eitaa logo
روضه دفتری
17.5هزار دنبال‌کننده
155 عکس
10 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
#‍ روضه ابوالفضل العباس ع💚🌴 خدا یا شرح غم خواندن چه سخت است زداغ لاله پژمردن چه سخت است نمی دانی که با دست بریده ز پشت اسب افتادن چه سخت است اگر تیری درون چشم باشد نمی دانی زمین خوردن چه سخت است (آقا جان ) شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چون طفلان این سخن ها رو شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند وای بمبرم برات آقا جا امد دم خیمه خیمه طفلان دید بچه ها روی شکمشون رو روی زمین مرطوب نهادند تا از تشنگی شان کاسته شود غیرتش به جوش آمد صدا زد:سیدی ، مولای من ، سینه ام تنگ شده اجازه بده برم میدان امام حسین فرمود: می خواهی بروی برو ، اما اول برای بچه هایم قدری آب بیار خودش را به طرف شریعه فرات رسانید مقداری اب به کف دست گرفت اما یاد لب تشنه برادر ، یاد تشنگی بچه های برادر افتاد اب را روی اب ریخت به سوی خیمه ها حرکت کرد اما دشمنان دستهای نازنینش را جدا کردند اما هنوز امید داره هنوز اب داره وای بمیرم امان از اون لحظه ای که تیر به مشکش زدند وقتی تیر به مشک اباالفضل اصابت کرد همه اب روی زمین ریخت امیدش نا امید شد الهی امیدت نا امید نباشه عزیز دلم یک عمود اهن هم به فرق نازنینش زدند از روی اسب به زمین افتاد صدا زد : برادر برادرت را در یاب اه امان از اون لحظه ای که امام حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش بریده تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم دلم خون دلم خون ایهاولناس گرفته علقمه بوی گل یاس ولی قدر چمن را بلبل افسردا می داند غم مرگ برادر را برادر مرده می داند ز کوشش های عباس و سکینه گشته ام معلوم که اب را لعل لب خشکیده می داند 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 اجرای سبک:🎤 بانوای مداح اهل بیت ع استاد کربلایی محمد دیدبان 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 😭😭😭😭😭😭😭 التماس دعا آقاست گدای او فقیرش مشمار
‍ ‍ 🏴 وداع با ماه صفرحضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام گریز حضرت اباعبدالله علیه السلام🏴 وداع ما با ماه صفر هست،منم وداع امام رضا رو بخونم و از همه التماس دعا " السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِيَالَهُ بِالبکاء عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ" زن و بچش رو جمع کرد،تو همون مدینه پشت سر من گریه کنید" آقا گریه پشت سر مسافر شگون نداره،فرمود دیگه از این سفر برنمیگردم مدینه" 🔸وقت رفتن زشهر پیغمبر گفت باید به غربتم گریید🔸دیگر این شهر را نمی بینم🔸بر غم بی نهایتم گریید خواهرا،امشب جای حضرت معصومه گریه کنید* گریه بر من رواست معصومه این مسافر که بر نمی گردد دیدن قبرمادرم زهرا🔸روزی من دگر نمی گردد🔸رفت و قسمت نشد که این خواهر ما میگیم خوب شد قسمت نشد،یه خواهر بابرادر همسفر شد،دیگه بسه رفت و قسمت نشد که این خواهر همسفر با برادرش باشد رفت و قسمت نشد که برگردد زائر قبر مادرش باشد *کجا بردنش؟!* رفت و دور از مزار پیغمبر در غریبی ز زهر کین جان داد کنج حجره به خود می پیچید همچو مادر به روی خاک افتاد میگم و رد میشم اثر زهر کینه کاری بود صورتش شد کبود واویلا ذکر پایانیش در این عالم لب خشکیده بود یا زهرا ...مادر .. مادر .. فیض آمادست،بگم شام غریبانیه محدث قمی هم فیض ببره،دل شب زنای نوقان تازه عروساشونو داشتن میبردن خونه ی شوهر،دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشیع میکنن،پرسیدن،گفتن این بدن امام رضاست(غربت و ببین)این تازه عروسا به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلالتون،اجازه بدید بریم بدن جگرگوشه ی فاطمه رو دفن کنیم چی جوری دفن کنن؟!! برگشتن،هر چی هر کی براشون گل آورده بود،پس گرفتن،گفتن باید این بدن رو گل بارون کنیم،آوردن گلها رو ریختن،بدن زیر این گلها دفن شد،قربونت برم که زنها واسطه ی دفنت شدن"(فهمیدی چی میخوام بگم؟!!)یه همچین اتفاقی تو تاریخ یه بار دیگه هم افتاده،اونم مال کربلاست .... زنای بنی اسد اومدن به نامرداشون گفتن،مهریه هامون حلال،اجازه بدید این بدن ها رو بریم دفن کنیم .... لذا تو زیارت ناحیه به ابی عبدالله می گی: *أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى* قربونت برم که روستایی ها دفنت کردن" اما من میخوام بگم یا امام رضا(خود حضرت رضا فرمودا):إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ " اگه میخوای برا کسی گریه کنی،بر حسین ما گریه کن "یا امام رضا بدنتو وقتی میخواستن دفن کنن،تلی از گل و کنار زدن ...." اما لایوم کیومک یا اباعبدالله ....." به به ، رحمت خدا بر این ناله ها،60 شبه داری میگی حسین،دیگه بستونه،بازم دلت کربلا میخواد؟!!نشست کنار گودال،چه کنه زینب؟!! نیزه شکسته ها رو کنار بزن .... نه نه .... دونه دونه اینا رو بیرون آورد، شمشیرا رو از بدن بیرون آورد،تازه بدنی که زیر سم اسب رفته ....اما ادب اقتضا میکنه روضه ی خود امام رضا رو بگم،برا ابی عبدالله اینجوری روضه خواند" به خدا ما که هنوز یه دل سیر براش گریه نکردیم" چقد زود داره این سفره جمع میشه،چه شبای خوبی بود چه روزای خوبی بود،صبح و شاممون با تو شروع میشد ...." ان شاالله عمرمونم با تو تموم بشه آقا؛ ان شاالله تو بیای بالا سرمون" امام رضا فرمود: یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ" چرا؟ علتشم فرمود،اگه نمی گفت جرات نمیکردیم اینجوری بگیم:*فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ* اخه مثل یه مذبوح سر از بدنش جدا کردن" یدونه شباهتشو بگم،میخوام بگم شباهتش اینه،تو ماها اگه بخوان یه گوسفندی رو سر ببرن،یه مذبوحی رو ذبح کنن،همه دورش جمع میشن،همه خوشحالن، هر کی میگه من از این مذبوح سهمی دارم ...... ( فهمیدی چی گفتم؟!!) همه دورش حلقه زدن ... اخنس گفت عمامه ش رو من میبرم .... بجدل گفت انگشترشو من میبرم ..... خولی گفت سرشو من میبرم ..... همه دارن شادی می کنن
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
، با ماه صفر امام رضا الاسلام میرزا محمدی
روضه حضرت سکینه سلام الله علیها حجت الاسلام میرزا محمدی ▪️▪️▪️▪️▪️ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَي الاَرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُم   * تا دم مرگ اينو دائما هر وقت مشرف ميشي به زيارت ميگي "آقاجان نكنه اين زيارت آخرين زيارت ما باشه ..." به خدا اربعين كه اومدن آخرين زيارتشون شد" ديگه نتونستن كربلا برگردن ..." انقده كنار اين قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن كه امام سجاد فرمود: ديدم عمه ها و خواهرام دارن جون ميدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدينه حركت كنيم " همه سوار شدن" اما ديدن سكينه هنوز از كنار قبر بابا جدا نشده ...."   الله اكبر ، روز يازدهمم آخرين نفري كه از گودال جدا كردن همين دختر بود ..."چي جوري جداش كردن؟؟ من از شما مي پرسم ، مگه يه بچه ي 13 ساله چقدر نيرو لازم داره كه او رو از كنار بدن بابا جدا كنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابيها ....*   به خدا نمي شه بعضي عبارات رو ترجمه كرد،اما خيلي ساده بگم،يعني اين نازدانه رو كشون كشون از كنار گودال بردن ....." اربعينم كه وقتي آخرين نفر،خواست با تربت بابا خداحافظي كنه،ديد ديگه كسي نمونده باهاش حرف بزنه رو كرد به خاك گرم كربلا،فرمود: اَلا يا كربلا نُودِعكِ جِسماً بَلا كَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِينا ....."   قافله رسيد به مدينه،روز جمعه بود وارد مدينه نشدن" بشير آمد وارد مدينه شدهي صدا زد "يا اَهْلَ يَثْربَ لامُقامَ لَكْمْ بِها" تو خونه هاتون ديگه نمونيد ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَيْن فَاَدْمُعي مِدْرارٌ .....*فقط يه جلوش رو اشاره كرد" چه جوري كشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَي الْقَناهِ يُدارُ ...."   قافله به استقبال آمدن به دنبال بشير آمدن بيرون مدينه به استقبال قافله ي ابي عبدالله ...." چي جوري وارد مدينه شدن بماند، هر كي رفت سراغ يه بانويي" زن ها اومدن نزد سكينه . همه كنار قبر پيغمبر جمع شدن ديدن دختر علي زينب سلام الله عليها ؛يه پيراهن پاره پاره،يه پيراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پيغمبر پهن كرد" سفره ي روضه رو پهن كرد ... ديدن ديگه نمي شه با زينب حرف زد ... اومدن سراغ سكينه ... گفتن آي بانو از كربلا تا مدينه كجا به شما بيشتر سخت گذشت؟ فرمود هيچ جا برا ما مجلس يزديد نمي شد .... سر بريده ي باباي غريبم ميان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذراني و مي گساري بودن،ما رو به طنابي بسته بودن......اي حسين .........  موضوعات مرتبط: روضه های محرم، محرم، صفر، دیگر روضه ها، اربعین حسینی
روضه شهادت پیامبر وامام حسن مجتبی علیه السلام اَ للّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ جانم فدای آن بنایی که نداری قربان آن گلدسته هایی که نداری  هرجا حرم دیدم سرودم زیر لب از دلتنگی گنبد طلایی ...که نداری  باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم بعضی ها خیلی با معرفت هستند، هر وقت میرن حرم امام رضا،روز اول فقط برا امام حسن مجتبی گریه می کنند  باب الرضا رفتم نشستم گریه کردم با یاد باب المجتبایی ...که نداری  قالیچه ارثیه مادر بزرگم نذر تو و صحن و سرایی ...که نداری  من هر شب جمعه سلامی می دهم به شش گوشه ی کرببلایی ...که نداری  ما سینه زنهایت حسن کم گفته ایم آه در مجلس دارُ البُکایی ...که نداری دو ماه برا امام حسین گریه می کنی،دو ماه برا حسین به سر و سینه می زنی، یه امروز اومدی برا این آقا گریه کنی، یه امروز اومدی برا این آقا ناله بزنی، طول سال هم میگی :حسین! فقط یه روز تو سال اومدی بگی:حسن!. همچین که حسن و حسین شروع کردن با هم کشتی بگیرن، پیغمبر نسشته،امیرالمؤمنین هم نشسته، بی بی دو عالم هم نشسته، همه دارن یه حرفی میزنن،اما دیدن پیغبر هی دارن میگن:جانم حسن! بی بی دوعالم سئوال کرد:بابا جان! حسین کوچیکتر از حسنِِ ،اگرم بخوای تشویق کنی، باید حسین رو تشویق کنی، چرا هی دارید میگی: جانم حسن! پیغمبر صدا زد:دخترم مگه نمی شنوی؟ همه ی عالم دارن میگن:حسین.. من دیدم کسی نمیگه:حسن! خیلی پسرم غریب ِ...فرمود: هر کسی به اندازه ی بال مگسی برا حسنم گریه کنه، فردای قیامت که همه چشما گریانِ، چشمی که برا حسنم اشک ریخته باشه،گریان نمیشه  دردی که داری در خودت میریزی آقا دردش رو به هیچ کسی نمیگه آقا، تا حالا دیده بودی کسی تو خونه ی خودش هم غریب باشه؟تا حالا دیده بودی کسی بین زن و بچه اش هم غریب باشه؟ دردی که داری در خودت میریزی آقا حق می دهم درد آشنایی ...که نداری دیدن یکی داره در خونه رو میزنه، بی بی دو عالم اومد پشت در، هر وقت در این خونه رو میزنن بی بی میاد در و باز میکنه،بی بی میشه امروزم ما اومدیم برا حسنت گریه کنیم،تو بیایی در و به رومون باز کنی؟تا در و باز کرد دید مرد عربی ِ، بهش فرمود: چی می خوای؟ گفت: اومدم پیغمبر رو زیارت کنم، گفت: مگه نمیدونی بابام مریضِِ، تو بستر افتاده، اجازه نمیده کسی بیاد عیادتش. رفت دوباره در زد، برا بار دوم بی بی همون جواب رو بهش دادن،بار سوم که در زد،پیغبر فرمود: دخترم،کیه داره در میزنه؟ گفت:بابا نمیدونم، یه مرد عربیِ،میخواد شما رو ببینه، تا این حرف رو زد، پیغمبر صدا زد: دخترم بخدا، برادرم عزرائیلِ.پیغمبر میخواد به فاطمه اش بگه: ببین،عزرائیلم میخواد بیاد داخل باید از تو اجازه بگیره.... اما من یه عده رو سراغ دارم اجازه که نگرفتن که هیچ تازه هیزم آوردن، اول در خونه رو آتیش زدن، هی داد میزدن میگفتن: علی بیا بیرون ساعات بعد از داغ پیغمبر شروع شد با رفتنش صد قصه دیگر شروع شد دلشوره هایش یک به یک معنا گرفت و از آنچه می ترسید پیغمبر شروع شد در وقت دفن مصطفی، تنها علی بود
ایام سخت غربت حیدر شروع شد امروز از یک طرف باید برا امام حسن گریه کنیم، اما بیشترش رو باید برا غربت علی گریه کرد، از امروز به بعد دیگه امیرالمؤمنین تنها میشه، از امروز به بعد دیگه کسی جواب سلامش رو هم نمیده،همه منتظر بودن پیغمبر بره،تلافی کنند گفتند با هم در سقیفه بی حیاها وقت تلافی کردن خیبر شروع شد بعد از پیمبر هر کسی هر چه شنیده باید بداند روضه از یک در شروع شد گفتند از بغض علی با یاد خیبر باید که آتش زد به این خانه به این در وقتی که آتش بر در و دیوار افتاد امام حسن در عالم رؤیا به عبدالزهرا فرمود: چرا روضه ی مارو نمیخونی؟ عرضه داشت،آقا! من بارها روضه ی شمارو خوندم،مگه روضه ی شما تشت طلا و پاره های جگر شما نیست؟فرمود: نه عبدالزهرا روضه ی ما اون روزی است که تو کوچه ها دستم تو دست مادر، از کوچه ها رد میشدیم کوچه ای تنگ و دلی سنگ... کسی که دریای کرم باشه خودش نباید بی حرم باشه دریای غرق خاک مگه میشه این اوج ماتم و غریبیشه ممنوع ِ اشک و گریه می دونم توی دلم هی روضه می خونم بقض گلوم راه صدامو بست یه سیلی کاش بقض منو می شکست اینجا نگهباناش چه بی رحمند فرق زن و مرد رو نمی فهمند از نسل اون نامرد چپ دستند دستای سنگینی دارن پستند کریمِ بی حرم حسن جانم.... غربت یعنی مردی توی خونه اش حتی کنار بانوی خونه اش تنها بمونه بی حبیب باشه تو خونه ی خودش غریب باشه آقای ما تو خونه تنها موند زخم زبونا قلبش سوزوند همدم نمونده غیر آه واسش شد کنج خونه قتلگاه واسش از دست خانمش دلش خونه هر چی میخواد پاشه نمیتونه هی کنج خونه دست و پا می زد حسین و زینب و صدا می زد کریمِ بی حرم حسن جانم.... تا تکیه به دیوار یا در داده یاد روزای کوچه افتاده تا که بخوای زخم زبون خورده هر بار مغیره رو دیده مُرده چهل سالِ کابوس شباش اینه هی خواب اون سیلی رو می بینه این غصه ها شد قاتلش دیگه درداشو امشب به حسین میگه رد شد دستش از رو سرم افسوس می ترسم از تکرار این کابوس بسه یه سیلی واسمون داداش جون تو و ناموسمون داداش مظلوم کربلا حسین جانم مُقطع الاعضاء حسین جانم غریب گیر آوردنت داداش با لب تشنه گشتنت داداش به زور نیزه بردنت داداش صدا زد زینبم! تشتی برام بیار،سریع دوید تشتی آماده کرد گذاشت جلو امام حسن، اما تا داخل تشت رو نگاه کرد،دید پاره های جگر امام حسن ِ، داره خون بالا میاره، سریع اومد صدا زد:حسینم،عباسم!پاشید بیایید حسنم داره جون میده،شاید همچین که حسین و عباس اومدن، قبل از اینکه برن سراغ امام حسن اومدن زیر بغل های زینب رو گرفتن. چه خبره؟ آخه زینب تشت خونی دیده.چه خبره؟ زینب پاره های جگر امام حسن رو دیده، خود امام حسن هم صدا زد: "لا یوم كیومك یا أباعبدالله" اینجا یه تشت بود زینب نمیتونه ببینه، یه تشت دیگه رو هم من سراغ دارم، اون لحظه ای که دید کاروان رو وارد بزم عوام کردن، داره مجلس به هم میریزه، میدونی چه کار کرد؟ سر حسین رو بیارید،یه مرتبه دیدن یه تشت خونی رو آوردن، سر مقدس ارباب من و تو، میون تشت،یه مرتبه تا تشت رو آوردن،دیدن سریع رباب دوید سر رو بغل کرد،آخ حسین...
