متن روضه شهادت امام صادق علیه السلام
💠حتما بخوان و استفاده کن.
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
▪️جام چشم من بی تاب پر از غم می شد
داشت لبریز غم و گریه نم نم می شد
▪️هر قدم پشت سر مركب دشمن آن شب
از نفس های من سوخته دل كم می شد
👈یه پیرمرد،یه پیر مرد محاسن سفید،یه خورده تند راه بری،اونایی كه پدر پیر دارن،دیدی كربلا میبریش،مشهد میبریش،یه خورده تندتر راه میری،نفسش میگیره،میگه بابا صبر كن پاهام دیگه رمق نداره. اون بی حیا سوار بر اسبش هی تند می رفت،امام صادق علیه السلام با اون كمر خمیده و محاسن سپید.
▪️هر قدم پشت سر مركب دشمن آن شب
از نفس های من سوخته دل كم می شد
چرا؟
▪️بند نعلین و كهن سالی و رنج كوچه
به زمین خوردن من داشت فراهم می شد
👈خیلی رو این كلمه تكیه می كنم، می خوام با این كلمه روز شهادت روضه بخونم،خودم خرج محرمم رو بگیرم،آی شیعه ها،آقاتون تو كوچه چند بار زمین خورد،یه پیرمرد ناتوان،چه جوری زمین میخوره،
▪️ماه شوال كه از حال دلم باخبر است
با زمین خوردن من داشت محرم می شد
👈گفتم رو زمین خوردن حساس باش، می خوام با این كلمه روضه بخونم،دیگه از امروز به بعد تا محرم، هر جا شنیدی یكی زمین خورده،بزن تو سینه ات بگو،آخ حسین،چرا؟ آخه
▪️بی هوا خوردن من روی زمین علت داشت
👈من نمی خوام خیلی باز كنم،همتون یه عمری روضه خون و روضه فهمید
▪️بی هوا خوردن من روی زمین علت داشت
در نظر روضه ی گودال مجسم می شد
حسین.....
👈آقاجان شما زمین خوردی،جدّتم كربلا زمین خورد،آقاجان شما رو، ابن ربیع با همه ی بی حیاییش،تو كوچه ها یه جوری برد زمین بخوری،شما رو تحقیر كنه،دیگه زخمی نزد،تازیانه ای نزد،اما ارباب ما كربلا،چند بار زمین خورد،وای وای،ای وای ای وای،مطمئنم حق این روضه رو ادا می كنی،والا نمی گفتم روز شهادتی. حسین ایستاده،دیگه رمق به بدن نداره،همه تیراندازا زدن،همه رمق حسین رو كشیدن،این همه داغ روی داغ دیده،عبارت مقتل میگه: نیزه اش رو به زمین فرو برد،یه خورده همین جور كه رو اسب نشسته،به نیزه تكیه بده، استراحت كنه،نانجیب یه نگاه كرد،دید حسین داره استراحت میكنه،گفت:نذارید حسین استراحت كنه،چیكار كردن،یا امام صادق،با شما همچین كاری نكردن،اما كربلا هر كی سنگ به دست گرفت: حسین رو سنگ باران كردن،سنگ به پیشونیش خورد،پیراهن عربیش رو بالا زد،سینه ی حسین پیدا شد،بگم یا نه؟ حرمله رسید تیر سه شعبه رسید،حسین..............آی آی،الهی بمیرم برات آقاجان،چنان تیر و زد،من نمی خوام معنی كنم،هركی عربی متوجه میشه،خودش ناله میزنه، مقتل میگه وقتی تیر سه شعبه رو زد،ابی عبدالله از پشت در آورد، ...... .....، دیگه پاهاش رمق نداشت،از بالای ذوالجناح، با صورت....حسین....
