🕊﷽🕊
⚫️#روضه_اسارت
🔘#روضه_حضرت_زینب_س
▪️#دفتری_زینب_س 2
@roze_daftari
🔹سرلوحه عشق است و نزول برکات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی نشوی لال به هنگام ممات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز علی جام حیات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که قبول شود زیارات و دعات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
🔹خواهی که بگیری ز خداوند درجات
🔸بفرست به محمد و به آلش صلوات
یارب الحسین بحق الحسین اشفع صدررالحسین بظهور الحجه
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#السلام_علیک_یاام_المصائب_یازینب_یازینب_یا_زینب
⬅️دهه دوم محرم و ایام اسارت عمه سادات زینب کبری...
ایامی که بیبی با کاروانی همراهه که سرهای بریده، مقابل کاروانه...
وقتی خانم چشمش به سرهای بریده می افتاد اشک از چشماش جاری میشد...غم دلشو میگرفت..
💔ای کوفه من با کوچه هایت آشنایم
💔بانوی دین، بنت علی مرتضایم
💔ای کوفه با ما اینچنین، رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی این چنین با آشنا نیست
کجای عالم دیدی مهمونی وارد شهری بشه سنگ بارانش کنند...
با سنگ و خاکستر پذیرایی کنند...
💔اینجا زمانی مسکن و مأوای ما بود
💔در جای جای کوچه هایش جای ما بود
⬅️بیبی رو وارد شهر کوفه کردند....
خاطرات کوفه داره براخانم زینب کبری زنده میشه...
(چه خاطراتی)
مگه چه خاطراتی داره خانم زینب کبری...
خاطرات امیرالمومنین ع یرا زینب زنده شد..
(خاطراتی که وجود خانم زینب کبری رو غرق در ماتم و غم و اندوه میکنه)
💔هرسائلی در کوچه چون محتاج نان بود
💔هر کس غریب و بی کس و بی خانمان بود
💔در خانهٔ بابای ما او را مکان بود
⬅️هر فقیری وارد کوفه میشد......خونه امیرالمومنین رو نشونش میدادن...
هر غریبی وارد کوفه میشد.....، سراغ علی و بچه های علی رو میگرفت...
هر کی زمین خورده بود یه یا علی میگفت، مولا به دادش میرسید...
اینجا خونه باباش علی بوده...
این شهر بوی باباش علی میده...
این شهر بوی برادرشو میده....
این شهر بوی حسین میده...
همون حسینی که حالا سرش رو نیزه است...
⏪حالا زینب با کاروان زن ها و بچه ها وارد کوفه شده....
اسیرو بی کس و تنها...
دستای بیبی رو بستن....
از بالا بام خاکستر میریزن...
سنگ میزنن...
💔ای کوفه با ما اینچنین رسم وفا نیست
💔مهمان نوازی اینچنین با آشنا نیست
♻️بگمو التماس دعا
♻️آی حاجت دارا... جوون دارا...آبرو دارا....آی غریب نوازا
⬅️یه وقت بیبی زینب نگاه کرد دید یه عده زنها اومدن دارن نان و خرمای صدقه پخش میکنند ...اونم دست اهل بیت پیغمبر...
دست بچه هایی که گرسنه بودنُ شاید چند روز بود که غذا نخورده بودن...
زینب این نان و خرماهای صدقه رو از دست بچه ها میگرفت..
آخ صدقه بر ما اهل بیت حرامه......
امان امان امان
💔این رسم مهمانداری از آل عبا نیست
💔بر نیز بنگر تا ببینی ماجرایم
💔در سینه درد و غم ز خلق الناس دارم
💔بر نیزه پیش رو سر عباس دارم
⬅️اینجا یه زبان حالی داره....
یه نگاه کرد به سر بریده عباس...
صدا زد عباسم داداش....
دادلش پاشو حال زینبو ببین...
ای غیرت الله ..
پاشو پاشو ببین زینب اومده اسیری....
زینبی که قامتش رو نامحرم نمیدید...
حالا ما بین نامحرماست...
⬅️زینبی که هر وقت میخواست به زیارت قبر مادرش زهرا بره...
امیرالمومنین میگفت جوونای بنی هاشم دور زینبو بگیرید...
نور چراغو کم کنید...
کسی قد و قامت زینبم رو نبینه....
داداش بیا ببین بین نامحرما اسیرم...
ای غیرت الله ..عباسم ...پاشو بیا به داد خواهرت زینب برس....
🖤کوفه چه غوغایی شده
🖤زینب تماشایی شده
هرچقدر ناله داری به ناله های دل بیبی زینب کبری دستتو بلند کن سه مرتبه از سویدای دلت ناله بزن ....بگو یا حسیـــــــن......
هنگام نشر لطفا حذف نشه⬇️
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
🕊﷽🕊
🌹#روضه_امام_زمان_عج
🍁#روضه_حضرت_زینب_س
🥀#دفتری_زینب_س 1
🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم
🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم
🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم
♻️یا صاحب الزمان
♻️الغوث الامان
✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی
قربون دل داغدارت برم آقا جان
⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره...
اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه...
امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن ..
#السلام_علیک_یابنت_امیرالمومنین_السلام_علیک_یاام_المصائب_السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3
💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین
💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است
💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود
💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است
@roze_daftari
⬅️قربون غصههای دلت برم بی جان....
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه...
چرا گریه می کنی..
فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم ..
از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه ..
از بچه گی غم دید...
بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه
ناله میکرد...
گریه میکرد...
🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره
🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد
کنار بستر بابا زینبه...
کنار بستر برادرش حسن زینبه ...
⬆️(اوج )
اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه...
اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد...
تو گودی قتلگاه زینبه...
علقمه زینبه...
اسیری زینبه....
خرابه شام زینبه...
آخ
▪️میون همه دلها
▪️امون از دل زینب
⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد...
⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد...
زینبم مادر وصیتی دارم مادر....
کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه....
زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر....
(میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...)
نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد
یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد.....
صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه...
زینب داره نگاه میکنه ...
زینب جان ...
این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ...
بدن بابا رو با این کفن کنه...
(زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد....
زینب جان....
این کفن داداش حسنته...
⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه...
امان امان3
زینب داره نگاه میکنه...
⬆️(اوج/سوز)
یه وقت دید مادر بقچه بست....
ای مادر ای مادر....
مادر مگه حسینم کفن نداره مادر .....
امان از دل زینب...
🔘مگر به کربلا کفن
🔘به غیر بوریا نبود
🔘مگر حسین تشنه لب
🔘عزیز مصطفی نبود
🔘مگر کسی که کشته شد
🔘تنش برهنه میکنند
🔘مگر که پاره پیروهن
🔘به پیکرش روا نبود
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
﷽
#سلام_آخر_مجلس
#سینه_زنی_آخر_مجلس
☆☆☆☆☆☆
#رو به قبله
سيد المرسلين سلام عليك سلام عليك
رحمه العالمين سلام عليك سلام عليك
سيدي مستجاب این دعا کن(جان زهرا)
حاجت ما همه را روا کن
سیدی مستجاب این دعا کن(جان مولا)
قسمت ما همه کربلا کن
☆☆☆☆☆☆
حضر ت فاطمه سلام علیک سلام علیک
مادر ما همه سلام علیک سلام علیک
نور چشم نبی سلام علیک سلام علیک
سیده مستجاب این دعا کن (جان مولا )
قسمت ماهمه کربلا کن
☆☆☆☆☆☆
ای امام حسن سلام علیک سلام علیک
ای شهید وطن سلام علیک سلام علیک
ای غریب در وطن سلام علیک سلام علیک
سیدی مستجاب این دعا کن (جان زهرا)
حاجت ما همه را روا کن
سیدی مستجاب این دعا کن(جان مولا)
قسمت ما همه کربلا کن
@roze_daftari
☆☆☆☆☆☆
ای امام حسین سلام علیک سلام علیک
ای شه کربلا سلام علیک سلام علیک
ای سر از تن جدا سلام علیک سلام علیک
مشرق لاله ها سلام علیک سلام علیک
سیدی مستجاب این دعا کن (جان زهرا)
حاجت ما همه را روا کن
سیدی مستجاب این دعا کن( جان مولا)
قسمت ما همه کربلا کن
☆☆☆☆☆☆
#رو به حرم امام رضا
ای امام رضا سلام علیک سلام علیک
ای شه ارض طوس سلام علیک سلام علیک
ای انیس النفوس سلام علیک سلام علیک
ای حریم شفا سلام علیک سلام علیک
با غریب آشنا سلام علیک سلام علیک
سیدی مستجاب این دعا کن(جان زهرا)
حاجت ما همه را روا کن
سیدی مستجاب این دعا کن (جان مولا)
قسمت ما همه شه رضا کن
☆☆☆☆☆☆
#رو به قبله
ای امام زمان سلام علیک سلام علیک
حجه ابن الحسن سلام علیک سلام علیک
صبح ظلمت شکن سلام علیک سلام علیک
