زكریا بن آدم مىگوید: خدمتحضرت رضا (علیه السلام) نشسته بودم كه امام جواد(علیه السلام)را پیش او آوردند. پس آن حضرت از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(علیه السلام) دست هایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت. امام رضا(علیه السلام) فرمود: جانم فدایت چرا در فكرى؟ امام جواد(علیه السلام) فرمود: به آن چه درباره مادرم زهرا(علیها السلام) انجام شد، مىاندیشم. به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه اگر دستم به آن ها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم و ریشهشان را بر كنم.
در این هنگام، امام رضا(علیه السلام) او را در آغوش كشید، میان دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت، بهراستى كه تو لایق امامت شیعه هستى.
وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هَارُونَ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیِّ عَنْ زَكَرِیَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا إِذْ جِیءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ ع وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا ع بِنَفْسِی فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ فَقَالَ فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی فَاطِمَةَ أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ.
منبع:
إثبات الوصیة: 184.
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
@rozeh1443
🔸🔶《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ، السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُ التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ(ص)》🔶🔸
✅در بین ائمه اطهار(ع) امام جواد(ع) جوانترین امامی بودند که شهید شدند.
یعنی در سن ۲۵ سالگی!(۱)
بعد از شهادت امام رضا(ع) به اصرار مامون، دخترش ام فضل به ازدواج امام جواد(ع) در آمد.
مامون با فرستادن دختر خود به خانه امام(ع)، آن حضرت(ع) را براى هميشه زيرنظر داشت و از كارهاى او بي خبر نمی ماند.
سرانجام مامون در سال ۲۱۸ قمری مُرد و برادرش معتصم جای او نشست.
امام جواد(ع) با امّ الفضل به جانب عراق آمد.
مسعودی می نویسد ؛
📋《فَلَمَّا انصَرفَ أَبُوجَعفَرِِ(ع) اِلَى العَرَاقِ لَم يَزَلِ المُعتَصَمُ وَ جَعفَرُ بنُ المَأمُونِ يُدَبِّرونَ وَ يَعمَلونَ فِي الحَيلَةِ فِي قَتلِهِ!
فَقَالَ جَعفَرُ لِاُختِهِ أُمِّ الفَضلِ وَ كَانَت لِاُمِّهِ وَ أَبِيِهِ فِي ذَلِكَ؛ لِأَنَّه وَقَفَ عَلَى انحِرَافِهَا عَنهُ وَ غَيرتهَا عَليِهِ لِتَفضِيلِهِ أَم أَبِي الحَسَنِ ابنِهِ عَلَيهَا مَعَ شِدَّةِ مَحَبَّتِهَا لَه وَ لِأَنَّهَا لَم تَرزُق مِنهُ وَلَدَاً!
فَأَجَابَت أَخَاهَا جَعفَرَا وَ جَعَلُوا سَمَّا فِي شَيءِِ مِن عِنَبِِ رَازِقِيِِّ وَ كَانَ يُعجِبُهُ العِنبَ الرَازِقي!
فَلَمَّا أَكَلَ مِنهُ نَدَمَت وَ جَعَلَت تَبكِي!
فَقَالَ لَهَا : مَا بُكاؤُكَ؟
وَ اللّهِ لَيَضرِبَنَّكَ اللّهُ بِفَقرِِ لَا يَنجِي وَ بَلاءِِ لَا يَنسَتِرُ》
♦️وقتى امام جواد(ع) به عراق آمد، معتصم و جعفر بن مأمون درباره كشتن امام جواد(ع) مكر و حيله كردند.
جعفر به امّ الفضل كه خواهر او بود پيشنهاد قتل امام جواد(ع) را داد، زيرا جعفر مي دانست كه امّ الفضل به جهت اين كه امام جواد(ع) مادر امام هادی(ع) را از او بيشتر مي خواهد، با آن حضرت(ع) ميانه خوبى ندارد، از طرفى هم امّ الفضل از امام جواد(ع) فرزندى ندارد!
لذا امّ الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، انگوری را به زهر رازقى آغشته کرد و به امام(ع) داد و ایشان هم انگور رازقى را دوست مي داشت.
وقتى امام(ع) از آن انگور خورد، امّ الفضل از عمل خود پشيمان شد، بناى گريه و زارى را نهاد، امام جواد(ع) به او فرمود :
چرا گريه ميكنى؟!
و الله! خدا تو را به فقرى دچار مي كند كه از آن نجات نخواهى يافت و به بلائى مبتلاء می شوى كه مخفى و پوشيده نخواهد ماند.(۲)
در برخی از منابع به مسمومیت امام جواد(ع) اشاره شده، ولی از ام الفضل نامی به میان نیامده است.
ابن شهر آشوب نقل می کند :
📋《وَ قُبِضَ بِبَغْدَادَ مَسْمُوماً》
♦️امام جواد(ع) در بغداد در حالی که مسموم شد، از دنیا رفت.(۳)
حتی شیخ مفید، این مسمومیت امام جواد(ع) را رد می کند و در این باره می گوید :
📋《وَ قِيلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ يَثْبُتْ بِذَلِكَ عِنْدِي خَبَرٌ فَأَشْهَدُ بِهِ》
♦️و گفته شده که امام جواد(ع) با سمّ درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت دهم.(۴)
اما برخی منابع شهادت امام جواد(ع) را بر اثر سخنچینی قاضی بغداد، نزد معتصم دانستهاند.