اشعاری ۲ بیتی برای درود بر پیمبر و خاندان او (ص) روی زمین و آسمان ها و کرات در بین مناجات و تمام کلمات  زیبا تر از این دعا ندیده است کسی     بر خاتم انبیاء محمد صلوات ای احمدیان به نام احمد صلوات هر دم به هزار ساعت از دم صلوات از نور محمدی دلم مسرورست پیوسته بگو تو بر محمد صلوات حق داده به ما وعده ی خیر و حسنات  هم وعده ی جنات سراسر نعمات خواهی که شود نصیب تو این برکات بر خاتم انبیا محمد صلوات از ازل بر همه ذرات جهان تا عرصات رسد از آبروی آل محمد (ص) برکات وه چه بدبخت و سیه روی هر آن کس که ز جهل بشنود نام محمد (ص) نفرستد صلوات بر خلق خوش و خوی محمد (ص) صلوات بر عطر گل روی محمد (ص) صلوات در گلشن سر سبز رسالت گویید بر چهره گل بوی محمد (ص) صلوات گردیده شعار هر مسلمان صلوات  تاریخچه عترت و قرآن صلوات بر شیعه بود نشانه حق طلبی  از اول عمر تا به پایان صلوات شد باز به روی خلق باب برکات  خواهی تو اگر ز درگه دوست برات بفرست ز جان و دل به آوای جلی  بر خاتم انبیاء محمد (ص) صلوات بیرون ز عدد بگو و بی حد صلوات بر آل محمد و محمد صلوات زانجا که دعااستجابت شده است بر جمله اذکار سرامد صلوات به آیه آیه قرآن احمدی صلوات به بهترین گل گلزار سرمدی صلوات به اهل بیت رسول گرامی اسلام  به غنچه غنچه باغ محمدی صلوات ای نام تو جان بخش تراز آب حیات محتاج تو خلقی به حیات و به ممات از بعثت انبیا وارسال رسل مقصود تو بودی به جمالت صلوات   جان راتو صفا ده به صفای صلوات همراز ملک شو به نوای صلوات هرکس که صلوات می فرستد یک بار ده بار خدا بر او فرستد صلوات آن چشمه ی جوشنده اکسیر حیا ت انگیزه ی خلقت است و آیینه ی ذات بشنو که فرشتگان همه می گویند بر خاتم انبیا محمد صلوات لولاک اگرنبود ،افلاک نبود از خاک،امیدباده وتاک نبود بی نام محمد وطنین صلوات   در عا لم لفظ واژه ی پاک نبود ای راز شکفته و نهانی ،صلوات ای عطر زمینی آسمانی ، صلوات پوشیده نماندهیچ رازی چون تو در عمق دل و وردزبانی صلوات ای عشق ،تو آمدی حیاتم دادی ازظلمت وتیرگی نجاتم دادی من تشنه ی یک سرود روشن بودم جامی ز می صلواتم دادی سر سلسله جنبان تجلی صفات شد ختم رسل جمع جمیع ملکات از عرش ملایک زشعف بانگ زدند بر خاتم انبیا محمد(ص)صلوات دل با صلوات محرم راز شود سیمرغ شود بلند پرواز شود فرمود پیامبر که با هر صلوات درها ی اجابت دعا باز شود بر روح بلند مهربانی صلوات بر خلق عظیم آسمانی صلوات بر اشرف کاینات هادی سبل خورسید سپهر جاودانی صلوات ای دلبر مه پیکر شیرین حرکات با ذکر تو پر شده  است اجزای حیات هر کس شنید نام زیبای تو گفت بر خاتم انبیا محمد صلوات از جلوه گل نشان سرمد خیزد وز بوی گلاب نام احمد خیزد در هر نفسی که می رود بر صلوات آوای درود بر محمد(ص) خیزد @roze_daftari
🔸من کیم تا تو بیایی ب سر بالینم ببین حرف دلت هست یا نه... چی میخوای به آقات بگی... 🔸من کیم تا تو بیایی به سر بالینم 🔸چه کنم راه نجاتی نبود جز اینم چه کار کنم... کجا برم... جز در خونه ی شما جایی رو ندارم... 🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ امام زمان آقا جانم... 🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ اون لحظه ای که ميخوام دیگه نفسهای آخر رو بکشم دم جان دادنم.... 🔸خیزم از جا و به پیش قدمت بنشینم دست بگذارم روی سینه بگم السلام علیک یا بقیه الله.... 🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم آقا نکنه من از این دنیا برم... شما رو نبینم... 🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم 🔸من که یک عمر تولای تو باشد دینم یه عمری محبت شما رو درسینه نگه داشتم... آقا جانم امام زمان... یه عمری آرزوی دیدن جمال دلربای شما رو در سینه نگه داشتیم... آقا عاشقان شما امشبم به امیدی سر میگذارند... ان شاء الله به همین زودی ها صدای دلنشین شما از مکه، کنار خانه ی خدا بلند بشه... انا بقیه الله... آی شیعیانم... آی اونهایی ک امام زمان رو صدا میزدید... انا المهدی... خدایا ما زنده باشیم... به امیدی که یک روز... صدای آقامون رو بشنویم... هر چقدر با امام زمانت کار داری... در این شب دوازدهم آقات رو صدا بزن... یابن الحسن ... حالا ک امام زمانت رو دعوت کردی توی مجلس با امام زمان هم ناله شو از همین جا دل ها رو روانه کنیم کربلای معلی... نمیدونم کربلا رفتی یا نه.... همچین که داری نزدیک کربلا میشی هی نگاه میکنی... ببینی گنبد ابی عبدالله معلوم میشه یا نه... دیگه دلت طاقت نداره... دلت برا حرم حسین پر میزنه... هی این طرف و اون طرف سوال میکنی... چقدر مونده تا حرم آقام حسین... وقتی بلاخره رسیدی حرم باصفاش... تصور کن ورودی حرم ایستادی... در مقابلت قبر شش گوشه‌ی حسین دستات رو روی سینه میگذاری. .. همش میگی آی حسین... اصلا باورم نميشد منو دعوتم کنی... من کجا... کربلا کجا... حالا میخواهم احترام کنی... از همین جا با پای دل بریم جرم باصفاش... دستات رو روی سینه بگذار... میخای ب اقات حسین سلام بدی... همه باهم... السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین @roze_daftari
به آقا علی اکبر بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم... خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا... اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست... آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید... ( بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید... بریم کنار پنجره فولاد امام رضا... جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون... ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن... بدان کارم تمامه... یا صاحب الزمان... اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن... عبا روی سر کشیدن... حالشون منقلبه... هی روی زمین میشینه... هی بلند میشه... وارد حجره شد... صدا زد اباصلت... درها رو ببند... میخام تنها باشم... یه گوشه ای داخل حجره... این فرش ها رو کنار زد... روی زمین نشست... مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه... خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده... یه گوشه ای ایستاده... اباصلت میگه اومدم نزدیکتر... عرضه داشتم... من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید... فرمود اباصلت... اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده... از در های بسته هم عبور میده... میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد... حضرت خوشحال شدند... از جاشون بلند شدند ... هی صدا میزدند... پسرم خوش آمدی بابا... جوانم جواد... خوش آمدی بابا... فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا... آقام جوادالائمه است... سر بابا رو در آغوش گرفت... دارن با هم نجوا میکنن ... عجب لحظات سختیه... امام رضا داره وصیت میکنه... اما طولی نکشید... یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند... صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد... اما خود امام رضا فرمودند... یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه... اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت... کربلا قضیه برعکس بود... ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت... آماده ای بگم یا نه... سپه کوفه و شام استاده به تماشای شه و شهزاده شه به روی پسرش افتاده همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست... سر علی اکبرش رو به دامن گرفت... دلش طاقت نیاورد... سر جوانش رو به سینه چسباند... دید دلش طاقت نمیاره... لحظات آخره... خدایا... ابی عبدالله چکار کنه... علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭 یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند... هی صدا میزنه... عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان... بابا... اُف بر این دنیا بعد از تو علی... تسلای دل ابی عبدالله... ناله بزن یاحسین...🌴💐🌴💐🌴 @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن روضه شهادت امام رضا (ع)  روضه شهادت امام رضا (ع)   متن روضه شهادت امام رضا (ع): كی ام من بنده ی دربار سلطان ِ خراسانم تعجب نیست در این بندگی خوانند سلطانم نهادم از سعادت دست در دامن مولایی كه تاج سلطنت در كوی او ریزد زدامانم ندارم باك از محشر، ندارم باك از میزان كه كامل با تولای رضا گردیده ایمانم تمام عمر دور ِ قبر او گشتم به امیدی كه وقت مرگ لبخندی زند بر چشم گریانم شب آخریه بی بی می خواد سفره و جمع کنند، سفره ای که خودش دو ماه برا حسینش، براحسنش، برا باباش، برا امام رضا پهن کرده، شب آخر ماه صفر، با دستای خودش شال عزا از گردن مهدی در میاره، همه می گن ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم، ما میگیم عذر عزاداری از فاطمه می خواهیم، بی بی جان عذر می خواهیم نتونستیم حق روضه هاتونو ادا کنیم، تا فاطمیه زنده باشم قول می دم جبران کنم، مادر مادر مادر وقتی خواست از مدینه حرکت کنه، زن وبچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد، فرمود: من دارم میرم، همتون پشت سر من گریه کنید، وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه، آقا سر انداخت پایین، فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم، می خوام عرض کنم آقاجان، هرکی می خواد بره سفر، اگر امید برگشت نداشته باشه، اگر قرار بر اینه اهل و عیالو و خانواد ه اش و دعوت به گریه و ناله کنه، درستشم شاید همین باشه، یه سوال دارم از شما، می خوام بگم چرا کربلا جریان برعکس شد، حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه، گفت: زینب جان گریه نکن، گریه ها رو نگه دار، چرا گریه نکنم، گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند، می بینم دستای تو رو بستند، کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند، گریه ها رو نگه دار برا اون روز. یا امام رضا این آرزوهایی که ما داریم، همه از خواسته های شما نشئت میگیره، آرزویه تک تک ماست، واسه ارباب بی کفنمون جون بدیم، شما هم همین کارو کردید، اون لحظات آخر، دیدند، فرشای حجره رو جمع کردید، فرمود می خوام رو خاک جون بدم مثل جد غریبم حسین، نمی دونم اون لحظات آخر لب تشنه بودید، یا نه، عرضم تمام همین یک جمله، اما خدار و صد هزار مرتبه شکر، وقتی می خواستی جون بدید، دیگه زن و بچه کنارت نبود، دخترت نبود، لحظه جون دادن تو رو ندید، اما بمیرم برای اون آقایی که، وقتی که می خواست جون بده، زینب آمد بالای تل زینبیه، از اون بالای بلندی نگاه کنه، ببینه دور حسین حلقه زدند، های اخرین ناله های محرم و صفره، ها، نیزه دار با نیزه می زنه، شمشیر دار با شمشیر می زنه ، حسین…. لذا وقتی برگشت مدینه، این روضه اگر متواتر نبود تو مقاتل، باورش برا، آدم سخت بود، مگه می شه، دو تا همسر، دو ماه همدیگر رو ندیدند، همدیگر رو نشناسند، عبدالله چشم تو چشم زینب، گفت: تو خانم منو ندیدی، گفت عبدالله حق داری منو نشناسی، خودم دیدم بین دو نهر آب…. حسین…. @roze_daftari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻صحبت‌های بسیار جالب و قابل تأمل استاد عباسی ولدی در مورد ماجرای مرحوم و حواشی آن. 👌بنظرم اگر هر کدام از ما دغدغه مندان انقلاب اسلامی تلاش کنیم همین فایل ایشان را به گوش آن هایی که ممکن است شبهه هایی برایشان ایجاد شده باشد برسانیم، قطعا مصداق خواهیم بود. 🎧 پیشنهاد می‌کنم فایل را حتما تا آخر گوش کنید... ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
‌دودمه‌امام‌حسن‌مجتبی‌ع من غریب گل یاسم به دو عالم حسنم    خون چکد از کفنم تیر کین دوخته تابوت مرا بر بدنم             خون چکد از کفنم ای زینب من زود بیا وقت سفر شد       حسن پاره جگر شد با زهر عدو شام غریبی چه سحر شد   حسن پاره جگر شد در مدینه اگر از غم جگرم میسوزد     وای از روز حسین کربلا دامن طفلان حرم میسوزد        وای از روز حسین با که گویم هاله برگرد قمر افتاد بوده       یاس حیدر شد کبود مادرم زهرای اطهر پشت در افتاده بود     یاس حیدر شد کبود گرچه می میرم ولی در فکر دیوار و درم    بسته شد چشم ترم در میان کوچه ها بودم عصای مادرم        بسته شد چشم ترم یا کریم اهلبیت ای کشته زهر جفا      یا امام مجتبی شاهد مظلومی مادر میان کوچه ها    یا امام مجتبی تو کریم ابن کریمی حسنی آقایی      لک لبیک حسن تو بزرگ همه اولاد بنی الزهرایی        لک لبیک حسن کنار قبر مادرش واویلا     شد تیر باران پیکرش واویلا قاتل من زهر شرر بار شد        قاتل مادر در و دیوار شد @roze_daftari
