوستگی و دلبستگی داشتند، از اقشار سنتی جامعه و مشتی طلبه بودند، نه فرهیختگان و نخبگان و سیاست‌مداران جامعه! در الف‌لام (جز در مواردی که ارتباط دانشگاهیان به دلیل شدت وضوح غیرقابل انکار بوده)، نشانه‌های ارتباط وثیق امام و فرهیختگان ناگفته مانده یا وارونه روایت شده است! بعنوان نمونه ساواک در گزارشی درباره کسانی که در روز عید فطر سال41 از تهران به قم و به بیت امام رفتند و پای سخنرانی امام گرد آمدند چنین آورده است: ساعت 7 صبح روز 41/12/7 .... در حدود چهار هزار نفر از اهالی تهران و اعضای جبهه ملی در مسجد اجتماع کردند در بین آنها ... احزاب وابسته به جبهه ملی، دانشجویان، دانش‌آموزان، کسبه، بازار و روحانیون از جمله شیخ جواد فومنی، فرهنگ نخعی، (متصدی کانون تشبع و طرفدارانش) شیخ انواری، افراد هیئت قائمیه، اعضای مکتب توحید و بالاخره هیئت های مذهبی حضور داشتند... افراد مزبور مجدداً اجتماع و برای انجام نماز [عید فطر] در پشت آیت الله حجت [؟!] و آیت‌الله شریعتمداری رهسپار شدند... آن‌گاه اجتماع، رو به منزل آیت‌الله خمینی به حرکت درآمد و شعارهایی بر له آیت‌الله خمینی می‌دادند... نویسنده الف لام گزارش بالا را چنین دست کاری کرده است: ... هفتم اسفند 1341/ عید فطر گروهی از طلبه‌های قم و زایران حضرت معصومه علیهما السلام بنابر رسم جاری – برای گفتن تبریک عید راهی خانه علما شدند. این گروه که عمدتاً از تهران به قم آمده بودند ابتدا به خانه آیت‌الله شریعتمداری رفتند و سپس راهی خانه آیت‌الله خمینی شدند... نویسنده الف لام نه تنها هویت جمعیتی را که به گفته او «عمدتاً از تهران به قم آمده بودند» و ماهیت سازمانی آنان را سانسور می‌کند، بلکه با آوردن جمله «گروهی از طلبه ها و زایران حضرت معصومه، بنابر رسم جاری» چنین وانمود می‌کند که عید فطر سال41 با سال‌های پیشین تفاوتی نداشته، بلکه طبق روال سنواتی طلاب و زایرانی برای زیارت به قم و به بیوت علما «برای گفتن تبریک» رفتند! وی این واقعیت را که پیام و کلام بیدارگر امام حتی دانشگاهیان، فرهنگیان، دانشجویان و دانش آموزان، نیز گروه‌های سیاسی را به قم کشاند و جبهه ملی را که در اعیاد مذهبی به ویژه عیدفطر کم‌تر به یاد زیارت بودند و اصولاً با علما و حوزه‌های علمی میانه‌ای نداشتند، برای دیدار امام و شنیدن سخنان سازنده او روانه آن دیار ساخت، نادیده انگاشته است! در حاشیه اشکال فوق ذکر این نکته نیز جالب توجه است: جناب نویسنده از آنجا که به گزارشهای ساواک درباره امام باورمندی ویژه‌ای دارد، بخشی از سخنرانی امام در جمع دیدارکنندگان روز عیدفطر را که پادوهای ساواک سرهم بندی کرده اند را آورده و در امتداد ادبیات نامتناسبی _که جز زیر سئوال بردن امام از آن فهميده نمی‌شود_، واژه رکیک و سبکی را که گزارشگران ساواک به امام نسبت داده‌اند چنین برجسته کرده است «مملکت را به گند زده‌اند»! نکته درخور توجه اینکه آقای بهبودی از تنظیم‌کنندگان کتاب صحیفه امام خرده گرفته که چرا بخشهایی از سخنرانی امام در روز عید فطر 41 را از کتاب نهضت امام خمینی روایت کرده اند! و از منبع «معتبر» ! و «موثق»! اسناد ساواک بهره نگرفته اند!! این در حالی است که اولا کتاب نهضت به عنوان یکی از مصادر صحیفه است. ثانیا این اثر قبل از انتشار به نظر مبارک امام خمینی رسیده و ایشان با دقتی مثال زدنی، بعد از برخی تذکرات مکتوب، متن کتاب را تأیید کرده‌اند. حال آیا باید به اثر مورد تایید امام مراجعه کرد یا گزارشات ساواک؟! پژوهشگران اندیشمند، حتی اگر هیچگونه شناختی از امام نداشته باشند و از عفت کلام امام نیز بی‌خبر باشند لیکن به آثار و سخنرانی‌های امام نگاهی کوتاه و گذرا داشته باشند در می‌یابند که واژه‌ای مانند «گند زدند» واژه و جمله‌ای نیست که از زبان امام بیرون بیاید. با نگاهی به 21 جلد کتاب صحیفه امام هرگز این گونه واژه‌ها در کلام و بیان امام نتوان دید. 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجتماع عظیم مردم متدین قم در هم‌خوانی در در مسجد مقدس جمکران سه‌شنبه، ۳۱ خرداد از ساعت ۱۹ با حضور مداح اهل‌بیت(ع) @rozaneebefarda
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای جامعه عشایری کشور 💻 @Khamenei_ir
اجتماع پرشور مردم غیور قم در هم‌خوانی سرود @rozaneebefarda
