eitaa logo
روضه دفتری
16.2هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به پیشگاه مقدس و ملکوتی، اطفال قهرمان بی بی زینب سلام الله علیها عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾دشتی حضرت حُر◾ ☑️ 📝 🎤 الا مولا حسین عبد توهستم اگر چه راه را من بر تو بستم ببخشا از کَرَم جُرم و گناهم پشیمانم ببین ناله وُ آهم به صحرا سرنهم صحرا کویره دعا کن حُر از این خجلت بمیره من از اصغر وُ اکبر عُذر خواهم قبولم کن حسین من رو سیاهم من از روی گُلانت آب بستم و لیکن قلب زینب را شکستم حسین جان رحمی بر این بینوا کن دمِ آخر نظر بر رو سیاه کن بِراهت عاقبت من هم شهیدم به فردای قیامت رو سفیدم خوشا روزی که گردم پاره پیکر رهِ مولای خود من می نهم سر بگو(هستی)که حُر گشته پشیمان بخوان(پرویزی)از بهرِ شهیدان
◾روضه دفتری حضرت حُر◾ 🎤 آمدم بر درگه تو تا دوباره جان بگیرم سربه زیر و پابرهنه دامنِ جانان بگیرم آمدم تابر تن خود جامه ی ایمان بگیرم ازکریمِ هردو عالم بخشش وعُصیان بگیرم ◾این روضه بنامِ حضرت حُره، خوشبحالِ هر کسی که به یک نگاه ابا عبدالله عاقبتش زیر و رو بشه،با یک نگاه حسین عاقبتش ختم بخیر بشه، خوشبحال حُر که با یک نگاه ابا عبدالله عاقبتش ختم بخیر شد(یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا) لحظه ای که پای برهنه چکمه ها رو به گردنش انداخته آروم آروم داره میاد، حسین دید حُر داره میاد، اومد مقابل ابا عبدالله ایستاد روش نمیشه سرو بالا کنه، پشیمانه،،، شرمنده س، سر پایینه، نمیتونه به چشمای حسین نگاه کنه، قربون کرامتت برم اباعبدالله فرمود: حُر سرتو بلند کن، حُر آروم آروم سرشو بلند کرد (استادم میگفت...) تا سرشو بلند کرد یه وقت دید بچه ها پرده ی خیمه رو بالا زدند همه از حُر می ترسیدند بهم نشون میدادند، این همونیه که راهِ بابامونو بست، این همونیه که دل عمه جانمون زینبو به درد آورد (آی حاجت دارا ،مریض دارا ، جوون دارا، آی ناله دارا) امشب بگو آقا جان هر چی هم بد باشم ، کاری که حُر کرد من نکردم، آقا هر چی ام بد باشم مثل حُر دل زینبتو نلرزوندم، دل بچه هاتو نلرزوندم اما آقا جاااان چه کردی با حُر امان امان .... یه وقت شنید صدای العطش از خیمه ها بلنده، چکار کنه ، غم رو غم اومده راهو بسته ، بچه های حسین آب ندارن، مونده چکار کنه، صدا زد پسر فاطمه چون من اولین نفری بودم که دل شما رو به درد آوردم ، اجازه بدید اولین کسی باشم برم فداتون بشم (این روضه رو مرحوم کافی میخوند بگم و فیضشو ببره) بُریر میگه من با حُر رفاقت قدیمی داشتم، دیدم قبل از اینکه بره میدان دنبال چیزی میگرده... گفتم حُر دنبال چی میگردی؟ صدا زد بُریر به من بگو ببینم خیمه ی زینب س کدومه (دلت اینجاست یا نه... نکنه دست خالی برگردی...) بریر میگه خیمه ی زینبو نشون دادم گفت دیدم رفت صورت به خیمه ی زینب گذاشت سلام کرد بی بی جواب سلامشو داد(کی هستی؟) صدا زد بی بی من حُرم بی بی جان منو ببخش...برادرت حسین از گناه من گذشت اومدم شما هم منو حلال کنید (همه حرفا رو زدم بخاطر این جمله) بُریر میگه یه حرفی زینب زد، یه وقت دیدم صدای ناله ی حُر بلند شد😭😭😭(من بگم و شما هم بلند بلند ناله بزنید) صدا زد حُر منم بخشیدمت ولی حر بگم اینو بدون برادرم حسین غریبه ، حسینم کسی رو نداره همه بلند بگید یا حسییییین😭😭😭 وقتی حُر رو زمین افتاد فرق سر شکافته، خون جلو چشماشو گرفته، یه وقت دید سرش از زمین بلند شد روی زانویی قرار گرفت، یه نفر داره خونای چشمشو پاک میکنه، تا چشمشو باز کرد دید پسر فاطمه حسینه، دید یه دستمالی به پیشونیش بست،،،(بگم و نالشو بزن) بگم آقا جان سر حُر رو به دامن گرفتی اما من بمیرم برات کسی نبود سرتو به دامن بگیره یه وقت حسین دید سینش سنگینه چشمشو باز کرد گفت نانجیب خوب جایی نشستی یا صاحب الزمان منو ببخش همه ناله بزنن یا حسین یا حسین یا حسین😭