مهدی فاطمه سلام علیک سلام علیک
یاور ما همه سلام علیک سلام علیک
سیدی مستجاب این دعا کن(جان زهرا)
حاجت ما همه را روا کن
سیدی مستجاب این دعا کن(جان مولا)
قسمت ما همه کربلا کن
سیدی مستجاب این دعا کن(جان زهرا)
رویت روی ماهت عطا کن
#روضه_دفتری
@roze_daftari
🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
🕊﷽🕊
🕊#روضه_فاطمه_صغری_س
🌿#دفتری_فاطمه_صغری_س
📔بر احمد و بر کوثر قرآن صلوات
📔بر طلعت محبوبه ی یزدان صلوات
📔بر روح مطهر امام و شهدا
📔بر فاطمه مادر شهیدان صلوات
(#دعایفرج)
❣[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]]❣
✨الهی کام ناکامان بر آید
✨شب هجران بیماران سر آید
✨غم تنهایی و درد جدایی
✨ز هر درد و غمی غصه سر آید
◀️امروز دل بده با هم بریم مدینه ـ در خونهٔ دختر غریب ابی عبدالله ـ آی دختر دارا ـ یتیم دارا ـ خدا نکنه دختر چشم انتظار بابا باشه ـ لحظه به لحظه چشمش به دَره
گفت
🌾خدایا رحم کن بر حال زارم
🌾که عمر رفته بار دیگر آید
🌾ز دشت کربلا سوی مدینه
🌾دوباره ناله پیغمبر آید
🌾آخ منو وصل پدر هیهات هیهات
🌾مرا کی اینجا دست یاور آید
🌾که عباس آن عموی تاجُ دارم
🌾چو اکبر نوجوان از در درآید
⬅️قربون اون دختری که تو مدینه چشم انتظار بابا حسینش بود ـ کی میشه بابام بر گرده ـ دلم تنگه بابا ـ
خدا نکنه بابایی سفر بره دیر کنه ـ خدا نکنه اتفاق برا عزیز کرده ات بیفته (ای بابا)
◀️(اینو بگم برا اون کسایی که داغ بابا دیدن)
▪️آخ دخترا قدر بابا رو بدونید
▪️درد بی پدریُ نمیدونید
▪️هر کسی بابا داره غم نداره
▪️چیزی توی این جهان کم نداره
▪️الهی هر کی سفر کرده داره
▪️کسی براش خبر بد نیاره
⬅️بیاد اون دختری که وقتی کاروان میخواست بره مدینه ـ میخواستن از مدینه بیرون بیان همه دور بسترشو گرفتن ـ بابا حسینش اومد ـ عمو عباسش اومد ـ عمه جانش زینب اومد ـ همه دور لستر جمع شدن ـ همه دارن خداحافظی میکنن ـ دیدن فاطمه صغری داره غریبانه گریه میکنه ....
شاید درد دلش این بوده باشه
.....بابا جون منو همراه کاروان ببرید(عزیز دلم راه دوره تو مریضه ای) ـ عمه زینب دلم میخواد همراه کاروان بیام عمه ـ منو اینجا نزارید ـ ...
امان امان
صدا زد میخواید برید برید اما منو از حالُ روزتون با خبر کنید
🔘دختری را که پدر در سفر است
🔘روز و شب چشم امیدش به در است
🔘هر صدایی که ز در می آید
🔘به گمانش که پدر می آید
🔘همه کوشند ز بیگانه و خویش
🔘پی دلجویی آن طفل پریش
⏪امان از اون لحظه ای که خبر دار شد دیگه بابا نداره خبر شهادت بابا براش آوردن
امان از اون لحظه ای که صدا زدن فاطمه جان بی برادر شدی
نبودی تو کربلا هر طرف بدن علی اکبر و بابات گرفت یه طرف دیگه رو زمین می اومد.......
🔻آخ پدرت بی کسُ بی یاور بود
🔺تک و تنها به سر نعش علی اکبر بود
🔻همه سهل است ز یک واقعه خون است دل من
🔺خاک غم بر سر من باد ز گفتن خجلم
(چی شده مگه چه خبر برام آوردی الهی خبر بد برات نیارن)
🔻فاش گویم پدرت از ستم شمر سنان
🔺کشته شد با لب عطشان به لب آب روان
البته مرغ پرو بال خونی چون سندیت نداره رو عوض کردم
🕊هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🕊
@roze_daftari
💚🌴کرامات حضرت رقیه(س)🌴💚
✅حکایتی زیبا
✍جناب حجه الاسلام و المسلمين آقای سيد عسكر حيدری، از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند که : روزی زنی مسيحی دختر فلجی را از لبنان به سوريه میآورد.
زيرا دكترهای لبنان او را جواب كرده بودند .
زن با دختر مريضش نزديک حرم با عظمت حضرت رقيه (س) منزل می گيرد، تا درآنجا برای معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند، تا اينكه روز عاشورا فرا می رسد و او می بيند. مردم دسته دسته به طرف محلی كه حرم مطهر حضرت رقيه(س) آنجاست می روند. از مردم شام می پرسد اينجا چه خبر است ؟ می گويند اينجا حرم دختر امام حسين (س) است .
او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را میبندد، و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه ميشود و گريه می كند،به حدي كه غش می كند و بيهوش می افتد ... درآن حال كسي به او ميگويد بلند شو برو منزل ... حركت می كند و می رود درب منزل را می زند، می بيند دخترش دارد بازی می كند! وقتی مادر جويای وضع دخترش می شود و احوال او را می پرسد، دختر درجواب مادر میگويد وقتی شما رفتيد دختری به نام رقيه وارد اطاق شد و به من گفت : بلند شو تا با هم بازی كنيم .
آن دختر به من گفت، بگو :
( بسم الله الرحمن الرحيم )
تا بتوانی بلند شوی و سپس دستم را گرفت و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است... او داشت با من صحبت می كرد كه شما درب را زديد، گفت : مادرت آمد . سرانجام مادر مسيحی با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين (س) مسلمان شد ...
📚 کتاب کرامات حضرت رقیه(س).ص
@roze_daftari
#روضه_جانسوز_امام_سجاد_ع
◾️خنده برپاره گریبانی ما میکردن
◾️خوب آماده ی مهمانی مان میکردن
◾️پشت دروازه ساعات معطل ماندیم
بزاریداینجور روضه بخونم،حسینیاچیزی به ته محرم نمونده،چهارپنج شب دیگه دوباره التماس های یکساله شروع میشه،اگه زنده باشیم محرموببینیم دورهم جمع بشیم گریه کنیم،ان شالله محرم دیگه مدینه توحرم امام حسن برای امام سجادگریه کنیم
@roze_daftari
◾️هرجاسخن اززینب ودروازه شام است
◾️ساکت به تماشاننشینیدحرام است
◾️سرهاکه رسیدس به بازارهمه
◾️پرسندبه هم پس سرعباس کدام است
حسین.....😭😭😭
غلامش اومدکنارامام سجاد،سال هاازکربلاگذشته
آب میدیدگریه میکرد،میگفت باباموتشنه کشتن،سرسفره میومدغدابخوره گریه میکرداگه توکوچه وبازارجوون بغل بابامیدیدگریه میکرد،اگه بچه کوچولوبغل زنی میدیدگریه میکرداگه دخترکوچولومیدیدگریه میکرد،اگه میدیدچادری خاکی شده گریه میکرد،اگه میدیدبازارشلوعه گریه میکرداگه میدیددارن گوسفندذبح میکنندگریه میکرد،گریه میکرد،غلامش اومدصدازدآقاچراانقدرگریه میکنی شماخانواده صبری،صبرچشمه ش ازوجودشماست چراانقدرگریه میکنی حضرت دوباره گریه کردسه بارفرمودافت برتو....چرااقا ؟یعقوب پیغمبریه لباس پاره خون آلودبراش آوردن میدونست یوسفش زنده ست ولی انقدرگریه کردتاسوی چشمت روازدست دادولی من که دیدم بدن بابام، برادرام ،عموهام ،عمه زاده هام (پیراهنش نه هاا) بدناشون پاره پاره روی خاک گرم کربلا ،همه اینوروگفتم برای یه خط ویه حرف
گفت آقاکربلاکشتن چراشماهی میگیدالشام الشام الشام..
فرمودتوکربلابه بدن های اهل بیت جسارت کردن ولی توشام به ناموس ماجسارت شداخه نبودی یه سرطناب به بازوی من یه سرطناب روبه بازوی عمه جانم زینب این بچه هارو مابین ما بسته بودن
🌴 واردبزم شرابم کردن
🌴 زین جسارت هاکبابم کردن
حسین .....😭
🥀روزهاناله وشب هاگریه
🥀ارث جامانده زهراگریه
🥀دردبسیارومداواگریه
🥀 آب میخوردولی باگریه
🥀گریه برآب وضویش میریخت
تاوضومیگرفت میگفت اینقدربه بابام آب ندادن
خون دل برسرورویش میریخت
🥀گریه برشاه شهیدان خوب است
🥀گریه برکشته عریان خوب است
گریه بردامن طفلان خوب است
گریه برآن لب ودندان خوب است
خواسته هرسحرش گریه کند
درفراق پدرش گریه کند
گریه برناله آن دخترهااا
@roze_daftari
اخه دختراگوشه گوشه بیابون یاعموعموکردن یاباباباباکردن جوابش چیشدباتازیانه
این ناله رونزاریدتودلتون بمونه مگه اربعین نمیخوان بریم کربلا بسم الله
حسین 😭😭😭
🥀گریه برناله آن دخترها
🥀گریه برشیون آن مادرها
🥀گریه برغارت انگشترها
🥀گریه برواشدن معجرها
حسین 😭😭😭
رنگ مهتاب زمینش،میزد
دیدن آب زمینش میزد
تاامام سجادبه اسارت گرفتن اول کاری کردن سرامام سجادروتراشیدن..میدونی چرا؟چون برده هاروسرشون میتراشیدن
🥀گریه برناقه نشسته سخت است
🥀گریه باگردن بسته سخت است
🥀گریه باپیکرخسته سخت است
🥀گریه بابال شکسته سخت است
🥀گریه خوب هست که هرشب باشد..چرا؟
🥀گریه برچادرزینب باشد
حسین..😭😭😭
🌴آنکه راهست پیاده نکشید
🌴تشنه رابرلب باده نکشید
🌴طفل رااین همه ساده نکشید
🌴ذبح راآب نداده نکشید
🌴هیچ کس آب به گودال نبرد
🌴پدرم ذبح شده وآب نخورد
بزاریدامشب یه جای دیگم برم به اذن امام سجادمیخوام براعمه جانش،روضه بخونم شب سومه اومدن خدمت بی بی زینب ،بی بی جان کجابه شماسخت گذاشت کدوم مصیبت کمرشماروتاکرده قدتون خم شده،فرمودکربلاداغ شش برادردیدم خم به ابرونیاوردم سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ،دوتاپسراموبرادرم پاره پاره ازمیدون آوردازخیمه بیرون نیومدم گفتم فدای یه تارموی حسین بالاسرعلی اکبرداشت جون میدادخودم رسوندم بالاسرش،قنداقه علی اصغرخودم گرفتم خدامیدونه اونشب بالای تل زینبیه چی دیدم ،دیدم والشمرجالس علی صدرالحسین .😭😭..