📂 🔹 کیهان در سالگرد انتخابات 1400 بررسی می‌کند عبور 10 ماهه دولت رئیسی از میدان ‌مین دولت غربگرا 🔸 یک‌سال پیش در چنین ایامی مردم ایران با رای خود در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی را به عنوان رئیس‌جمهور برگزیدند. به واقع مردم در انتخابات ریاست جمهوری 1400 از مدیریت فاجعه‌بار دولت گذشته به دولت رئیسی که نماینده تغییر در وضع موجود بود پناه آوردند. رئیسی شعار اصلی‌اش تغییر در وضعیت کنونی بود: «با هر سلیقه‌ای برای تغییر وضعیت موجود می‌آییم.» سرویس سیاسی- روی کار آمدن دولت مردمی سید ابراهیم رئیسی با کار ویژه تغییر در ریل مدیریت اجرایی کشور نقطه شروع تغییر در وضع موجود و پس از یک دوره 8 ساله مدیریت ضعیف و ناکارآمد بود و امروز با گذشت یک‌سال از این انتخاب مردم، اگرچه عده‌ای متوقعانه مدعی‌اند که هنوز بخش زیادی از وعده‌های رئیسی آنهم در این مدت کوتاه محقق نشده اما قطعا هیچ ایرانی منصفی نمی‌تواند منکر تلاش مجدانه، مجاهدانه و شبانه‌روزی رئیسی و دولتش برای باز کردن گره‌های کور مدیریتی فاجعه‌بار گذشته و سامان دادن به اوضاع آشفته کشور و همچنین دستاوردهای ملموس، قابل ملاحظه و ارزشمند‌ این دولت مردمی در بخش‌های مختلف باشد. نباید فراموش کرد که رئیسی میراث‌دار مدیریتی یکی از ضعیف‌ترین، ناکارآمدترین و بی‌کفایت‌ترین دولت‌های پس از پیروزی انقلاب بود و در شرایطی سکان دولت را به‌دست گرفت که فساد و عملکرد ضعیف دولت قبل انباشتی از نارضایتی‌های عمومی را موجب شده بود و اعتنا نداشتن روحانی و حامیانش برای تغییر نحوه عملکرد و نشنیدن صدای اعتراض مردم، کشور را در شرایط بی‌دولتی و به ‌شدت ملتهب قرار داده بود. شاید بتوان گفت سید ابراهیم رئیسی و کابینه‌اش در طول مدت یک‌سال گذشته بیشترین توان و ظرفیت خود را صرف اصلاح شیوه‌های مدیریتی غلط و پرچالش دولت تدبیر و امید کرد تا دست کم از فشارهای روحی و روانی بر گرده مردم کم شود. قطعا ایجاد رضایت‌مندی نسبی و همچنین بازگشت امید و اعتماد به مردم با استمرار این چرخه تحول روز به روز افزون‌تر خواهد شد و حتما به زودی مردم طعم شیرین مدیریت جهادی و انقلابی و خدمت صادقانه را خواهند چشید... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/243947 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
اهانت زننده عضو ارشد به آیت‌الله العظمی بهجت 🔶حاشیه روزنه اولا آن عارف واصل عزیز هرگز ادعای ویژه‌ای نداشت و پی مقام و موقعیت مادی و حتی ریاست معنوی نبود. ثانیا علو مرتبه این آیت حق که در میان اهل سلوک و معرفت به تواتر رسیده، نه نیازمند تأیید عوام‌زدگانی چون اين شیخ هتاک است و نه با هوچی‌گری و توهین امثال او قابل کتمان است! ثالثا برچسب دکان‌داری و کرامت‌تراشی هم که لایق خودشان است که زمین و زمان را به هم دوختند تا یک شیخ ساده‌لوح سیاسی را در قامت قائم‌مقام رهبری قالب کنند و بعد از برافتادن تشت رسوایی شان و بعد از همنوایی و همگامی با انواع و اقسام وحوش انسان‌نما(خاصه منافقین خونخوار و آمریکای جنایت‌کار) همچنان با کمال وقاحت با ژست آدم‌ حسابی‌ها مشغول موعظه این و آنند! رابعا سلام و صلوات بی‌شمار بر روح مطهر آيت‌الله العظمی بهجت که همچنان و همیشه در افشای ماهیت مدعیان دروغین در بازار مکاره دین‌فروشی، حاضر و ناضر و ناصر جریان حق است. خامسا عشق و ارادت و ذوب شدن در پذیرش ولایت کفار، برخی را بر آن می‌دارد که حریم بزرگان تشیع را بشکنند برای پاسبانی از خط سازش و گفتمان وابستگی ذلیلانه به آمریکا. تکلیف این جماعت را سیدالشهدا علیه‌السلام در عاشورای سال ۶۱ مشخص کرده است؛ آنان در دو راهی عزت و ذلت، در دوگانه حسین(ع) و یزید، در تردید بین راه حق و باطل، بیراهه و باطل و ذلت را انتخاب کرده‌اند... هیهات من الذله @rozaneebefarda
نامه آقا سیدموسی صدر به برادرش در پاسخ به انتقادات پیرامون اقامه نماز بر پیکر دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 سرور معظم و برادر بزرگوار دست مبارک را می‌بوسم و ملتمس دعا هستم. ...متأسفانه مطالب از دور طور دیگری جلوه و تفسیر شده است. و امیدوارم شناسایی و اطمینان سابق و حسن‌ظن و خدمات کم‌نظیر سابق که به لطف خدا انجام گرفته روشنگر باشد. درباره دکتر شریعتی، متأسفانه مطالب یاد شده و پیام رسیده و حتی تفسیرها دور از حقیقت بوده است. هیچ جبهه‌گیری و دفاعی و تبنی وجود ندارد. فقط و فقط جوانان مسلمان زیادی که من آنها را می‌شناسم و خود را مسئول آنها می دانم و برای راهنمایی آنها تلاش‌ها کرده‌ام بعلت وضع سیاسی و جبهه‌گیری در مقابل چپ به‌خصوص به مطالب ایشان نیازمند بودند و در عین حال نقص داشتن را معترف بودند. منتظر بودند در مرحله آینده دکترین مثبت برای آنها در اروپا تهیه کند و چون فوت شد سخت محزون و پریشان شدند و چون هیچ‌کس حتی کوچکترین صحبتی با آنها نکرد، نزدیک بود به کلی رشته و روابط آنها با روحانیت قطع شود. من با این احترام – و فداکاری فراوان- مانع انقطاعشان از روحانیت و انحرافشان شدم و در خطاب گفته و می‌گویم که افکار ما با او فرق دارد. و به همین دلیل موفقیت حاصل و امیدوارم همه نواقص و سوء‌تفاهم‌ها جبران شود. موضع دیگر هم براستی من در حال دفاع بوده و هستم. نمی‌دانم چرا از . . . مرتب کارشکنی و تحریک ادامه دارد تا آنکه وضع خطرناک بود و حملۀ من فقط صورت دفاع داشته است. امیدوارم مفصل‌تر عریضه‌ای تقدیم دارم... @rozaneebefarda
یک مطالبه بایسته از موسسه تحقیقاتی امام موسی صدر @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 با توجه به‌ قرائن تاریخی، نامه‌های انتقادی فراوانی از علمای ایران خطاب به آقا سیدموسی صدر(اعاده الله الینا) نگاشته شده که حاوی نکات تاریخی بسیار ارزنده و مهمی است و مع‌الاسف متن آن تا کنون منتشر نشده است! از آن جمله می‌توان به مجموعه نامه‌های انتقادی پیرامون اقامه نماز و برگزاری مراسم چهلم برای دکتر شریعتی اشاره کرد. خصوصا نامه اعتراضی دایی و اخوی بزرگتر ایشان. همچنین طبق خاطرات صادق طباطبایی، امام خمینی نیز در قالب یک نامه انتقادی صریح، تذکراتی پیرامون برخی عملکردهای ایشان بیان فرموده‌اند که توضیحات مکتوبی را به دنبال داشته است. آیا عجیب نیست که به طرزی مشکوک و شاید مهندسی شده، این قبیل نامه‌ها، هرگز از آرشیوها بیرون داده نمی‌شود؟! آیا برخورد گزینشی با داده‌های تاریخی درست است؟ جناب آقا سیدموسی صدر که از مجاهدان فرهنگی ایران معاصر بوده، همچون سایر هم‌طرازان خویش خدمات بزرگی به تشیع روا داشته و شایسته تقدیر دائمی است و در عین حال ممکن است به برخی عملکردها و مواضع شان انتقادها یا ابهاماتی وارد باشد که صدالبته منطق و استدلال برای توجیه و دفاع از همان نقدها هم وجود دارد. لذا بایسته نیست از خوف نشر برخی نقدها، اسناد تاریخی بطور گزینشی منتشر گردد! به طور مشخص درخواست می‌شود سه نامه انتقادی مذکور(نامه امام، آقا سیدرضا صدر، آقا سیدباقر طباطبایی) توسط آن مؤسسه منتشر گردد. @rozaneebefarda
توضیحات آقا سیدموسی صدر به دایی‌اش حاج سیدباقر طباطبایی قمی پیرامون برگزاری مراسم ختم برای شریعتی در لبنان [صفحه ۱ از ۲] ▫️اختصاصی|| بازنشر به مناسبت سالگرد درگذشت دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹اشاره آقا سید موسی صدر ضمن اقامه نماز بر پیکر دکتر شریعتی، مراسم چهلم باشکوهی برای او در بیروت برگزار کرد که مورد انتقاد شدید طیف گسترده‌ای از حوزویان از جمله دایی وی واقع گردید. پس از اعتراضات، سیدموسی برای توجیه و دفاع از اقدامات خود در بزرگداشت شریعتی، به دایی خود نامه نوشت. متن زیر، نامۀ ایشان به آقا سیدباقر طباطبایی قمی است که در آن دربارۀ برگزاری مراسم چهلم و مراسم تشییع پیکر آقای شریعتی، توضیحاتی ارائه داده است. بسم الله الرحمن الرحیم سرور مکرم و خالوی بزرگوار حضرت آیت‌الله معظم آقای حاج سیدباقر طباطبایی قمی دامت بركاته. سلام و دعاگویی گرم و قرین تشكر فراوان و شوق زائدالوصف خود را پس از بازگشت از سفر مبارك حج بوسیله این نامه تقدیم می‌دارم و به راستی نیازمند دعا و محبت و دیدار شما هستم. نامه مبارك نیز دلیل دیگری بر محبت و رعایت آن سرور نسبت به خواهرزاده مخلص بی‌غرضشان بود كه از راه دور عنایت فرمودید امیدوارم همیشه مشمول این تفقد باشم و به مصداق دعای ماثور، الهی لا تكلنی الی نفس طرفه عین ابداً، ما را در این محیط پربلا رها نفرمایید. اما،‌محبت و روش آن سرور درباره آقایان لبنانی‌های ارسال شده به ایران هرچند بی‌نهایت ارزنده و مفید بوده و خواهد بود ولی باز هم مقتضای عنایت و وابستگی «كه عزت من معرفت شما و سرشکستگی من در آن سرور اثر می‌گذارد» بعید است خداوند وجود معظم را برقرار و حفظ كند. درباره فاتحه و تشییع جنازه مرحوم دكتر شریعتی با كمال محبت و دقت نصایح آن سرور را مطالعه و مراجعه كردم و لازم بود مفصلا جواب را عرض كنم كه اگر در ذهن دیگران مطالبی و تصوراتی بوده و هست روشن گردد و در این نامه نمی‌خواهم درباره انتقاداتی كه از كتاب‌های ایشان شده است بحثی كرده و از آن دفاع كنم و هیچ‌وقت بدان صدر نخواهم بود. سرور محترم دست تقدیر مرا در لبنان قرار داده است و زمان و وضع منطقه و بحران‌های خطرناك منطقه و قضیه فلسطینی‌ها و زد و خورد با مسیحیان و غیره لوازمی گوناگون دارد به علاوه نزدیكی لبنان به اروپا و رفت‌وآمد من و وجود ده‌ها هزار محصل مسلمان در اروپا و انقطاع آنها از رعایت روحانیت مسئولیت خاصی برای اینجانب ایجاد كرده است. دكتر شریعتی، همان‌طور كه می‌دانید تاثیر فراوانی در جوانان مسلمان و محصلین همه و حتی در بسیاری از جوان‌های خوب و متدین و ارحام خودمان از كوچك و بزرگ، دختر و پسر گذاشته است و آنان را كه از وابستگی به كمونیست‌ها امتناع دارند و در عین حال نمی‌خواهند همدست و هم‌روش دولت‌ها و دست‌راستی‌ها باشند و تمایلات اصلاحی دارند، آنان را به اسلحه فكری مناسبی مجهز كرده است و شاید بدانید كه كتاب هایش دست به دست و چاپ پشت سر چاپ و در جلسات و حوزه‌های جوانان مسلمان خوانده می‌شد. جوانانی كه بدون مبالغه در اروپا و آمریكا خودشان را حفظ كرده، عبادت و طاعت و معصیت و هوا و هوس و همه‌چیز را بر طبق اوامر اسلام مراعات می‌كنند و من، خود، خدا شاهد است كه وضع این دختران و پسران را از نزدیك دیده‌ام. البته اینان كه كتاب‌های دكتر را می‌خوانده و مورد بحث و جدل قرار می‌دادند می‌دیدند كه در كتاب‌ها جنبه انتقادی و خراب كردن مكتب‌های سنتی زیادتر از جنبه‌های مثبت است به علاوه كاملاً می‌دیدند كه تغییراتی عمیق در افكار او كه به صورت سخنرانی درآمده به وجود می‌آید و اصولاً كلمات او را وحی منزل ندانسته و انتقاداتی هم داشتند ولی با این حال و با توجه به این سه موضوع (انتقاد، تغییر، عدم موافقت كامل) مطالب او را در میدان بحث و جدل با افكار انقلابی معاصر و علیه رژیم‌های راست‌گرا و چپ‌گرایان ملحد وسیله‌ای مؤثر می‌دانستند. وقتی كه دكتر از ایران خارج شد و به اروپا رسید، همه امیدوار شدند كه در گوشه‌ای آرام، دور از حمله‌ها، دفاع‌ها و مشكلات سیاسی، او به زودی یک تز كامل و افكار سازنده برای آنها خواهد داد كه اولاً مثبت باشد و ثانیاً بعد از تجربه‌ها، مطالعه‌ها و محیط جدید ثابت باشد و تناقض هم نداشته باشد، ولی ناگهان دیدند كه مرگ او را فرصت نداد. به راستی درجۀ تاثر و مصیبت‌زدگی جوانان را نمی‌توان وصف كرد. @rozaneebefarda
توضیحات آقا سیدموسی صدر به دایی‌اش حاج سیدباقر طباطبایی قمی پیرامون برگزاری مراسم ختم برای شریعتی در لبنان [صفحه ۲ از ۲] بازنشر به مناسبت سالگرد درگذشت دکتر شریعتی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 در این حال، وضع روحی، انتقادها را تشدید كرد و روابط این جوانان مسلمان را با روحانیت كه ضمانت اسلام و راه معرفت احكام و تعالیم اسلام هستند، تهدید می‌كرد. متاركه علمای ایران [...] و تسلیت نگفتن ایشان، حزن و عصبانیت این جوانان را تشدید كرد و من به راستی مشاهده می‌كردم كه دلجویی از اینها، فقط می‌تواند مقداری كه از رابطه جوانان مسلمان با روحانیت باقی مانده است، حفظ و تقویت كند و امكان اصلاح اشتباهاتی كه هست و شده است، باقی بگذارد. وگرنه خطر آنكه آنها برای همیشه از روحانیت جدا شده و گرفتار انحرافات و خطرهایی كه در دوری از روحانیت گریبانگیر آنان می‌شود آنان را تهدید می‌کند. از این جهت، من با جود آنكه می‌دانستم این كار مورد انتقاد برادران، و روحانیون، می‌گردد و من در این اوضاع و گرفتاری‌ها ممكن است صدمه‌های شدید بخورم، فداكاری كرده و به این روش اقدام كردم و تحمل نتایج این كار را ثواب و اجر آخرت دانستم و امیدوارم خداوند قبول كند. در عین حال، در وقت اعلان، در جلسه فاتحه و در مقاله روزنامه با منتهی درجۀ صراحت اعلام كردم كه با او اختلافات زیادی در افكار داریم و خیلی از مطالب او را نمی‌پذیریم و احترام و یادبود او فقط از این نظر است كه یك داشته است و به همین جهت از فتح هم با احترام یاد می‌كنیم و این مطالب در صورت‌جلسه، در نوارها و در مقاله و كتاب ضبط است.  اما درباره ترجمه كتاب‌ها و مقالات: فقط یك مقاله كه ضدماركسیست بود، در روزنامه خودمان، «امل و رساله»، ترجمه و به مناسبت چهلم او درج شد،‌ كتاب دعا و «آری، چنین بود برادر» پنج سال قبل در عراق به وسیله سعید علی ترجمه شده و در اینجا فقط كتاب شهادت، با اختصار و به واسطه دوستانش، چاپ شد. و هیچ دیگر از آن وقت، یعنی بعد از چهلم او، هیچ كتاب و هیچ مقاله‌ای و هیچ یادی نشده است. و لازم است در اینجا عرض كنم كه من نسبت به روحانیت ایران احترام می‌گذارم و خودم را جزئی از آن می‌دانم و به ارتباط با آنان مفتخرم و به هیچ وجه برای دكتر شریعتی یا مهم‌تر از او، رنجش خاطر آقایان را فراهم نكرده و نمی‌خواهم بكنم و امیدوارم این موضوع كاملاً واضح باشد كه هیچ‌وقت در مقام انتخاب بین دو راه نبوده و نیستم. راه من راه روحانیت است. من امیدوارم همیشه خدمتگزار روحانیت و تشیع بوده و باشم و تاریخ زندگی و مبارزه