روزي معتصم در مجلسي كه براي تعيين محل قطع دست دزد تشكيل داده بود، امام(ع) را شركت داد و قاضي بغداد، ابن ابي داود و ديگران در اين مجلس شكست خورده و شرمنده گرديدند.
چند روز بعد، ابن ابي داود نزد معتصم رفت و از روی حسد و كينه توزی به وی گفت :
از باب خيرخواهی به شما تذكر مي دهم كه جريان چند روز قبل به صلاح حكومت شما نبود؛ زيرا در حضور همه دانشمندان و مقامات عالي مملكتي فتواي ابوجعفر(ع) ، يعني فتواي كسي كه نيمي از مسلمانان او را خليفه و شما را غاصب حق او مي دانند،را بر فتواي ديگران ترجيح دادي!
اين خبر ميان مردم منتشر گرديد و خود دليل قاطعي بر حقانيت او نزد شيعيان شد.
معتصم كه مايه ي ابراز هر نوع دشمني با امام(ع) را در نهاد خود داشت، از سخنان قاضي بغداد، بيشتر تحريك شد و درصدد قتل امام(ع) برآمد و سرانجام منظور پليد خود را عملي كرد و او را توسط منشي يكي از وزرايش مسموم و شهيد نمود.(۵)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
در میان حجره یارب کیست غوغا مى کند
شکوه زیر لب ز بى رحمى دنیا مى کند
خاک عالم بر سرم گویى جواد ابن الرضاست
کز عطش مى سوزد و خون، قلب زهرا مى کند
آب را مى ریزد آن بیدادگر روى زمین
هر چه آب آن تشنه لب از او تمنا مى کند
تشنه لب با قلب سوزان جان به جانان مى دهد
قاتلش جان دادن او را تماشا مى کند
👤نیشابوری
📚منابع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۷۳
۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۲۲۷
۳)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹
۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۹۵
۵)التفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۲۰
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
@rozeh1443
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
#امام_جواد_علیه_السلام
👤ابویحیی صنعانی نقل می کند که؛
در محضر امام رضا(ع) بودم، که در آن هنگام فرزندش، امام جواد(ع) را که خردسال بود، محضرش حاضر کردند.
امام رضا(علیه السلام) فرمود :
📋《هَذَا المَولُودُ الَّذِي لَم يُولَد مَولَودَاً عَظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنهُ》
♦️این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است.(۱)
👤امام رضا(علیه السلام) در طی روایتی دیگر می فرماید :
📋《يُقتَلُ غَصبَاً فَيَبكِي لَهُ وَ عَلَيهِ أهلُ السَّمَاءِ وَ يَغضَبُ اللّهُ عَلَى عَدُوِّهِ وَ ظَالِمِهِ فَلَا يَلبَثُ إلاّ يَسِيرَاً حَتَّى يُعَجِّلُ اللّهُ بِهِ إِلَى عَذابِهِ الأَليمِ وَ عِقابِهِ الشَّدِيدِ》
♦️امام جواد(ع) مظلومانه كشته مى شود و ساكنان آسمان بر او مى گريند و مرثيه مى سرايند.
خداوند بر دشمن و ستم كننده بر او خشم مى گيرد و [پس از كشتن او] زمانى كوتاه در دنيا نمى ماند، تا آنكه خداوند به زودى دشمن او را به عذابى دردناك و كيفرى سخت گرفتار مى كند.(۲)
📚منابع :
۱)الكافی مرحوم کلینی، ج۱، ص۳۲۱، ح۹
۲)بحار الأنوار مجلسی، ج۵، ص۱۴
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
@rozeh1443
میان حجره چنان ناله از جفا میزد
که سوز نالهاش آتش به ماسوا میزد
به لب ز کینۀ بیگانه هیچ شکوه نداشت
و لیک داد، ز بیداد آشنا میزد
شرار زهر ز یکسو، لهیب غم یکسوی
به جان و پیکرش آتش، جدا جدا میزد...
صدای نالۀ وِی هی ضعیفتر میشد
که پیک مرگ بر او از جنان صلا میزد
برون حجره همه پایکوب و دستافشان
درون حجره یکی بود و دست و پا میزد
ستاده بود و جواد الائمّه جان میداد
از او بپرس که زخم زبان چرا میزد
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#علی_انسانی
@rozeh1443
"میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پارهپاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال روبهراه نداشت
میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت
بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنهای نرسیدن مگر گناه نداشت
سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت
نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت
برای کشتن او زهر بیاثر میماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت..."
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#محسن_حنیفی
@rozeh1443
ای حجره ات غریب ترین جای این جهان
در قتلگاهت.... آه... کسی نیست روضه خوان
جز مادری جوان که ز جان آه می کشد
هنگام دست و پا زدنت با قدی کمان
بغداد شد مدینه و مردی که باز هم
در خانه اش ز کینه همخانه داد جان
جعده است ام فضل و تو هم مجتبی ولی
آن پست تر از این و تو مظلوم تر از آن
انقدر بی کسی که به دستور همسرت
مشتی کنیز مست که رقاص و شادمان...
