eitaa logo
روضه دفتری
3.2هزار دنبال‌کننده
38 عکس
30 ویدیو
87 فایل
با توکل بر خدا و توسل بر اهل بیت روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی آیدی کانال در ایتا و تلگرام 👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 🔘 🎆(شب اول) یاحسین مظلوم ارباب عالم پیچیده بوی ماه محرم جان دو عالم فدای عزایت لبیک یا ارباب یا داعی الله قتیل العریان اباعبدالله از عرش اعلا می آید صدایت میا به کوفه سالار زینب جانم رسیده از غصه بر لب دلشوره دارم ای آقا برایت ترسم که زینب گردد گرفتار آید با راست در بین بازار بالای نیزه می بیند دعایت 🎇(شب دوم) لبیک یا ارباب یا داعی الله یاحسین ِ مظلوم اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی اهلا و سهلا سبط المصطفی شد کربلایت عرش معلا حاجی زهرا مهمان ِ منایی زینب بگوید دارو ندارم دیگر از امشب دلشوره دارم آید از این صحرا بوی جدایی می ترسم اینجا برغم نشینم زنده بمانم داغت ببینم اینجا مهمان تیغ و نیزه هایی آیم با عزت پایین ز محمل غمی ندارم با ابوفاضل مَحرم ها دور ِ محملم هرجایی 🎆(نوحه شب سوم) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی زهرای شامم ویران نشینم ام البکایم شورآفرینم دیده به راهم دیدارم بیایی بوسم لبانت با اشک دیده من قد خمیده تو سربریده خوش آمدی ای مهربان بابایی بنشین ای بابا روی زانویم افتاده از کار هردو بازویم دیگر ندارد صورتم زیبایی 🎇(شب چهارم) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی بنت الزهرایم کوهِ وقارم هدیه برایت دو لشگر دارم مزن دست رد بر این دو فدایی مانند نجمه کن رو سپیدم نما چون رباب ام الشهیدم بپا کرده تو عجب منایی دیدم در چشمت اشک خجالت نیامدم من به استقبالت نبینم آقا بی کس و تنهایی 🎆 (نوحه شب پنجم) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی ده ساله اما عبد خدایم یاری تو از خیمه می آیم دارم در رگم خون ِ مجتبایی دستم از دست عمه کشیدم پای برهنه از تل دویدم دیدم افتاده زیر دست و پایی روی گلویت دستم سپر شد جسمم به روی دو درد سر شد از تو جدایم کرده ضرب ِ پایی 🎆(نوحه شب ششم) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی گشتم جانانه از خیمه عازم عمو غم مخور نمرده قاسم داری از نسل مجتبی فدایی رجز می خوانم اِنّی أنا الحق گردن می زنم اولاد ازرق شاگرد ِ عباس می کند آقایی کوبیده جسمم با سم مرکب زیبای خیمه شد تا مرتب رسیده بر قاسم ارثِ زهرایی 🎇(نوحه شب هفتم) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی ششماهه اما پیرِ مسیرم از غربت تو باید بمیرم معراجم شده معراجِ زیبایی اگر چه بابا نازک گلویم پیش خدا من با آبرویم باب الحوایج هستم هر کجایی از تشنه کامی من نیمه جانم روی دستانت داده تکانم تیر سه شعبه به جای لالایی در خیمه مادر دیده به راهم آغوشت آخر شد قتلگاهم اشک‌خجالت میریزی تنهایی 🎆(نوحه شب هشتم) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی شبه پیمبر همنام حیدر اپل قتیلم علی اکبر دارد صورتم نور مصطفایی ابن الحسین ابن الحسنم مانند طوفان من صف شکنم اسماعیل تو می شود فدایی تا می نشینم روی عقابم همه می گویند ابوترابم ترسیده لشگر از این رونمایی خوردم زمین تا از روی مرکب تسبیح جسمم شد نامرتب تا دیدی گفتی چه اربااربایی مانند مادر کوچه وا کردند در پهلوی من نیزه تا کردند بالا نیاید از گلو صدایی 🎇(نوحه شب تاسوعا) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی سردار لشگر زیباترینم از شیرِ پاک ِ ام البنینم دادی تو به من منصب سقایی عمود خیمه علم به دوشم به عالم تو را نمی فروشم رد کرده ام چه امان نامه هایی افتاده دستم در بین راهت غربت گرفته راه نگاهت پیدایم کنی زدم دست و پایی برگرد به خیمه دلشوره دارم برای زینب من بی قرارم ندارد سپاه ِ دشمن حیایی مبر تنم را تاخیمه آقا شرمنده هستم از روی زنها بر پابشود درحرم غوغایی 🎇( نوحه شب عاشورا) لبیک یا ارباب یا داعی الله مظلومِ عطشان اباعبدالله آقای عالم شاهِ کربلایی دارو ندارم بنشین کنارم امشب حسین جان دلشوره دارم دارد نگاه تو بوی جدایی می کند آخر داغ تو پیرم الهی پیش از تو من بمیرم دیگر ندارد گریه ام صدایی فردا چه سازم بی تو حسین جان یک زنِ تنها با این یتیمان در چشم اینها ندیدم حیایی () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