سهمگین شانزده ساله من این روش را ثابت كرده است. در مصر هم همان وقت كه آقای سعید آمدند و از كتاب تذكره التوحید یاد كردند، فوراً در خدمتشان به شیخ ازهر مراجعه کرده و چون او را از نامه سابق رنجیده یافتم، نامه دیگری نوشته و حضوراً دستور تغییر داد و جواب نامه آقای سعید را هم با احترام و [...] نوشت. در كشور سعودی هم با ملك خالد و برادرانش ملاقات حاصل شد و از موضوع كتاب «تاریخ» و مجله دعوت و غیره صحبت شد و فوراً امر تغییر و حذف كلمات ناروا صادر شد و اعلام كردند كه به‌هیچ‌وجه این موضوع مورد رضایت آنها نبوده است. به علاوه قرار شد و خواستار شدند با علمای آنها تماس حاصل شود و زمینه این كار هم فراهم می‌شود. به هر حال این اقدامات، به علاوه سخنرانی در منا (كه فقط سه نفر صحبت كردند و اولین بار بود كه یك عالم شیعه صحبت می‌كرد) و روشی كه با من داشتند لطف خدا سبب عزت شیعیان بوده و هست هرچند كسانی ناراحت شدند و به تشویش و تیره‌كردن و گل‌آلود كردن آب پرداختند. آنچه مهم است، آن است كه به آن سرور بزرگوار تأكید كنم كه ما با خداوند عهدی ثابت و قاطع و ازلی داریم كه در خدمت دین او و اولیای معصومین او تلاش كرده، جان خود را در گروش بگذاریم. سلام حضور حضرت اخوی آیت‌الله عظمی قمی اعلام می‌دارم. موسی صدر @rozaneebefarda
نقدی بر روش مأخذگزینی و ارجاع‌دهی بهبودی در کتاب الف لام الف‌لام تحریف|| نقد ۱۸ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 آقای بهبودی در الف لام خمینی در مجموع از 280 منبع استفاده کرده است و این اثر در مجموع 3783 ارجاع-اعم از تکراری و غیرتکراری- دارد که به ترتیب بیش‌ترین منابع استفاده شده در این کتاب از این قرارند: 1. اسناد خام چاپ نشده، 1132 مورد. 2. خاطرات 857 مورد که تقریبا بیش‌ترین ارجاع مربوط به کتاب خاطرات آیت‌الله پسندیده است. 3. کتب مرجع 730 مورد که نود درصد ارجاع آن به صحیفه امام است. 4. کتب اسناد، 369 مورد. 5. روزنامه‌ها، 367 مورد که نود درصد آن ارجاع به روزنامه اطلاعات است. 6. کتاب‌های تاریخی، 100 مورد. 7. مجلات، 92 مورد. 8. سرگذشت‌نامه، 52 مورد 9. سایت، 16مورد. 10. تعدادی از منابع هم در دسته منابع مبهم و متفرقه قرار گرفتند. با ملاحظه سه قسم اول از منابع استفاده شده در كتاب چند نكته روشن می گردد: اول این‌که تقريبا ثلث ارجاعات كتاب به اسناد خام و چاپ نشده‌ای است كه برای خواننده امكان دسترسی و صحت‌سنجی آن وجود ندارد و با توجه به روش جانبدارانه بهبودی در نگارش تحریف‌آمیز زندگی امام خمینی، طبیعی است که بدون ارائه این اسناد، ارزش علمی کتاب وی بیش از پیش محل خدشه خواهد بود. دوم اينكه كتب خاطرات بعد از اسناد خام بيشترين منبع مورد استفاده هستند كه در تمام فصول كتاب دیده می‌شوند. سوم اينكه بيش از نود درصد ارجاعاتی كه در نوع كتب مرجع قرار می‌گيرند، كتاب صحیفه امام است و از کتب دیگری مثل نهضت امام خمینی كه مصدر صحيفه محسوب می‌شوند به ندرت استفاده شده است. با بررسی علمی نحوه ارجاع‌دهی در کتاب الف‌لام، مشخص خواهد شد که حجم انبوهی از اشكالات مربوط به عدم احاطه نويسنده بر منابع متقن بوده و به عدم مراجعه وی به منابع معتبر تاريخی بازمی‌گردد. به نظر می‌رسد گرایش افراطی نويسنده به استفاده از منابع تازه‌ياب، و پرهيز جهت‌دار وی از ارجاع به برخی نويسندگان و آثار، موجب شده او بدون توجه به صحت و سقم مندرجات منابع غيرمعتبر، گزاره‌های مخدوش قطعی را به عنوان مبنای شناخت و تحليل شخصيت الهی- سياسی امام خمينی قرار دهد و نوشته‌ای غيرقابل دفاع و پرغلط را پديد آورد. طبعا با گذر از التهابات رسانه‌ای و خلسه جايزه‌های سازمان‌يافته، اهل تحقيق نويسنده و ناشر چنين اثر پرغلطی را مورد بازخوانی تحقیقی قرار خواهند داد و تاريخ قضاوت مثبتی از آثار اين كتاب نخواهد داشت. چه اينكه اين كتاب، با ارايه چهره‌ای مخدوش از امام خمينی، بر آرمان يک نسل و يک تاريخ و يك ملت، پنجه تحريف دركشيده است كه اقدامی است نابخشودنی. و حتما لازم است منتشر کنندگان و ترویج کنندگان این اثر مخدوش در پی جبران برآیند و در اسرع وقت نسبت به جمع آوری یا ویرایش و پالایش جهت نشر مجدد آن اقدام نمایند. 🔘 روزنه؛ دریچه‌ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