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه به روح مطهر و منور کریم اهل بیت علیهم السلام، آقا امام حسن مجتبی علیه الصلاة و السلام و میوه دلشون وجود نازنین عبدالله بن الحسن علیهما السلام عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجة (: برای عین متن بالا منبع روایی وجود ندارد که از معصومین وارد شده باشد ولی مضمون آن از روایات برداشت شده است) 🔸آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد 🔸شاید دعای مادرت زهرا بگیرد 🔸آقا بیا تا با ظهور چشم‌هایت 🔸این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات 1 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا اقای من ...یابن الحسن ... 🔸سوختم ز آتش هجران تو ای یار بیا 🔸تا نکشته است مرا طعنه اغیار بیا امام زمان اقای خوبم ... دشمناتون به ما طعنه میزنن... میگن اگه شما امام زمان دارید چرا اقاتون نمیاد... چرا امام زمانتون نمیاد... چرا اقاتون جوابتون رو نمیده... یابن الحسن... 🔸تا نکشته است مرا طعنه ی اغیار بیا تا از طعنه های دشمناتون نمردم بیا اقا جانم 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند آقا ببین صدای مظلومان عالم بلنده... از سرتا سر جهان هرکس به یک نامی شمارو صدا میزنن ... ای منجی عالم کجایی... 🔸یوسف فاطمه عالم همه مشتاق تو اند 🔸رخ بر افروز دمی بر سر بازار بیا داریم به عاشورا نزدیک میشیم این شبها باید بهتر امام زمانت رو صدا بزنی.... یابن الحسن... -
متن روضه 1 🔸دید زینب چون به دشت کربلا 🔸گشته بی یاور حسینش از جفا تا خانم زینب کبری سلام الله علیها دید برادر تنها مونده... صدای غربتش بلنده... حسینش دیگه یاری نداره... بچه هاش رو اماده کرد... 🔸کرد بهر یاری آن ممتحن 🔸هر دوطفل خویش را در بر کفن صدا زد... عزیزانم... ببینید آقاتون حسین غریب و تنها شده... دیگه یاری نداره... عزیزانم... من شما رو برا مثل یه همچین روزی تربیت کردم... برید جانتون رو فدای آقاتون کنید... قربان معرفتت بی بی جانم.. زینب... 🔸بوسه زد از مهربانی رویشان 🔸زد گلاب و شانه بر گیسویشان خدا میدونه خیلی سخته برای یه مادر... میدونی بالاترین لذت دنیا چیه... بالاترین لذت دنیا اینه که خدا بهت فرزندی بده... مقابل چشمات قد بکشه... بزرگ بشه... جوون بشه... جلوت راه بره... به قد و بالاش نگاه کنی... اگه جوون داری بهتر میفهمی چی ميگم... اما خدا نکنه کسی داغ جوونش رو ببینه... الهی جوون مرده تو مجلسمون نباشه... خدایا خیلی سخته برای زینب... صدا زد... عزیزان من... برید از آقاتون ابی عبدالله اذن میدان بگیرید... بچه ها اومدن کنار ابی عبدالله... آقا جان اذن میدان بده... هر کاری میکنن ابی عبدالله قبول نمیکنه... اصرار کردن... آقا... ما طاقت نداریم زنده باشیم عطش بچه ها رو ببینیم... طاقت نداریم اسارت اهل حرم رو ببینیم... طاقت نداریم تازیانه خوردن مادرمون رو ببینیم... ما طاقت نداریم صدای غربت شما رو بشنویم... آقا بزار جانمون رو فدات کنیم حسین 🔸مکن نا مهربانی ای برادر حالا حرف دل زینب... 🔸مکن نا مهربانی ای برادر 🔸مسوزان این چنین تو قلب خواهر خودم و بچه هام فدای تو حسین... 