دیدم شمرروسینه داداشم نشسته ،دیدم اسباشون نعل تازه زدن،دیدم ازکناربدن کشته هامون سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ، دیگه
ازبازارکوفه شام ردشدم همسایه هامون ازبالاپشت بوم سنگمون زدن بازم صبرکردم توکاخ ابن زیادصبرکردم تواین راه صبرکردم پشت دروازه ساعات سه روزنگه مون داشتن محله یهودیا بردن توکاخ یزیدبردن صبرکردم توبزم نامحرما رفتم
ناله زنا بسم الله،..
دیدم داداشم داره قرآن میخونه دیدم به لب ودندانش باچوب خیزران داره جسارت میکنه بازم صبرکردم گفتم من دخترعلیم،ولی بخدااون شب گوشه خرابه هرچی التماسش کردم چشاتونبنددخترم
دیگه نفس نکشیدرقیم وازم گرفت خدامیدونه اونجاکمرم شکست
بلندبگوحسین😭😭😭
زینب گوشه خراب دادزدتادیددخترنفس نمیکشه خودشورسوندبه درخرابه هی صدامیزدعباس کجایی...
یتیمی دردبی درمون یتیمی😭
یتیمی خاری دوران یتیمی😭
الهی طفل بی بابانباشه😭
اگرباشه تواین صحرانباشه😭
باشه بابایادت باشه
اخرشم نیومدی
قول داده بودی که بیای
حسین.....غریب مادرحسین😭
#سلامتی_و_فرج_امام_زمان_صلوات
#روضه_دفتری👇
@roze_daftari
🕊﷽🕊
🕊 #دوبیتی_شهادت_امام_سجاد_ع
🕊 #مصائب_شام
@roze_daftari
🌾
بسته راه چاره دید و گریه کرد
طفل بیگهواره دید و گریه کرد
دختر آواره دید و گریه کرد
روسری پاره دید و گریه کرد
او چهل سال است کارش گریه است
این چهل سال افتخارش گریه است
🌾
دست بسته از زنان شرمنده شد
از تمام کاروان شرمنده شد
بیشتر از دختران شرمنده شد
مجلس می، آنچنان شرمنده شد
در میان راه تنها مرد بود
بین یک جمعیتی نامرد بود
🌾
از غم ویرانهرفتن اشک ریخت
پایکوبی کرد دشمن اشک ریخت
لحظهی معجر گرفتن اشک ریخت
مرد ها دنبال یک زن...اشک ریخت
هم زیارتنامهاش آتش گرفت
هم سر و عمامهاش آتش گرفت
🌾
باورش میشد که غم پیرش کند؟
خواهرش را زجر زنجیرش کند
زادهی مرجانه تکفیرش کند
حرمله اینقدر تحقیرش کند
نانجیب پست با یک مشک آب
پرسه میزد پیش چشمان رباب
🌾
کوچههای شام خیلی سخت بود
سنگهای بام خیلی سخت بود
طعنه و دشنام خیلی سخت بود
جام و بزم عام خیلی سخت بود
حرفهای تند و تیزی میشنید
واژهای مثل کنیزی میشنید
🌾
@roze_daftari
خندههای شمر یادش مانده است
ماجرای شمر یادش مانده است
چکمههای شمر یادش مانده است
جای پای شمر یادش مانده است
کندی خنجر عذابش میدهد
ضربهی آخر عذابش میدهد
🌾
آمد و بال و پرش را جمع کرد
دست بیانگشترش را جمع کرد
با حصیری پیکرش را جمع کرد
روی دستش حنجرش را جمع کرد
صورت خود را به روی خاک زد
یاد عریانی گریبان چاک زد
🌾
سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمانها باز است
چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست
چون پنجره ای که رو به دریا باز است
🌾
در سوگ امام ساجدین دل خون است.
وز سوز غمش دیده ی دل جیحون است.
رنجی که ز کربلا و کوفه تا شام
او دید بیانش ز توان بيرون است.