الف‌لام‌خمینی؛ چند تذکار و چند پرسش و پیشنهاد! کتاب الف‌لام‌خمینی اثر آقای هدایت‌الله بهبودی، از بدو انتشار تا کنون همواره از سوی مراکز رسمی فرهنگی کشور، از صدا و سیما گرفته تا وزارت ارشاد و سایر نهادهای رسانه‌ای جریان انقلابی مورد تجلیل و تمجید قرار گرفته است! بگذريم که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام نیز بجای مقابله با تحریف، خود از مروجان محتوای این اثر تحریف‌آمیز شد! آن‌هم در سالگرد ارتحال امام! اکنون به واسطه همین رپرتاژهای یک‌طرفه، کتاب الف‌لام در برخی دوره‌های آموزشی حوزوی و غیرحوزوی به عنوان یکی از منابع معتبر(!!!) در شناخت سیره امام معرفی می‌شود. زودا که مدعاهای مخدوش آقای بهبودی در مورد امام وارد حافظه تاریخی نخبگان ایرانی شود! این در حالی است که تحریفات بسیار روشن فراوانی در آن وجود دارد که تنها بخشی از آن تحریفات در پرونده ویژه روزنه تقدیم شد. گرچه باقی موارد نقد آماده نشر است اما به جهت تذکار خوانندگان مبنی بر کفایت بحث و روشن شدن شدت فاجعه، فعلا از نشر آن‌ها درمی‌گذریم. باری! اگر محفل نقد و نظری برپا شود، مشخص می‌شود که این موارد صرفا مشتی بود نمونه خروار و یک بود از هزار! بیانات حکیمانه و صریح مقام معظم رهبری پیرامون مقابله با تحریف امام و پیشگیری از به مثابه حجت شرعی پیش چشم ما قرار دارد و لذا در مواجهه با تحریفات کتاب الف‌لام جای هیچ تسامح و تردید وجود ندارد. برخی عزيزان در مقام دفاع از این کتاب، سوابق مثبت نویسنده آن، خصوصا در عرصه ادبیات دفاع مقدس را یادآور می‌شوند و نظر شریف‌شان آن است که با دلیل آنکه نویسنده از جریان خودی و از نیروهای انقلابی است، نباید در مورد تحریفات اثر او سخت‌گیری کرد و بلکه باید از حیثیت او دفاع کرد! پاسخ این قبیل تحلیل‌ها و توصیه‌ها از قبل روشن است؛ اگر قرار بر این باشد که صرفا به واسطه خدمات قبلی افراد، خطاهای فاحش بعدی را نادیده بیانگاریم، چه جای برخورد با سران فتنه۸۸ وجود دارد؟ مگر آنان برخی شان از مبارزان دوران نهضت امام خمینی نبودند؟ مگر برخی شان مورد التفات و تمجید ویژه امام نبوده‌اند؟ خب! پس بیاییم عاملیت و مدخلیت‌شان در فتنه را نادیده بگیریم برود! فقط با آفتابه‌دزدهای کف خیابان برخورد کنیم و تمام! خیر! نه قواعد شرعی چنین مصونیتی را برای افراد اثبات می‌کند و نه سیره امام و رهبری با چنین تحلیل‌هایی سازگار است. وانگهی! آنها که نگران وجهه و سابقه و حیثیت بهبودی هستند و هر نوع نقدی را _حتی اگر مستند و مستدل باشد_ با بایکوت و تردید و ملامت مواجه می‌سازند، چرا یک دم به فکر حیثیت امام نمی‌افتند؟! چرا خود را در مظان لبیک به امر مقام معظم رهبری مبنی بر مقابله با تحریف امام نمی‌بینند؟! آیا با خود فکر نمی‌کنند که اگر تحریف امام و هویت‌زدایی از امام، امری است قبیح و برخورد با آن واجب است، چنانچه این خطا از سوی دوستان سر بزند، خطر نفوذش شدیدتر خواهد بود! مگر نه آنکه تحریفات بزرگ در تاریخ اسلام را پیش‌تر و بیشتر از کعب‌الاحبارها و ابوهریره‌ها، برخی صحابی سرشناس و به ظاهر موجه رقم زدند؟! پس اگر تحریف زشت و ناپسند است، از دوست اگر واقع شود زشت‌تر خواهد بود! مگر مواجهه قرآن کریم با زنان پیامبر(ص) را از یاد برده‌ایم که به واسطه انتساب به ایشان، تکلیف‌شان سخت‌تر است!؟ صدالبته ناگفته پیداست که نگارش یک اثر تحریف‌آمیز در عرصه تراجم و تاریخ انقلاب، نافی زحمات و خدمات آن نویسنده در باب ادبیات و تاریخ دفاع مقدس نیست. چه اینکه اعتبار آثار گرانسنگ ناشر محترم الف‌لام نیز به صرف نشر این اثر مغلوط، هرگز یکباره برباد نخواهد رفت و نباید آن زحمات نادیده انگاشته شود. الغرض! حامیان الف‌لام یا باید برای تحریفات واضح مندرج در این اثر مخدوش، جوابی قانع کننده بیاورند یا از این رویه بی‌مبنا دست بردارند و به جای دفاع از حیثیت نویسنده تحریف‌گر، به فکر دفاع از حیثیت امام عزیز و مظلوم باشند که امروز دیگر انگار در میان تاریخ‌پژوهان چندان مدافعی ندارد! از یاد نبریم که امام همه هویت و هستی ماست؛ اگر از آبروی ‌مان برای دفاع از ایشان مایه بگذاریم، خداوند سبحان جبران می‌کند. پرسش مشخص آنکه: آیا الف‌لام‌خمینی پیش از چاپ مجوز نشر گرفته بود؟! آیا وزارت ارشاد آقای صالحی(که خود عضو هیئت امنای دفتر تبلیغات حوزه و دانش‌آموخته حوزه و حتما معتقد به راه و اندیشه امام است) این اثر را واجد شرایط حداقلی نشر تشخیص داده است؟ با کدامین توجیه و دلیل؟ آیا مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام _که به حسب قانون صدور مجوز این سنخ آثار متوقف بر تأیید آنان است_ الف‌لام‌خمینی را تأیید کرده بود؟ اگر آری که واویلاست! اگر نه، چرا هیچ صدای اعتراضی از آنان بلند نشد؟ چرا هیچ نقدی ننوشتند؟ چرا آنها که حتی مواردی مانند سرود سلام فرمانده را نیز بی‌نصیب نگذاشتند و فریاد وا اماما سردادند، اینجا روزه سکوت گرفتند؟! @rozaneebefarda