دودمه شهادت آقا رسول الله - امام حسن (ع) - امام رضا(ع) -( ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست )  ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست فاطمه صاحب عزاست *** ذکر زهرا گه پدر ، گاهی حسن ، گاهی رضاست  فاطمه صاحب عزاست @roze_daftari
دو دمه امام رضا علیه سلام بخدا مزد عزاداری ما دست رضاست مزد ما کرب و بلاست کربلا هم برویم این دلِ ما مست رضاست مزد ما کرب و بلاست دودمه شهادت آقا رسول الله - امام حسن (ع) - امام رضا(ع) شهادت آقا رسول الله - امام حسن (ع) - امام رضا(ع) دودمه ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست فاطمه صاحب عزاست **** ذکر زهرا گه پدر ، گاهی حسن ، گاهی رضاست   فاطمه صاحب عزاست رضارسولی @roze_daftari
دودمه‌امام‌رضا‌ع در حجره غریبانه بسوزد جگر من           کجایی پسر من من چشم به راهم که بیایی به بر من    کجایی پسر من لاله ی باغ ولا می سوزد از زهر جفا    شد خراسان کربلا بر سر بالین او آمد ز ره ابن الرضا        شد خراسان کربلا در غریبی جان سپارم کو جوادم ای خدا        آه و واویلا خدا من ز زهر کینه سوزم مادرم در شعله ها       آه و واویلا خدا تو رئوف اهلبیتی من تو را هستم گدا    یا علی موسی الرضا آید از گلدسته هایت بوی عطر کربلا       یا علی موسی الرضا بر مشامم می رسد از کوی تو بوی خدا    یا علی موسی الرضا جان زهرا و جوادت یک نگاهی کن مرا       یا علی موسی الرضا همه دانند که ایران سر و سامان دارد    یا علی موسی الرضا تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد       یا علی موسی الرضا دلم آواره شد و خواهرم آواره نشد(2) يا حسين يا جَدّا(2) جگرم پاره شد و پيرُهنم پاره نشد(2) يا حسين يا جَدّا(2) دم پاره از آتش زهر جفا         سوزد علی موسی الرضا @roze_daftari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔯اشعار دوبیتی شهادت ثامن الحجج آقا امام رضا ع @roze_daftari ✏شعراز.آرمین غلامی. (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇👇👇👇 غلام حضرت دلدار گشتم برای دیدنش بیمار گشتم بنام ضامن آهو اسیرم خوشم چون عبداین دربارگشتم 🎾🎾🎾🎾🎾🎾🎾 رضافرزندختم المرسلین است رضا عشق امیرالمومنین است یدالله فوق ایدیهم کلامش رضاشاهنشهه روی زمین است ⬅➡⬅➡⬅➡⬅➡ تویی سرحلقه ی رندان هستی رضا ای جان وای جانان هستی چه داند.آنکه باشدبی تومولا بدستت بعدحق .فرمان هستی ✴✴✴✴✴✴✴✴ رضاجان مرغ بستان توهستم هزاری در گلستان توهستم به دام زلف مشکینت اسیرم طفیلی در دبستان توهستم 🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵 درمدح رضا غزل سرابایدشد بر درگه سلطان چوگدابایدشد سرمست لقای دلبرت گرکه شوی آنوقت گدای این سرا بایدشد 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 بایاد رضاسیروسفربایدکرد زآغاز طریق .ترک سربایدکرد گرنوکریش راننمایم .ای وای در روزجزابسی ضرر باید کرد 🔵🔴🔴🔵🔵🔴🔴🔵🔵 همواره مرا محرم اسرار رضابود بی ارزشم ومرا خریدار رضابود آنجاکه دلم خوش بره دلدار نشیند سرمستی ام از لطف همان یار رضابود 🌺🌻🌹🍀🌷🌸🍁🍃🍀🍀 شده ام شیفته ی صورت نیکوی رضا منه (مجنون)شده ام عاشق آن روی رضا همه شب گشته شعارم به خلایق همه جا که منم خاک کف پای سگ کوی رضا 🌳🍂🌿🌾🍄🌵🌴🌺🌹🍀 ..@roze_daftari
روضه امام حسن  (ع) بیا به پای دل خود  سفر کنیم امشب زکوچه های مدینه گذر کنیم امشب قبر امام مجتبی در مدینه غریب است بیا به غربت او دیده تر کنیم امشب بریم مدینه در خانه امام مجتبی انشاءالله تذکره مدینه رو از اقا بگیری به یاد همه شهدا اموات بهر ببرند از آی حاجت مندان  آی حاجت مندان آی گرفتار ها هرکجای مجلس نشستی آقا امام حسن را صدا بزن بگو غریب حسن  مظلوم حسن جان سلام ما بر آن اقایی که همسرش قاتلش بود سلام ما بر قبر بی شمع و چراغت آقا جان سلام ما بر سینه پر از درد و غمت که داغ سیلی صورت مادر و فراموش نمیکنه آی قربون قربتت برم آقا جان چقدر آزار و اذیت کردند فرزند فاطمه را بعد از باباش علی دوم مظلوم عالم است درسته علی مظلومه عالم است اما دل علی خوش بود همسری چون زهرا داشت تا چشمش به زهرا می افتات غمهای دلش برطرف می شد ای عزیزان دلم چقدر خوب است انسان در زندگی اش همسر مهربون داشته باشه همسرش باهاش مهربون باشه اگه هرمردی هردردی  داشته باشه به خانمش میگه اما بمیرم برات امام حسن مجتبی در خانه غریب بود عوض اینکه زنش (جعده ) را صدا بزند صدا زد کنیز ها برید زینبم را بگویید بیاد خواهرم بیاد آی ناله دار ها ای گرفتار ها انشاالله هیچ گرفتاری برات پیش نیاد بی بی زینب با عجله خودش را رسوندکنار بستر برادر امام حسن مجتبی صدا زد خواهرم برایم طشتی بیار طشت مقابل برادر قرار داد دلش خوش بود الان برادر  زهر  را بر نیگردونه اما یک وقت دید حال برادر منقلب شد ای روز گار دو طشت به  زینب دید یک طشت مدینه، یک طشت شام از دو طشت امد نوای شور و شین گاه از طشت حسن گاه از حسین اندر انیجا قلب زینب خسته بود اندر آنجا دست زینب بسته بود از دو لب های حسن خون می چکید خورده لبهای حسین چوب یزید
🕊﷽🕊 🌹 ❤️ ❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات ❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات ❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین ❇️بر پنج تن آل محمد صلوات @roze_daftari 🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع 🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3 ⏪نبی در بسترو زهرا کنارش ⏪عزیز قلب او شد بی قرارش ⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن ⏪ برای رفتن بابا دعا کن ✅نمیدونم مدینه رفتی یانه گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه، دل بده با هم بریم مدینه، بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود، الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه، آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد... 🔆بابای خوب و مهربون 🔆 حرفامو از نگام بخون 🔆من التماست می کنم 🔆یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد، ناله میزد، بابا بابا میگفت، امیرالمومنینم ایستاده، یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا، صدای ناله فاطمه بلند شد، فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا، وقتی بی‌بی  جلو آومد، صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا، 💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود، اومدن دسته‌های هیزم آوردند، در خانه زهرا شو آتش زدن، فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن، بین  در و دیوار  ناله زد، یا ابتا یا رسول الله بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا همون سینه ای که تو می بوسیدی، اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن، میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا، 💠 چه کردند با دختر پیغمبر، صدا زد زد علی جان  شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن، امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده ✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ⬅️بدن زهرا رو غسل داد، بدن زهرا رو کفن کرد، یه مرتبه نگاه کرد بچه‌های فاطمه دارن پر و بال می‌زنند، مادر داری یا نه، اگه مادر نداری امروز ناله بزن، انیس یه دختر مادره، مونس یه دختر مادره، میگه تا گفتم بچه‌ها بیایید، یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد، دستای زهرا از کفن بیرون اومد، گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ، گاهی حسینو بغل میگیره، گاهی زینبین رو بغل میگیره، یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان، بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن، دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند، حق بچه یتیمه، ⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید 🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا.... آی جوون دارا.... آی مریض دارا .... آی حسینیا.... میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا... ☑️میخوام بگم این رسم تو  کربلا نبود، کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن، 🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع 🔸بی سرو سامان توأم یا حسین 🔹دست به دامان توأم یا حسین 🔸برسر نی زلف رها کرده ای 🔹با جگر شیعه چها کرده ای 🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین 🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین .... ..... (⭐️شعرا 227⭐️) ⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه امام حسن  (ع) بیا به پای دل خود  سفر کنیم امشب زکوچه های مدینه گذر کنیم امشب قبر امام مجتبی در مدینه غریب است بیا به غربت او دیده تر کنیم امشب بریم مدینه در خانه امام مجتبی انشاءالله تذکره مدینه رو از اقا بگیری به یاد همه شهدا اموات بهر ببرند از آی حاجت مندان  آی حاجت مندان آی گرفتار ها هرکجای مجلس نشستی آقا امام حسن را صدا بزن بگو غریب حسن  مظلوم حسن جان سلام ما بر آن اقایی که همسرش قاتلش بود سلام ما بر قبر بی شمع و چراغت آقا جان سلام ما بر سینه پر از درد و غمت که داغ سیلی صورت مادر و فراموش نمیکنه آی قربون قربتت برم آقا جان چقدر آزار و اذیت کردند فرزند فاطمه را بعد از باباش علی دوم مظلوم عالم است درسته علی مظلومه عالم است اما دل علی خوش بود همسری چون زهرا داشت تا چشمش به زهرا می افتات غمهای دلش برطرف می شد ای عزیزان دلم چقدر خوب است انسان در زندگی اش همسر مهربون داشته باشه همسرش باهاش مهربون باشه اگه هرمردی هردردی  داشته باشه به خانمش میگه اما بمیرم برات امام حسن مجتبی در خانه غریب بود عوض اینکه زنش (جعده ) را صدا بزند صدا زد کنیز ها برید زینبم را بگویید بیاد خواهرم بیاد آی ناله دار ها ای گرفتار ها انشاالله هیچ گرفتاری برات پیش نیاد بی بی زینب با عجله خودش را رسوندکنار بستر برادر امام حسن مجتبی صدا زد خواهرم برایم طشتی بیار طشت مقابل برادر قرار داد دلش خوش بود الان برادر  زهر  را بر نیگردونه اما یک وقت دید حال برادر منقلب شد ای روز گار دو طشت به  زینب دید یک طشت مدینه، یک طشت شام از دو طشت امد نوای شور و شین گاه از طشت حسن گاه از حسین اندر انیجا قلب زینب خسته بود اندر آنجا دست زینب بسته بود از دو لب های حسن خون می چکید خورده لبهای حسین چوب یزید @roze_daftari
دو دمه امام رضا علیه سلام بخدا مزد عزاداری ما دست رضاست مزد ما کرب و بلاست کربلا هم برویم این دلِ ما مست رضاست مزد ما کرب و بلاست - امام حسن (ع) - امام_رضا(ع) - امام_حسن(ع) - امام_رضا(ع) دودمه ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست فاطمه صاحب عزاست **** ذکر زهرا گه پدر ، گاهی حسن ، گاهی رضاست   فاطمه صاحب عزاست ✍رضارسولی @roze_daftari
❣﷽❣ 🥀 🍁 🥀 🍁 🚩به شاه قبّه طلاحضرت رضا صلوات 🚩به نور چشم پیمبر گل ولا صلوات 🚩به خواهرش که بود فاطمه بوصف و کمال 🚩بگوبلند تو براین دو جدا جدا صلوات (دعای فرج) 🔆السَّلَامُ علیک یا ابالحسن یا علی ابْنِ موسی ایها الرِّضَا یابن رَسُولَ اللَّه یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و .... ♨️پشتِ درِحرم که میام ♨️خجالتی ام اما ♨️برا واردشدن میخونم ♨️اأَدْخُلُ یازهرا ♨️با یه نگاه ، فاطمه ♨️زائر رضا رو میخره ♨️حس میکنم اباالفضل ♨️دستم و میگیره و میبَره ♨️یا امام رضا.. ♨️روضه ها مو ازتو دارم ♨️یاامام رضا.. ♨️گریه هامو ازتو دارم ♨️یا امام رضا.. ♨️به حسین ♨️کربلامو از تو دارم (حرف دل همه مون اینه) 🔅یا امام رضا به درد من دوا بده 🔅یا امام رضا مریضمو شفا بده 🔅با امام رضا برات کربلا بده ⬅️از همین جا دلتو پر بده ..کنار پنجره فولادی که ..الان مریضا دخیل بستن.. نمی دونم امروز با چه حاجتی اومدی.. (نمیدونم با چه نیتی اومدی) اما خود امام رضا فرمود ..هر کسی منه امام رضا رو بجان جوادم قسم بده ،، دست خالی از در خونه منه امام رضا برنمیگرده.. ⏺آی جوون دارا... گرفتارا... مریض دارا 🔸پنجره فولادرضا مریضارو شفا میده 🔸پنجره فولاد رضا برات کربلا میده 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا (یا امام رضا..از هر جا نا امید میشیم ، خسته میشیم ، میاییم کنار حرم شما) آقا جان 🔸قربون کبوترای حرمت امام رضا 🔸قربون این همه لطف وکرمت امام رضا ⬅️آقا جون خودت از دردای دل همه مون خبر داری... آقا جان خیلیا نمیتونن سفره دلشونو هر کجایی باز کنند... اما امروز شما رو قسم میدم بجان جوادت... به اون لحظه ای که میان حجره در بسته هی صدا میزد آی ام الفضل ،، بخدا جگرم از تشنگی داره آتش میگیره... (جوون داری خدا جوونت رو برات نگه داره ان شاالله شادیشو ببینی) اخ بمیرم چه کرد گفت کنیزا بیایین دور حجره هلهله کنید کف بزنید ..