#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
کم کم غروب شد همه رفتند خانه ها
پشت سرم چه زود درآمد بهانه ها
کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدند
در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدند
تا نیمه شب چقدر قدم میزدم حسین
من ماندمو دوتا پسر کوچکم حسین
در بین یک سپاه ازین مردهای پست
یک پیرزن به بی کسیم رحم کرده است
من سنگ میخورم به گناه محبتت
این صورت شکسته بقربان صورتت
افتاده ام زمین و بیاد تن توام
من غصه دار زیر لگد بودن توام
هرچند دست بسته شدم خواهرم که نیست
هنگام دست و پا زدنم مادرم که نیست
اینها که زیر نامه ات انگشت میزنند
فردا بروی زینب تو مشت میزنند
من ذبح میشوم زنم اما اسیر نیست
در کوفه دخترم ز غم و غصه پیر نیست
تیر سه شعبه دیدم و آب از سرم گذشت
یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت
در کوفه هیچ کس جگرم را زمین نزد
در پیش چشم من پسرم را زمین نزد
هرچند سخت بود خزانم حسین جان
روی عبا نرفت جوانم حسین جان
سید پوریا هاشمی
___________________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
جان زینب تو میا کاش ز ره برگردی
بیم دارم به اسارت برود خواهر تو
بعد تو نیّت این کوفی بی دین این است
که بریزند به خیمه به سرِ دختر تو
مثل تسبیح پاره شود ازهم آقا
ترسم آن است بریزد به زمین اکبر تو
قصد دارند بخندند به زانو زدنت
قصدشان است ببینند دوچشم تر تو
خولی از بهر سرت نقشه کشیده برگرد
قصد دارد که به خورجین بگذارد سر تو
محمود اسدی
___________________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
از سـرِ دار به دلــدار نگـاهی دارد
آه این مرد چه چشمان پر آهی دارد
زیر لب زمزمه دارد که گرفتار شدم
به ره مکـه هر از گاه نگـاهی دارد
مثل حیدر دلش از کوفه به درد آمده است
روی بام است ولی میل به چاهی دارد
با لب پر ترکش غرق تمنا می گفت:
سخن آخر من، سوی تو راهی دارد؟
همه حرف من این است میا کوفه حسین
کوفـه بهر تو خیــالات تبــاهی دارد
همه بهر علی اصغر پی تیر سه پرند
یک نفر نیست بگوید چه گناهی دارد؟
تو به همراه خودت اهل و عیالی داری
کوفه امـا سر راه تو سپــاهی دارد
قصد دارند عزیـزان تو را خـوار کنند
پس نیا، که حرمت عزت و جاهی دارد
بیشتر از همه دلواپس زینب هستم
بیـن این قـوم مپنـدار پنــاهی دارد
الغرض اینکه بساط همه جور است نیا
سهمت از بیعتشان کنج تنور است نیا
مصطفی هاشمی نسب
___________________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
مائیم و شهری که هوایم را ندارد
من نه هوایِ بچههایم را ندارد
نامرد دیدم باز مردی کردم آقا...