🌾
شب شادی شب غم گریه می کرد
به اندوهی دمادم گریه می کرد
کتاب عمر او تقویم روضه است
محرم تا محرم گریه می کرد
(آقای مومن نژاد)
✨✨✨✨✨
#روضه_دفتری
@roze_daftari
❣﷽❣
🌹#روضه_پنج_تن_آل_عبا
❤️#دفتری_پنج_تن
🌹روضه پنج تن
❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات
❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات
❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین
❇️بر پنج تن آل محمد صلوات
@roze_daftari
🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله
🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع
🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3
⏪نبی در بسترو زهرا کنارش
⏪عزیز قلب او شد بی قرارش
⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن
⏪ برای رفتن بابا دعا کن
✅نمیدونم مدینه رفتی یانه
گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه،
دل بده با هم بریم مدینه،
بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود،
الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه،
آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد...
🔆بابای خوب و مهربون
🔆 حرفامو از نگام بخون
🔆من التماست می کنم
🔆یه شب دیگه پیشم بمون
کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد،
ناله میزد،
بابا بابا میگفت،
امیرالمومنینم ایستاده،
یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا،
صدای ناله فاطمه بلند شد،
فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا،
وقتی بیبی جلو آومد،
صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا،
💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود،
اومدن دستههای هیزم آوردند،
در خانه زهرا شو آتش زدن،
فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن،
بین در و دیوار ناله زد،
یا ابتا یا رسول الله
بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا
پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا
همون سینه ای که تو می بوسیدی،
اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن،
میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا،
💠 چه کردند با دختر پیغمبر،
صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن،
امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده
✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش
✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته
⬅️بدن زهرا رو غسل داد،
بدن زهرا رو کفن کرد،
یه مرتبه نگاه کرد بچههای فاطمه دارن پر و بال میزنند،
مادر داری یا نه،
اگه مادر نداری امروز ناله بزن،
انیس یه دختر مادره،
مونس یه دختر مادره،
میگه تا گفتم بچهها بیایید،
یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد،
دستای زهرا از کفن بیرون اومد،
گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ،
گاهی حسینو بغل میگیره،
گاهی زینبین رو بغل میگیره،
یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان،
بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن،
دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند،
حق بچه یتیمه،
⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید
🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا....
آی جوون دارا....
آی مریض دارا ....
آی حسینیا....
میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا...
☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود،
کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن،
🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع
🔸بی سرو سامان توأم یا حسین
🔹دست به دامان توأم یا حسین
🔸برسر نی زلف رها کرده ای
🔹با جگر شیعه چها کرده ای
🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین
🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین
.... #وسَیعلَمُالّذینَظَلَمواأَیمَنقَلَبٍینقَلِبونَ.....
(⭐️شعرا 227⭐️)
⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️
🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁
#روضه_دفتری👇
@roze_daftari
💫#روضه_حضرت_زینب_(س)
💫#هنده
#دفتری_حضرت_زینب(س)
✨فرمود خدا فرشته ها را صلوات
✨اول به مدینه مصطفی را صلوات
✨دوّم به شه نجف سلامی بکنیم
✨رُخسار علی شیر خدا را صلوات
✨زهرا که ندانیم کجا تربت اوست
✨یاد آور بهترین نسا را صلوات
✨از ما همه بر امام مسموم سلام
✨مظلوم امام مجتبی را صلوات
✨مظلوم دگر امام در خون خفته
✨افتاده به خاک کربلا را صلوات
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#السلام_علیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یا_زینب_یا_زینب_(س)
🥀
این دل همـاره دارد
حال و هوای زینب
امروز دلم گرفته
از غصه های زینب
از بین آتــــــش و دود
آید صدای زینب
💫منــــــم گـدای زینب
💫جانم فدای زینب3
از کربلا به کوفه
از شهر کوفه تا شام
بگذشت تـــــــازیانه
پا جای پای زینب
💫جــانم فدای زینب
💫من خاک پای زینب
💫منم گـــــــدای زینب
💫جانم فدای زینب
پیــــــــراهن حسینش
از او جدا مسازید
این تحفه یــــادگاری
مانده برای زینب
💫جانم فــدای زینب..
⬅️قربون غصههای دلت برم بیبی جان.
وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد،جبرئیل نازل شد،، یا رسول اسمش رو زینب بزار..
یه وقت پیغمیر دید جبرئیل داره گریه میکنه.
صدا زد جیرئیل چرا داری گریه میکنی..
صدا زد یا رسول الله برا مصیبت های دل زینب گریه میکنم..
آخه از آغاز زندگیش تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه..
هر روضه ای رو بخونی نام بیبی زینب میاد..
⬅️بعد رحلت پیغمبر،، کنار بستر مادر زینبه.. داغ مادر میبینه..کنار بستر بابا زینبه..داغ بابا میبینه.. کنار بستر داداش حسن، زینبه..
