eitaa logo
روضه دفتری
24.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
10 ویدیو
8 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان @roze_daftari *وقتی از بدن خون میره،اول اثری که میذاره روی دست ِ، قوت دست و پا رو میگیره* زهر افتاده به جان جگرم، مهدی جان  لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان  به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان *جیگرم داره میسوزه بابا*  که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان  قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد  کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان  لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود  وقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان  قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک  عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان  بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد  به رخ عمه ی نیکو سیرم مهدی جان *دستش داره میلرزه،غلامش رو صدا زد،فرمود:برو تو حجره به عزیز دلم بگو بیاد، میگه وارد حجره شدم دیدم آقازاده ای صورت به سجده گذاشته،انگشت سبابه رو بالا آورده داره دعا میکنه برا بابا،گفتم:آقازاده باباتون صداتون میکنه،همچین که صورت برداشت،صورت مثل قرص ماه، مؤدب اومد. امام عسکری فرمود:مهدی جان! پسرم میخوام تو به من آب بدی،آب رو گرفت جلوی لبای تشنه و خونی بابا،بابای مظلومم،بابای غریبم."همین جا سؤالی میکنیم" یا صاحب الزمان! سن و سالی نداشتی میدونم،بابات جوون بود میدونم،اما تلاش کردی گفتی بابام تشنه از دنیا نره. من بمیرم برا اون آقایی که تشنه افتاد توی گودال* همه از خیمه ها بیرون دویدن ولی سالار زینب را ندیدن *یکی میگه ذوالجناح آقام رو چه کردی؟یکی میگه:ذوالجناح! مولام رو چه کردی؟ یکی میگه: ذوالجناح داداشم رو چه کردی؟ یه وقت دیدن یه دختر همه زنهارو کنار زد،همچین که اومد کنار ذوالجناح،گفتن سکینه میخواد چه کنه؟ دستش رو بالا آورد،انداخت گردن ذوالجناح،اسب بابام!،میدونم بابام رو کشتن،اما ازت یه سئوال دارم،وقتی بابام میرفت میدون،لباش تشنه بود،بگو ببینم آیا به بابام آب دادن یا نه؟."بگم جیگرت بسوزه،من از زبون ذوالجناح میگم:"* هر چه می گفت که من تشنه لبم سنگ زدن ناله اش در دل کوفی اثر داشت نداشت  @roze_daftari
‍ ❣﷽❣ ▪️ 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🍃 تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن قرن ها چشم تو گریان است بر جدّت حسین لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان ای زده هجر تو بر دل ها شرر یابن الحسن روز«میثم» تیره تر می باشد از شام فراق تا شود خورشید رویت جلوه گر یابن الحسن (غلامرضا سازگار) کانال روضه دفتری👇👇 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿 •✾••┈
❣﷽❣ 🔳 🔳دودمه امام عسکری ع عطشم ارث حسین است و بسوزد جگرم مهدیا ای پسرم اشك آوارگیت می چكد از چشم ترم مهدیا ای پسرم ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ کرده ای رخت عزا در سوگ بابایت به تن تسلیت یابن الحسن در غمش افتاده ای یاد شهیدی بی کفن تسلیت یابن الحسن ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ از شرار کینه میسوزد تن مسموم تو "یا امام عسکری ع دست حق پشت و پناه مهدی "عج" مظلوم تو "یا امام عسکری ع ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ ای زده آتش به دلها ناله ی دلبند تو یا امام عسگری می روی مظلوم عالم می شود فرزند تو یا امام عسگری ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ تو غریبی گر چه بر اهل دو عالم سروری یا امام عسگری ای شهید شهر سامرا شفیع محشری یا امام عسکری ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ ای مسیح سامرا تو مجتبی دیگری یا امام عسگری حصر و تبعیدم که باشی یک تنه صد لشکری یا امام عسکری ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ در جوانی می روی و قد کمان چون مادری یا امام عسگری پیکرت می سوزد اما یاد دیوار و دری یا امام عسگری ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ ای که از زهر جفا مانند لاله پرپری یا امام عسگری کشته ی داغ حسین و بی قرار مادری یا امام عسگری @roze_daftari ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ یا امام عسگری ای کشته ی زهر جفا ای غریب سامرا