نگذارید کسی صدای جوادالائمه رو بشنوه.. آخ بمیرم یکی از کنیزا میگه ،،خیلی دلم بحال امام جواد سوخت،، میگه یه مقدار آب برداشتم رفتم به طرف حجره ،، اما همین که از روزنه در نگاه کردم.. دیدم جگر گوشه امام رضا رو به قبله خوابیده ،، ◾️آخ من از بیگانگان هرگز ننالم ◾️که هر چه کرد و بامن آشنا کرد ◀️خدا لعنتش کنه به اینم اکتفا نکرد.. گفت بدن رو ببرید بالای پشت بام...سه روز این بدن بالای پشت بام.. ◼️آخ ناله داری دلتو ببرم کربلا.. میخوام بگم این بدن یه فرقی با بدن شهید کربلا داره.. اینجا کبوترها اومدن بالهاشونو باز کردن نگذاشتن آفتاب به بدن امام جواد بتابه.. اما من بمیرم برا جگر گوشه زهرا... بدنش سه روز مقابل آفتاب گرم کربلا.. ♦️اما بعد از سه روز شیعه ها اومدن بدن امام جوادو گلباران کردند.. بدن امام جوادو از زیر گلها بیرون آوردند.. اما دل عالمی بسوزه برا اون آقایی که... خواهرش اومد گودی قتلگاه... دیدن شمشیر شکسته هارو کنار میزنه.. نیزه شکسته هارو کنار میزنه.. (چی میگه زینب) آخ 🔺گلی گم کرده ام میجویم او را اخ 🔺به هر گل میرسم میبویم او را وای 🔺گل من یک نشانی در بدن داشت 🔺گلم کهنه پیراهن در بدن داشت 🔺ندا امد ز حلقوم بریده 🔺گل گم کرده ات خواهر منم من 🔺سرور سینه ات خواهر منم من ⬅️تا بی بی نگاهش به بدن بی سر برادر افتاد .. از روی تعجب صدا زد: ای کشته آیا تو عزیز مادر منی.. آیا تو برادر زینبی.. دیدن خم شد لبهارو گذاشت به رگهای بریده 🍁الهی خواهرت زینب بمیرد😭 🍁ای برادر😭 🍁نماند بعد تو ماتم بگیرد😭 🍁ای برادر😭 🥀هر کجا نشستی به سوز دل زینب کبری سه مرتبه صدا بزن 🥀 3 (موقع نشرصلوات حذف نشه لطفا👇) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال روضه دفتری👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔘 🔳 🔘 برای دانلود دلتون شکست یادم کنید ... متن 👆👆 کانال روضه دفتری @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊 🍂 🎋 ✨برحسن سبط مصطفی صلوات ✨به گل باغ مرتضی صلوات ✨به جگر گوشهٔ حبیبهٔ حق ✨به گل روی مجتبی صلوات (دعای سلامتی امام زمان/ دعای فرج) @roze_daftari 💥ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌾مرغ دل من گشته گرفتار بقیع 🌾قربان بقیعُ اشک زُوّار بقیع 🌾شبها که در بقیع را میبندند 🌾من گریه کنم به پشت دیوار بقیع ⬅️دلها را ببریم مدینه کنار قبرستان بقیع.... کنار اون قبری که بی شمع و چراغه... زائر نداره.... بارگاه ندارد ....آقام غریبه... غریبه... غریبه.... رسول خدا فرمود : به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان برا حسنم گریه می کنند ..... فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه فردای قیامت کور محشر نمیشه.... ↙️حالا چشم سرتو ببند، چشم دلتو باز کن بریم مدینه... 🔹 دلم میخواد یه شب مدینه باشم 🔹زائر آن شکسته سینه باشم 🔹 دلم میخواد یه شب بقیع بشینم 🔹 آخ قبر غریبِ حسنو ببینم 🌐 اما بگم چه کردند با این امام مظلوم تو مدینه ... آی حاجت دارا...آی جوون دارا... آی ناله دارا.... آی غریب نوازا.... ⬅️ آقا روزه بود موقع افطار همسرش جعده رو صدا زد آب طلبید... تا آبُ نوشید فرمود انا لله و انا الیه راجعون..... 🌐 هر مردی از دردی داشته باشه تو خونه به اول کسی که میگه همسرشه،،، اما من بمیرم امام مجتبی تو خونش هم غریب بود محرم نداشت.... صدا زد آخ حالا که مادر ندارم همسرم دشمنمه،،، صدا زد کنیزا برید به خواهرم زینب بگین بیاد... 💥... 💥.... چه خون شد دل زینب ⬅️دلا بسوزه برا اون لحظه ای که... تا خبر به زینب دادن، زینب بیا بی برادر شدی.... الهی نبینی داغ برادرُ... الهی نبینی اونچه که زینب دید... (اومد کنار بستر برادر.... شروع کرد گریه کردن) زینب بمیره حسنشو تو بستر نبینه... امان امان.. صدا زد زینب جان گریه نکن خواهر،، برو حسینمو خبر کن... یه وقت دیدن زینب داره تو کوچه های بنی هاشم میدوه..... صدامیزنه عباسم بیا... عون بیا... جعفر بیا.. آخ حسینم بیا (چه خبر شده خواهر) آخ بیاید حسنم داره جون می ده... (الهی این لحظه رو نبینی به خدا خیلی سخته) ⬅️ همه اومدن کنار بستر امام حسن همه دارن گریه میکنن همه دارن ناله می‌کنند .... امام حسین تا برادرو تو اون حال دید شروع کرد گریه کردن... ⬇️ امام حسن یه لحظه چشم شو باز کرد، دید امام حسین داره گریه می کنه.... صدا زد حسین جان داداش،،، چرا گریه می کنی،،، شاید گقته باشه... داداش تو رو به این حال می بینم گریه می کنم.... دارم میبینم بی برادر میشم گریه می کنم.... داغ بی برادری برام سنگینه دارم گریه می کنم... یه وقت صدا زد حسین جان داداش.... گریه نکن داداش.... گریه نکن حسین جان.. 💥عالم برا حسین گریه کنه حسین گریه نکنه... ⬅️(داداش اگرچه منو با زهر مسموم کردند اما حسین جان تو خونه خودم هستم دارم جون میدم،،، الان آب طلب کنم بهم شیر تعارف می کنند... همه کنار بسترم جمعند خواهرم هستش، برادرم هستش،،، اما حسین جان 💥💥 حسین جان روزی میاد روز عاشورا.... دشمن دورت حلقه میزنه حسین جان... داداش لب تشنه شهیدت می کنند... سر تو بالای نی میبرن.... امان امان ⬅️ یه مرتبه صدا زد خواهرم زینب... خواهر طشتی برام بیار خواهر.. میگن اینجا بی‌بی خوشحال شد .. گفت الان حسنم زهرو بر میگردونه... حالش بهتر میشه... اما یه وقت نگاه کنه ببینه پاره های جگر برادر.... ⚫️حسنم بس که ز غم ناله نمود 🔴طشت را پر زِ گُل لاله نمود ☑️اما ای روزگار چه کردی با دل زینب.... دو تا طشت نشون زینب دادی... یه طشت تو مدینه پاره های جگر برادرش حسن..... یه طشتم توی شام، سر بریده حسیــــــــن.... 🔘از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔘گاه از طشت حسن گاه از حسین 🔘اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔘وندر آنجا دست زینب بسته بود 🔘از دو لبهای حسن خون میچکید 🔘خورد لبهای حسین چوب یزید 🔆هر چقدر ناله داری به سوز جگر ابی عبدالله ناله بزن سه مرتبه بگو یا حســــــــین ⬇️هنگام نشر حذف نشه لطفا⬇️ ♻️هدیه محضر خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)♻️ 🌿•✾••┈@roze_daftari