با این دو کودک کوچه گردی کردم آقا
دیدم که خوشحالند خوشها جمع هستند
مظلومِ من مظلوم کُشها جمع هستند
طوعه در این نامردها یک شیر زن بود
تنها پناهم خانهی یک پیرزن بود بود
بیرون زدم تا شعله بر معجر نیفتد
مثل مدینه طوعه پشتِ در نیفتد
در راهها و کوچههایش چال کندند
رسم است اینجا ابتدا گودال کندند
گودال وقتی که بیفتی شیر گردند
دستت اگر زخمی شود شمشیر گردند
از پشتِ سر نامرد آمد گیرم انداخت
تیری به پایم خورد در زنجیرم انداخت
شکرِ خدا خواهر ندارم تا ببیند
این دور و بر دختر ندارم تا ببیند
ای آبرویم آبرویم را که بُردند
از دور با نیزه گلویم را که بردند
نام تو را بُردم لبم را چاک کردند
خون ریخت با چکمه زخم را پاک کردند
ای کاش سنگی گوشهای پنهان نمیماند
جای شما از من لب و دندان نمیماند
طفلی اگر مهمان کوفه گردد آقا
سرگرمیِ طفلان کوفه گردد آقا
از راه آمد زجر و خوشها جمع هستند
شمر آمد و با زجرکُشها جمع هستند
روی زمین بودم که رویم را کشیدند
تا پشت بام از کوچه مویم را کشیدند
طوری کشیدند آنقدر مژگان من ریخت
تقصیر سنگپله شد دندان من ریخت
خورشید جایش در دل شب نیست برگرد
میدانِ کوفه جای زینب نیست برگرد
باخنده میآیند وخوشها جمع هستند
سربسته گفتم بچهکُشها جمع هستند
حسن لطفی
___________________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
در رهگذرهای غریبی بیقرارم
تنهایم ودر فکرتنهاییِ یارم
تنها میان بی وفاییها و خُدعه
بعد ازخدا تنها امیدم هست طوعه
در هر وجب از خاک هرکوچه گذشتم
یک یاحبیبی با سرشک غم نوشتم
در مسلخ عشق عاقبت رسوا شدم من
رسوایِ تو ای زادۀ زهرا شدم من
ای شعرِ عشقم را توتنها استعاره
دارم شده از عشق تو دارالاماره
اسم تو تنها ذکرجاری در سجودم
بی تو گسسته جان زهرا تار و پودم
قدقامتم را درنماز عشقت ای یار
بستم به یاد قدّ رعنای علمدار
من ماندم و نجوای آرامی بر این لب
وای الامان از آه و زاریهای زینب
بازارِ تیغ و تیر در این شهر گرم است
با اینکه زیر حنجر ششماهه نرم است
بالا نمی آید نفس این سینه تنگ است
آقا میا کوفه که رسم کوفه ننگ است
آید در و دیوار هر خانه به جنگم
شادم که بهر دخت زهرا پیش مرگم
درلحظه های آخرم لب تشنه هستم
ظرفی چو جام زهر دشمن داده دستم
افتاده عکس ماه تو در کاسۀ آب
لبهای خونی میزنم بر روی ارباب
مجتبی تاجیک
___________________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
اینجا هزار حرمله در انتظار توست
آقا برای آمدنت کم شتاب کن
رحمی به روز من نه به روز رقیه کن
فکری به حال من نه به حال رباب کن
رحمی نمی کنند عزیزم به هیچ کس
حتی به تشنه ای که فقط شیر خواره است
در کوفه ای که وعده ی سوغات مردمش
تنها برای دخترکان گوشواره است
اینجا نیا که آخر سر چشم می زنند
این چشم ها به قامت آب آورت حسین
این دستها که دیده ام از کینه می برند
انگشت را به خاطر انگشترت حسین
برگرد جان من که نبینی ز بام ها
آتش کشیده اند سر و دست و شانه را
یا از فراز نیزه نبینی که می زنند
بر پیکر سه ساله ی تو تازیانه را
می ترسم از دمی که بیایند دختران
با گونه های زخمی و نیلوفری،میا
این شهر بی حیاست به جان سکینه ات
می ترسم از حرامی و بی معجری میا
حسن لطفی
___________________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
اشعار ناب اهلبیت علیهم السلام
#استقبال_محرم بر پا شده است در دل من خیمهی غمی جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی عمریاست دلخوشم
باعرض سلام واحترام