یه نگاه به منصور كرد،امام صادق دید منصور لعنت الله علیه پشیمون شده،به زبون ما به غلط كردن افتاد،شمشیر رو انداخت،شروع كرد لرزیدن،گفت:هرچی می خوای ازم بخواه،من دیگه باهات كاری ندارم،امام صادق فرمود من و نیمه شب،سر برهنه كشوندی تو كاخت،بهم میگی از من چیزی بخواه، من كه با تو كاری ندارم، فقط من و زود برگردون خونه،چرا؟ آخه،زن و بچه ام منتظرن،داشتی من و می آوردی،همه میلرزیدن،بچه هام همه گریه میكردن،منصور دستور داد امام رو ببرن،یه جمله،كربلا هم همه بچه ها منتظر بودن،همه از خیمه ها ....حسین،دستت رو بیار بالا به نیت فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سه مرتبه بگو حسین
🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫🌫
کربلایی میلادباباجانپور
ضمن عرض سلام خدمت تک تک اعضای انشاالله استفاده کامل از مطالب کانال برده باشید عزیزان بنده به خاطر راحتی شما عزیزان روضه ها را تایپ یا از منبع جمع آوری ودراختیار شما قرار می دهم وعده ای عضو کانال درگروها یا کانالها ارسال می کنند دربین افراد گروه ها اندکی کثیری هستند به بنده پیام دادند که کانال ایتارا شما مصادره کردیدشما آدم عقده ای می باشید که اسم تان را درزیر پیامها قرارمی دهید اسم بنده ممکن دارد برای تو مشکل باشد ولی در گروه یا کانالی باید دوستان بگردی تا یک روضه را پیدا کنید درهرگروهی هستی اسم بهزادی را بزن روضه دل خواه یا مدنظر را انتخاب کن دوست دارم اسمم زیر پیام باشه آقای یا خانمی که چنین ادعای دارید چه سودی برای من دارد حقوق میدم به من نه غیر از اینکه چشمم با گوشی نابینا بشه
البته تعدادی جواب آن کسی را که چنین موضع را مطرح کرده بودند دادند عزیزان با توجه به این موضوع بنده به امید خدا فعالیت راهمچنان ادامه می دهم و شما سعی کنید روضه های کانال را دراختیار چنین افراد ی که قدرشناس نیستند قراندهید و چنانچه از مدیران گروه ها وکانالها عضو کانال ماهستند چنین افراد خوبی گروه را نمی خواهند فقط تخریب می کنند سریعا بدون تذکر حذف کنند ضمنا تا اطلاع ثانوی به درخواستها درگروها وکانالهای که عضو هستم پاسخ داده نخواهد شد
ارادتمند شما همه خوبان بهزادی
سلام وعرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار جاداره تشکر ویژه در همین کانال ازشما داشته باشم برای زحمات بی دریغ شما
استاد بهزادی این جور افراد متاسفانه بیماری حسادت دارند.
بنده میدونم شما با چه سختی وبا اینکه کسالت دارید شب روز دارید متن تایپ میکنید هر بار درخواست متن داشتم بلافاصله آماده کردین
شما حق دارید اسمتون بزنید چون روضه تایپ خودتون هست و اینکار فقط بخاطر نام وسرچ کردن آسان هست
این متن روضه ها همه استفاده میکنند وهمیشه دعا گوتون هستن
شما به حرف دیگران توجه نداشته باشید وبه خدمتتان ادامه بدید ومزدتون از حضرت زهرا سلام الله بگیرید🤲
مدیریت کانال های مجمع الذاکرین
#خادمه_اهل_بیت
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام صادق (ع)
#گریز امام موسی بن جعفر
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️زهر طرف به کمام تیر غم زمانه گرفت
♦️دل مرا که بسی بود خون نشانه گرفت
♦️چو جدّ خویش علی سالها به خانه نشاند
♦️ز دیده ام همه اشک دانه دانه گرفت
♦️هنوز خانه زهرا نرفته بود از یاد
♦️که آتش از در و دیوار من زبانه گرفت
♦️سپاه کفر به کاشانه ام هجوم آورد
♦️مرا به زمزمه و ناله شبانه گرفت
♦️سر برهنه ، پای برهنه برد مرا
♦️پی اذیت من بارها بهانه گرفت
♦️هنوز ز خستگی راه بود در بدنم
♦️که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
♦️هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد
♦️مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت
⬅️امام صادق (ع) را شبانه نزد منصور آوردند. منصور سه بار شمشیر کشید تا امام را به شهادت برساند. اما بار سوم شمشیرش را غلاف کرد و گفت: آقا را با احترام برگردانید، سوال کردند گفت: هر سه بار پیامبر (ع) را دیدم ترسیدم امام را شهید کنم.
یا رسول الله! اینجا یک شمشیر برهنه دیدی، طاقت نیاوردی و مانع شدی، اما کربلا، زینب (ع) آمد بالای تل زینبیه، نگاه کرد به سمت قتلگاه، دید شمشیر ها بالا می روند، نیزه ها بالا می روند، و همه در یک نقطه فرود می آیند. دست هایش را بر سر گذاشت، هی صدا می زد وامحمداه، واعلیاه، و اماماه و احسیناه...
به امام صادق (ع) هم عرض می کنیم، آقا جان! سه بار بر روی شما شمشیر کشیده شد. ولی دیگر چوب خیزران به لب و دندان شما نخورد.
منصور انگوری را به زهر آلوده کرده بود، و بدین وسیله به امام صادق (ع) زهر خورانید و آن حضرت را مسموم کرد، و به شهادت رسانید. امام هفتم بدن بابا را غسل داد، نماز خواند، تشییع جنازه ی با شکوهی در مدینه برگزار شد. شاگردان امام صادق (ع) شال غزا به گردن انداخته بودند.
همه اشک می ریختند و به سر وسینه می زدند. و وا اماما می گفتند. امام هفتم (ع) بدن بابا را غسل داد، و کفن کرد و نماز خواند. بدن امام را با احترام به خاک سپردند.
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرندهرکسی حاجتی داره بریم دره خونه امام موسی بن جعفر انشاءالله جاجت روا بشید
⏪دیدند در زندان باز شد چهارنفر روی پاره تخته ای یک بدنی را دارندمی آرند ای شعیان بیایدبدن..
امام خودتان را تحویل بگیرید آخه بدنو گرفتند خدایا آقامان که چندین سال توی این سیاه چاله ها نه نور و مرطوب چرا این..