🔸پسرهای مرا از خود مرنجان 🔸غلام اکبرند و عبد اصغر انقدر اصرار کردن بلاخره... هر طوری بود اقا اجازه داد... گلهای زینب رفتن میدان... جنگ نمایانی کردند... خیلی از این نانجیب ها رو به درک واصل کردند... اما... امان از اون لحظه ای که صداشون به ناله بلند شد... یا حسین... آقا به دادمون برس... ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند... کنار بدن پاره پاره گلهای زینب... اومد بچه ها رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... وقتی آقا زاده ها نگاه کردند... دیدند ابی عبدالله اومده بالاسرشون... آماده ای بگم یا نه... اما ساعتی بعد... گودی قتلگاه... وقتی ابی عبدالله چشم ها رو باز کرد... ببینه... والشمر جالس علی صدره... شمر رو سینه اش نشسته...😭 از سویدای دلت صدا بزن یا حسین 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست الا لعنت الله علی القوم الظالمین -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
به پیشگاه مقدس و ملکوتی، اطفال قهرمان بی بی زینب سلام الله علیها عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه شور عبدالله بن حسن(ع) 🏴 📝 👤 جواب👈عبدالله بن الحسنم ۲ بلبل باغ و چمنم عبدالله بن الحسنم دسته گُلِ نسترنم عبدالله بن الحسنم شهید گلگون کفنم عبدالله بن الحسنم پرپر گُلِ یاسمنم عبدالله بن الحسنم من گُل صدپاره تنم عبدالله بن الحسنم غرقه به درد و مِحَنم عبدالله بن الحسنم من که یتیم حسنم عبدالله بن الحسنم غرقِ بخون شد بدنم عبدالله بن الحسنم عبدالله بن الحسنم عبدالله بن الحسنم من یادگار حسنم عبدالله بن الحسنم شمع این انجمنم عبدالله بن الحسنم عمو عمو شد سخنم عبدالله بن الحسنم من زِ عمو دل نکَنَم عبدالله بن الحسنم بخون چودست وپا زنم عبدالله بن الحسنم کُشته بدستِ دشمنم عبدالله بن الحسنم شد خاک صحرا کفنم عبدالله بن الحسنم عبدالله ابن الحسنم عبدالله بن الحسنم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوحه حضرت عبدالله بن حسن 🏴 📝 👤 منم شدم سرباز تو عمو جان جانم فدای راه دین و قرآن ۲ گشتم روانه من بسوی میدان سرم جدا شود بدست عُدوان من سپرِ جانِ تو در کربلا هستم هنوز بروی عهد و پیمان منم شدم سرباز تو عمو جان جانم فدای راه دین و قرآن ۲ به راه تو شهادت افتخار است نام حسین برایم اعتبار است اگر شود سرم جدا زِ پیکر درون جنّت بابم انتظار است منم شدم سرباز تو عمو جان جانم فدای راه دین و قرآن ۲ منم گُلی زِ بوسِتانِ احمد کشیده ام چنان بلای بیحد یتیم مجتبایم ای عموجان شوم روانه سوی حیِّ سرمد منم شدم سرباز تو عمو جان جانم فدای راهِ دین و قرآن ۲ بهارِ عمر من اگر خزان است که نامِ جاوِدان در این جهان است شوم میانِ خون خود شناور سرم بروی نیزه ی سِنان است منم شدم سرباز تو عمو جان جانم فدای راه دین و قرآن ۲
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(شروع با زیارت عاشورا) السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ِ 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات 1 🔸ای داغدار اصلی این روضه ها بیا 🔸صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا صاحب عزا کجایی... یا بن الحسن... 🔸تنها امید خلق جهان یابن فاطمه 🔸ای منتهای آرزوی اولیاء بیا ای آقایی که آمدنت آرزوی همه عالمه... آرزوی همه اولیاء خداست... امام صادق فرمودند: لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی (منبع: الغیبة النعمانی، ص 246) اگه پسرم مهدی رو درک کنم تمام عمرم بهش خدمت میکنم... ولی امام صادق این تعبیر رو داره... من چی بگم آقا... 🔸بالا گرفته ایم برایت دو دست را 🔸ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا کی میای آقای خوبم... میترسم اون روزی که شما میای... دیگه من زنده نباشم... زیر خاکها باشم... 🔸هفته به هفته می گذرد با خیال تو 🔸پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا آقا جانم... امام زمان... امشبم اومدیم خدا رو به ابی عبدالله قسم بدیم... فرج شما رو نزدیک کنه یا صاحب الزمان... -