انشاءالله به امید خدا از امشب اشعار وروضه در داخل گروه بارگزاری میشود 🌹🙏🏻
#ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
بوی حزن و غصه و اَندوه و آه
میرسد از کاروانی ،بین راه
میدهد پیغام ،هر زنگِ جَرَس
میشود این قافله ،بی یار و کس
پُر شده این همهمه در عالمین
میرود تا قتلگاهِ خود، حسین
لشگرِ خون خدا در راه بود
عالَمی مبهوتِ ثارُالله بود
ای فدای غربتِ این کاروان
همرهِ او کودک و پیر و جوان
خواهری با عزت و با احترام
در اَمان از اهل کوفه ، اهل شام
شیر مردانِ جوان، با اقتدار
گِردِ بانوی حرم پروانه وار
نازدانه دختری، بس خنده رو
گاه در آغوش بابا ، گه عمو
بانویی پیوسته در راز و نیاز
در بغل شش ماهه اَش در خوابِ ناز
میرود منزل به منزل قافله
با صَلابت ،با صفا ، با حوصله
هست پیشاپیشِ این صید و کمند
پرچمِ ماه بنی هاشم بلند
آه از آن روزی که پرچم را زدند
مَشک و دست و چشمِ عالم را زدند
آه از آن روزی که گُرزِ آهنین
کرد ماهِ خیمه را نقش زمین
بعد از این آقا،در آن صحرای غم
خودبخود پاشید این لشگر ز هم
چونکه شد کارِ علمدارش تمام
تا کمر خم شد قدِ سَروِ امام
ساعتی نگذشت،ناگه یک سپاه
ریختند از هر طرف در قتلگاه
شاهِ دین افتاد زیر دست و پا
ناطق قرآن ،شکارِ اَشقیا
«شمر روی سینه اش بنشسته بود
استخوانهایش همه بشکسته بود»
ماند،ماهِ فاطمه ،در آن غبار
زیرِ سُمِ اسبهای بی شمار
راهِ مقتل شد بپای نیزه طیِ
شد سرِ سالارِ زینب روی نیِ
وای ، غارت شد ز تن، پیراهنش
خواهرش، رَختِ اسیری بر تنش
محمود ژولیده
_______________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
راه بود و اذیت و غم بود
دلخوشی همه به پرچم بود
پرچمی که بروی دوش من است
پرچمی که امانت حسن است
من ابالفضلم و علمگیرم
اسدالله زینبم! شیرم!
سایبان سر همه شده ام
عموی آل فاطمه شده ام
کار بدخواه نور یکسره است
این بیابان به زیر سیطره است
بچه ها در کنار هم هستند
نوبتی روی شانه ام هستند
دوست دارم که گفتگو بکنند
روی دوشم عمو عمو بکنند!
ناقه ها رام رام می آیند
با شکوه تمام می آیند
همه در امن و امنیت کامل
چهار پرده بروی هر محمل
گرچه این کربلا پر از خاک است
چادر و معجر همه پاک است
یکطرف من و یکطرف اکبر
دور ناموس حضرت حیدر
کلفت زینبند حور و ملک
قد اورا ندیده است فلک
من برایش رکاب میگیرم
اون بگوید بمیرم میمیرم
نیم قرن این عزیز دردانه
روز بیرون نیامد از خانه!
نکند حرف ازین و آن بخورد
دل زهرای ما تکان بخورد
نکند چادرش لگد بشود
پابرهنه زخار رد بشود
نکند قامتش نظر بخورد
سنگ از بچه های شر بخورد
نکند سنگ بر رویش برسد
تازیانه به بازویش برسد
ابن سعد و اشاره وای به من
گوش بی گوشواره وای به من
زینب و ازدحام وای به من
زینب و کاخ شام وای به من
سید پوریا هاشمی
_______________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
اینجا کجاست برادر من؟ زودتر بگو
ای یادگــار مــادر من، زودتـر بگـو
این دلهره که در دل زینب فتاده چیست؟
بنگـر به حـال مضطر من، زودتر بگو
منت گـذار و خیمه در این بـادیه مزن
تاج سـرم ، صنـوبر من زودتـر بگو
احساس می کنم که زمان جدایی است
اینگونه نیست دلبر من ؟ زودتر بگو
تعبیر خواب کودکی ام یادتان که هست
ای شاخه سار آخر من، زودتر بگو
کم بغض های سینۀ خود را فرو ببر!
حـرفی بزن بـرادر مـن، زودتـر بگو
این غنچه های زیر گلویت نشان چیست؟
باشـد فـدات حنجــر من ، زودتـر بگو
حس میکنم که زانوی من بی رمق شده
پشت و پنـاه و یـاور من زودتر بگو
این ریشه های گیسوی من تیر می کشد!