تخته سنگینه ،گذاشتند روی زمین پارچه را برداشتند آخ بمیرم دیدند این غل وزنجیر هنوز به دست وپای آقاست..
لا اله الا الله حضرت معصومه
(ص) می فرماید هر روز امام رضا می آمد درون خانه برای اینکه دل تنگی ما نسبت به بابا کم بشه می آمد باما حرف می زد اما دیدیم لحظاتی نیست
آقا بعد از ساعتی برگشت دیدم موی پریشانه ناخوش احواله گفتم آقاجان اتفاقی افتاده گفت یتیم شدیم خواهرا
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۲/۵
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام صادق (ع)
#گریزامام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️زهر طرف به کمام تیر غم زمانه گرفت
♦️دل مرا که بسی بود خون نشانه گرفت
♦️چو جدّ خویش علی سالها به خانه نشاند
♦️ز دیده ام همه اشک دانه دانه گرفت
♦️هنوز خانه زهرا نرفته بود از یاد
♦️که آتش از در و دیوار من زبانه گرفت
♦️سپاه کفر به کاشانه ام هجوم آورد
♦️مرا به زمزمه و ناله شبانه گرفت
♦️سر برهنه ، پای برهنه برد مرا
♦️پی اذیت من بارها بهانه گرفت
♦️هنوز ز خستگی راه بود در بدنم
♦️که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
♦️هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد
♦️مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت
⬅️امام صادق (ع) را شبانه نزد منصور آوردند. منصور سه بار شمشیر کشید تا امام را به شهادت برساند. اما بار سوم شمشیرش را غلاف کرد و گفت: آقا را با احترام برگردانید، سوال کردند گفت: هر سه بار پیامبر (ع) را دیدم ترسیدم امام را شهید کنم.
یا رسول الله! اینجا یک شمشیر برهنه دیدی، طاقت نیاوردی و مانع شدی، اما کربلا، زینب (ع) آمد بالای تل زینبیه، نگاه کرد به سمت قتلگاه، دید شمشیر ها بالا می روند، نیزه ها بالا می روند، و همه در یک نقطه فرود می آیند. دست هایش را بر سر گذاشت، هی صدا می زد وامحمداه، واعلیاه، و اماماه و احسیناه...
به امام صادق (ع) هم عرض می کنیم، آقا جان! سه بار بر روی شما شمشیر کشیده شد. ولی دیگر چوب خیزران به لب و دندان شما نخورد.
منصور انگوری را به زهر آلوده کرده بود، و بدین وسیله به امام صادق (ع) زهر خورانید و آن حضرت را مسموم کرد، و به شهادت رسانید. امام هفتم بدن بابا را غسل داد، نماز خواند، تشییع جنازه ی با شکوهی در مدینه برگزار شد. شاگردان امام صادق (ع) شال غزا به گردن انداخته بودند.
همه اشک می ریختند و به سر وسینه می زدند. و وا اماما می گفتند. امام هفتم (ع) بدن بابا را غسل داد، و کفن کرد و نماز خواند. بدن امام را با احترام به خاک سپردند. امام «لا یوم کیومک یا ابا عبدالله» یا امام صادق (ع) شما را زهر دادند، و مظلومانه شهید کردند.
اما بعد شهادت، کسی با بدن شما کاری نداشت. ولی قربان آن آقایی که بدنش روی خاک گرم کربلا بود. ده نفر آماده شدند. اسب های خود را نعل تازه بستند، و نازنین بدن پسر فاطمه (ع) را زیر سم اسبان قرار دادند.
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام صادق (ع)
#گریز حضرت اباالفضل (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️زهر طرف به کمام تیر غم زمانه گرفت
♦️دل مرا که بسی بود خون نشانه گرفت
♦️چو جدّ خویش علی سالها به خانه نشاند
♦️ز دیده ام همه اشک دانه دانه گرفت
♦️هنوز خانه زهرا نرفته بود از یاد
♦️که آتش از در و دیوار من زبانه گرفت
♦️سپاه کفر به کاشانه ام هجوم آورد
♦️مرا به زمزمه و ناله شبانه گرفت
♦️سر برهنه ، پای برهنه برد مرا
♦️پی اذیت من بارها بهانه گرفت
♦️هنوز ز خستگی راه بود در بدنم
♦️که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت
♦️هزار شکر که زهر جفا نجاتم داد
♦️مرا به موج غم از مردم زمانه گرفت
⬅️امام صادق (ع) را شبانه نزد منصور آوردند. منصور سه بار شمشیر کشید تا امام را به شهادت برساند. اما بار سوم شمشیرش را غلاف کرد و گفت: آقا را با احترام برگردانید، سوال کردند گفت: هر سه بار پیامبر (ع) را دیدم ترسیدم امام را شهید کنم.
یا رسول الله! اینجا یک شمشیر برهنه دیدی، طاقت نیاوردی و مانع شدی، اما کربلا، زینب (ع) آمد بالای تل زینبیه، نگاه کرد به سمت قتلگاه، دید شمشیر ها بالا می روند، نیزه ها بالا می روند، و همه در یک نقطه فرود می آیند. دست هایش را بر سر گذاشت، هی صدا می زد وامحمداه، واعلیاه، و اماماه و احسیناه...
