#روضه فاطمه زهرا (س)🥀
#روضه ختم مادر(2)🥀
سوم هفتم چهلم سالگرد
زبان حال برادران وفرزندان
مداح استاد احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🔸خداوندا دگر مادر ندارم
🔸دریقا سایه اش برسرندارم
🔸همه گویندکه مادر رفته ازما
🔸فراق مرگ او باورم ندارم
مادرجان دلم را مادر شکستی
تمام رشته عمرم گسستی
⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر
امیداست فاطمه دستت بگیرد
اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭
برای حسین فاطمه عزاداری کردید
🔸امید فاطمه دست بگیرد😭
🔸که تودر روضه زهرا نشستی
🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم
🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم
🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم
🔸که این جا مادری درخواب دارم
ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته اما
⬅️مجلس به مناسبت (سوم هفتم مادری دلسوز خواهری مهربان برگزار گردیده است شما مدت (سه شبانه روز جای خالی مادرو احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما بچه های مرحومه چند سال قبل که پدراز دست دادی تنها امید شما مادر بود اما افسوس که مادر راهم از دست دادید
دیگه شما دو گوهر گرانبها را ازدست دادید اما دیگه یتیم شدید
یتیمی درد وبی درمان یتیمی
یتیمی خواری دوران یتیمی
الهی طفلی بی مادر نباشد
اگر باشد دراین سامان نباشد
اما دخترهای مرحومه کجا نشته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع
حاضر الخصوص روح این مادر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای
ان مادری که نیمه شب غسل دادند
بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭😭😭
⬅️میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد
دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭😭
صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭
صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا 😭😭😭😭
دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی😭
اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی
که زینب آمد گودی قتلگاه 😭
اما برادران مرحومه نمی دانم شما کجا نشسته ای این جا شما کنار بدن خواهر بودی اما کربلا برعکس شد😭😭
خواهر آمد کنار بدن برادرچه کرد
شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها
را کنار زد صدا زد زینب 😭😭
گلی گم کرده ام می جویم اورا
به هر گل می رسم می بویم اورا
گل من یک نشانی دربدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
حسین آرام جانم حسین روح روانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
@roze_daftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
روضه شب جمعه امام حسین (ع)
گریز روضه حضرت عباس(ع)
مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
*- اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه
آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه
گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد
*شب زیارتی ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشتی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسین قسم بده به پهلوی شکسته مادرش انشالا حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشالاا مشب آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر ازاون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد😭 دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش .
تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...."
یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال...
"فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ...
شهدا هم با ما گریه کنند ...
ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین ....
یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس و محفل فیض ببرند شب جمعه بهره امواتمان باشه عزداران این جا امام حسین با صورت به زمین افتاد درعلقمه هم وقتی دستهای عباس را قطع کردند وباعمود اهنین به سرش زدند اخ بمیرم برات قمر بنی هاشم همچنان با صورت به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که امام حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش بریده تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
دلم خون دلم خون ایهاولناس
گرفته علقمه بوی گل یاس
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🌹🌹🌹
روضه شب جمعه🥀
روضه امام حسین (ع)
مداح احمد بهزادی
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان ویا رحیم
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛
شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست
نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد
به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد
به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است
هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد
انشالا دعا کنید هیچ خانواده ای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه
چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان
برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد
شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین😭😭😭
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭😭
شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشالا یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین😭
ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭
به خون اغشته ای مادر حسین جان
چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر
به روی نیزه ها بینم سر تو
حسین آرام جانم حسین روح روانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🌹🌹🌹
#روضه_حضرت_ام_البنین🥀
#مداح استاد احمد بهزادی🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
اجرومزد شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرد اما عزیزانی که گرفتارند مریض دارند حاجت دارند امشب دیگه انشالا کسی از درخونه ام البنین دست خالی نره اما جمله آخر را بخونم التماس دعا میگن ام النین
می اومد تو قبرستان بقیع چهار صورت قبر درست می کرد، شروع می کرد گریه کردن، طوری گریه می کرد که دشمنُ به گریه می انداخت، بعضی ها تو تاریخ نوشتند مروان می اومد گریه می کرد، همه می گفتند عجب مادری! می گفت مادر بمیرم برات شنیدم عمود به سرت زدند، کی جرأت کرده به پسر ام البنین ضربه بزنه؟! بعد می گفت راستی شنیدم اول دستای پسرمبریدن
🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🔸الا مادر به قربون جمالت
🔸رخ چون بدر و ابروی هلالت
🔸شنیدم کام عطشان جان سپردی
🔸گل ام البنین شیرم حلالت
🔸شنیدم دستهایت را بریدند
🔸شنیدم چشم نازت را دریدند
🔸چوطفلان این سخنها را شنیدن
🔸همه از هم خجالت میکشیدند
🔸مسلمانان حسین مادر نداره
🔸غریب است و کسی بر سر نداره
🔸زجور ساربان بی مروت
🔸دگر انگشت و انگشتر نداره
🔸گل احساس را از من مگیرید
🔸شمیم یاس را از من نگیرید
🔸همه دار و ندارم را بگیرید
🔸فقط عباس را از من مگیرید
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرو مادرم
🥀🥀🥀🥀🥀
@roze_daftari
شعر دوبیتی وفات حضرت ام البنین
تا که پایم به در خانه ی دلدار رسید
به دلم باز غم بانوی بیمار رسید
تا که چشمم به در سوخته ی خانه فتاد
گفتم آنجا نکند شعله به رخسار رسید
متوجه شدم از تیزی آن میخ در است
که چه بر فاطمه بین در و دیوار رسید
این شنیدم که تداعی شده در کرب و بلا
هر بلایی که به گل از طرف خار رسید
این شنیدم که به بی دستی تو دست زدند
و حسین بن علی با دل خونبار رسید
این شنیدم که از آن ضربت سنگین عمود
چقدر لخته ی خون بر گل رخسار رسید
این شنیدم که شد اندازه ی ششماهه تنت
تیرها از همه سو بر تو علمدار رسید
تو که دیدی ز روی نیزه،بگو عباسم
که چسان خواهر تو بر سر بازار رسید
این شنیدم که به دور و بر او رقصیدند
تو روی نیزه و او در بر انظار رسید
#روضه_حضرت_ام_البنین(ع)(2)🥀
روضه وفات گریز ابا الفضل (ع)🥀
#مداح استاد احمد بهزادی🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه
⬅️اجرومزد شما عزیزان با خانم ام البنین انشالا حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشالا امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خانه اش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی رد نمی کنه انشالا به هر نیتی آمدی حاجت روا بشی شب وفات خانم
ام البنین است
🔸عمری برای داغ زهرا گریه کردی
🔸هر نیمهشب همپای مولا گریه کردی
🔸در پای تو خاک بقیع ازاشک گِل شد
🔸وقتی که گفتی واحسینا گریه کردی
🔸اول برای زینب و داغ حسینش
🔸بعدش برای دست سقا گریه کردی
🔸یکبار دیدی که رباب از حال رفته
🔸صدمرتبه مانند دریا گریه کردی
🔸دیدی رقیه نیست جای او سکینه
🔸هربار که میگفت بابا گریه کردی
🔸خوب است که شام غریبان را ندیدی
🔸با روضههای خار صحرا گریه کردی
🔸حرف سه شعبه آمد و ازحال رفتی
🔸دیدی کسی میافتد از پا گریه کردی
🔸تشت طلا و خیزران را که ندیدی
🔸ابری شدی با حرف زنها، گریه کردی
🔸حرف کنیز آمد سکینه زود تب کرد
🔸لطمه زدی هی صورتت را، گریه کردی
⬅️بیبی نبودی موی دختر بچهها سوخت
قدّ تمام سینهزنها گریه کردی
دیدی میری تشییع جنازۀ یه مادری، اگه ببینی خلوته میگی حتما پسر نداره .. چون روابط عمومی هر خانواده پسرای اون خونوادهن.
فردا میخوان بدن حضرت ام البنین (س) رو تشییع کنن؛ کاش یکی از بچههای حضرت بود زیر تابوت مادرُ میگرفت .😭
بیبی جان! شما بچه نداشتین که زیر تابوت رو بگیرن، ولی من یه خانم دیگه رو سراغ دارم؛ پسرهاش بودن، شوهرش هم بود، اما تو دل شب غریبونه بدن رو تشییع کردن 😭
بیبی جان! بازم خوبه شما رو روز تشییع کردن، بازم خوبه کسی به شما جسارت نکرد، اما مادر مارو تو مدینه زدن .
سینه شکسته، پهلوشکسته، بازوشکسته .
یازهرا
دیدی یه حرف میشنوی، میگی: نه! باورم نمیشه! اصلا! هیچ جوری! دروغه این حرفا
یا اگرم باور کنی، یعنی یقین پیدا کنی این حرف راسته، متحیر میشی ..
میخوام چندتا صحنه از کربلا بگم که متحیر شدن؛ یکیش اینجا بود:
اباعبدالله تا اومد بالای سر علی اکبرش؛ میگه “وَقَفَ مُتَحَیِّرا” (۱) اول متحیر شد: نه، این بدن علی اکبر نیست. آخه علی اکبر من اینجوری نبوده، رشید بوده
صحنه دوم رو میخوام بگم:
اون لحظهای که بیبی زینب اومد تو گودال قتلگاه، خودشم بدن حسین رو نشناخت؛ اما تا اومد بیرون دید یکی میگه: “اُخَیَّ ، اِلَیَّ” تا اومد نشست کنار این بدن، روایت میگه سکینه اومد کنار عمه نشست:
_عمه جان با کی حرف میزنی؟!
گفت: مگه نمیشناسی این بدن باباته؟
گفت: نه؛ آخه بابای من اینجوری نبوده؛ چهجوری میگی این بدن بدن بابامه!؟ نه لباسی، نه سری
یه صحنه هم تو شام سراغ دارم؛
اون لحظهای که زینب(س) دید داره با چوب خیزران به لب و دندان میزنه.(۲)
گفت: نه! اشتباه میکنی؛ این لب و دندان رو پیغمبر بوسیده
یه صحنه هم ام البنینه؛
بشیر که اومد خبر شهادت رو به امالبنین بده، عرضه داشت که چهار بچهت رو کشتن، گفت فدای حسین.
یکی یکی نحوه شهادتها رو گفت. تا رسید به عباس
(مادره دیگه، هی تو ذهنش مرور میکنه؛ اون سه تا بچهم راه داشته که بهشون نفوذ کنن، اما عباس رو من یکی قبول نمیکنم. چی شده عباسم
خورده خورده گفت تا رسید اینجا که؛ امالبنین عمود به فرقش زدن.😭
(هیچی نگفت.) تا حرفاش تموم شد، گفت: بشیر! من یه سؤالی ازت دارم؛چهجوری به عباس من نزدیک شدن؟ اصلا کسی جرئت نزدیک شدن به عباس رو نداره؛ چهجوری عمود به فرقش زدن؟😭
گفت: امالبنین، اول دست راستش رو انداختن، بعد دست چپش رو انداختن، بعد که دیگه دست نداشت دورش حلقه زدن، یه عده نامرد با نیزه، یه عده با شمشیر
اول میترسیدن بیان جلو، چون با چشماش همه رو فراری میداد. اما یه مرتبه اون نانجیب اومد جلو؛ گفت عباسی که میگن تویی!؟😭
گفت: نانجیب یه موقعی اومدی من دست به بدن ندارم. گفت: تو دست نداری ولی من دست دارم. این عمود رو بلند کرد، یهو عباس صدا زد: یازهرا
“امالبنین در کربلا نبودی، واویلا
بر فرق عباست زدن عمودی، واویلا”
حسین
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع) احمد بهزادی✍
صلوات شادی روح پدرومادرم
🥀🥀🥀🥀
@roze_daftari
❣﷽❣
🌹#روضه_حضرت_ام_البنین_س
▪️#ترکی #پیشنهادم
🌹#استاد_طالبی
@roze_daftari
➖یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی
➖دستان قلم، اشک علمدار ندیدی
➖بر پیکر بی دست علمدار رشیدت
➖آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی
➖مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل
➖غوغای مُواسات سپهدار ندیدی
ننه امالبنین چوخ تلاش ایلدی مشکی گتیره خیمهلره مشکی باسدی اورگینین باشینا
هرسمتیدن اوخ گلدی سینه سین ویردی قاباقا قولارین ویردیقاباقا
ساق ال قلم اولدی مشکی آلدی صول الینه
صول ال قلم اولدی مشکی آلدی دیشینه
عجله ایلور مشکی گتوره خیمهلره
اوزین دولاندیرور خیمهلرین سمتینه
▪️گل گیتدی حسین حید اوپن اللر الیمدن
▪️دوشدی یره لشگر داغیدان خنجر الیمدن
حسین قولاریم قلم اولدی آی قارداش
هرایه یتیش مشکی گتیرم خیمهلره
آقا سراسیمه گلیر خیمهلره
اوندا گوردی بیر اوخ دَیدی مشکه سویی جاری اولدی یره
▪️ای مشکه دَین اوخ نه جسارت ایلدون
▪️من همایت ائلهمیشدیم سن خیانت ائلدون
▪️اوبالاجا قیزلاردان منی خجالت ایلدون
▪️ای وای حسین هارداسان قارداش
➖گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت
➖خونبارش آن دیده و رخسارو ندیدی
ای وای ننه امالبنین عباسین او قلم اولان قولارین گورمهدون پارچالانان باشین گورمهدون
➖شقالقمر کوفه که در القمه رخ داد
➖تکرار رخ حیدر کرارو ندیدی
ننه ایله باشی پارچالاندی قان دولدی گوزلرینه
دیدی ننه یوزین دولاندیردی خیمهلره
▪️گل باشیم پارچالاندی آی قارداش
▪️مشکیدن سو جالاندی آی قارداش
▪️ننه امالبنین بیله یوزین دولاندیردی
▪️قان دولوب گوزمه بیلمیرم هیچ
▪️خیمه سمتی هایاندی ای قارداش
▪️حسین بیله گوزومی قان تودوب
▪️خیمهلرین یولون ایتیرمیشم
انقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد
سجادهی خون بر بدن یار ندیدی
مادر که شود امالبنین هیچ غمی نیست
در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