❣﷽❣ در روز اوّل محرّم ریّان بن شبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید. حضرت به او فرمودند : ای پسر شبیب، مردم عرب در زمان جاهلیّت جنگ را در ایّام محرّم حرام می دانستند؛ ولی این امّت احترام این ماه را از بین بردند و حرمت پیامبر صلّی الله علیه و آله را رعایت نکردند. در این ماه خون ما را حلال دانستند، و هتک حرمت ما را کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر نمودند، و سرا پرده ی ما را آتش زدند و اموال ما را غارت کردند و رعایت احترام رسول خدا صلّی الله علیه و آله را درباره ی ما ننمودند. همانا روز شهادت حسین علیه السلام پلک چشمان ما را مجروح کرد و اشک های ما را روان ساخت و دل ما را سوزاند؛ و عزیز ما را در زمین کربلا ذلیل کرد و نزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. پس گریه کنندگان باید بر حسین علیه السلام بگریند، زیرا که گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می برد. ای پسر شبیب، اگر خواستی بر چیزی گریه کنی بر حسین بن علی علیه السلام گریه کن، چه اینکه آن حضرت را کشتند چنانکه گوسفند را می کشند، و با آن حضرت 18 نفر از اهل بیت او کشته شدند که روی زمین شبیه و نظیری نداشتند. آسمان های هفتگانه و زمین ها در شهادت آن حضرت گریستند. چهار هزار ملک روز عاشورا برای نصرت آن حضرت آمده بودند و دیدند حضرت شهید شده اند. لذا پریشان و غبار آلود به مجاورت آن قبر مطهّر مأمور شدند، تا حضرت قائم علیه السلام ظهور کند و از یاران او باشند و شعارشان «یا لثارت الحسین» است. ای پسر شبیب، اگر دوست داری که با ما در درجات عالی بهشت باشی محزون باش برای حزن ما و شاد باش در شادی ما؛ و بر تو باد ولایت ما که اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند متعال او را با همان سنگ محشور می کند ... . 📚 منابع : 9. بحار الأنوار : ج 98، ص 102،ج 14، ص 164، ج 44، ص 283. و ... . ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
❣﷽❣ 🔻 🔻 ▫️ ▫️ 🥀 قيل للصادق عليه‌السلام؛ سيدي جعلت فداك ان الميت يجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله و أراكم تجلسون انتم و شيعتكم من اول شهر بالماتم و العزاء للحسین علیه السلام 🥀 فقال عليه‌السلام: ما هذا اذا هل هلال محرم نشرت الملائكة ثوب الحسين و هو مخرق من ضرب السيوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شيعتنا بالبصيرة و لا بالبصر فاذا تنفجر دموعنا 🥀 به امام صادق علیه‌السلام عرض شد: آقای من! بفدایتان شوم.. وقتی کسی می‌میرد یا کشته می‌شود جلسه نوحه‌ای برای او می‌گیرند. اما من مشاهده می‌کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می‌کنید. 🥀 حضرت فرمودند: این چه سخنی است! هنگامی که هلال ماه محرم دمیده میشود، ملائکه پیراهن امام حسین علیه‌السلام را آویزان می‌کنند، در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم دل و نه بصر می‌بینیم، پس اشک های‌مان سرازیر می‌شود. 📕 ثمرات‌الاعواد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari
واحد شب اول یا خامس آل عبا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشانم شاه شهید کربلا ،یا سید المظلوم ، یا سید العطشان سبط النبی الموتمن ، یا سید السادات ، یا قاضی الحاجات یابن َعلی ِ مرتضی ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان یا حضرت نعم الامیر ، ای جان جانانم ، ای دین و ایمانم من کوه درد و تو دوا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان هر کس پناه و همدمی ، دارد در این عالم ، در روز درد و غم من هم فقط دارم تو را ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان ای تکیه گاه بی کسی ، ترسم من از غربت ، در آن شب وحشت هنگام تلقینم بیا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان ای کشته ی دور از وطن ، ای بی کفن آقا ، صد پاره تن آقا ای مصحف ِ بر نیزه ها ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان بی حرامی ها سر ِ ، پیراهنت دعواست ، خونین جگر زهراست از آسمان آید ندا یا سید المظلوم ، یا سید العطشان زد ناله یعقوب نجف ، با دیده ی گریان ، وقتی که دید عریان افتاد جسمت زیر پا ، یا سید المظلوم ، یا سید العطشان
واحد سنتی شب دوم سبک ای ساقی لب تشنگان ای دختر بدرالدجی ، ای بانوی دنیا ، یا زینب کبری اهلا و سهلا مرحبا ، جان و دل زهرا، یا زینب کبری ای یاس زهرا و علی ، آمد زمستانت ، شد دیده گریانت چشم تمام قدسیان ، در عالم بالا ، یا زینب کبری تو می کشی آه از جگر ، با یاد فرداها ، دلگیری از دنیا از بوی سیب ِ این زمین ، شد در دلت غوغا ، یا زینب کبری یک قافله مضطر شد از ، حال عجیب تو ، امن یجیب تو بانو چرا خیره شدی ، بر حنجر آقا ، یا زینب کبری زهرا شده خونین جگر ، از داغ فردایت ، از ماجراهایت در این بیابان میشوی ، بی اکبر و سقا ، یا زینب کبری بانو خدا صبرت دهد ، بینی چه ها اینجا ، در روز عاشورا قدت کمانی می شود ، چون مادرت زهرا ، یا زینب کبری جان بر لبانت آید از ، این لشکر ملعون ، گردد دل تو خون باید بمانی بی حسین ، تنها در این دنیا ، یا زینب کبری منزل به منزل می روی ، یک اربعین گریان ، بر ناقه ی عریان خاکم به سر بسته شود ، دست تو چون مولا ، یا زینب کبری یک اربعین خون می چکد ، از دیده ی سقا ، بر نیزه ی اعدا وقتی که می گردی سپر ، بر طفل بی بابا ، یا زینب کبری
واحد سنتی شب سوم سبک ای ساقی لب تشنگان... ای همدمه طفل یتیم ، ای یاره بی یاور ، حیدر بابا حیدر حالی بپرس از دخترت ، بی تابم و مضطر ، حیدر بابا حیدر یاسم ولی پژمرده از ، خار مغیلانم ، آمد به لب جانم من صورتم دارد نشان ، از صورت مادر ، حیدر بابا حیدر از مکر شام و کوفیان ، مثل تو دلگیرم ، از زندگی سیرم اینجا بلای جان من ، شد کینه خیبر ، حیدر بابا حیدر ویران شود هر گوشه ی این شهر بی احساس ، آه از نمک نشناس بر تو جسارت می کنند ، بالای هر منبر ، ، حیدر بابا حیدر با که بگویم از غم و ، درد دل زارم ، لکنت زبان دارم گل بودم از دست خزان ، حالا شدم پرپر ، حیدر بابا حیدر بعد از عمو خیلی شکست ، قلب صبور من ، له شد غرور من هر بی سر و پا زد صدا ، اینجا مرا کافر ، حیدر بابا حیدر در کودکی آخر چرا ، سهمم فقط غم شد ، من قامتم خم شد از روی ناقه نیمه شب ، خوردم زمین با سر ، حیدر بابا حیدر با آه و درد و خون دل ، روز و شبم شد طی ، نفرین به کعب نی غساله فردا اشک خون ، ریزد بر این پیکر ، حیدر بابا حیدر
واحد سنتی شب پنجم ای ساقی لب‌ تشنگان.... ای آرزوی آخره ، هر شیر آزاده، ای مجتبی زاده عالم نبیند تا ابد ، مثل تو شهزاده ، ای مجتبی زاده عبداله بن مجتبی ، یابن ولی الله ، سرباز ثارالله رحمت به هر کس که تو را ، شیر وفا داده ، ای مجتبی زاده پای برهنه ، بی سپر ، تو آمدی میدان ، قربان این ایمان مانند تو چشم جهان ، کم دیده دلداده ، ای مجتبی زاده ما را به جان قاسمت ، اهل محبت کن ، مرد شهادت کن ما اول راهیم و تو ، در آخر جاده ، ای مجتبی زاده تو زیر شمشیر غمه ،جانان دهی جولان ، کوفه شده حیران قاسم ز احلی من عسل ، داده تو را باده ، ای مجتبی زاده یک گوشه ای از قتلگه ، شد روضه خوان مادر ، تو می زنی بر سر دیدی عمو در خاک و خون ، لب تشنه افتاده ، ای مجتبی زاده یک دم بمان ، مانده عمو ، تنها درین صحرا ، واویلا واویلا با کهنه خنجر ظالمی ، گردیده آماده ، ای مجتبی زاده رفتی ندیدی شکر حق ، عمه اسارت رفت ، خیمه به غارت رفت رفتی ندیدی که چه شد ، در مجلس باده ، ای مجتبی زاده