به امام صادق (ع) هم عرض می کنیم، آقا جان! سه بار بر روی شما شمشیر کشیده شد. ولی دیگر چوب خیزران به لب و دندان شما نخورد.
منصور انگوری را به زهر آلوده کرده بود، و بدین وسیله به امام صادق (ع) زهر خورانید و آن حضرت را مسموم کرد، و به شهادت رسانید. امام هفتم بدن بابا را غسل داد، نماز خواند، تشییع جنازه ی با شکوهی در مدینه برگزار شد.
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس و محفل فیض ببرند اما گریزی هم داشته باشیم به روضه آقا ابوالفضل(ع)
، اما بمیرم کربلا؛ تا صدای اخا ادرک اخا رو حسین شنید...
 ابی عبدالله در بین نخلستان پیاده شد، شیئی را برداشت و آن را به چشم هایش مالید و بوسید. جلو رفتم دیدم دست های عباس که در بغل ابی عبدالله است و...
راوی می گوید: دیدم که ابی عبدالله از آن جا تا نهر علقمه پیاده رفته و به کنار بدن و جسم پاره پاره ی عباس رسید و فرمود:«الان انکسر ظهری و ..
همین که به سمت خیمه ها آمد، با خواهرش ملاقات کرده است! خواهرش صدا زد داداش!
ز میدان آمدی پشتت خمیده
بگو با من چرا رنگت پریده
برادر جانم! چرا دست بر کمر گرفتی! چرا عمود خیمه را برداشتی!
فرمود: زینب جان! به خدا عباسم را کشتند. برو به اهل خیمه بگو که دیگر لباس های اسیریشان را بپوشند و آماده ی اسارت باشند!
حسین آرام جانم حسین روح روانم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۲/۹
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
✔️محرم نزدیکه
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac
📣📣📣📣📣
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت عباس(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی.
اول مجلس.
همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یا صاحب الزمان
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته انشالا حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند حالا دلت اماده شد بریم کربلا
وقتی که اصحاب اباعبدالله...... از - جوانان بنی هاشم شهید شده بودن عباس آمد خدمت اباعبدالله.برادرم سینه ام تنگ شده.از زندگی سیر شده ام اذن میدان به من بده تا از دشمنان خونخواهی کنم.اباعبدالله ابتدا اجازه نداد به عباس که به میدان رود ولی صدای العطش بچه ها بلند بود.صدای ناله ی کودکان بلند شد.فرمود: عباسم برو مقداری آب برای این بچه ها فراهم کن.عباس سوار بر اسب عازم شد.میسر نشد آب فراهم کند.برگشت قضیه رو به اباعبدالله گفت.باز صدای العطش بچه ها بلند شدبار دیگر عباس سوار بر اسب عازم میدان شد.مشک بر دست دارد.عده ای از این دشمنان رو به درک واصل کردتا.به شط فرات رسید.کفی از آب رو به لب های خشکیده ی خود نزدیک کرد.پس از آن همه عملیات ها هوای گرم کربلا-زمین سوزان کربلا-لب خشکیده بود.آب رو به دهان نزدیک آورد.ولی به یادلب تشنه بچه ها به یاد حسین که لب ها تشنه است.عباس تو آب بنوشی و اهل خیام تشنه باشند.آب رو بر شط فرات ریخت.برگشت مشک پر از آب کرد.عمر سعد صدا زد
اگر عباس مشک را به خیمه ها برساند-حسین قطره ای آب بنوشد دیگر اثری از ما باقی نخواهد گذاشت.ظالمی پشت یکی از نخل ها پنهان شده بود.حمله ور شد دست ابالفضل رو جدا کرد.عباس مشک را به دست دیگر گرفت.ظالمی دست دیگر عباس رو جدا کرد.عباس مشک رو به دندان گرفت.هنوز امید داشت که مشک رو به خیمه ها برساند.وقتی امید عباس به یأس مبدل شد که تیری به مشک اصابت کرد.مشک بر زمین افتاد.و آب فرو ریخت.دیگر عباس چگونه به خیمه ها برگردد.عمودی بر فرق مبارک عباس فرود آمد که عباس بر زمین افتاد.صدا زد اخا ادرک اخاک العباس.برادرم.عباس رو دریاب.حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
۱۴۰۳/۲/۱۰
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه حضرت عباس(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید
🔸به روی دست ملائک بهار می آید
🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی
🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید
هرکجا نشستی.
اول مجلس.
همه با هم.