متن روضه 1 🔸ای حرمت خانۀ معمور دل 🔸ای شجر عشق تو در طور دل 🔸نجل علی درّ یتیم حسن 🔸باب همه خلق زمین و زمن امشب بریم در خانه ابن الکریم... میوه دل امام حسن... 🔸همچو عمو ماه بنی هاشمی 🔸چشم و چراغ شهدا، قاسمی امشب صاحب عزا... خود امام حسنه... آقای کریم ماست... آی اونی که گفتی گرفتارم... حاجت دارم... مریض دارم... امشب شفای مریضت رو از امام حسن بگیر... امشب آقا رو به پاره تنش قسم بده... مگه ميشه... برا میوه دلش اشک بریزی... برا قاسمش اشک بریزی... آقا دست خالی برت گردونه... آماده ای بریم کربلا بسم الله... شاید 13 سال بیشتر نداره... اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد: 🔸من هوای جبهه دارم ای عمو 🔸غصه های خیمه دارم ای عمو شب عاشورا اومد کنار عموجانش حسین... عرضه داشت آقا... یه سوال دارم... آیا منم فردا شهید میشم یا نه... آیا منم میتونم جانم رو فداتون کنم یا نه... 🔸این دلم احساس غمگینی کند 🔸غربتت درسینه سنگینی کند عزیز دل برادرم...قاسمم... مرگ رو چطور میبینی... صدا زد: احلی من العسل... آقا مرگ برای من از عسل شیرین تره... فرمود عزیز دلم... فردا تو رو به بلای عظیم میکشند... الله اکبر... امان از بلای عظیم... روز عاشورا اومد کنار ابی عبدالله... صدا زد عموجانم حسینم... الان ديگه وقتشه اجازه میدان بدید آقا... دیگه طاقت ندارم... ابی عبدالله چکار کنه... صدا زد قاسمم... عزیز برادرم... چطوری اجازه بدم... آخه تو یادگار حسنمی... تو امانت برادرمی... اصرار کرد... هر طوری بود... اجازه گرفت... رفت به سمت میدان... راوی میگه: وَخَرَجَ غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَر یه نوجوانی وارد میدان شد دیدم صورتش مثل ماه پاره میدرخشه... تا وارد میدان شد... شروع کرد به رجز خوندن... چنان با شجاعت رجز میخونه... همه لشکر دشمن متحیر موندن... این آقازاده کیه... آی نانجیبها... اگه منو نمیشناسید بدانید... أَنَا ابْنُ الْحَسَنِ سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفى‏ من فرزند قهرمان جنگ جملم... من فرزند حسن بن علیم... 🔸آیینه ی مرد جمل آمد به میدان 🔸یک شیردل مانند یل آمد به میدان جنگ نمایانی کرد... خیلی ها رو به درک واصل کرد... کسی حریف این آقازاده نميشه... چه کار کردند... دور تا دورش رو گرفتند... اول سنگبارانش کردند... یه ظالمی صدا زد... بخدا بهش حمله میکنم... داغش رو به دل مادرش میگزارم... یا صاحب الزمان... تا این نانجیب رسید... ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّيف ِ آنچنان با شمشیر به سر مبارک زد... فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ قاسم با صورت به زمین افتاد... همینجا بود صدای ناله اش بلند شد... يا عَمّاه عموجان حسین به دادم برس... 🔸افتادم از پشت فرس 🔸عمو به فریادم برس ابی عبدالله مثل باز شکاری خودش رو رسوند... بگم یا نه... نگاه کرد... دید یه قاسمش زیر سم اسبها... هی صدا میزنه عموجان حسین... ابی عبدالله این نانجیبها رو کنار زد... نشست کنار یتیم برادر... دید شمشیر به سرش زدند... بدنش رو قطعه قطعه کردند... سنگبارانش کردند... داره نفسهای آخرش رو میکشه... هی پاهاش رو زمین میکشه... چه کار کنه حسین... همه دیدند... وقَد وَضَعَ حُسَينٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قاسم رو به سینه چسباند... وای عزیز برادرم قاسم... یادگار حسنم قاسم... 