واحد سنتی شب چهارم محرم سبک ای ساقی لب تشنگان... ای جان جانان جهان ، ای بهترین دلدار ، یا سید الاحرار عالم شده دیوانه ات ، ای عشق بی تکرار ، یا سید الاحرار‌ ردّم نکن ای مهربان تر از پدر مادر ، جان علی اصغر ای که به آقایی تو ، کرده جهان اقرار ، یا سید الاحرار مانند فطرس می شود ، بال و پرم باشی ،تاج سرم باشی ؟ غمخوار من هم می شوی ، ای بهترین غمخوار ، یا سیدالاحرار ای آبروی عالمین ، شرمنده ات هستم ، راه تو را بستم من را حلالم کن حسین ، جان سپهسالار یا سید الاحرار اصلا بدی ام را تو ، بر رویم نیاوردی، از بس که تو مردی با اینکه از من یا حسین ، داری گله بسیار یا سید الاحرار با اینکه بد کردم ولی ، ای سید عالم ، شد شامل حالم لطف همان که کشته شد بین در و دیوار ، یا سیدالاحرار حقت نباشد این همه ، نا مهربانی ها ، ای مهربان آقا در این بیابان از عطش ، چشم تو گردد تار ، یا سید الاحرار واویلتا گردی کفن ، با خاک صحرا تو ، جبران کند با تو هر کس که دارد کینه ای از حیدر کرار، یا سید الاحرار تقصیر من هم هست اگر ، زینب پریشان است ، بی تاب و گریان است فکر اسیری حرم ، من را دهد آزار ، یا سید الاحرار
واحد سنتی شب ششم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانان حسن ، ای شاخه شمشادم ، ای تازه دامادم آهسته تر ، دسته گل ِ ، افتاده در بادم ، ای تازه دامادم تو روو به قبله گشته ای ، من ماندم و حسرت ، ای وای ازین غربت در کربلا چون پیکرت ، گم گشته فریادم ، ای تازه دامادم پشت مرا خالی مکن ، آرام جان من ،روح و روان من مثل علی ِ اکبرم ، هستی و سجادم ، ای تازه دامادم جان و دل من می دهد ، جان بر روی دستم ، غارت شده هستم غم های بابایت حسن ، باز آمده یادم ، ای تازه دامادم ای قاسمم یک کوفه را ، تو زیر و رو کردی ، بی آبرو کردی من یاد غوغای جمل ، با جنگت افتادم ، ای تازه دامادم تو بی کلا خود و زره ، کردی به پا محشر ، گشتی مرا لشکر ارث شجاعت داری از ، آبا و اجدادم ، ای تازه دامادم نقل عروسی تو سنگ ، خونت حنا گشته، غوغا به پا گشته صبر و قرارم را ز کف ، با ماتمت دادم ، ای تازه دامادم آه از امانتداری ام ، گشته گل یاسم ، هم قد عباسم بنگر به حالم از نفس ، پیش تو افتادم ، ای تازه دامادم آه ای کمان ابرو ببین ، قامت کمان گشتم ،من نیمه جان گشتم من خسته و تنها درین ، غوغای بیدادم ، ای تازه دامادم
واحد سنتی شب هفتم ای ساقی لب تشنگان ای محسن کرببلا ، ای غنچه پرپر ، مظلوم علی اصغر شد در زمین و آسمان ، از داغ تو محشر ، مظلوم علی اصغر شش ماهه نوزادی ولی ، تو مرد میدانی ، شمشیر برانی کردی تو کاری حیدری ، مثل علی اکبر ، مظلوم علی اصغر ای حاجی شش ماهه ام ، راحت شدی بابا ، از دست این دنیا بابا سلامم را رسان ، بر حضرت مادر ، مظلوم علی اصغر آتش بگیرد حرمله، زد شعله بر جانم ، چون ابر بارانم تیر سه شعبه قاتلت ، شد مثل آب آور ، مظلوم علی اصغر گشت از تلظی های تو ، هفت آسمان گریان ، لب تشنه دادی جان شرمنده شد از روی تو ، بابای بی یاور ، مظلوم علی اصغر من با چه رویی اصغرم ، روو بر حرم آرم ، خورده گره کارم چشم انتظار تو بُوَد در خیمه ها مادر ، مظلوم علی اصغر باید چگونه من کنم ، این غصه را باور ، طفلم شده بی سر افتاده این تیر سه پر ، بر جان این حنجر ، مظلوم علی اصغر باید تو را دفنت کند ، بابا تک و تنها ، ای وای ازین دنیا ترسم بُوَد در آوری ، تو روی نیزه سر ، مظلوم علی اصغر