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
یا صاحب الزمان
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته انشالا حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی رد نمی کند شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند حالا دلت اماده شد بریم کربلا
وقتی که اصحاب اباعبدالله...... از - جوانان بنی هاشم شهید شده بودن عباس آمد خدمت اباعبدالله.برادرم سینه ام تنگ شده.از زندگی سیر شده ام اذن میدان به من بده تا از دشمنان خونخواهی کنم.اباعبدالله ابتدا اجازه نداد به عباس که به میدان رود ولی صدای العطش بچه ها بلند بود.صدای ناله ی کودکان بلند شد.فرمود: عباسم برو مقداری آب برای این بچه ها فراهم کن.عباس سوار بر اسب عازم شد.میسر نشد آب فراهم کند.برگشت قضیه رو به اباعبدالله گفت.باز صدای العطش بچه ها بلند شدبار دیگر عباس سوار بر اسب عازم میدان شد.مشک بر دست دارد.عده ای از این دشمنان رو به درک واصل کردتا.به شط فرات رسید.کفی از آب رو به لب های خشکیده ی خود نزدیک کرد.پس از آن همه عملیات ها هوای گرم کربلا-زمین سوزان کربلا-لب خشکیده بود.آب رو به دهان نزدیک آورد.ولی به یادلب تشنه بچه ها به یاد حسین که لب ها تشنه است.عباس تو آب بنوشی و اهل خیام تشنه باشند.آب رو بر شط فرات ریخت.برگشت مشک پر از آب کرد.عمر سعد صدا زد
اگر عباس مشک را به خیمه ها برساند-حسین قطره ای آب بنوشد دیگر اثری از ما باقی نخواهد گذاشت.ظالمی پشت یکی از نخل ها پنهان شده بود.حمله ور شد دست ابالفضل رو جدا کرد.عباس مشک را به دست دیگر گرفت.ظالمی دست دیگر عباس رو جدا کرد.عباس مشک رو به دندان گرفت.هنوز امید داشت که مشک رو به خیمه ها برساند.وقتی امید عباس به یأس مبدل شد که تیری به مشک اصابت کرد.مشک بر زمین افتاد.و آب فرو ریخت.دیگر عباس چگونه به خیمه ها برگردد.عمودی بر فرق مبارک عباس فرود آمد که عباس بر زمین افتاد.صدا زد اخا ادرک اخاک العباس.برادرم.عباس رو دریاب.حسین خود رو به بالین عباس رسوند.چه عباسی-چه برادری.دستها در یک طرف.مشک سوراخ شده در یک طرف.شمشیر در یک طرف.دست به کمر زدصدا زد الان انکسر ظهری حالا.کمرم شکست دیگه حسین.بی برادر شد.زبان حال داره عباس می دونی چرا تو رو به نام برادر صدا کردم آخه تا اون لحظه حسین رو به نام برادر صدا نکرده بود.به خاطر اینکه قبل از از اینکه سر من روی زانوی تو باشه سر من روی زانوی مادرت فاطمه قرار گرفته
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
❣﷽❣
🦋🌹#دوبیتی_امام_صادق_ع
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
دوّمین بار است در شهر نبی، در سوخته
خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته
ارثِ زهـراییِ این آقـاست که کاشانه اش
بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
(حاج قاسم جناتیان قادیکلایی)👇👇
زمین و آسمان غم داره امشب
گمونم اینکه ماتم داره امشب
عزای حضرت صادق غمینم
دو چشمون زین عزا نم داره امشب
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
بقیع امشب خموش ای وای برمن
نداری زائری ازمرد و از زن
بسازیم اذن حق گنبد و بارگاه
بقربونت کنم این سرو این تن
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
جفا دیدی تو از منصور ملعون
ز کینه کرده بر قلب شما خون
در آتش سوخت سرایت. آن جفا کار
چه ظلمی کرده بر تو چرخ گردون
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
پیاده سوی قصرش برد شبانه
ربیع آن خیره سر با صد بهانه
بگفتی آنچه مأموری بجا آر
ندیدی روز خوش اندر زمانه
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
تو از کینه شدی مسموم عدوان
پس ازظلم ستمهایی به دوران
جگر شد پاره از زهر عدویت
(صفا) شد از غمت محزن و نالان
(حاج قاسم جناتیان قادیکلایی)
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
شعله ها پشت در خانهٔ حق برپا شد
زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد
گوییآتشزدنخانه دراینجا رسم است
خانه هایی که در آن نام علی احیا شد
(ناصر شهریاری )
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
موسپید است دگر از تب و تاب افتاده
روی دستش چو علی رد طناب افتاده
دیده گریان شده یکبار دگر، مطمئنم
یاد لب تشنگی طفل رباب افتاده
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
گلزار بقیع مدفنی را کم داشت
در هجر امام شیعیان ماتم داشت
می ر یخت ز تابوت امام صادق
خاکی که مدینه بر سر عالم داشت
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
پشت مرکب بخدا از نفس افتاد دگر
نیمه ی شب بخدا از نفس افتاد دگر
پشت مرکب بخدا یاد غم کرببلاست
یاد زینب بخدا از نفس افتاد دگر
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
آنان که شکوه در حقایق دیدند
گل را ورقی ز حُسن خالق دیدند
پُر نورترین ستارۀ دنیا را
در آینۀ امام صادق دیدند
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
جهل بشر از دانش تو کاسته شد
آئینه علم از تو پیراسته شد
از گلشن وحی بس که گُل پاشیدی
گل زار علوم از تو آراسته شد
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
خواهی به حضور دوست لایق باشیم
باید که به راه عشق عاشق باشیم
با پیروی از راه امـام صــادق
ای شیعـه بیا مُحب صادق باشیـم
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