پاره های جگر برادر حسنُ میبینه..
توو گودی قتلگاه زینبه..
علقمه زینبه..
اسیری زینبه..
خرابه شام زینبه..
🌾(آخ میون همه دلها
امان از دل زینب2)2
⬅️ من بمیرم برای خانمی که4 سال بیشتر نداشت داغ مادر دید...
اسما میگه، دیدم خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا زد..
فرمود زینبم مادر..
مادر برات وصیتی دارم .
کجای عالم دیدی یه مادر 18ساله،، به دختر 4 ساله وصیت کنه
زینب جان..
روزی میاد روز عاشورا..
مادر من نیستم کربلا، برا حسینم مادری کنم..
روز عاشورا وقتی اومد کهنه پیراهن طلب کرد..
زینیم،،عوض من زیر گلوی حسینمو ببوس..
🥀(دشتی)
🌾(آخ میون همه دلها
امون از دل زینب3)2
⬅️روضه برات بخونمو التماس دعا
هنده اومد پیش یزید گفت من نذر دارم نون و خرما صدقه بدم باید ببرم به اسرا بدم..
یزید میدونست اسرا کیا هستند،، گفت اگه میخوای بری باشه اما خودتو زینت کن..
تاج بزار..
رو تخت سربازا ببرنت.
خودش رو زینت کرد سربازا رو تخت بردنش..
همچنین که رسید بچههای حسین دارند میبینند دیدن یه زنی وارد شد شروع کرد به نان و خرما دادن..
این بچه ها هم تشنه.گرسنه.
🥀 یه وقت سکینه دوید بچهها عمه ام زینب میگه صدقه بر ما حرامه..
نان و خرماها رو از دهن بچه ها کشید بیرون
زن یزید گفت..
تا اونجا که من میدونم صدقه فقط بر اولاد پیغمبر حرامه..
کی این حرفُ میزنه..
یه نگاه کرد دید یه خانم قد خمیده کنج خرابه است..
اومد کنار بیبی زینب نشست..
⬅️گفت خانم جان مگه شما کی هستید..
این دختر خانم میگه صدقه بر ما حرامه...
بیبی یه نگا به هنده کرد، خانم اول بگو ببینم نذرت چیه؟؟
⬅️گفت من مریض بودم،، کسی به مادرم گفت اگه میخوای دخترت شفا بگیره،،، برو تو کوچه های بنی هاشم،،خونه علی و فاطمه،، یه دختر داره زینبه،،، یه پسر داره حسینه،، یه پسر داره حسنه،،
بگو حسین براش دعا کنه..
خانم جان حسین برام دعا کرد.. خدا شفام داد،،
مادرم منو گذاشت اونجا، کنیز خونه زینب شدم.
اما یه مدتیه من از خانمم دور شدم..
ازدواج کردم از خانم دورم، هر اسیری که میاد اینجا نون و صدقه میدم که خدا خانومم رو یه بار دیگه به من نشون بده..
⬅️تا اینو گفت اشک چشم بی بی زینب آمد...
(سوز/اوج)هنده نذرت قبول باشه من زینبم..
یه وقت صدا زد خانم نه.. شما زینب من نیستی.
بیبی گفت این همه نشونی دادم چرا میگی من زینب نیستم.
امروز برا زینب بلند بلند گریه کن.
برا دردای دل زینب گریه کن..
برا غربتش گریه کن ..
برا مظلومیت بیبی ناله بزن
(بگمو التماس دعا)
صدا زد خانم،، زینبی که من میشناختم یه نشونی داشت،،
بگم.؟
🥀(دشتی)
🌾اگر تو زینبی کوپس حسینت
(کوحسینت)
🌾اگر تو زینبی کوپس حسینت
🌾 اگر تو زینبی کو نور عینت
بیبی قرمود هتده سرتو بیار بالا
▪️ سری به نیزه بلند است در برابر زینب
▪️خدا کند که نباشد سر برادر زینب
(صدا زد چی تو زینبی.)
میگه هنده تاجُ برداشت زد زمین.
این خانمم زینبه..
یه وقت بیبی فرمود ام حبیبه جات خالی بود کربلا.
🥀او میدوید و من میدویدم
🥀او سوی مقتل من سوی قاتل
🥀او مینشست و من مینشستم
🥀او روی سینه من در مقابل
🥀او میکشید و من میکشیدم
🥀او از کمر تیغ من آه از دل
🥀او میبرید و من میبریدم
🥀او ازحسین سر من از حسین دل
▪️دستتو بیار بالا بزا حضرت زهرا س این دستای خالی رو ببینه 3مرتبه بگو یاحسین...