جان فدای مهدی زهرا که شد صاحب عزا ای غریب سامرا ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ كرده ای رخت عزا در سوگ بابایت به تن تسلیت یابن الحسن در غمش افتاده ایی یاد شهید بی كفن تسلیت یابن الحسن ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن در عزای عسگری آید زنای اهل دل صد فغان همراه با شور ونوا یابن الحسن آب شد شمع وجودش زاتش زهر ستم خاک غم بر سر کنم زین ماجرا یابن الحسن در جوانی رفت از دنیا امام عسگری شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه تسلیت گوئیم امشب بر شما یابن الحسن گاه از هجران جانسوز تو سوزم همچو شمع گاه از فقدان آن نور هدی یابن الحسن دست رد بر سینه ام امشب مزن زیرا که من با محبان تو هستم آشنا یابن الحسن تسلیت یابن الحسن @roze_daftari ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بسم الله الرحمن الرحیم پدری در دم مرگ است و به بالین پسرش  پسری اشک فشان است به حال پدرش  پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش پسری را که بود نبض دو عالم در دست شاهد داغ پدر آه و دل و چشم ترش حسن العسکری از زهر جفا می سوزد حجةابن الحسن از غم شده گریان به برش چار ساله پسری مانده و صد ها دشمن که خداوند نگه دارد و از هر خطرش دشمن افکنده زپا نخل امامت را باز کند اندیشه به نابودی یکتا ثمرش خانه را که عدو دست به غارت زده است اتش ظلم بر افروخته از بام و درش آه از آن روز که شد غیبت مهدی آغاز غیبتی را که بود خون شهیدان اثرش آنکه امروز جهان زنده و قائم از اوست بار الها که مؤید نفتد از نظرش سید رضا مؤید
مداح..حاج آرمین غلامی یکشنبه27مهرماه، اول ربیع الاول99.کرمانشاه @roze_daftari در بستری افتاده بی جان پیکره توست برخاک از زهرجفا بال وپره توست آقادگرتاب وتوان رفته زجسمت دلواپس مهدی دو چشمان تره توست زهره جفا جسم تورا درهم کشیده در بستری انگار جسم لاغره توست درهجره ی دربسته ای افتادی ازپا آه وفغان وبی کسی دور و بره توست از داغ ودرده کوچه ها بی تاب هستی در گوش جانت ناله های مادره توست پیری چه زود آمدبه استقبالت آقا زهرجفا دربین هجره یاورتوست در سامرادور ازوطن تنهاغریبی تنهاکناره بستره تو همسرتوست گویند لب تشنه توجان دادی به بستر درساعت آخر فغان در حنجرتوست بالاسرت وقت شهادت بودمهدی یاآنکه روی خاک هجره پیکرتوست _شعر…آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتی... داغ بابا دیدی... از امشب یتیمی امام زمان شروع میشه... دیگه تنهایی آقا شروع میشه... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد منو ببخشید آقا... 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل... بریم خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... ( الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... @roze_daftari یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... بعد از من سر به بیابون ها میزاری بابا... همه تنهات میگذارند بابا... خیلی سخته برا فرزند ببینه جلو چشمانش بابا داره جان میده... اما هر طوری بود لحظات آخر حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آی اونایی که امسال کنار حرم با صفاش بودید... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم من از شما یک سوال دارم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... دید یک طرف علی اکبرش با بدن قطعه قطعه روی زمین کربلا... یک طرف علی اصغرش با گلوی پاره... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد کسی نیومد کنار ابی عبدالله... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین...😭 تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود -@roze_daftari
ایام شهادت جانگداز و مظلومانه آقا و مولامون امام حسن عسکری علیه الصلاه و السلام است، هدیه به پیشگاه مقدس و ملکوتی آن حضرت و عرض تسلیت به محضر ولی نعمتمون آقای عالم و آدم، حجت بن الحسن ارواحنا له الفداه، تسلای دل داغدارشون، تعجیل در فرج مقدسشون اجماعا صلوات بلندی عنایت بفرمایید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
بسم الله الرحمن الرحيم (السلام علیک) یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه 🔸هر کی با امام عسکری کار داره صدا بزنه... یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه -
متن روضه 1 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود