eitaa logo
روضه دفتری
21.2هزار دنبال‌کننده
168 عکس
10 ویدیو
3 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی بعلاوه صوت همراه با متن مداحی (نوحه، سینه زنی، مولودی) با توجه به مناسبت های پیش رو آیدی کانال در ایتا #روضه_دفتری @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
مشاهده در ایتا
دانلود
متن روضه ۲ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ... 🔸هجوم موجِ بلا را به چشمِ خود دیدم 🔸غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم 🔸به سر زنان پیِ عمّه به روی تل رفتم 🔸ذبیحِ دشتِ منا را به چشمِ خود دیدم 🔸عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد 🔸تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم مصیبت امام باقر... مصیبت کربلاست... آخه این آقا یادگار دشت بلاست... همه مصیبتهای کربلا رو دیده امام باقر... 🔸زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس 🔸غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم 🔸سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد 🔸تنِ به خاک، رها را، به چشم خود دیدم خودم‌ دیدم... بدنِ جدِ غریبم حسین... رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا 🔸میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم خودم دیدم اون لحظه ای رو که... خیمه هامون رو آتیش زدند... عُلیا مخدّره زینب... اومد خیمه آقا زین العابدین... صدا زد عزیزِ برادرم... دارن خیمه هامون رو آتیش میزنند... ای ولیّ خدا چه کنیم... فرمود‌ عمه جان..‌. عَلَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با چشم اشک بار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با قلب داغ دار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸وقتی کمان حرمله شلاق دست شد 🔸پنهان و آشکار علَیکُنَّ بِالفِرار امان از اون لحظه ای که... این زن و بچه ها با پای برهنه... توی بیابون ها فرار میکردند... انقدر این بچه ها وحشت کرده بودند... همدیگه رو از ترس در آغوش می گرفتند... 🔸بار بلا به شانه کشیدم به کودکی 🔸از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی 🔸از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه 🔸دنبالِ عمّه هام دویدم به کودکی هیچوقت یادم نمیره... 🔸آن شب که در مقابل من عمّه را زدند 🔸فریاد الفِرار شنیدم به کودکی 🔸عمه اگرچه در همه جا سپر شد ولی 🔸من ضربِ دستِ شمر چشیدم به کودکی حسین... بیت آخرم باشه... یاصاحب الزمان منو ببخشید‌... 🔸با کعبِ نی لباس همه پاره پاره شد 🔸بدتر ز اهلِ شام ندیدم به کودکی (: قاسم_نعمتی) 🔸حسین حسین ای بی کفن 🔸حسین حسین حسین 🔸دور از وطن حسین حسین حسین 🔸حسین حسین ای تشنه لب 🔸حسین حسین حسین 🔸جان زینب حسین حسین حسین -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
340.2K
نوحه حضرت علی اکبر تازه جوانم اکبرم روح و روانم اکبرم ای شبه پیغمبر جانم علی اکبر گریان ِ داغت مادرت شد إرباً اِرباً پیکرت گویم به چشم تر جانم علی اکبر گشته بهار تو خزان گریَد برایت در جنان صدّیقه ی اطهر جانم علی اکبر موضوع: سبک: شاعر: @roze_daftari
366.6K
نوحه حضرت عباس ای ساقی لب تشنگان، ای جان جانانم سقای طفلانم داغت شکسته پشت من، ای راحت جانم سقای طفلانم من بی‌برادر چون کنم با این سپاه دون با این دل پر خون بینم تو را در ابر خون، ای ماه تابانم سقای طفلانم خواهم برم در خیمه‌گه، این جسم صد چاکت از روی این خاکت ممکن نباشد یا اخا، محزون و نالانم سقای طفلانم برخیز و ای جان برادر کن علمداری بنما مرا یاری بی تو غریب و بی‌معین در این بیابانم سقای طفلانم بی تو یقین دارم که فردا زینب نالان بر ناقه عریان گردد سوار از راه کین با این یتیمانم سقای طفلانم شد روز روشن پیش چشمم تیره‌تر از شب چون معجر زینب بیند جدا دستت چه سان این چشم گریانم سقای طفلانم موضوع: سبک: @roze_daftari
zamine-shab1moharram-1.mp3
1.94M
زمینه شب اول محرم بند اول : نسیمِ پرچم میرسه حی علی العزا ندا به عالم میرسه حی علی العزا که باز محرم میرسه حی علی العزا علی(ع) و زهرا(س) در اوجِ ماتم عزا گرفته رسولِ خاتم(ص) با اشک چشماش با حال مضطر میخونه زهرا(س) غریبِ مادر غریب حسین جان بند دوم : نوحه ی جبریل امین حی علی البکا با ناله های آتشین حی علی البکا از آسمونا تا زمین حی علی البکا به سینه دارم غمِ آقامو دارم میپوشم پیرن سیامو چه شور و حالی چه قیل قالی حسینِ زهرا تو بی مثالی آقام آقام اِی بند سوم : قدم قدم با کاروان حی علی الحسین نفس نفس تا پایِ جان حی علی الحسین شهادتینم در این اذان حی علی الحسین به قدِ سقا الله اکبر به ماهِ لیلا الله اکبر الهی ماه حرم نیفته کنار دریا علم نیفته غریب ابالفضل @majmaozakerine
اَللّهُمَّ اِنّا نَسْئَلُکَ وَ نَدْعُوکَ بِاسْمِکَ الْعَظيمِ الاْعْظَمِ، اَلاْعَزِّ الاْجَلِّ الاْکْرَمِ، بحقِّ امامِ زمانِنا، بِدَمِ المظلوم ده مرتبه يا اَللّهُ يا اَللّهُ يا اللّهُ… یا رحمن یا رحیم یا مُقَلِبَ القُلوب ثَبِت قُلوبَنا علی دینِک و علی مُحَبَهِ الحُسَین فِی الدُّنیا و الاَخِرَه الهی يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَه يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یا قدیم الاحسان بحق الحسین (ع) اللهمَ عَجّل لِوَلیِکَ الفَرَج (۲) بار پروردگارا فرج امام زمان (عج) را برسان در ظهور ولی نعمت ما تعجیل بفرما قلب آقامون از ما راضی و خشنود بدار چشمان آلوده به گناه و معصیت ما به دیدار حضرتش منور بگردان خداوندا به آبروی چهارده معصوم، به ناله های امام زمان، قلم عفوت بر جرم و جرایم این بنده حقیر بکش خداوندا به پهلوی شکسته بی بی زهرا، آبروی ما مریز، گناهنمون ببخش و بریز خداوندا آنی و کمتر از آنی ما را به خود وا مگذار همه مریض ها علی الخصوص مریضای اسلام، جانباز ها، شیمیایی ها، اونایی که الان روی تخت بیمارستان ها هستند، همه کسانی که ملتمس دعا بودند الساعه از شفاخانه کرمت شفای عاجل عنایت فرما خداوندا باران رحمتت بر این شهر و دیار نازل بفرما خداوندا داغ زیارت کربلا و نجف، کاظمین و سامرا و مدینه و سوریه و مشهد و قم بر دلهای ما مگذار لحظه ای ما را از اهلبیت جدا مفرما توفیق شرکت در مجالس و مراسم سوگواری اهلبیت را از ما صلب مفرما مرگ ما را در مجلس روضه آقا ابی عبدالله قرار بده خداوندا در دنیا از زیارت و در آخرت از شفاعت ائمه بزرگوار ما را بهره مند فرما لذت مناجات و شب زنده داری و دوری از گناه به ما عنایت فرما ما را جزو سینه زنان و محبین اهل بیت (ع) قرار بده. رهبرمان در سایه توجهات آقا امام زمان حفظ فرما، بر توفیقاتش بیفزای، طول عمر با عزت به ایشان عطا فرما، انقلابمان را به انقلاب آقا امام زمان متصل فرما خداوندا لحظه مرگ را برای ما آسان و راحت قرار بده خداوندا مرگ ما را شهادت در راه خود قرار بده تا پاکمان نکردی خاکمان نکن لحظه مرگ و شب اول قبر علی و آل علی را به فریاد ما برسان ما را حسینی زنده بدار، عاشورایی بمیران، با شهدای کربلا محشور بگردان حب اهل بیت (ع) به ویژه حب امیرالمؤمنین (ع) را در نسل ما قرار بده در نسل و ذریه ما دشمن و بی تفاوت نسبت به اهل بیت عصمت قرار مده به مردای ما غیرت اباالفضلی، به زنان ما عفت زینبی عطا فرما دشمنان ما اگر قابل هدایت هستند هدایت و الا ریشه کن بفرما این قلیل توسلات را به شایستگی از ما قبول و ذخیره شب اول قبر ما قرار بده آنچه گفتیم و نگفتیم، آنچه دعا کردیم و نکردیم، آنچه حاجات این جمع است روا به خیر بگردان از بانی محترم به احسن وجه قبول فرما خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار هدیه نثار ارواح طیبه شهدا، امام شهدا، شهدای ۸ سال دفاع مقدس، شهدای هسته ای کشورمان، شهدای شهر و دیارمان، شادی روح اموات جمع حاضر علی الخصوص شادی روح مرحوم ……….. رحمه الله من یقرا فاتحه مع الصلوات دعای پایانی مجلس التماس دعا🤲 @roze_daftari
ای دل ز ولایت علی شادی کن🌼 احساس غرور و فخر و آزادی کن🌺 با دسته گلی پر از درود و صلوات🌸 از روز غدیر و شادی اش یادی کن💐 تا 🌾 https://eitaa.com/joinchat/1696595994C786d9241b8 کانال روبه دوستان خودمعرفی کنید 😊
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹یکی از القاب اباالفضل ،اَبَاالقِربَه ست .. چرا به عباس میگن اَبَاالقِربَه ، یعنی پدر مشک چرا به عباس میگن پدر مشک ؟! چون وقتی دستاشُ زدن مثل پدری که بچشُ بغل میکنه مشکُ داد تو شکمش خودشُ انداخت رو مشک همه‌ی حواسش به مشکِ مبادا این مشک پاره بشه .. 🔸نوشتن چهار هزار تیر انداز نه تیرانداز معمولی نه سرباز معمولی .. موکلین شریعه چهارهزار تیرانداز آموزش دیده بودن .. رو کنده ی زانو همه یه هدف داشتن .. الله اکبر .. ▪️اون شمر ملعونُ اون شبث ملعون گفتن نباید این آب به خیمه ها برسه .. هرکی هر کاری میتونه بکنه .. کار به جایی رسید من این یه جمله‌ی مقتل بیچارم میکنه یه مرتبه دیدن فَوَقف العَباس مُتَحیِرا .. دیدن عباس متحیر ایستاد .. چرا متحیر؟! یک نگاه کرد دید مشک آبُ زدن .. آب داره رو خاک میریزه .. دیگه جلوتر نرفت نمیتونه برگرده دست نداره مشک نداره نمیتونه جلو بره چه کنه متحیر شد .. این یک تیکه‌ی مقتلُ کار دارم ، تو رو خدا نگاه به صدای من و سینه‌ی خسته‌ی من هر کی هرجوری میتونه من هیچی نگه نمیدارم برای فردا شب همین امشب شب عاشورایِ ما است جوری برای عباس بمیریم که هیچکس نمرده .. ▪️یک نگاه کرد دید دیگه راه به جایی نداره نه شمشیری نه نیزه ای نه مشکی نه آبی نه دستی ، شمر ملعون گفت آب تموم شد قصه ش ، دستم که نداره .. برید کار عباس رو تموم کنید .. اینو مقتلُ العباس مینویسه .. میگه میرفتن عده عده میرفتن دور عباس بدون شمشیر بود اما فرار میکردن .. شمر یقه‌ی یکی رو گرفت گفت مگه نمیگید دست نداره مگه نمیگید مشک آبشُ زدن مگه نمیگید بدن پر از تیره پس چرا کارشو تموم نمیکنید ؟! ▪️ از اسب نمیندازیدش پایین .. از مادرش عذر میخوام یه نانجیب گفت شمر دست نداره شمشیر نداره اما دوتا چشم داره .. یه جوری نگاه میکنه زهرت آب میشه .. هیچکس جرات نداره جلو بره تا این چشما هست تا شنید چشماش هست ، صدا زد حرمله بیا .. 😭 یه کاری میکنم دیگه جایی رو نبینه .. تیرُ زد .. سر عباس رفت عقب .. یه جمله بگم روضه رو خوندن به جایی رسوندن که کلاه خود افتاد سر برهنه شد یه جمله میخوام بگمُ باهم داد بزنیم لا اله الا الله عبارت مقتل اینو میگه ففلق حامته .. یه جوری عمودُ زد تا ابرو متلاشی شد .. از بالای اسب …😭 یه سول دارم وقتی با صورت خورد زمین ، تیر کجا رفت .. سر عباسُ متلاشی کرد .. آی حسین … وقتی ابی‌عبدالله رسید یک دقیقه منو نگاه کنی من حرفمو زدم هر شهیدی که میومد بالا سرش با یک دست سر رو از روی خاک بر میداشت اما رسید کنار عباس آروم شمشیرشُ گذاشت زمین سرُ گذاشت رویِ زانوهاش .. ▪️یک نگاه کرد دید یک چشم با تیر از بین رفته .. تیر رو آروم از چشم زخمی در آورد .. با گوشه‌ی آستین خون ها رو پاک کرد .. ▪️دید چشم سالم داره گریه میکنه صدا زد تو چرا گریه میکنی من بی برادر شدم ؟! (من باید گریه کنم تو چرا گریه میکنی) یه جمله گفته منو بیچاره کرده ▪️گفت حسین دارم برای شما گریه میکنم چرا برای من ؟! آخه الان شما سر منو از روی خاک برداشتی .. اما یک ساعت دیگه .. هیچکس نیست سر شما رو برداره ….حسین …😭 عباس جان حق داشتی گریه کنی آقا حق داشتی گریه کنی هیچکس نبود سر حسینتُ برداره .. یه خواهر داشت زینب اومد برسه سر رو برداره ، اما دیر رسید به گودال .. وقتی رسید که.. سری به نیزه بلند است در مقابل زینب هر کی گره به کار داره .. شبِ باب الحوائجِ .. بیار دستتُ بالا .. فرمود هرجا روضه ی عموجانم عباس رو بخونن میام .. بیار دستتُ بالا : یا صاحب الزمان .. یا صاحب الزمان .. @roze_daftari
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تویی که شیر خداوندِ اکبری عباس تو دست و بازوی شمشیرِ حیدری عباس 🔹اگه کار داری امشب هر جا صدا منو می شنوی عباسشُ با همه وجودت بگو ..یه سال صبر کردی تا شبِ تاسوعا بیاد .. رفیق از ارمنیِ جا نمونی .. ان شاءالله بریم علقمه ، ان شاءالله آقامون نگاه کنه ان شاءالله قیامت بگن اینا غلام عباسن ان شاءالله ما رو به اسم عباس صدا بزنن .. حسین را همه جا سیدی صدا کردی مگر نه اینکه تو او را برادری عباس نبی ست شهر علوم و درش علی آری تو شهر خونِ خداوند را دری عباس ▪️به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا خوشبحالِ اون دلی که اسم اباالفضل میاد می لرزه .. هنوز روضه نگفته داد میزنه ؛ بابا قیامت این دستای قلم شده میخواد دست بگیره .. ان شاءالله دستش بیاد تو دستت .. بگه یادته دنیا برای من داد میزدی .. ظ ▪️نبودی علقمه چه جوری به من خندیدن همچین که از روی اسب افتادم لشکر شادی کرد گفتن دیگه کار حسین تمومه عباس زمین خورد .. رفقا ؛ آقایِ ما خیلی مظلوم کشته شده کم نذارید .. اباالفضل .. به دست هایِ اباالفضلی ات قسم آقا که تو همیشه اباالفضل پروری عباس چگونه با چه زبان منقبت سرات شوم؟ حسین گفت که عباسِ من فدات شوم به خُلق احمدِ مختار بر تو مینازد به رزم حیدر کرار بر تو مینازد غلط نگفته ام این نکته را اگر گویم که ذاتِ خالق دانا برتو مینازد فقط نه دوست به رزم تو آفرین گوید که خصم در صف پیکار بر تو مینازد ▪️دستتُ بیار بالا بگو دستمُ بگیر اباالفضل نذار منو از تو جدا کنن .. خیلیا میخوان یه کاری کنن من دیگه عباس نگم .. خیلیا میخوان منو از تو جدا کنن .. امشب همه اباالفضلی ها رو مهمان کن .. ان شاءالله همین امشب امضا کنه بریم علقمه .. اومد نزدیکِ خیمه ها هی صداشُ بالا میبره ، هر چی صداش بالاتر میره تو خیمه اباالفضل سرش پایین میره.. ▪️ (بعضیا فهمیدن من چیو میگم) گفتن عباس ، شمر برات امان نامه آورده .. عباسم هی خجالت می کشه سرشُ پایین میندازه .. میگه جلو آقام آبروم رفت .. بعد یه عمری بگو سیدی یکی اینجوری بیاد آبروتو ببره خرابت کنه .. ابی‌عبدالله دست روی شونش گذاشت گفت پاشو گفت آقا معلومه این کیه معلومه چیکار داره گفت عباس شدی دوست و دشمن صدات کرد جواب بدی .. اومد آروم آروم از یه گوشۀ خیمه بیرون بره ، (فدا اون چشمایی که امشب برای اون چشم تیر خورده داره اشک میریزه .. ان شالله قیامت اشک نمیریزه .. نکنه امشب ، شبِ تاسوعا آروم باشی ..) بچه ها آروم آروم راه افتادن ، سکینه آروم آروم راه افتاد گوشه خیمه رو بالا زد ، دید امان نامه رو داد دست عمو اما این عموی عالمه .. دیدن امان نامه رو ریز ریز کرد .. گفت من امان نامه داشته باشم ،حسین بی امان باشه .. من امان نامه داشته باشم فردا دستا زینبُ با طناب ببندند... 😭 آاای حسین...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت بر چهره‌ی حسین ، همان دم اثر گذاشت درجا آقامون پیر شد … زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت حسین آقام آقام آقام آقام … بعد عباس ، حسین غریب شد … حسین .. غریب کربلا حسین حسین .. غریب کربلا حسین همه باهم زمزمه کنیم جان اباعبدالله .. حسین.. ▪️روضه خونایی که توی مجلس هستید صدای منو می‌شنوید ، روضه هایی که من و شما می‌خونیم به اندازه‌ی اخلاص و توجه و معرفتمون اثرگذاره… اما هرجا دیدی روضه‌ت نمیگیره از همون روضه هایی بخون که خودشون خوندن .. عین کلمات خودشونو استفاده کن .. اونوقت ببین چه آتیشی به مجلس میفته .. من بشینم کنار امشب حسین روضه بخونه .. أخا .. ألان إنکَسَرَ ظَهري این عبارت رو باید اهل علم جلسه برامون معنی کنند که عبارت « وَ قَلَّت حیلَتي » یعنی چی .. چه بلایی سر آقامون اومده … چی شد که دیگه نتونست از جا بلند بشه ..😭 چی شد که هی دور خودش می‌چرخید .. حسین گفت داداش بیچاره شدم .. ألان إنکَسَرَ ظَهري وَ قَلَّت حیلَتي .. نمیدونم چیکار کنم … چاره ساز همه بیچاره شده .. حسین آقام آقام آقام آقام … خوش به حالتون ، چشماتون سالمه دارید برای آقا گریه میکنید .. گفت حسین جان ، این تیر رو بیرون بیار .. امشب به این سادگی شعر نمی‌خونم .. شب تاسوعاست .. زخمی که داغ رفتن تو بر جگر گذاشت بر چهره‌ی حسین همان دم اثر گذاشت یازهرا مددی شد پاره مثل چشمهای تو عباس ، مشک آب ▪️یعنی چی ؟! چی داری میگی ؟! تیر اگر اصابت هم بکنه فقط سوراخ می‌کنه .. اما حواست نیست ، پیکان داره .. وقتی وارد میشه فقط سوراخ می‌کنه ، حالا گفته تیر رو بیرون بیار .. حسین با یه دست تیر رو گرفت ، با یه دست قلبشو .. یا زهرا .. آقا تنهاست دیگه هیچکس نیست ، نه زینب ، علی اکبر ، نه قاسم ، تنهای تنها ، دید عباس رو نمیتونه برگردونه ، دهنه‌ی ذوالجناح رو گرفت برگشت .. رفقا شما خیال میکنید وقتی حسین رفت ، دشمن هم رفت توی خیمه‌هاشون ؟! .. دیگه حرفمو گفتم دیگه … هرچی شد عباس رو بستن به یه نخل .. تیر اندازان با تیر … نیزه زنان با نیزه … تبر به دستا با تبر … یکبار اینقدر زدند … نخل افتاد ، بستند به یه نخل دیگه … حسین … کسی آروم نباشه ها … شب تاسوعای ابی عبدالله … روضه قمر بنی هاشم … اینجا نباشیا کربلا باش … حسین … خوش به حالتون وقتی رفقاتون خودشون رو میزنند ، شما هستید دستشو می گیرید ، مواظبت میکنید … اما …. ▪️ابی عبدالله که برگشت یه دست به عنان ذوالجناح ، یه دست به کمر ، سکینه دوید توی خیمه بچه ها ، گفت دیگه کسی اسم آب نیاره ، دیگه عمو نداریم … تو خیمه ها کسی نبود دست کسی‌رو بگیره … لطمه به صورت می‌زدند ، گیسوان می‌کشیدند … حسین …. از همه‌ی حرفام گذشتم … امام زمان ، آقا جانم ، شما خودتون فرمودید ببین کجا روضه‌ی عموجانم عباس خونده میشه ، منم توی همون خیمه هستم … پسر نرجس خاتون … کجا نشستی ، برای عموجانت گریه می‌کنی … بگو یا حسین...
قسمت اول: آداب و ادب مداحی شالوده و اساس كار مداحى را (ادب ) تشكيل مى دهد. شخص مداح كه نوكرى اين خاندان را به عهده گرفته، بايد مؤ دب ترين اشخاص باشد چرا كه ادب و تواضع شرط قبولى نوكرى و خدمت است. امام صادق عليه السّلام به اسحاق بن عمارفرمود: اى اسحاق ! به دوستان من هر قدر مى توانى احترام كن كه هيچ مؤمنى احسان به مؤمنى نمى كند مگر آنكه صورت ابليس را خراشيده و دل او را مجروح مى سازد.  و نيز پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در مورد رعايت احترام پيران فرمودند: از ما نيست هركس پيران ما را احترام نكند. و در مورد احترام به سادات فرموده اند: ( شفاعت من براى كسى كه ذريّه مرا با دست و زبان و يا مال احترام و اعانت كرده، ثابت است ( و نيز فرمودند: خوبان ذريّۀ مرا به خاطر خدا و بدان ايشان را به خاطر من احترام كنيد. در بحث آدابى كه يك مداح بايد بداند، و آن را به انجام رساند، بايد به اشاره نكاتى پرداخت تا در نظر مردم و همكاران به عنوان انسانى مؤ دب و وجهه دار معرفى گردد. الف ) ادب مجلس   وفاى به عهد: همچنان كه قبلاً نيز مورد بحث و بررسى قرار گرفت يكى از وظايف مهم مداح وفاى به عهد و پيمان می‌باشد و نيز از آداب خاصه و قابل توجه مداحى به شمار می‌رود كه سر وقت حاضر شدن و سر موعد تمام كردن مجلس، از مصاديق آن می‌باشد كه به دليل توضيح كافى در اين مقوله، سخن را كوتاه مى كنيم. انصراف از خواندن : اگر چه مداح بايد هميشه آمادگى خود را براى خواندن حفظ كند، اما بعضاً پيش می‌آيد كه به دليل كسالت، عدم تحقيق، زياده روى در خواندن و گرفتن حنجره و... آمادگى لازم را براى فيض دادن نداشته باشد. اگر مداح آمادگى براى خواندن نداشت، ادب اقتضا مى كند كه نخواند. حال اين عدم آمادگى به هر دليلى كه می‌خواهد باشد و اينجا بهترين راه، انصراف از خواندن و اجتناب از آن می‌باشد، حتى اگر زياد به او اصرار كنند. چرا كه خواندن در اين وضعيت باعث افت مجلس مى شود و ادب مجلس نيز در همين است . ب ) ادب روحانى   يكى از وظايف مداح در قبال روحانى مجلس، تأسّى به سخنان او مى باشد. لذا بهتر است به واعظى كه ساعتى براى مستمعين ايراد سخن نموده، با اشاره به فرازهايى از سخنانش از او قدردانى كرد. اين كار سبب تأثير بيشتر راهنمايى هاى خطيب، در مستمعين و همچنين اداى احترام و ارج نهادن به صحبت هاى اوست و بى ادبى محسوب مى شود كه بعد از يك ساعت سخنرانى روحانى، هيچ توجهى به منبر او نكنيم و كار خودمان را انجام دهيم. چه بسا تأسّى به روحانى، ما را در انجام رسالت مان نيز كمك مى كند. بين مداح و روحانى نبايد شكاف ايجاد شود زيرا هدف هر دوى آنها يكى است و بايد يكديگر را در رسيدن به اين هدف واحد يارى نمايند. ج ) ادب همكار و پيش كسوت   تأسّى به خواننده قبلى : مداح خوب كسى است كه در خواندن روضه نيز به مداح قبلى تأسّى نمايد يعنى سعى كند كه روضه او را تكميل نمايد. اگر روحانى مجلس نيز روضه خوانده، بايد همين معنا رعايت شود و روضه خود را در طول روضه او قرار داده و فاز روضه را تغيير ندهد يعنى اگر روضه را تا نيمه خوانده، بايستى دنباله آن را بخواند و يا اگر روضه تا آخر ارائه شده، به پردازش زوايايى از آن كه در روضه قبل گفته نشده، پرداخته و روضه را با همان محوريت قبل ادامه دهد. از نظر اساتيد، اين كار امرى لازم الاجراء و پسنديده در مداحى مى باشد به طورى كه بزرگان اين پيشه، خود را مقيد به آن ساخته و مى سازند. حال اگر مجلس را بعد از روضه خوانى، هنگام زمزمه يا زمينه خواندن تحويل گرفتيد، بايد حتماً مقدارى، آن را با همان سبك قبلى خوانده و سپس نوحه يا سبك خود را اجرا نماييد. اين نيز از آداب مهم مداحى محسوب می‌شود و عدم انجام آن دهن كجى به مداح قبلى تلقى می‌گردد. دعوت خواننده ديگر: اگر اختيار مجلس دست شما بود و شما مداح همان مجلس بوديد و در اثناى برنامه شما خواننده اى وارد شد كه مى دانيد كه مجلس را خوب اداره مى نمايد، ادب مداحى اقتضا می‌كند كه حتماً براى فيض دادن از او دعوت به عمل آوريد و با استفاده از يك شگرد مناسب، او را تحريك به اجابت دعوت خود نماييد و اگر هم وقت نداريد مثلاً بگوييد: ( وقت گذشته اما سرور عزيز اگر به يك بند هم شده، لطفا ما را به فيض برسانند) و با ظرافتى خاص، او را به پشت تريبون دعوت نماييد تا ادب شما نسبت به همكارتان رعايت شده باشد. چرا كه او نيز گرداننده قابلى است و امكان دارد حتى بهتر از شما مجلس را به فيض برساند. چون حضور او در مجلس و دعوت نكردن شما بى ادبى تلقى مى شود، بهتر است هميشه در مجالس جشن و عزا، يك نفر را دم درب مجلس بگماريد تا اگر خواننده اى وارد شد، به شما اطلاع دهد.
متن دعای پایانی اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمةَ و اَبیها و بَعلِِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِهِ عِلمُک اهل ولا چو رو به سوی خدا کنند،اول برای یوسف فاطمه دعا کنند. دعای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رو همه با هم زمزمه می کنیم: اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنابِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ. یا حمید و به حق محمد،یا عالی و به حق علی،یا فاطر و به حق فاطمه،یا محسن و به حق الحسن،یا قدیم الاحسان بحق الحسین علیه السلام، ده مرتبه،یا الله و یا الله و خدایا فرج امام زمان(عج) ما را برسان در ظهور ارباب و ولی نعمت ما تعجیل بفرما قلب حضرت رو از ما راضی و خوشنود بگردان چشمان آلوده و گنهکار ما رو به دیدار حضرتش روشن و منور بگردان ما رو ناکام از این دنیا مبر داغ کربلا و مدینه بر این دلهامون مگذار دستان آلوده و گنهکار ما رو به ضریح شش گوشه اباعبدالله الحسین علیه السلام برسان رهبر مارو در سایه لطف آقا امام زمان(عج)مصون و محفوظش بدار بر توفیقاتش بیفزای طول عمر با عزت به ایشان عطا بفرما انقلاب مارا به انقلاب امام زمانمان متصل بگردان این قلیل توسلات رو از ما قبول و ذخیره شب اول قبرمان قرار بده لحظه مرگ قبر و قیامت علی و اولاد علی را به فریاد ما برسان از بانیان خیر به احسن وجه قبول بفرما مرگ ما را در مجالس امام حسین قرار بده آخرین ذکر ما را یا حسین قرار بده مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار بده ما را حسینی زنده بدار،حسینی بمیران ما را تا نیامرزیده ای از این دنیا مبر گناهان ما بریر آبروی ما مریز شهداء،امام شهداء،اموات ما،اونایی که تو این مجلس خدمت کردن الان سر به سینه ی تراب نهادند،اموات،بانی مجلس خصوصاً….،……،…… الساعه برسرسفره احسان اباعبدالله الحسین علیه السلام مهمان بفرما. ما هم که به جایگاه ایشان رسیدیم بر ما ترحم و تفضل بفرما پدر و مادر ما را ببخش و بیامُرز نسل و ذریّه ما رو دشمن و بی تفاوت به آل الله قرار مده اونایی که دارن تو این مملکت خدمت می کنند در هر پُست و مقامی که هستند نصرت و یاریشان بگردان اونایی که دارن خیانت می کنند در هر پست و مقامی که هستند اگر قابل هدایت،هدایت،و اِلا ریشکن و نابودشان بگردان به مردان ما غیرت اباالفضلی به زنان ما عفت زینبی عطا بفرما به ما توفیق عبادت،شب زنده داری،خدمت، ترک معصیت عطا بفرما خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خوشنود باشی و ما رستگار تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،شادی ارواح طیبه شهدا،امام شهدا، شادی روح اموات :رحمه الله من یقرا ،فاتحة مع اخلاص مع صلوات حسن ختام دعای آخر مجلس همچنین می توان ابتدا یا انتهای دعای آخر مجلس ختم امن یجیب گرفت. یعنی جملۀ "أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء" را 5 مرتبه بخوانیم. @roze_daftari دعای پایانی مجلس 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
دعای آخر مجلس مداحی امام حسین (ع) به فرق شکافته امیرالمؤمنین (ع)، به خون به ناحق ریخته فاطمه (ع)، به خون سر شکسته زینب کبری (ع)، به حق همه چهارده معصوم (ع)، به ناله های حجه بن الحسن (ع) ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء: اللهم عجل لولیک الفرج اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک اللهم حفظ قائدنا الخامنه ای خدایا آبروی ما مریز خدایا گناهان ما بریز خدایا ما را ببخش و بیامرز خدایا تا ما را نیامرزیدی از این دنیا مبر خدایا عاقبت همه ما را ختم به خیر قرار بده خدایا ما را لحظه ای و کمتر از لحظه ای به خودمان وامگذار خدایا شهادت در رکاب امام عصر (عج) رو نصیب همه ما بگردان خدایا قلب آقا امام زمان (عج) را از همه ما راضی و خشنود بگردان خدایا همه بیماران و جانبازان و شیمیایی ها را لباس عافیت بپوشان خدایا هر کسی هر حاجت خیریه و شرعیه ای داره به هدف اجابت برسان خدایا دعاهای امام زمان (عج) و رهبر و مراجع را در حق همه ما به هدف اجابت برسان خدایا هر آنچه خیر است برای همه ما قرار بده و هر آنچه شر است از همه ما دور بگردان خدایا لیاقت و سعادت حضور در مناسک حج را برای همه ما به خصوص پدر و مادر و استاتیدمون قرار بده خدایا رهبرمون رو درپناه الطاف خداوندی حفظ و هدایت و از جمیع بلیات ارضی و سمایی مصون و محفوظ بدار خدایا آخرین کلام ما در این دنیا و اولین کلام ما در آن دنیا را نام زیبای خانوم حضرت زهرا (س) قرار بده خدایا هرآنچه که تو بهتر میدانی و به صلاح ماست از خزانه پرفیض الهی و از تفضل و رحمتت نصیب ما بگردان @roze_daftari 〰〰〰〰〰〰〰〰
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السَلام دست بر سینه رو به کربُبَلا السلام علیکَ یا سقا قمرِ خانوادۀ خورشید صدقه دارد این قد و بالا پسر چهارم امیرِ حنین دست بر سینۀ بنی الزهرا چشم و اَبروی تو سپاهِ حسین کاشِف الکرب سیدالشهدا سیزده ساله فاتحِ صفین سومین بچه شیرِ شیرخدا 🔹کارِ جنگ که گره خورد، یه وقت دیدن از خیمه‌ی امیرالمومنین یکی به دستایِ خود علی بیرون اومد .. سوار بر مرکب رفت گره‌ی کارِ جنگُ باز کرد برگشت .. همه دارن حیرت انگیز نگاه میکنن ، این کی بود! رفت کار جنگُ برگردوندُ برگشت .. 🔹 امیرالمومنین دستشُ گرفت از مرکب پیادش کرد، روبند و نقابُ از صورتش برداشت همه ناخودآگاه صدا زدن: 🔸لا حول ولا قوه الا بالله نگاه کردن دیدن قمر بنی هاشمِ .. اصرار کردن آقا یه بار دیگه آقازاده رو بفرستید میدان جنگش رو ما نگاه کنیم 🔹فرمود: اِنّهُ ذُخرُ الحسین این بچه ذخیرۀحسینمِ .. سیزده ساله فاتح صفین سومین بچه شیرِ شیرخدا ارمنی ها مرید نام تواند شاهدم سفره هایِ تاسوعا نام تو هم ردیف یا فتاح چشم هایت مفرج الغما تو که هستی حسین هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا 🔹شاعر بود ، شعرشُ نوشت به این مضمون که عاشورا یه روزی بود کار به جایی رسید همۀ اهل حرم اومدن به عباس پناه آوردن یه وقت به خودش نهیب زد این چه حرفیه زدی .. حسین امامِ تا امام هست کسی به عباس پناه نمیاره .. نوشتن شکوند قلمُ رفت حرم زیارتُ برگشت . ▪️در عالم رویا وقتی خوابید حسین بن علی رو زیارت کرد آقا فرمود چرا شعرتُ ادامه ندادی؟! عرض کرد آقا بی ادبی کردم گفتم همه‌ی اهل حرم رفتن تو پناهِ عباس .. ▪️ گفت نه درست نوشتی .. بذار من بگم تکمیلش کنم .. عاشورا منم رفتم تو پناهِ عباس .. کجا ما رو راه دادی امشب .. تو که هستی حسین هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا سایبانِ مخدّرات حرم پشت گرمی زینب کبری ایتنی یا کریم انا سائل مستجیرٌ بکَ ابوفاضل دست گیرِ همه خدایِ ادب دست پرورده‌ی امیرِ عرب نسل در نسل خاکِ پای توایم به تو دادیم دل نسب به نسب سفره ات بهر سائلان پهن است صورتت شیر و خال تو چو رطب می کند زنده یاد حیدر را چین پیشانی ات به وقت غضب اسد الله کربلا عباس بنشین با وقار بر مرکب قد کشیدی همین که روی اسب لشکر کوفیان کشید عقب می شود روضه را تجسم کرد با کمی فکر روی این مطلب تا تو بودی سفر به خیر گذشت ای نگهبانِ محمل زینب 😭 تا تو بودی رباب اصغر داشت غرق بوسه سپیدیِ غب غب تا تو بودی رقیه معجر داشت رویِ دوش تو خواب بود هر شب تا تو بودی کسی اجازه نداشت بزند چوب خیزران بر لب رفتی و بر غرورها برخورد دستِ نامحرمان ..😭
روضه جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها که در بیابان ها کربلا از دست دشمن به گوشه ای پناه می برد. اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة و یا باب نجاة الاُمّة حسین من نمی دونم تو اون تاریکی خرابه نیمه دل شب این بچه چه جوری تشخیص داد، این همون نورالمستوحشین فی الظلم هست. آنقده بچه ها ترسیده بودن، آنقده لرزیده بودن، از سرمای شب خرابه سقفی نداشت؛ نگهبان هایی گذاشته بودن لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه، آخه خرابه هم نگهبان داشت، زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله، اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن با خودشون یه جوری حرف می زدن به خیال اینکه اینا عربند، زبون مارو نمیفهمن، اما زین العابدین امام عالم به همه زبان هاست، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه، یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه، فهمیدین چی گفتم: اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن سوال کرد: یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیک! این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد یاحسین حالا داره با بابا حرف میزنه، این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده، رو نیزه رفته، تشت طلای ابن زیاد رفته، دیر راهب رفته، سرش و رو درخت آویزان کردن، چندجا از رو نیزه به زمین خورده، حالا سر توبغل دختر رسیده، چه جوری باهاش حرف زد اول یه نگاه کرد دید چشمهاشو لخته خون گرفته، این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد؛ فیض آماده است؛ صدازد بابا، بابا داری با خود هزار نشونه لبات به رنگ ارغوونه نگو که کار خیزرونه بابای خوبم حسین چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش ،یه نگاه کرد دید، بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من یه مشابهتی پیدا کرد، بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت، سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است، صورتت کبوده، صورت منم کبوده، لبات تشنه است لبهای منم تشنه است،اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم، این دستهاشو مشت کرد انقدره به این لب و دندان زد، یاحسین
اشعار_و_روضه_شب_اول_محرم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ دوزانو دست ادب به سینه بگذارید شب اول مُحرمه هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة "یا رب الحجه بحق الحجه اشف صدر الحجه بظهور الحجه مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست اینقدر این فراق بین‌ما طولانی شده دیگه برامون عادی شده ندیدنت ونبودنت ،چقدر محرما بیاد و بره نبینمت آقا"عَزیزٌ عَلَّیَ اَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تُری خدا نکنه این فراق عادی بشه عادت‌کنم به نبودنت آدم باید محرم بی قرار باشه برا امامش از همین امشب یاد بگیریم این بیقراری رو‌ مسلم‌ هر وقت که میگذشت بیشتر بی قرار امامش بود ..آقا خودت بخواه ما که هرچه خواستیم نشد خودت بخواه که دست از گناه بردارم از گناه خسته شدم به جدت قسم اومدم با این پیرهن مشکی دست از گناه بردارم آقا جان خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست هرچی عهد بستم هرچی بهت قول دادم همه رو شکستم اما امسال اومدم بگم: یا صاحب الزمان میخوام به واسطه محرم عهد ببندم عهدی که زیر خیمه عزای جدت میبندم فرق داره آقا جان هزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده چشمان ما که مَحرم نیست اومدم یه چشمی بهم بدی مَحرم بشه لایق بشه این چشمی که پر از گناهه لیاقت نداره، اومدم چشمم رو شستشو بدم‌،واقعا هم همینه هرچیزی که بخواد پاک‌بشه باید شستشه بشه ...من از شما سؤال میکنم چی بهتر از اشک‌برحسین برای شستشه شدن آقا جان هیچ‌جا بهتر از روضه پیدا نکردم حرف دلت هست یا نه خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست یه شبِ روضه ی شمارو با عالم عوض نمیکنم یک ساله منتظر شب اول محرمم حوائجم همه در بین روضه یادم رفت کی میگه حاجتی ندارم، مگه میشه کسی بی حاجت اومده باشه خیلی حاجت داشتم خیلی درد دارم گفته بودم شب اول میام‌کلی حاجت میارم وسط، اما تا اومدم نگام به این پرچمِ یا حسین افتاد تمام یادم رفت حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده…غم روزگار یادم نیست خوشا به حال اونی که فقط غم امامش رو بخوره غم‌ خودش یادش نیاد شهدای کربلا این‌جوری بودن از غم‌وغصه خودشون هیچ‌وقت گریه نکردن وحرف نزدن فدای اون آقایی بشم‌که تو‌کوفه خیلی غم‌داشت خیلی بلا داشت خیلی مصیبت دید اما یه لحظه غم‌خودش یادش نیومد، فقط برا غم امامش گریه کرد فدات بشم آقاجان ..چه‌چوری مسلم تو‌کوفه اسیرشد ..چه‌جوری غریب شد ..یه بار برا غم‌خودش گریه نکرد فقط میزدتو سینه اش میگفت حسین نیا کوفه اصلا خودش رو ندید فقط با آقاش نجوامیکرد سرم رو شکستند فدا سرت اینا نقشه دارند برا سرت میترسم که رو نیزه ها سرت قرآن بخونه قرآن بخونه میترسم بازم مثله مادرت یه دستی بلند شه رو دخترت همه ترسم از اینکه خواهرت غریب بمونه فرقی نمیکنه، تو کوفه مرد و زن دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن گودال میکنند، بد جور میزنند حتی زنا شونم، از دور میزنند یه جوری زدنش، گفت: منو‌ اینجور میزنید با حسینم چه میکنید یه گودال برام کندن و زدن یه عده میخندیدن و زدند غریب گیرم آوردن و زدن همه دور گودال نشستنُ زدند دندونم رو شکستنُ توی کوچه دستم رو بستنُ *من نایبت بودم اینجوری میزنند، موندم که با خودت میخوان چیکار کنن سیلی که میزدن از پا میوفتادم یاد مدینه و زهرا میوفتادم @majmaozakerine
4_5834685858703213034.mp3
2.31M
مناجات 2 🔸آقا سلام ماه محرم شروع شد 🔸باز این چه شورش است و چه ماتم شروع شد یا بن الحسن... ممنونتم آقا... محرم امسال... بازم منو دعوتم کردید... بازم بهم آبرو دادید... الحمدلله بعد یک سال... بازم عزا خانه اربابم حسین ... منو راه دادید... الحمدلله... نمردم و... دوباره لباس سیاه هیئت رو به تن کردم... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید امام زمان... آقا... 🔸آقا سلام تحفه اشکی به من دهید 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد آقا... شما این روزها... برا جد غریبتون خون گریه میکنید... میشه یک عنایتی هم به چشم من کنید... 🔸ماه گدایی من و چشمم شروع شد پیغمبر فرمودند: كُلُّ عَيْن باكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيامَة فاطمه جان... دخترم... قیامت، همه ی چشم ها گریانند... إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَين... (بحار الانوار، ج 44، ص .293) غیر از اون چشمی که... در عزای حسین تو گریه کنه... امشب منو اومدم پیش مادرم زهرا آبرو پیدا کنم... 🔸آقا سلام نیت گریه نموده ام 🔸شیرین ترین عبادت ما هم شروع شد (شاعر: رحمان نوازنی) دلت آماده شد حالا از همین شب اول... امام زمانت رو دعوت کن... با امام زمان هم ناله بشیم... 🔸یا بن الحسن کجایی ... 🔸ای وای از این جدایی...
4_5834685858703213038.mp3
1.67M
مناجات 3 🔸جانم فدای تو یا صاحب الزمان یابن الحسن... 🔸قربان آن مقام تو یا صاحب الزمان امام زمان... آقای خوبم... 🔸جان می دهم به خاطر یک لحظه دیدنت ببین حرف دلت هست یانه... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان کجایی آقا جانم... امام زمان... یعنی میشه وقتی شما میآیید... من زنده باشم... درمقابل شما بایستم... دست ادب روی سینه بگذارم ... بگم السلام علیک یا بقیه الله... 🔸دل عاشق سلام تو یا صاحب الزمان 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم یواش یواش دلتونو آماده کنید... 🔸ما منتظر به راه قدوم تو مانده ایم 🔸کی می رسد قیام تو یا صاحب الزمان آقا... کی میشه شما بیایید... انتقام جد غریبتون حسین رو بگیرید.. شب اول محرم دلت رو کجا ببرم... بذار اینطوری بگم... آقا... کی میشه بیای... انتقام غریب کوفه (مسلم بن عقیل) رو بگیری... بمیرم چه کردند با آقامون مسلم بن عقیل... -
AUD-20210802-WA0377.mp3
1.79M
مناجات 1 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من یا بن الحسن... آقای من... 🔸دلتنگی غروب همه جمعه های من 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من آقا... یعنی ميشه... یک روزی هم من در مقابل شما بایستم... دست به سینه بگذارم... بگم... السلام علیک یا صاحب الزمان... 🔸کی میرسد به صحن حضورت صدای من 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست آقا ببین یک محرم ديگه رسیده... کجایی ای پسر فاطمه... 🔸با تو هوای ماه عزا چیز دیگریست 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من صاحب عزا کجایی... ببین امسالم خیمه های عزای جد غریبت رو برپا کردیم... اما بازم شما نیومدید 🔸ای بانی مُحرم و صاحب عزای من 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها ببین آقا امشب برا چی اومدم... حرف دلم چیه.... 🔸امشب میان سینه زدن ها و اشک ها 🔸مُهری بزن به نامه ی کرب و بلای من (شاعر: محمد بیابانی) آقا... اومدم کربلام رو امضا کنی (یا صاحب الزمان...)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔸دست ها از بدن جدا شده .. مشک آبُ داره میاره .. مشک آبُ به دندان گرفته .. جز لحظه ای که مشک به دندان گرفته بود در عمر خویش خنده‌ی دندان نما نکرد دندان کند کمک گرۀ بسته باز شود دندان او این گرۀ بسته باز نکرد ▪️هی با خودش میگه دست دادم ، ولی با آب دارم بر می گردم خیمه .. اما یه وقت یه نانجیبی مشکُ هدف گرفت .. دیگه رویِ برگشتنِ به خیمه نداره .. نوشتن چهارهزار نفر حافظ شریعه بودن .. هدف وقتی حرکت میکنه سخته بزننش ولی وقتی یه جا بایسته دیگه راحت میزنن .. هدر نرفت زِ پرتاب چله ها تیری امیرِ علقمه از بس که قد و بالا داشت همین که در وسط گیر و دار گیر افتاد عمودی آمد و فرقش شکست ▪️دست که به بدن نداره .. یه چشمُ خون گرفته .. یه چشم تیر خورده .. آخ بمیرم از رو اسب اُفتاد ‌‌‌‌.. تیرها به بدن فرو میره .. 😭 هرجوری بود اومد خودشُ به یه نخل تکیه داد ، یه نانجیبی آروم آروم قدم برمیداره .. داره میاد نزدیک ، صدای پا رو شنید ، چشم ها جایی رو نمی بینه صدای بی رمقش بلند شد .. آقای فرمود حیف یه زمانی اومدی دست ندارم .. نامرد صداشُ بالا برد .. گفت تو دست نداری من که دست دارم .. همچین عمو آهنُ بالا برد .. (دیگه من معطل تو نمیشم شب تاسوعاست هر کی هر جوری دوست داره گریه کنه منم روضه مُ میخونم ..) دیگه این زن و بچه نیومدن کنار علقمه عباسُ ببینن .. چطوری بود وضعیت ابی‌عبدالله هم گزارش نداد به زن و بچه .. فقط وقتی برگشت فرمود دیگه این خیمه صاحب نداره .. تا اومدن تو کوفه ؛ سرها رو رو نیزه ها زدن .. یکی سراغ گرفت گفت سر حسین کدومه ؟! نشونش دادن .. صدا زد من شنیدم این آقا یه علمدار داشته همه از هیبتش فرار میکردن.. سر علمدار کجاست؟! گفت نگاه کن گردن اسب حرمله رو .. میگه نگاه کردم دیدم سرُ به گردن اسب آویزان کرده ... 😭 هر وقت اسب سر و خم میکنه .. آی قربون محاسنت برم .. حلال کنید شبِ تاسوعاست دیگه .. یه جمله دیگه بگم شهدا فیض ببرن .. ولی همین سر رو نیزه ها ، به گردنِ اسب ها ، آویزه درخت ها ، هر جا که بود ، بازم پناه دخترا بود .. (از کجا داری این حرفُ میزنی؟!) شبی که رقیه رو از بیابون برگردوندن نفسش بالا نمیومد .. نیومد سراغ نیزه ای که سر بابا بود .. اومد زیرِ نیزه‌ی عباس صدا زد عمو صورتمُ ببین .. ببین با رقیه چه کردن .. شبِ تاسوعایی بگو حسین ..
🕊﷽🕊 🥀 🍂( 2) 🌟به گل احمر صدیقه زهرا صلوات 🌟به صفا بخش دل سید بطحا صلوات 🌟به نکو مظهر حریت و ایمان و شرف 🌟به حسین بن علی شافع فردا صلوات (دعای فرج) 🔘زبام کوفه می کُنم تو را نظاره یا حسین 🔘 تو هم مرا نظاره کن به یک اشاره یا حسین 🔘سرو به خون نشسته ام زائر دست بسته ام 🔘سلام می فرستمت از لب پاره یا حسین 🔘میان خندهٔ عدو بهر تو گریه می کنم 🔘بلکه به اشک دیده ام کنی نظاره یا حسین 🔘تیر به چلهٔ کمان کمان به دست حرمله 🔘میا به کوفه رحم کن به شیرخواره یا حسین ⬅️ بریم کوفه کنار قبر با صفای مسلم ابن عقیل...ناله بزنیم برا غربت و مظلومیت مسلم ابن عقیل... همون أقایی که وقتی بردنش بالا دارالاماره.. یه لحظه صدا زد ...حالا که میخاین منو بکُشید ، بکُشید،،، اما بزارین از همین بالای بام یه سلام بدم به آقام حسین... (بزارین به عزیز دل زهرا س سلام بدم) قربون سلام آخر مسلم... ◀️بالای بام دارالاماره روشو کرد سمت قبله با همه وجودش صدا زد ... یا_اباعبدالله... سلام بر آقا و مولام حسین... 🕊امان امان،امان امان ↩️ بگم یا مسلم ابن عقیل آقا جان آقاجان .. آقا جان ...شنیدم تو کوفه گریه کن نداشتی، شنیدم ناله زن نداشتی... آقا غریب بودی... 💠یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا... مسلمو بردند بالای دارالاماره...یه لحظه دیدن از گوشه های چشم مسلم اشک جاریه... نانجیبی زخم زبون زد، طعنه زد.. (تو از مرگ میترسی ) صدا زد به خدا گریه ام از مرگ نیست ... گریه ام برا اون آقاییه که دست زن و بچشُ گرفته داره میاد کربلا.. 🌿حسین جان کوفه نیا...کوفیا وفا ندارن.. 🔅خسته و دل غمینم، غریب و بی معینم 🔅در زیر چنگ دشمن، به زیر تیغ کینم ⭕️حسین میا به کوفه 2 🔅ز غم به تاب و تبم، رسیده جان بر لبم 🔅گریم اگر به فکرِ اسیری زینبم ⭕️حسین میا به کوفه2 ⬅️تموم مردم پشت در دارالاماره منتظرن... یکی میگه مسلمو آزادش میکنند... یکی میگه شهیدش میکنند... یه دفعه دیدن یه بدن بی سر از بالای دارالاماره رو زمین افتاد.. ⬆️ ⏪آی غریب نوازا...امروز ناله بزنید برا غریبی مسلم ع .. امروز بیا مسلمو از غریبی در بیاریم.. ناله بزن بیاد مظلئومیت این آقا.. آی اونی که جوون داری.. آی اونی که گرفتاری.. آی اونی که مریض داری.. با اشک چشمت دل این آقای غریبو شاد کن... با اشک چشمت دل امام حسینو شاد کن... آخه امام حسین علاقه خاصی به مسلم داشت... خیلی این آقا رو دوست داشت... 💠امان امان.. ⏪⏪ تا خبر شهادت مسلمو که به ابی عبدالله دادن، امام فرمود : دختره مسلمو یگین بیاد.. دختر غصه خوره... دخترو تو دامن نشوند.. ( یا ابنتی) صدای گریهٔ زن ها بلند شد.. حسین دست نوازش سر دختر مسلم کشید... 💎یه وقت دیدن اشک حسین داره میریزه رو سر این دختر... فرمود آی دخترم... دیگه خودم باباتم.. آی میوه دلم... دیگه دخترام خواهراتن... ⚜ وقتی از دامن حسین اومد سکینه بغلش کرد.. تسلیت گفت... (غصه نخوریا ما دورتیم نمیذاریم غریب باشی) نمیذاریم غصه بخوری.. عمه ام زینب نمی زاره یتیمی رو احساس کنی... 🔰آی خانم جان سکینه جانم.. بی بی جان.. به دختر مسلم تسلیت گفتی... بغلش کردی... آخ آرومش کردی.. می خوام بپرسم آیا تو گودی قتلگاه، کسی بهت تسلیت گفت یا نه... خانم جان... کسی بود دست نوازش به سرت بکشه... (آره)... یه عده تازیانه به دست آومدن... یه عده با کعب نی اومدن... به عوض نوازش با کعب نی و تازیانه.... 🕊🕊ناله داری به غربت مسلم ابن عقیل صدای نالتو بلندکن سه مرتبه..از سویدای دلت ناله بزن 🔘 بگو یاحسیــــــن 🍁ای دل ز غمت همیشه مغموم حسین 🍁وی نام تو آفتاب منظوم حسین 🍁آن کس که غلام توست، کی می گردد 🍁از لطف و عنایت تو محروم حسین ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ ☑️هدیه به حضرت معصومه سلام الله
◾روضه دفتری حضرت رقیه(س)◾ بهمراه مارضایی جانسوز😭😭😭 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکِ یابنت الحسین یا رقیه یا باب الحوائج تمومِ عالم میدونن که دخترا بابایی ان بابا نیاد نمی خوابن منتظر لالایی ان تودخترِ نازِ منی سه ساله جانباز منی بخواب بابا بخواب بابا ◾دلها بره خرابه ی شام کنارِ اون دختره سه ساله که مردم هیچی آرومش نکرد فقط سرِ بریده ی باباش آرومش کرد، یا زهرا...دلت اینجاست یا نه؟ آی حاجتمندِ مجلس بله دستای کوچیکی داره اما گره های بزرگی باز کرده اگر دست پدر بودی به دستم کجا من در خرابه می نشستم اگر می بود بابای نِکویَم آخ نمیزد شمرِ دون سیلی به رویم اگه بابا داشتم سیلی نمیخوردم، اگه بابا داشتم منو تو خرابه جا نمیدادن یا زهرا😭😭😭الله اکبر تو گریه هاش، تو ناله هاش یه مرتبه درِ خرابه باز شد سَرِ گُلُ آوردن ، خرابه کربلا شد، یه مرتبه دید یه طبق رو وارد خرابه کردن عمه اش زینب بلند شد، زنها همه بلند شدن، رباب بلند شد، چی تو این طَبَقه هی به سر و صورت میزنن یا زهرا... صدای زینب بلند شد(آی سرو نیارید)۲😭😭😭چرا دست از سَرِ این سه ساله بر نمیدارید، اگه سر بریده رو ببینه دق میکنه میمیره، اومدین یه داغِ تازه رو دلم بزارید الله اکبر اما چه کردن این نامسلمونا، کجای عالم دیدین یتیم گریه کنه سر بریده براش بیارن، یه دختره سه ساله و سر بریده ی بابا، یه نگاهی کرد به سرِ بریده آاااخ میگن مانند مادری که بچه شو به آغوش میگیره سر بریده رو به دامن گرفت😭😭😭فرمود: بابا کاش کور میشدم اما سر بریده تو نمیدیدم، بابا دخترِ بی بابا به کی پناه ببره تا بزرگ بشه، بابا کی رگهای گلوتو برید، کی منو در کودکی یتیم کرد، آاااخ آنقدر با این سرِ بریده درد و دل کرد آاااخ آنقدر ناله کرد روضه خوانِ خرابه که همه ی زنها و بچه ها باهاش ناله میکردن یاحسین یا حسین😭😭😭یه مرتبه دیدن دیگه صدای روضه خوانِ خرابه خاموش شد، عمه ی سادات اومد آاااخ رقیه خوابش برده یه عده گفتن رقیه خوابش برده بسکه خسته بوده، وقتی بی بی زینب اومد دست گذاشت رو شونش عزیزه دلم بسه عمه جان اومدن سر بریده رو ببرن، اما دیدن سرِ بریده یه طرف رها شد رقیه یه طرف، میگن اینجا صدای ناله ی اما سجاد بلند شد، آی عمه جان خواهرم کُشته شد، ای واااااای رقیه😭😭😭 عزیزُم وُ مزنید رقینه آولا تقصیری نداره وُ نه بِرار و نه بووِه سایه سری نداره عزیزُم وُ بچونه شامِ بینُم همه بووِه دارِن وُ بِریدِن سرِ بووِه مُنه پیشُم میارِن عزیزُم وُسَرِ بووَم‌ بِرابرُم آولا چه طور بِنارُم وُ بینُمش غرقِ به خین دِلِشَ ندارُم عزیزُم وُدخترونِ بووِه دار(نازشون گرونه)۲ وُ دختری که بی بووَس(معنی شعره دونه)۲ عزیزُم وُمو چطور ساکت کُنُم ناله ایی یتیمهَ مو چطور نشون دُهُم سرِ پُر اَخینهَ عزیزُم کی بُرید سرته بووه نازنینُم مو چطور طاقت بَرُم که تونه بینُم عزیزُم‌ وُشیعیون کمک کنید ولاسَردارِ سَرُم رفت وُ چه سردار سری گنج و گوهرُم رفت @roze_daftari
AUD-20220725-WA0031.mp3
8.48M
◾دشتی حضرت رقیه(س)◾ 📝 🎤 🎺 منم بنت الحسین طفل سه ساله بخونم روضه ای با آه و ناله منم طفل یتیمِ بی نوایی ندارد خانه ی قلبم صفایی شده ویرانسرا کاشانه ی من برفته جان و هم جانانه ی من منم آن بلبلِ بی خانمانی زِ آهِ من بسوزَد یک جهانی بنالید ای عزیزان از غم من که باشد اشک دیده مرهم من بهار عمر من گشته خزانی که در طفلی شدم من قد کمانی زِ داغت ای پدر میسوزم امشب لبم را غصه ات میدوزد امشب یتیمی و غریبی شامِ ویرون بجز مُردن به دردُم نیست درمون کنار رأس بابا جان سپارم زِ بهر دیدنش من بیقرارم ببین(هستی)نمانده رنگ به رویم که(پرویزی)شَوَد زائر به کویم @roze_daftari