الف‌لام‌خمینی؛ چند تذکار و چند پرسش و پیشنهاد! صفحه ۲ از ۲ دیگر آنکه: آیا متولیان مراکز رسمی تاریخ‌نگاری کشور که از بودجه عمومی ارتزاق می‌کنند، به این اثر دقت داشته‌اند؟ آیا هیچ نقدی بدان وارد نمی‌دانند؟ اگر می‌دانند، چرا هیچ نمی‌گویند؟ متولیان جایزه جلال و جایزه کتاب سال و سایر جوایز معتبر کشور چطور؟ آیا آنها با التفات به این اغلاط به آن اثر جایزه داده‌اند یا نه؟ اگر نه، چرا بدون صلاحیت و پرسش از متخصصین امر در آن مناصب تصمیم می‌گیرند و اگر با التفات به اغلاط بوده که واویلا! آیا تحریف امام و نشر آثار مغلوط و مخدوش برای‌ نهادهای مسئول، اهمیتی ندارد؟ اگر ندارد چرا شعارش را می‌دهیم؟ اگر دارد چرا اثری و حرکتی نمی‌بینیم؟ اگر همین تحریفات و اهانت‌ها را برخی دشمنان یا احیانا یک مخالف فکری و سیاسی داخلی مان زده بود، واکنش مان همین طوری بود؟ اگر خودمان یا فردی از عزيزان مان را با چنین اتهامات و تهمت‌ها و تحریفاتی روایت کنند، بازهم سکوت خواهیم کرد؟!؟ حوزه مقدسه قم چطور؟ آیا امام برایش مهم نیست؟ نوع روایت شدن شخصیت بی‌بدیل امام را حائز اهمیت نمی‌دانیم؟ آیا اگر این رویه غلط در سایر بزرگان هم تکرار شود _کما اینکه در مورد برخی دیگر تکرار هم شد_ بازهم حوزه کاری نخواهد کرد؟! چرا نویسنده الف‌لام در چند سال گذشته، حتی حاضر نشده یک کلمه از این تحریفات را اصلاح کند؟ آیا جز این است که جریان رسانه‌ای و افکار عمومی را نه تنها ناقد ندیده که از حمایت ویژه آنها برخوردار بوده؟! پیشنهاد مشخص آنکه: لجنه‌ای از تاریخ‌پژوهان حوزوی و دانشگاهی تشکیل شود و به بررسی محققانه این متن مبادرت گردد؛ به هر میزان که نقد وارد بود، آن را اعلان کنند تا بلکه متولیان این اثر به ضرب اعتبار جمعی از محققان متعهد هم که شده، به فکر ویرایش آن بیفتند. شایسته نیست در صدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه قم، چنین اثر مخدوشی (آن‌هم در مورد زندگانی و سیره امام خمینی) در ویترین آثار تاریخی جریان انقلابی قرار داشته باشد و هیچ کس نسبت به تحریفات آن واکنشی بروز ندهد! 🔶پی‌افزود ۱. برخی عزيزان نیز گرچه در مقام دفاع از الف‌لام نبودند اما فرمایش‌شان این بود که نقدها وارد است و دقیق اما خواننده عادی (حتی اگر از خواص باشد) متوجه این نکات ظریف و دقیق نمی‌شود. در پاسخ باید عرض شود که: برخی تحریفات الف‌لام به مصداق دروغ شاخدار است و از آینه روشن‌تر! مانند تهمت رفت و آمد امام با رئیس ساواک و یا شبهه در صداقت امام يا اتهام طرفداری امام از پهلوی‌ها و قس علی هذا. فهم این موارد چندان نیازمند دقت و مراجعه به منابع معتبر نیست و با اندک آشنایی با شخصیت امام خمینی می‌توان به نادرستی و ناراستی روایت بهبودی پی برد. اما برخی موارد نیازمند تأمل و دقت ویژه است. در واقع خطر اصلی متوجه همین بخش‌هاست که نویسنده روایت مخدوش خود را به طرزی هنرمندانه و چندلایه و پیچیده عرضه کرده است؛ عامدانه بودن یا نبودنش را هم قضاوت نمی‌کنیم. باشد قیامت. این سنخ ، به مثابه لکه سیاه در لباس یکدست سپید نیست که به آسانی به چشم بیاید، بلکه به مثابه است که اثری دیرپا دارد و به مرور قربانی را به کام مرگ می کشد! تحریف‌های چندلایه و نامرئی، در بلندمدت چهره‌ای جدید و جعلی از امام به دست می‌دهد که با امام واقعی فرسنگ‌ها فاصله دارد! این سم مهلک پیوند وثیق ملت، خاصه جوانان را با امام امت به مرور سست خواهد کرد. هنر متخصصان امر آن است که این قبیل تحریفات را _که به سان معمایی لاینحل هستند_ کشف و افشا کنند. ۲. تأکید می‌شود که نویسنده محترم باید در مقابل نقدها پاسخگو باشد، او نمی‌تواند و نباید با فرار به جلو، خود را در موقعیت اخلاقی قرار دهد و با ژست مظلوم‌نمایی، سیلی تحریف بر گونه تاریخ بنوازد و به خیال آسوده مشغول ادامه همین راه و رویه غلط باشد! افکارعمومی و خصوصا نخبگان حوزوی و دانشگاهی، از او و امثال او پاسخ قانع کننده می‌خواهند؛ نقدها و مستنداتش هم پیش چشم ماست! ▫️یادداشت‌های هجده‌گانه روزنه در نقد الف‌لام را اینجا بخوانید: 👇 https://eitaa.com/rozaneebefarda/11066 ۳. ایرادهای تاریخی آثار آقای بهبودی محدود به الف‌لام نیست! اغلب آثار تاریخی وی (و نه آثار مرتبط با دفاع مقدس) مشوب به تحریف و اغلاط فاحش است! انشالله نمونه‌هایی از تحریفات و اغلاط سایر آثار نامبرده را نیز به مرور در همینجا منتشر خواهیم کرد. باشد که حتی اگر منجر به تغییر رویه و اصلاح گذشته نشد، لا اقل ادای تکلیف باشد و زنگ هشدار و بلکه پیشگیری کند از تکرار! @rozaneebefarda