دستی بکش تو بر سر من، زودتر بگو
عباس جور دیگری به حرم می کند نگاه
طوری شده است معجر من؟ زودتر بگو
طفلی رقیه سخت دلش زیر و رو شده
از حــال و روز دختــر من زودتـر بگو
دارم هـراس دیدن گـودال آن طرف
آید صـدای مــادر من زودتــر بگــو
مصطفی هاشمی نسب
_______________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
به آه ، دود دلش را به آسمان می داد
به سینه می زد و تنها سری تکان می داد
شنید کرببلا....چشمِ او سیاهی رفت
فقط به این تنِ بی جان،حسین جان می داد
تمام عمر به لب داشت که خدا نکند
تمام عمر در این راه امتحان می داد
غبار بود و عطش بود و خار و دلشوره
تمامِ دشت فقط بویی از خزان می داد
به آهی از جگرش قافله به هم می ریخت
دل شکسته غمش را به کاروان می داد
نکاه کرد به مَشک و عَلَم خدا را شکر
نگاه کرد کنارش علی اذان می داد
یکی به دوش عمو و یکی به آغوشش
یکی نشسته و گهواره را تکان می داد
برای بردن اصغر غزالها جمع اند
رباب کودک خود را به این و آن می داد
سه ساله چادر او می کشید عمه ببین
سه ساله گودیِ گودال را نشان می داد
سپاه آنطرف اما دلش چه می لرزید
اگر تکان به سرِ نیزه اش سنان می داد
رسید شامِ دهم مَحرمی نبود، ای کاش
به دخترانِ یتیمش کسی امان می داد
برای آنکه حرامی به کودکی نرسد
شکسته قامت او ، بوی خیزران می داد
برای آنکه ببوسد برادرش را باز
تمامِ قوتِ خود را به زانوان می داد
امان نداد به او تازیانه ور نه خودش
عقیقِ خونی او را به ساربان می داد
میان شام به پیشش کنیز خود را دید
کسی که داشت به خانم دو تکه نان می داد
حسن لطفی
_______________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658
#ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
در دلش درد بی دوا عمه
در گلو بغض بی صدا عمه
که رسیده به کربلا عمه
همه سرها به زیر تا عمه
می گذارد قدم کجا زینب
پرده از محملش که بگشاید
صف به صف از فرشته می آید
همه چشم انتظار، او باید
آید اینجا جلوس فرماید
پشت پرده پر از دعا عمه
اکبر عطر و گلاب می گیرد
بچه را از رباب می گیرد
رونق از آفتاب می گیرد
تا عمو جان رکاب می گیرد
هست در اوج کبریا عمه
حال اینجا کلافه اش کرده است
چند معجر اضافه آورده است
در دل خویش روضه پرورده است
جگرش خون و سینه پر درد است
جگرش بر نینوا عمه
چنگ زد دامن برادر را
بوسه ای زد دوباره حنجر را
و نشان داد سمت دیگر را
نخلها را نه،حجم شکر را
ناله می زد ز کربلا عمه
همه جا تیر هست و شمشیر است
قمزه هست و صدای تکبیر است
چقدر آنطرف کمانگیر است
تو بگو آن سه شعبه هم تیر است
گفت از جمع عمه ها عمه
وای بر من رباب رفت از حال
وای بر من از اینهمه اطفال
وای از آن جماعت خوشحال
وای از تلٍّ و وای از گودال
همه بر سر زدند با عمه
زخم آورده بر جگر بزند
برعلمدارمان نظر بزند
با لب تیغ با تبر بزند
سنگ آورده بیشتر بزند
بی تو افتاده در قفا عمه
بر سرت بی حساب می ریزند
بی حساب و کتاب میریزند
پیش چشم تو آب می ریزند
سرِ طفلِ رباب می ریزند
غرق در نوحه و نوا عمه
سر گودال گیر می افتی
بعد از آن به زیر می افتی
دست پیر و صغیر می افتی
نخ نما چون حصیر می افتی
چه کند پای بوریا عمه
بعد از تو به غیر شامی نیست
خواهرت هست جز حرامی نیست
بسته گفتم که احترامی نیست
آتش افتاده و خیامی نیست
چادرش زیر دست و پا عمه
حسن لطفی
_______________
😭↩🎤حزنُ الحسین🎤↪😭
ورود به کانال حزنُ الحسین👇
eitaa.com/hozn_alhossein
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/665583619C360905f658