🔸اي يادگار ِ رويِ قشنگِ برادرم 🔸جان كَندَنت روي زمين نيست باورم 🔸وقتي كه استغاثه ي جانسوز تو رسيد 🔸هفت آسمان، شكست و فرو ريخت برابرم 🔸پُر شد فضا ز عطر گلابِ تنت عمو 🔸عطر تن تو زنده كُند يادِ اكبرم (صلی الله عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ) -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای متعال ان شاءالله جوانان ما رو از تهاجمات فرهنگی دشمن حفظ بفرماید و جزء سربازان واقعی امام زمان علیه السلام قرار دهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) -
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) : گریز به روضه ی حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) تنت روی صحرا داری پاهاتو میکِشی روی خاکا دارند هلهله مکنند ، کُل اعدا دارم جون میدم پای جسم تو حالا ببین اشک چشممام چکیده روی گونه ام برام سخته بعد تو زنده بمونم عبایی نمونده برام اما حالا رو سینه تو را به حرم میرسونم شدم قد خمیده کسی مثل تو این بلا رو ندیده صدات واسه چی شد بریده بریده با این نفس کشیدنت داری کبابم میکنی فاطمه جان ، مرو مرو خونه خرابم میکنی شدم قد خمیده کسی مثل تو این بلا رو ندیده صدات واسه چی شد بریده بریده بمیرم که مرکب ، رو جسمت دویده غریبی عزیزم تو هم مثل بابات نداره رمق دیگه چشمای زیبات چه خشکه عزیزم هنوز روی لب هات شب ششم ، هیئت ثارالله
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) : گریز به روضه های حضرت اباالفضل (علیه السلام) امام حسین (علیه السلام ) تن سالار زینب به زیر سم مرکب بر سینه ی شکسته ات چون دیده آورم یاد آورم ز سینه ی مجروح مادرم خودم دیدم ز بالای بلندی حسین تشنه لب را سر بریدند شب ششم ، هیئت ثارالله قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ ❇️ ✴️ ع ❇️ ⭐️به رویِ انور صاحب الزمان مهدی منتَظر صلوات ⭐️به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات ⭐️به یمن مقدم آن منتقم که در عالم ⭐️کند حکومت الله مستقر صلوات 🌸 ✨جهان به راه تو در انتظار مهدی جان ✨ستاده با قد خم اشکبار مهدی جان ✨ز دوری تو دل عالمی ز غم خون است ✨بیا،بیا که تویی غمگسار مهدی جان ✨دل رمیدهٔ ما میل کربلا دارد ✨قسم بحق تو ای شهریار مهدی جان 🌺 🌾( السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمومنین السلام علیک یا مظلوم و ابن المظلوم السلام علیک یا قاسم ابن الحسن و رحمة الله و برکاته) 🌾 3 💥منم قاسم حسن را نور عینم 💥برادر زاده مولا حسینم 💥منم قاسم ز آل مصطفی یم 💥فروغ دیدگان مجتبی یم ⬅️دلارو روونه کنیم کربلا..ان شاالله قسمت و روزیمون بشه ،،به همین. زودی، دسته جمع کربلا عرض ادب کنیم.. بیایید با پای دل از راه دور بریم کربلا.. بریم کنار قبر شهدای کربلا.. .اول یه سلامی به مولامون ابی عبدالله بدیم.. السلام علیک یا اباعبدالله.. یا حسین 3 🥀مجلس و محفل به یاد  قاسم الحسن، شهید 13سالهٔ کربلاست.. امروز برا غریبی و مظلومی قاسم ابن الحسن اشک بریزیم..امروز بریم یتیم نوازی..یتیم نوازا کجا نشستند.. امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. ⏺وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. ♻️بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. ⚜افتادم از پشت فرس ⚜عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه.. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. 