تجربه‌ای متفاوت از تبلیغ در قم! حسن فتاحی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 شاید وقتی نام تبلیغ به میان می‌آید اولین چیزی که به ذهن مبلغین می‌رسد جمع کردن وسایل و راه افتادن از قم به یکی از شهرستان های کشور باشد، هر چند این تبلیغ‌ها بسیار شایسته است و باید هر روز اهتمام بیشتری نسبت به آن داشته باشیم اما موضوع مهمتر توجه به خود قم به عنوان ام القرای فرهنگی مملکت اسلامی است. متاسفانه توجه به شهرهای دیگر طلاب و حوزه علمیه را از قم غافل کرده. در برخی از مناطق شهر مقدس قم وضعیت به فاجعه فرهنگی رسیده، کافی ست یک شب را در بوستان علوی باشید تا به عمق فاجعه پی ببرید. نوجوانان و جوانانی که به صورت مختلط با یکدیگر به تفریحات ناسالم می‌پردازند که گاهی انسان واقعا دچار شبهه می‌شود که آیا اینجا واقعا شهر قم و بوستانی بر گرفته از نام و مرام اسلام مجسم علی‌ علیه‎السلام است؟؟!! جوانانی 18 تا 25 ساله که سیگار را با سیگار روشن می‌کنند و یا دخترانی جوان که با وضعیتی بسیار زننده اسکیت سواری می‌کنند. اما متاسفانه تنها تعداد انگشت شماری از مبلغین در آنجا به انجام مأموریت ذاتی خود مشغولند، اگر ما پیرو امام جامعه هستیم و خود را مطیع امر او میدانیم یکی از اولویت های جهاد تبیین باید در همین شهری باشد که پایگاه اهل‌بیت علیهم السلام است. با وجود تعداد بسیار زیاد طلاب و مبلغینی که در شهر قم ساکنند وضعیت بوستان‌ها و تفرج‌گاه‌های قم اسف‌بار است. وقتی ما طلبه‌ها این گزارشات را می‌شنویم نباید با سر تکان دادن و اظهار تأسف سر وجدان خود کلاه بگذاریم‌. با چسبیدن به فضای مجازی به تنهایی نمی‌توان این اوضاع را سامان داد و فضای مجازی مخدری شده است که ما را از فضای حقیقی دور نگه داشته است. بخش امیدوارکننده ماجرا آنجاست که همین جوان و نوجوان با سوالات بسیاری به انسان مراجعه می‌کند و پس از دقایقی با پاسخ‌هایی ساده قانع می‌شود. حال اگر حضور طلاب در این مکان‌ها بیشتر شود و تعداد بیشتری از طلاب با این جوانان ارتباط بگیرند قطعا موثر خواهد بود. ضمن اینکه یک گروه تبلیغی که از ماه رمضان در این بوستان شروع به فعالیت نموده‌اند و چند ماه است در آنجا حضور دارند و نیاز دارند تا به آنها بپیوندیم و در راه جهاد تبیین حضوری فعالانه داشته باشیم. @rozaneebefarda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ماجرای پاسخ رد رهبر انقلاب به درخواست ابطال انتخابات دوم خرداد 📹 بخش دوم نماهنگ 🔻رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ۱۳۸۸/۰۳/۲۶: من نمیخواهم این را در تلویزیون بگویم: شما خیال میکنید وقتی که آقای خاتمی با بیست میلیون رأی پیروز شد، یک عدّه‌ای عصبانی نبودند؟ 👈🏻 خب چرا، آنها هم عصبانی بودند؛ آنها هم از همین حرفها میزدند، آنها هم همین داعیه‌ها و طلبکاری‌ها را میکردند. 🔺 همان وقت به من هم آمدند مراجعه کردند؛ یکی از مسئولین عالی‌رتبه‌ی آن روز آمد پیش من و از من خواست که «آقا! این انتخابات را ابطال کنید»؛ من چنان تشری زدم که به نظرم بعد از آن، بین ما و آن مسئول هنوز هم درست اصلاح نشده. 📥نسخه کامل نماهنگ👇 khl.ink/f/50512
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ابطال انتخابات یعنی زدن توی دهن مردم! 📹 بخش سوم نماهنگ 🔻رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در ۱۳۸۸/۰۳/۲۶: شما بدانید، یقین کنید که صددرصد بنده این را رد میکنم؛ اگر همه هم جمع بشوند بگویند «ابطال»، من قبول نخواهم کرد. 👈🏻 ابطال یعنی زدن تو دهن مردم! چهل میلیون آدم آمدند پای صندوق رأی دادند، من بگویم شما غلط کردید رأی دادید؟ چنین چیزی مگر ممکن است؟ مطلقاً من این را قبول نخواهم کرد. 📥نسخه کامل نماهنگ👇 khl.ink/f/50512
کتاب «ایران؛ ابرقدرت منحصر به فرد» منتشر شد. 🖌 اثر جناب آقای دکتر ، مدیر گروه علوم سیاسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 🔶 با تقریظ استاد عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری 🔷 در این کتاب، ویژگی‌های استثنایی و منحصر به فرد جمهوری اسلامی معرفی و تفکیک شده است؛ ویژگی‌هایی که موجب تحولی عظیم هم از نظر مبانی و هم از نظر عملکرد در تعامل با جهان مدرن و نظام سلطه شده است. با تحلیل مقایسه‌ای این ویژگی‌ها روشن می‌شود که ایران، یک ابرقدرت منحصر به فرد در جهان پسامدرن است. 🔶 مشاهده و خرید اینترنتی 🌐 https://eshop.iki.ac.ir/shop/7/Product/4720 💠 رزومه علمی دکتر محمدی @rozaneebefarda