🔷🎤روضه پنج تن
@roze_daftari
🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪
*روضه بخونم برات،كانون توجه،تو خونه ی زهرا،زینبه،راه می رن تو خونه،همه نگاه به زینب می كنن،آخه پرستار زینبه،*یه حرفی بزنم،نمی دونم چقدر می تونم این حرف و باز كنم،باید ناله ات بلندبشه،قربون این زینب برم،كه از چهار ساله گی پرستار شده،بگم،اما بمیرم براش،پرستار هركی شد باالاخره رفت،از هر كی پرستاری كرد،داغش به دلش موند،فقط امام سجاد زنده موند،اما هركی رو زینب پرستاری كرد،تنهاش گذاشت ورفت،از هر پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهن زینب مونده،من یكی یكی جلو می رم،سه چهار ساله بود با مادر پرستاری رو یاد گرفت،می دونی پرستاری رو كی یاد گرفت،وقتی پیغمبر تو بستر اُفتاد،می دید مادرش هی دور باباش می چرخه،پرستاری می كنه،اما از این پرستاری یه خاطره تلخ تو ذهنش موند،یادش موند،تو اوج مصیبت پیغمبر،مادرش یه لبخند زد،بعدها فهمید این لبخند یه سرّی داشت،بعداًفهمید پیغمبر به بی بی این جوری وعده داد بود،دخترم گریه نكن،فراق بین منو تو خیلی طول نمی كشه،بعد از نود و پنج روز فهمید این خنده چی بوده،یه بار از مادر پرستاری كرد،از هرپرستاری من یه خاطره بگم،دلشو داری؟دخترم بیا بشین باهات حرف دارم،عجب پرستاریه،دخترم این بقچه رو باز كن،این كفن اول مال منه،می دی بابات علی منو كفن كنه،ببین چه خاطره هایی،آه امون ازدل زینب كفن دوم مال بابات علیه،می دی داداش حسنت بابا تو كفن كنه،كفن سوم،مال داداشت مجتبی است،باید بدی حسین،یه دفعه دید این بقچه داره جمع می شه،یه پیراهن و رو دست گرفته،آخ كربلا،كربلا، کربلااینم یه خاطره، *از یه پرستاریه دیگه برات خاطره بگم،مادره شم رفت،چند سال طول كشید از باباش پرستاری كرد،یه خاطره ام از بابا بگم،اون شب همه جمع بودن،صدا زد بچه های زهرا بمونن،بقیه برن،زینب یه طرف،اُم كلثوم یه طرف،حسین یه طرف امام حسن یه طرف،زینب یادش نمی ره،داداش عباس اُمد بره از اتاق بیرون،بابا صداش زد،بابا تو بمون پسرم،صدا زد بابا من كه بچه ی زهرا نیستم،بذار برم،خجالتم نده،زینب این خاطره رو یادش می ره مگه،خودش با چشم خودش دید،دست حسین و تو دست عباس گذاشت علی،یه روزی می آد،حسینم و كربلا تنها می ذارن، آی حسین.. *من نمی دونم هر خاطره ای رو برا زینب ورق می زنی،یه سرش كربلا و حسینه،باباشم رفت، حالا شده پرستار برادراش، داداش بزرگتر هم رفت،با جگر پاره رفت،با بدن سوراخ سوراخ شده رفت،اما خدا رو شكر تو این یكی زینب خیلی ندید چه جوری رفت،اما همه اینها كنار،من می خوام یه پرستاری رو امشب بگم،خیلی ها رو كنار گذاشتم، ،دونه دونه جاهایی كه زینب پرستاری كرده،تنهایی وایستاده،اما من همه رو حذف می كنم،یه پرستاری دیگه ام كرد،اونم آخرش رفت،*اما این یكی ، یه جور دیگه دل زینب وآتیش زد،اگه مادرش و پرستاری كرد،باباش بود،داداشاش بودن،اگه باباشو پرستاری كرد،دو تا داداشاش بودن،اگه گفتی كجا میخوام برم،یه جایی كه بی برو برگرد،جواب بدن،اگه داداشاش و پرستاری کرد
هر كدوم به یه نوعی زینب و آروم كردن،اما امان از خرابه ی شام،برای دختر سه ساله سنگ تموم گذاشت،چرا؟هر جایی رقیه رو زدن ،خودشو انداخت رو این دختر،آی،آخه تو امانت حسینمی،شب آخرچیكار كرد،وای وای بگم كجا پرستاری كرد،بگم كجا،اون جایی كه دید دارن با چوب خیزران می زنن،هی جلو چشای رقیه رو گرفت،این بچه چیزی نبینه،اما امون ازوقتی که سر بریده رو بغل گرفت،آخه این لبا چرا پاره است،نالتوآزادکن صدابزن یاحسین....
خرابه با تو بهتر از جنان است
دل پیرم به شوق تو جوان است
اگر خونی شده لب های خشكت
گمانم جای چوب خیزران است
حالا دستاتو بیار بالا كدوم سفره بهتر از سفره عزای بی بی،چه اسمی بهتر از نام حسین،دست تو بیار بالا،به زهرا و بچه های زهرا،به حسین زهراده مرتبه یاالله
@roze_daftari