🌀آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. 🍂یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... 🍁ای یادگار روی قشنگ برادرم 🍁جان کندنت به روی زمین نیست باورم 🍁پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود 🍁پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم 🍁در استخوان خرد جناق تو دیده ام 🍁تصویر درب خانه و مسمار و مادرم 🍁یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور 🍁یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.. 🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. 🌾با شاخهٔ گل آیید 🌾از خیمه سرا بیرون 🌾آید به حرم قاسم 🌾با پیکر غرق خون 🌾آه و واویلا ای بنی هاشم 🌾کشته شد قاسم 2 🔲حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.. ⚡️ ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ ❇️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❇️
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویس روضه👇😭
◾روضۂ دفتری حضرت قاسم(ع)◾ 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: خ علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکَ یا قاسم ابن الحسن ایها الشهیدُ بکربلا امشب از دل ناله بر قاسم کنم ناله بر ماه بنی هاشم کنم گویم ای ماه بنی هاشم مدد ای یتیم مجتبی قاسم مدد ای گُلی کز ماتمت عالم گریست دیگراین آه وفغان وناله چیست ◾دلتو ببرم کربلا، خدا قسمت کنه بریم کربلا نمیدونم اونا که کربلا رفتن خیمه گاه هم رفتن یا نه، به خیمه ی قاسم نظر انداختن یا نه چه کرد عاشورا ، صدا زد عمو من دیگه بعدِ علی اکبر نمیخوام زنده بمونم یه جمله به عمو گفت که آتیش به قلب آدم میزنه، گفت: عمو یادته اون لحظه ای که علیِ اکبرت رو زمین افتاد سرشو به دامن گرفتی، اما عمو من اگه رو زمین بیوفتم یتیمم بابا ندارم سرمو به دامن بگیره😭 آی حاجتمند مجلس! جان امام حسن اگه خودت حاجت نداری برا حاجتمندا دعا کن، مگه میشه در خونه ی پسر امام حسن رو بزنی و بی حاجت برگردی و اما راوی میگه در میدان بودم که دیدم یه جوانی از لشکر امام حسین جدا شد به طرف میدان آمد که چهره اش مثل آفتاب تابان می درخشید قاسم عده ی زیادی رو به هلاکت رسوند تا اینکه خدا لعنتش کنه (ابنِ فُضَیلِ اُزَدی )گفت گناهِ عرب بر گردنِ من تا داغ قاسم رو به جگر حسین نذارم، چنان ضربتی بر فرق مبارک قاسم زد که با صورت به زمین افتاد، صدا زد یا عُمّا ادرکنی ، عمو جان به فریادم برس(خدا برا هیچ عمویی نیاد که سر کشته ی برادر زاده بیاد) به یاد شهدا به یاد عزیزانِ از دست رفته، آنقدر بر روی بدن قاسم اسبها تاختند که ابا عبدالله نتونست دست به این بدن بزنه ، نشست به بالین قاسم هی صدا میزد: یا عُماه ، عزیز دلم(دید قاسم در حال جان دادنه)😭😭😭 سرشو به دامن گرفت ،راوی میگه دیدم صورت به صورت قاسم چسباند ، سر قاسم رو به زانو گرفت خون از چشمانش پاک کرد،آخ بمیرم برای دلت مظلوم کربلا، آخر عمر قاسم بود پاهاشو از شدت درد به زمین می کوبید الله اکبر😭😭😭 فریادی کشید به روی دامن اباعبدالله جان داد امام حسین اومد قاسم رو خواباند کنار بدن علی اکبر فرمود زینب جان به همه ی زنها بگو بیائیدتو خیمه، خودش هم بین دو شهید نشست گاهی دست میکشید رو سر علی اکبر و صدا میزد علی اکبرم گاهی دست میکشید رو سر قاسم و صدا میزد میوه ی دل برادرم، اگه مریض داری بسم الله آی جوون دارا درِ خونه ی قاسم رو زدیه الهی بحق قاسم ابن الحسن، امن یجیبُ المُضطرِ اذا دعا ویکشف السوء لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم