#شب_یازدهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا
🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا
ای امید دل زینب...
یا بن الحسن.. بیا
شام غريبان جدتون حسینه...
از امشب دیگه مصیبتهای اهلبیت شروع ميشه...
از امشب دیگه مصیبتهای عمه جانتون زینب شروع ميشه...
یا بن الحسن... آقا...
از امشب دیگه تازیانه زدن ها شروع میشه...
سیلی زدن ها شروع ميشه...
ای منتقم... کجایی...
🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
آقا... دل شیعه خونه...
یا بن الحسن...
ای... مرهم زخم های شیعه کجایی...
آقا... امشب چطوری قسمت بدم...
🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون
🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا
امام زمان... به اون آقایی که امروز با لب تشنه سر از تنش جدا کردند بیا...
به حنجر بریده حسین بیا... بیا
🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت
🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا
به ناله های زینب کبری بیا...
یا بن الحسن...
خود حضرت فرمودند هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید...
خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید...
فرجم رو نزدیک کنه...
بگیم خدا...
امشب، شب غربت خانم زینب کبراست...
امشب، شب بی برادری زینبه...
به ناله های عمه جانمون، در این شام غريبان...
دیگه فرج آقامون رو برسان...
فرج امام زمانمون رو برسان...
حالا از سوز دلت صدا بزن...
🔸یا بن الحسن کجایی
🔸کی می شود بیایی
-
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
متن روضه 1
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
-
دودمه شب یازدهم
دگر خورشید روی نیزهها رفت امان از دل زینب (س)
دگر دشمن به سوی خیمهها رفت امان از دل زینب (س)
//
دودمه شب یازدهم
شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است -موپریشان زینب است
گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است- موپریشان زینب است
//
دودمه شب یازدهم
زینب سوخته دل بی کس و کار است اخا -بنگر حال مرا
پای طفلان حرم آبله دارداست اخا-بنگر حال مرا
//
دودمه شب یازدهم
امشب حرم آل عبا یار ندارد-امان از دل زینب
مردی به جز از عابد بیمار ندارد -امان از دل زینب
//
دودمه شب یازدهم
جان زینب در شب شام غریبان گم شده ---- یاریم کن یاحسین
دخترت با گوش پاره در بیابان گم شده --- یاریم کن یاحسین
//
دودمه شب یازدهم
بین هر خیمه پرستویی خدایی میشود ----- کربلا آتش گرفت
صورت پروانهها کرب بلای میشود ----- کربلا آتش گرفت
دودمه شب یازدهم
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است، عید قربان من است
مادرم زهرا (س) در این گودال مهمان من است، عید قربان من است
//
دودمه شب یازدهم
شمع دل میسوزد و شام غریبان امشب است مو پریشان زینب است
گم شده طفلان و حیران در بیابان زینب است مو پریشان زینب است
//
دودمه شب یازدهم
آسمان کربلا تیره شده واویلتا حضرت زهرا بیا
سر به روی نی تن شه مانده زیر دست و پا حضرت زهرا بیا
#دودمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه امام سجاد(ع)
#گریز حضرت رقیه(س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یَا زَیْنَ الْعابِدِینَ، یَا ابْنَ رَسُولِ، اللّٰهِ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلیٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَ مَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ إِلَی اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
امام سجاد رو چهل منزل رو شتر برهنه، غل و زنجير به گردنش بستن، اومدن مردم دور و برشون هلهله ميكردن، ميگفتن: اينا خارجي هستن، زخم و زبانشون ميزدند...
بميرم برات آقا زين العابدين، بخدا قبرت غريبه، چقدر شما مصيبت ديدي، چقدر زجر كشيدي، ولي صبر كردي به خاطر خدا، همه رو به جان خريدي...*
♦️من نگویم ظلم برمن کم کنید
♦️بلکه زنجیرِ مرا محکم کنید
♦️هر چه می خواهید ظلم افزون کنید
♦️هرچه می خواهید دلم را خون کنید
♦️گاه دامنِ خون به رُخ رنگم زنید
♦️دسته دسته بر بدن سنگم زنید
♦️اين من و اين كعب ني، اين پيكرم
♦️اين من و فرقِ پر از خاكسترم
♦️ظلم از اينها بيشتر بر من كنيد
♦️لیک دستِ عمّه ام را واکنید
♦️عمّه ام چون مادرم زهرا شده
♦️پشتش از بار مصیبت تا شده
⬅️اونايي كه رفتيد مدينه، حتما ديديد قبر امام سجاد تو بقيع با خاك يكسانه... امام باقر ميگه: وقتي بابام رو غسل ميدادم، وقتي پيرهنش رو از تنش در آوُردم ديدم هنوز جايِ زنجير بر بدنِ بابام مونده، دلها بسوزه براي امام سجاد هر وقت بچه كوچيك ميديد گريه مي كرد، هر وقت نگاهش به آب مي افتاد گريه مي كرد..
*سهل ساعدي ميگه: به امام سجاد گفتم: آقاجان! من يكي از دوستان شما هستم، آيا امري داريد؟ فرمود: سهل! خدا رحمت كنه بابا ي تو رو، يه قدري پول داري به اين نيزه دارا بدي، اين نيزهارو از جلوي زنها دور كنن، كمتر نامحرم ها به اين زنها نگاه كنن... ميگه: پول دادم به نيزه دارها، سرها رو دور كردن، گفتم: آقاجان! اَمرِ ديگه اي داريد؟ فرمود: قدري پارچه برام تهيه كن، سهل ميگه: يه قدري از عمامه ي خودم پارچه اي بريدم به آقا دادم، آقا گردنشون رو كج كردن، فرمود: اين زنجير رو بلند كن پارچه رو زير زنجير بگذار، اين زنجير رو بلند كردم همچين كه نگاه كردم ديدم خونِ تازه از زيرِ زنجير جاري شد...
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببردگریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه(س) بهره امواتمان باشه
حالا دلها روانه کنید خرابه شام اگر با
ابی عبدالله کار داری امشب.
آقا رو به نازدانه اش قسم بده.
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی.
بگو حسین جان.
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم.
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا.😭
چه بلایی سرت آوردن...بابا.
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..😭.
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده..
اما میخام بگم.
بابای خوبم...😭
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن.
اما به منم تازیانه زدن
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم.
طاقت سیلی خوردن ندارم.
طاقت سنگ خوردن ندارم.
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه حضرت علی اصغر (ع)
#گریز امام سجاد(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
السَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة..
♦️یاس حرم ز شاخه جدا از سه شعبه شد
♦️کوچکترین شهید فدا از سه شعبه شد
♦️بین گلو و تیر ، که سنخیتی نبود
♦️تکخال عشق بود و دو تا از سه شعبه شد
♦️شش ماه او تمام شد و در منای عشق
♦️قربان سیدالشهداء از سه شعبه شد
⬅️اجرومزده همه شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی دوعالم فاطمه زهرا (س)انشاالله هرکجای مجلس نشسته ای به آبروی علی اصغر امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
امشب باید حواس ها خیلی جمع باشه، آمدیم در خونه شیر خواره اباعبدالله، باب الحوائج، گرفتارها، مریض دارها، قرض دارها، کجای مجلس نشسته اید، اگه كسی دست خالی برگرده، فقط و فقط تقصیر خودشه، چون از هر طرفی كه برای این آقازاده گریه می كنی،یه نفر دعات می كنه؛ یه طرف مادرش رباب دعا می كنه،یه طرف عمه جانش زینب دعات می كنه،یه طرف رقیه كنار گهواره نشسته، یه طرف بابای مظلومش دعات می كنه ای مادری خدا بهت بچه نداده امشب آقا روبه جان علی اصغرش قسم بده انشاالله حاجت روا میشید عزیزان عزادار ،
ابی عبدالله آمد دم در خیمه، علی اصغر طلب کرد، علی اصغر را بغل کرد اومد در مقابل دشمن ، صدا زد: ای لشکر، اگر به گمان شما من گنهکارم، اما این بچه شیرخواره گناهی نکرده؛ ببینید از شدّت تشنگی دو لبش را به هم می زند؛ بیایید خودتان علی را سیراب کنید؛
دشمن داره نگاه میکنه...
خیلی ها به گریه افتادن...
ابی عبدالله داره حرف میزنه...
شاید اینها دلشون بسوزه...
یکدفعه دیدند...
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد. امام حسین دید علی اصغر روی دستش پروبال می زنه😭
🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای
🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای
🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود
🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای
یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
بزارید من یه جمله روضه ی امام سجاد رو بخوانم" یا الله یاالله یاالله ..."
مردم من روز دوازدهم خودم رو رسوندم کربلا؛دیدم بدن ها همه عریان افتاده ..." همه رو غارت کردن ... بین بدن ها گشتم بابامو پیدا کردم ..." نگاه کردم دیدم دست هاش بریده ..." رگ ها بریده ..." بدن پر از زخمه ..."خودمو انداختم رو بدن بابام ..." رگ های بریده رو بوسه زدم ، هی گشتم دورو برم،یه چیزی پیدا کنم این بدن رو جمع کنم ...." گفتم بنی اسد حصیر دارید بیارید ...." بابامو جمع کردم .... میان حصیر گذاشتم .... مردم من امامم میدونم عالم به غیبم ... دیدم یه عضو بدن کمه ...." سر که بالای نیزه ست ..." اومدم دورو بر کربلا هی نگاه کردم ...." بنی اسد گفتن(آقا چی گم کردی؟)گفتم ساربان کربلا میخواست انگشترو ببره ... انگشت بابامو قطع کرد ...."
آی حسین ......
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
--❅ೋ❅💚💔💚❅ೋ❅--
﷽
#روضه
#روز_یازدهم_محرم
#امام_حسین(ع)
#روز_یازدهم
(وداع و خروج اسرا از کربلا)
این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین💔💔 مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین
سالها دم از تو و کربلایت می زنم گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین
گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین
گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین💔💔
هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل چون شکست از داغ تو قدر و بها دارد حسین
می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین
کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان
در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین
روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند
همه😭😭
زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست زینب را سوار کند یک وقت دیدند
زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را
سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ،
اموات ) . صدا زد : حسینم
چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عَمّامه بر سر نداری
چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری
زبان بگشوده زخم سینه تو
💔 مگر ای کشته تو مادر نداری
یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند عمه ام را تازیانه می زنند
😭😭😭
#التماس دعای فرج
@
#شب_دوازدهم_محرم
#صلوات_اول_مجلس
بنا به نقلی امشب مصادف با شب شهادت یادگار واقعه ی عاشورا، آقا و مولامون، سیدالساجدین، امام زین العابدین علیه الصلاة و السلام، است، هدیه به روح پرفتوح آن امام همام، و همه شهدای کربلا عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید.
🔸گر تو خواهی که بیابی زجهان راه نجات
🔸بر محمّد تو بگو از دل و از جان صلوات
🔸هر چه خواهی تو طلب کن ز شهنشاه جهان
🔸به علی حیدر صفدر شه خوبان صلوات
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
-
#شب_دوازدهم_محرم
#نمونه_شروع_روضه
بسم الله الرحمن الرحيم.
یارحمن یا رحیم.
اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَناْ بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ.
🔸ای سید و سالار ما، ای یاور و غمخوار ما
🔸تنها تو هستی یار ما، یا بن الحسن یا بن الحسن 2
یابن الحسن یا بن الحسن 2
🔸تا کی ز یاد جدّ خود، اشک از بصر جاری کنی
تا کی به یاد عمه ات، از سوز دل زاری کنی
🔸در بین ما باشی ولی، تنها عزاداری کنی
🔸باشد فدایت جان من
یابن الحسن یا بن الحسن 2
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
-
#شب_دوازدهم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
مناجات 1
🔸من کیم تا تو بیایی ب سر بالینم
ببین حرف دلت هست یا نه...
چی میخوای به آقات بگی...
🔸من کیم تا تو بیایی به سر بالینم
🔸چه کنم راه نجاتی نبود جز اینم
چه کار کنم... کجا برم...
جز در خونه ی شما جایی رو ندارم...
🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ
امام زمان آقا جانم...
🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ
اون لحظه ای که ميخوام دیگه نفسهای آخر رو بکشم دم جان دادنم....
🔸خیزم از جا و به پیش قدمت بنشینم
دست بگذارم روی سینه
بگم السلام علیک یا بقیه الله....
🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم
آقا نکنه من از این دنیا برم...
شما رو نبینم...
🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم
🔸من که یک عمر تولای تو باشد دینم
یه عمری محبت شما رو درسینه نگه داشتم...
آقا جانم امام زمان...
یه عمری آرزوی دیدن جمال دلربای شما رو در سینه نگه داشتیم...
آقا عاشقان شما امشبم به امیدی سر میگذارند...
ان شاء الله به همین زودی ها صدای دلنشین شما از مکه، کنار خانه ی خدا بلند بشه...
انا بقیه الله...
آی شیعیانم...
آی اونهایی ک امام زمان رو صدا میزدید...
انا المهدی...
خدایا ما زنده باشیم...
به امیدی که یک روز...
صدای آقامون رو بشنویم...
هر چقدر با امام زمانت کار داری...
در این شب دوازدهم آقات رو صدا بزن...
یابن الحسن ...
حالا ک امام زمانت رو دعوت کردی توی مجلس با امام زمان هم ناله شو
از همین جا دل ها رو روانه کنیم کربلای معلی...
نمیدونم کربلا رفتی یا نه....
همچین که داری نزدیک کربلا میشی
هی نگاه میکنی...
ببینی گنبد ابی عبدالله معلوم میشه یا نه...
دیگه دلت طاقت نداره...
دلت برا حرم حسین پر میزنه...
هی این طرف و اون طرف سوال میکنی...
چقدر مونده تا حرم آقام حسین...
وقتی بلاخره رسیدی حرم باصفاش...
تصور کن ورودی حرم ایستادی...
در مقابلت قبر شش گوشهی حسین دستات رو روی سینه میگذاری. ..
همش میگی آی حسین...
اصلا باورم نميشد منو دعوتم کنی...
من کجا... کربلا کجا...
حالا میخواهم احترام کنی...
از همین جا با پای دل بریم جرم باصفاش...
دستات رو روی سینه بگذار...
میخای ب اقات حسین سلام بدی...
همه باهم...
السلام علی الحسین
وعلی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
-
#شب_دوازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است
🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست
شب دوازدهم ماه محرمه. ..
امروز کربلا چه خبر بود خدایا...
🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب
🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست
دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد...
هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم...
رفتیم به سمت خونه هامون...
مواظب بچه هامون بودیم...
مبادا نیمه شب سردشون بشه...
مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند...
اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن...
بچه های حسین چه حالی داشتند...
داخل یک خیمه نیم سوخته...
الله اکبر...
نميدونم بهشون آب دادند یا نه...
خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه...
🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت
🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست
🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک
🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست
🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی
🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست
از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه...
از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه...
مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب...
صدا زد عمه جان زینب...
ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن...
کفن کردن...
بدنهای نحسشون رو دفن کردند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
روی زمین کربلا...
عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن...
وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند...
اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند...
خانم زینب کبری فرمودند...
خودم بچه ها رو سوار میکنم...
با دستان مبارک...
یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز کرد...
اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد
یا صاحب الزمان ....
یکدفعه نگاه کرد به اطرافش...
یادش اومد از روز ورودش به کربلا...
اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد...
علی اکبر امد...
قاسم امد...
جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن...
دور محمل زینب رو گرفتن...
خانوم رو با احترام از محمل پیاده کردن...
مبادا نامحرمها ببینند....
ناموس خداست...
احترام داره...
یادش اومد از اون روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند...
اما الان تنهای تنها مانده...
نگاه کرد به سمت قتلگاه...
صدا زد حسینم برادرم...
بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر...
ببین دورم رو نامحرمها گرفتند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادر نمیخواستم اما...
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا...
یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
-
#شب_دوازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
متن روضه 1
🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است
🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست
شب دوازدهم ماه محرمه. ..
امروز کربلا چه خبر بود خدایا...
🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب
🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست
دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد...
هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم...
رفتیم به سمت خونه هامون...
مواظب بچه هامون بودیم...
مبادا نیمه شب سردشون بشه...
مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند...
اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن...
بچه های حسین چه حالی داشتند...
داخل یک خیمه نیم سوخته...
الله اکبر...
نميدونم بهشون آب دادند یا نه...
خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه...
🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت
🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست
🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک
🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست
🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی
🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست
از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه...
از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه...
مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب...
صدا زد عمه جان زینب...
ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن...
کفن کردن...
بدنهای نحسشون رو دفن کردند...
اما بدن بابای غریبم حسین...
روی زمین کربلا...
عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن...
وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند...
اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند...
خانم زینب کبری فرمودند...
خودم بچه ها رو سوار میکنم...
با دستان مبارک...
یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز کرد...
اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد
یا صاحب الزمان ....
یکدفعه نگاه کرد به اطرافش...
یادش اومد از روز ورودش به کربلا...
اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد...
علی اکبر امد...
قاسم امد...
جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن...
دور محمل زینب رو گرفتن...
خانوم رو با احترام از محمل پیاده کردن...
مبادا نامحرمها ببینند....
ناموس خداست...
احترام داره...
یادش اومد از اون روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند...
اما الان تنهای تنها مانده...
نگاه کرد به سمت قتلگاه...
صدا زد حسینم برادرم...
بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر...
ببین دورم رو نامحرمها گرفتند...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم...
🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند
برادر نمیخواستم اما...
🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
🔸نمیروم ولی مرا...
یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم...
🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
-
از طرفی هم امشب شب شهادت زین العابدین...
امام سجاده...
دیگه دلت اینجا نباشه بریم مدینه کنار قبرستان بقیع بنشینیم...
برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم...
وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند...
آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام...
🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ای وای... ای وای...
من نمیدونم چی به آقا گذشته
🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید
یا صاحب الزمان
🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید
امان از اون شبی که...
ما رو دم دروازه شام نگه داشتند...
شهر رو آذین بندی کردن...
گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن
تا وارد شهر شام شدیم ..
هرکس هر چی بدست داشت...
به ما میزد...
یکی با سنگ میزد...
یکی خاکستر میریخت...
یکی خارجی میگفت...
ای وای ای وای .....
🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید
🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید
یا صاحب الزمان منو ببخشید...
🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند
خدا لعنتشون کنه...
🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
-
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه روز یازدهم محرم
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشیدروز یازدهم محرم است
عزیزان عزادار محرم تمام شد تا سال آینده ویک محرم دیگر معلوم نیست زنده باشیم یا نه بگید خدایا شاکرم که توانستم خوب برای ابا عبدالله عزاداری کنیم روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین
♦️ مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین
♦️سالها دم از تو و کربلایت می زنم
♦️ گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین
♦️گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید
♦️ این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین
♦️گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو
♦️ قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین
♦️هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل
♦️ چون شکست از داغ تو قدر و بها دارد حسین
♦️می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی
♦️خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین
♦️ کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان
♦️ در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین
⬅️روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند
همون بانویی که با تن خسته و دلی پر از داغ و دلتنگی حسینش،
همه
زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست خود زینب را سوار کند یک وقت دیدند
زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را
سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ،
اموات فیض ببرند ) . صدا زد : (داداش!
حسین جان
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صدچاکت نکردند
🔻خواهرت بمیره حسین جان!
🔻با لب تشنه شهیدت کردند
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زان در نایابت ندادند
روزیازدهم برسر نعش پاک برادر با بدن پر از جای تازیانه و دلی سوخته جوری گریه نمیکرد و مرثیه نمیخواند که دشمن هم با او به گریه بیفتد. مگر چه کردند با اولاد پیغمبر؟ هم حرمت حسین را شکستند. جسارت کردند و بدنش بی کفن و عریان ... لگدکوب سم اسب ... بر جنازه های خودشون نمازخوندند اما شهدای حسینی و بدن حسین روی خاک ... حرمت اهل بیتش را هم شکستند... جسارتها کردند .
وقتی از قتلگاه عبورشون دادند) زینب صدامیزد برادرجان حسین جان
چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عَمّامه بر سر نداری
چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری
زبان بگشوده زخم سینه تو مگر ای کشته تو مادر نداری
یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند عمه ام را تازیانه می زنند .
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه تنورخولی
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید می دونم گرفتاری مریض داری جاجت داری انشالله به آبروی حضرت زهرا (س) حاجت روا بشید روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️چوآمد از جَنان دُخت پیمبر
♦️زخاکستر گرفت آن رأس انور
♦️کشید از سینه آه و ناله از دل
♦️کیای سر روی خاکت داده منزل
♦️شود مادر به قربان سر تو
♦️به خون آغشته رأس اطهر تو
♦️تو آخر زیب عرش کردگاری
♦️که از جور فلک اینگونه خواری
♦️تویی آن نوگل باغ پیمبر
♦️لبت از تشنگی خشکیده حنجر
♦️به اشک دیدگان از چهره تو
♦️برویم خاک و خون از دیده تو
♦️تو جایت بوده در آغوش مادر
♦️گهی در صدر و بر دوش پیمبر
♦️ترا داده خدا در عرش جایی
♦️چراای سر در این مطبخ سرایی
⬅️خولی به دستور عمر سعد ، سر بریده ابی عبدالله را به کوفه آورد به طرف قصر عبید الله بن زیاد رفت ، دید در قصر بسته شده ، نا نجیب سر بریده عزیز فاطمه را آورد خانه زیر طشتی قرار داد ، پنهان کرد 1 همسر خولی می گوید : نیمه شب بیدار شدم آمدم صحن خانه ، دیدم نور آسمان به زمین می رسد ،خدایا چه شده ؟ از همسرم (خولی ) سئوال کردم نا نجیب این چیه زیر طشت پنهان کردی ؟(آی دلهای آماده ) گفت : این سر بریده عزیز زهرا حسین است همه صدا بزنید حسین .
🔶 ای سر پر خون ز کجا آمدی
🔶این دل شب منزل ما آمدی
🔶 ای سر پر خون ز چه افسرده ای
🔶 هست گمانم که جوان مرده ای
🔶 گلشن روی تو عجب با صفاست
🔶 ای سر پر خون بدنت در کجاست
،⏪زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...."
یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...."
خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین جان می دونید..... '"
این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش فاطمه زهرا...." مادر هم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره برادر.." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد .. خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر حسین .
عطشان مادر حسین
شهید مادر حسین.....
.
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️