... با سوز ناله های تو بر طبل می زنند
تا نشنوند داد دلت را در آن میان
انقدر بی کسی که تنت را کشان کشان
دادند روی بام به دستان آسمان
اما برای اینکه نسوزد تنت ببین
از مشهد آمدند تمام کبوتران
آه از تنی که زیر شررهای آفتاب
پوشیده بود پیکرش از نیزه و سنان
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#محمدعلی_بیابانی
@rozeh1443
به دیوار قفس بشکسته ام بال و پر خود را
زدم تنهای تنها ناله های آخر خود را
درون شعله همچون شمع سوزان آتشی دارم
که آبم کرده و آتش زدم پا تا سر خود را
قفس را در گشوده، صید را آزاد بگذارید
که در کنج قفس نگذاشت جز مشتی پر خود را
کنیزان لحظه ای آرام، شاید بشنوم یکدم
صدای نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را
لبم خشکیده یارم گشته قاتل حجره در بسته
مگر با قطره اشکی تر نمایم حنجر خود را
بزن کف، پایکوبی کن، بیفشان دست، امّ الفضل
که کشتی در جوانی شوهر بی یاور خود را
بیا و این دم آخر به من ده قطرۀ آبی
که خوردم سال ها خون دل غم پرور خود را
چه گوئی ای ستمگر در جواب مادرم زهرا
اگر پرسد چرا لب تشنه کشتی شوهر خود را
اجل بالای سر، من در پی دیدار فرزندم
گهی بگشوده ام گه بسته ام چشم تر خود را
به یاد شعله های نالۀ ابن الرّضا (میثم)
سزد آتش زنی هم نخل، هم برگ و بر خود را
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار
@rozeh1443
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی
آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی
سایهسار خلقی اما پیکرت در آفتاب...
سرپناه عالمی و بیپناه عالمی
در مقاماتت از اسماعیل هم بالاتری
تشنهای اما نداری غیر اشکت زمزمی
خط به خط روضهها در بیت بیت نوحهها
گشتم و بالاتر از داغت ندیدم ماتمی
گرچه دلخونی ولیکن شوق دیدار پدر
بر تمام زخمهایت میگذارد مرهمی
#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت
#فاطمه_معصومی
@rozeh1443
به چشمت میهمان کردی تمامِ عمر، زمزم را
به خاکِ تشنه خواندی آیهی بارانِ نمنم را
تویی آن کودکی که از سکوتش درس میریزد
دهان وا کن که بشناسند از هر علم، اَعلَم را
غلام خُردهشاگردانِ شاگردانتان میشد
به دَرسَت میفرستادند اگر یحییبناَکثَم را
زیادت نه؛ کمت هم از سر عالَم زیادی بود
نمیدانند دستان جوادت معنی کم را
نمکنشناسها انداختند اندازهی جودت
به جان شانهات سنگینی یک کوهْ ماتم را
به مشتت جمع شد کابوسِ خاکِ چادر مادر
زمین با اشکهایت ریخت بر سر؛ خاکِ عالم را
قیامِ انتقام از دستهای کوچکت پا شد
چشاندی بر دهان کوچه چندین مشتِ محکم را
تو را با روضههای مادرت کشتند، با سَم نه
به کامت ریخت انگورِ اجل با زهر، مرهم را
اگر میدید امّالفضل، درمانت شهادت بود
به بیمارش نمینوشاند، هرگز مرهمِ سَم را
نوای العطشهای تو گفت اینجا حسینیّهست
کف و دف را بیاندازید، بردارید پرچم را
زمین در قابِ چشمش آخر ذیالقعده را میدید
نگاه تشنهات یک آسمان ماهِ محرّم را
مسافر بودی و پشتِ نگاهت کاسهآبی ریخت
نشان میداد حالِ رفتنت یک کربلا غم را
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#رضا_قاسمی
@rozeh1443
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
تا خدا سیر و سفر داشت همهشب، وَز اشک
غرق در لاله و گل رهگذرش را دیدند...
هر زمان رو به خدا کرد در آن خلوت اُنس
او دعا کرد و ملائک اثرش را دیدند...
همه سیراب از این چشمۀ رحمت گشتند
سائلان بخشش دُرّ و گهرش را دیدند...
عمر او آینۀ عمر کم زهرا بود
در جوانی همه شوق سفرش را دیدند
دود آهش به فلک رفت از آن حجرۀ غم
شعلههای جگر شعلهورش را دیدند
هرکه پروانۀ شمع غم او شد، هر شب
عرشیان سوختن بال و پرش را دیدند...
#امام_جواد_علیه_السلام
#شهادت
#سید_هاشم_وفایی
@rozeh1443
4_5816475141533599604.mp3
11.42M
🌴دوباره دلی که امام رضاییه
🌴زائر دو تا گنبد طلاییه
🎤 #محمدرضا_طاهری
⏯ زمینه
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
@rozeh1443