ای جلوه ی نهایت عشق و لسان عشق
وای آسمان علم خدا، کهکشان عشق
با یک نظاره حاجت او را روا کنی
هر کاو رسیده بر در تو با زبان صدق
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
آموزگار مکتب اثنی عشر تویی
آیینه ی خدای، در این بحر و بر تویی
آن سروری که در عوض ناسزای خصم
پُر کرده کیسه اش همه در و گهر تویی
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
چون مرتضی سرای تو آتش کشیده اند
نا محرمان به بیت تو حرمت دریده اند
دست تو را چو حیدر کرار بسته اند
اطفال تو به خانه حرامی بدیده اند
پای برهنه و سر عریان به کوچه ها
تو بودی و خیانت منصور بی حیا
ذکرت میان آن همه غم یا حسین بود
تو سوختی به یاد شهیدان کربلا
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
💥هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔷🔶#دودمه_امام_صادق_ع
@roze_daftari
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
🌾شیعه هرچه دارد از نور امام صادق است
دین بنام صادق است2
🌾هرنفس حب الحسین تنها کلام صادق است
دین بنام صادق است2
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
💥جد ما گریه کنانش را تماشا میکند
نوحوعلی الحسین
💥هرکه گرید بر حسین یاری زهرا میکند
نوحوعلی الحسین
(#قاسم_نعمتی )
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
🎋شیعه بر فرماندهی کل عالم لایق است
یا علی حیدر مدد 2
🎋آری حقانیت شیعه به قال الصاق است
یا علی حیدر مدد2
(#مجتبی_صمدی )
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
🌿نه فقط شیعه صادق به دلش داغ و بلاست
صاحب مکتب ماست
🌿بخدا صاحب عزایش همۀ آل عباست
صاحب مکتب ماست
🌿مادرم فاطمه ! دریاب مرا جان حسین
جگرم پاره شده
🌿می زنم ناله به یاد لب عطشان حسین
جگرم پاره شده
🌿کشته شده رئیس مکتب ما
امام و مقتدای مذهب ما
(#حاج_محمود_ژوليده )
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
🍁از سرِ شانه عبایش را زمین انداختند
پشتِ مرکب میدود
🍁پیرمرد است و عصایش را زمین انداختند
پشت مرکب میدود
(#حسن_لطفی)
⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️
💐هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💐
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣
🔘 #امام_صادق_ع
🔘 #دودمه_امام_صادق_ع
@roze_daftari
جد ما گریه کنانش را تماشا می کند
نوحوا علی الحسین
هر که گرید بر حسین یاری زهرا می کند
نوحوا علی الحسین
اللهم عجل لولیک الفرج
🔘🔘🔘🔘🔘
خیز و بنگر پدرت شد کشته ی زهر جفاج
مهدی زهرا بیا
ناله ی زهرا رسد بر گوش جان در این عزا
مهدی زهرا بیا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
مثل جدم کی شدم پا مال مرکب ای خدا
من کجا و کربلا
رأس او می رفت پیش خواهرش بر نیزه ها
من کجا و کربلا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
دست من شد بسته چون جدم علی مرتضی
مهدی زهرا بیا
پا برهنه سر برهنه در میان کوچه ها
مهدی زهرا بیا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
دست بسته می دویدم در میان کوچه ها
یا اباصالح بیا
یاد طفلان حسین در کوفه و شام بلا
یا اباصالح بیا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
شد سراپای وجودم شعله از زهر جفا
من غریبم ای خدا
گه بسوزم من ز زهر کینه گه از کربلا
من غریبم ای خدا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
صادق آل پیمبر کشته شد از زهر کین
یا اله العالمین
مادرش زهرای اطهر در جنان گشته غمین
یا اله العالمین
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
با جسارت می زند سیلی به رویم از جفا
یا ابا صالح بیا
تازه فهمیدم چه شد بر مادرم در کوچه ها
یا ابا صالح بیا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
جگرم پاره شد و پیرهنم پاره نشد
یا حسین یا جداه
دلم آواره شد و خواهرم آواره نشد
یا حسین یا جداه
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
مادرم فاطمه دریاب مرا جان حسین
جگرم پاره شده
می زنم ناله به یاد لب عطشان حسین
جگرم پاره شده
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
از سرِ شانه عبایش را زمین انداختند
پشتِ مرکب میدود
پیرمرد است و عصایش را زمین انداختند
پشت مرکب میدود
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
قاتل من قلب من سوزاند با زهر جفا
یا اباصالح بیا
قاتل جدم سر او را جدا کرد از قفا
یا اباصالح بیا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
شب که دشمن حمله ور شد بر در کاشانه ام
یاد حیدر گشته ام
همچو زهرا مادرم آتش گرفته خانه ام
یاد حیدر گشته ام
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
گرچه از زهر ستم جانم رسیده بر لبم
من رئیس مذهبم
من قتیل داغ های بی شمار زینبم
من رئیس مذهبم
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
از در و دیوار خانه شعله بالا می رود
فاطمه وا اماه
دست بسته پا برهنه مثل مولا می رود
فاطمه وا اماه
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
خانه ام در آتش و من در میان کوچه ها
مادرم زهرا بیا
تا که دیدم شعله را بودم به یاد خیمه ها
مادرم زهرا بیا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘🔘🔘🔘🔘
صادق آل عبا شد کشته ی زهر جفا
شد مدینه کربلا
حضرت باب الحوائج می شود صاحب عزا
شد مدینه کربلا
اللهم عجل لولیک الفرج...
🔘 #دودمه_امام_صادق_ع
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام صادق (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🔸کاش میشد به دل غـمزده سامان بدهم
🔸به دو چـشمان کـویـرم نـمِ بـاران بدهـم
🔸پیِ تو روضه به روضه همه جا رفتم من
🔸 نگـرانـم که نـدیـده رُخ تـو جـان بـدهـم
🔸گُنهم حال تو را سخت به زحمت انداخت
🔸 چـقدر هدیه به درگاه تو عُصیان بدهم؟
🔸خبط من یوسف من باعث این غیبت شد
🔸 حقم این ست که من تن سوی زندان بدهم
🔸خـویِ حـیوانی من باز ز تو دورم کرد
🔸 حیف باشد به خودم منصب انسان بدهم
🔸بزن امّا تو بـیا چـشم مرا خُـشک نکـن
🔸که فـقـط فخـر به این دیدۀ گـریان بدهم
🔸با همه بیسـر و پایی تو رهـایم نکـنی
🔸ولی افسوس که من عشق تو ارزان بدهم
🔸حـال که آمـدهام گـر که بـرانی ز درت
🔸چه جـوابی به دل زار و پـریشان بدهم
🔸جان مـادر دل ما را به مـدیـنه برسـان
🔸 عوضش هر چه بخواهی بخدا، آن بدهم
🔸با تو خواهم به بقیع و غم آن گریه کنم
🔸 تا که شـاید به دلِ سوخـته درمان بدهم
🔸تو بیا روضه بخوان حضرت صادق چه کشید
🔸 تا که جـان پـای غـم ناطـق قـرآن بدهم
⬅️دیگه دلتون اینجا نباشه بریم درخانه امام صادق (ع) به یاد اون شبی که
ابن ربیع نانجیب بدون اجازه وارد خانه
امام صادق شد خدا لعنتش کنه
عزیزان حتی نانجیب اجازه نداد آقا
عمامه به سر کنه
ای وای... ای وای ...
بگم یا نه...بگم گریه اش برای شما
من از شما سوال میکنم اگر یک پیرمرد ببینی حتی اگر نشناسید چطورباهاش برخورد می کنید حتما احترام می کنید کمکش می کنید
اما ابن ربیع نانجیب.با آقای ما امام صادق چه کرد
یا صاحب الزمان...
خودش بر روی مرکب و...امام صادق رو با سر برهنه وپای پیاده...
هی توی کوچه های مدینه میدواند...
خود نانجیبش میگه..یک وقت برگشتم دیدم آن قدر حضرت صادق خسته شده بود
عرق به پیشانیش نشسته...
داره نفس نفس میزنه...
قربان مظلومیت برم آقاجان امام صادق...
خیلی غریب بودید آقا..امام صادق.
آقاجان شما رو مظلومانه تو کوچه ها می کشیدنداما میخوام بگم آقاجان
دیگه کسی به همسرتون جسارت نکرد...
همسرتون رو جلو چشماتون نزدند...
ديگه بچه های شما این صحنه ها رو ندیدند...
من یک آقایی میشناسم توهمین شهر مدینه ریسمان گردنش انداختند
کشون کشون میبردندش تصور کن
یک طرف دستهای امیرالمومنین رو بستند یک طرف بچه ها یک طرف هم زهرای مرضیه
صدا زد نمیزارم آقام رو ببرید...
دومی ملعون، اشاره کردگفت قنفذ
چرا آروم نشستی.بزن زهرا
یاصاحب زمان
زبانم لال بشه.اقا امام صادق منو ببخشید
یه نفر با تازیانه میزد...
یه نفر با غلاف شمشیر...
یه نفر با لگد میزد...
انقدر زدند.واویلا
انقدر زدند.که مادرنقش زمین شد
یا الله...
اگه تو مدینه زهرای مرضیه رو نمیزدند...
کربلا کسی جرات نمیکرد...
زینب کبری رو بزنه...کسی جرات نداشت خیمه های عزیز زهرا رو آتش بزند
ناله بزن یا حسین...
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه امام صادق (ع)
#گریز فاطمه زهرا(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ.حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر..يا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ.."
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا (س )انشاالله درهرگوشه ای ازاین مجلس ومحفل نشسته ای انشاالله حاجت روا بشیداما عزیزان
فدای آن امام مظلومی بشم اون آقایی بشم که روضه اش هم یادآور مدینه است هم یادآور کربلاست ..میگن
امام صادق (ع) را شبانه نزد منصور آوردند. منصور سه بار شمشیر کشید تا امام را به شهادت برساند. اما بار سوم شمشیرش را غلاف کرد و گفت: آقا را با احترام برگردانید، سوال کردند گفت: هر سه بار پیامبر (ع) را دیدم ترسیدم امام را شهید کنم.
یا رسول الله! اینجا یک شمشیر برهنه دیدی، طاقت نیاوردی و مانع شدی، اما کربلا، زینب (ع) آمد بالای تل زینبیه، نگاه کرد به سمت قتلگاه، دید شمشیر ها بالا می روند، نیزه ها بالا می روند، و همه در یک نقطه فرود می آیند. دست هایش را بر سر گذاشت، هی صدا می زد وامحمداه، واعلیاه، و اماماه و احسیناه...
به امام صادق (ع) هم عرض می کنیم، آقا جان! سه بار بر روی شما شمشیر کشیده شد. ولی دیگر چوب خیزران به لب و دندان شما نخورد.
منصور انگوری را به زهر آلوده کرده بود، و بدین وسیله به امام صادق (ع) زهر خورانید و آن حضرت را مسموم کرد، و به شهادت رسانید. امام هفتم بدن بابا را غسل داد، نماز خواند، تشییع جنازه ی با شکوهی در مدینه برگزار شد. شاگردان امام صادق (ع) شال غزا به گردن انداخته بودند.
همه اشک می ریختند و به سر وسینه می زدند. و وا اماما می گفتند. امام هفتم (ع) بدن بابا را غسل داد، و کفن کرد و نماز خواند. بدن امام را با احترام به خاک سپردند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند اما عزیزانی که گرفتاری مریض داری جوون داری انشاالله به آبروی فاطمه زهرا حاجت روا بشیدگریزی به روضه مادر داشته باشیم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند جایشان خالیست فیض ببرند
⏪. اما دلها بسوزه برمادرمان فاطمه زهرا (س)
که نیمه شب غسل دادند
بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهر
میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسما روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسما متوجه شدعلی
دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله...
صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید...
صدا زد اسما دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا ...
دستت رسید به بازوی طاقت ورم کرده طاقت نیاوردی اما علی جان
کجا بودی کربلا آن لحظه ای که زینب آمد گودی قتلگاه شمشیر شکسته را کنار زد چه دید حلقوم بریده برادر
یاحسین یاحسین
حسین آرام جانم ..حسین روح روانم
علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
[آموزش کامل روضه]:
روضه شهادت امام #صادق علیه السلام
👇👇👇👇👇👇👇👇
قدم اول:
صلوات ابتدای
مجلس👇
#روضه_امام_صادق_علیه_السلام
#صلوات_اول_مجلس
به ساحت مقدس و ملکوتی رئیس مکتب تشیع، شیخ الائمه، وجود نازنین آقا امام جعفر صادق علیه الصلاه و السلام عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
-
🏴#شهادت_امام_جعفر_صادق_ع
🏴#دودمه
✍شاعر:طاها تحقیقی (یا حسین)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴بند اول:
کشته شد از زهر کینه صادق آل عبا
بار دیگر شد مدینه وادی کرب و بلا
(یا ابا صالح بیا ۴)
همچو زهرا خانه اش سوزد میان شعله ها
میزند ناله شبیه فاطمه مهدی بیا
(یا ابا صالح بیا ۴)
🏴بند دوم:
از در و دیوار خانه شعله بالا می رود
دست بسته پا برهنه مثل مولا می رود
(بر علی آئینه اس ۴)
میکند گریه به یاد غصه های مرتضی
یک نفر حتی نشد همیار او در کوچه ها
(بر علی آئینه اس ۴)
🏴بند سوم:
بی عصا و بی عبا و بی عمامه میرود
پیرمردی پا برهنه، پشت مرکب میدود
(صادق آل عبا ۴)
دشمنش گویا ندارد ترسی از خشم خدا
با جسارت میزند سیلی به رویش بی حیا
(صادق آل عبا ۴)
🏴بند چهارم:
رفته از ظلم عدو در مجلس و بزم شراب
اشک میریزد به یاد زینب و یاد رباب
(صادق آل عبا ۴)
بی قرار و مضطر و غمگین و بی تاب و تب است
او قتیل داغ های بی شمار زینب است
(صادق آل عبا ۴)
🏴بند پنجم:
میکشد پا روی خاک حجره از سوز جگر
یاد خشکی لب جدش دو چشمش گشته تر
(آه و واویلا حسین ۴)
قاتل او قلب او سوزاند با زهر جفا
قاتل جدش سر او را جدا کرد از قفا
(آه و واویلا حسین ۴)
🏴بند ششم:
مکتب ما جعفری و مذهب ما حیدری
کار او فرمانروایی کار ما هم نوکری
(صادق آل عبا ۴)
عطر قال الصادقش فیض دمادم می دهد
او به ما سینه زنان رزق محرم می دهد
(صادق آل عبا ۴)