eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
کرامت به تو تمام، حسن - 🏴✨✨🏴✨✨🏴🏴 مهدی سلحشور ای کرامت به تو تمام، حسن! وی گدای تو خاص و عام، حسن! ای رسول و علی و فاطمه را نام تو خوش ترین کلام، حسن! قبر بی زائر تو کعبهٔ دل حرمت مسجد الحرام، حسن! این عجب نیست گر امام حسین پیش پایت کند قیام، حسن! پای تا فرق حُسن در حُسنی که خدایت نهاده نام، حسن! کعبه با آن جلال می گیرد از مزار تو احترام، حسن! کیستی تو کریم اهل البیت کیستم من تو را غلام، حسن! دوست دارم که در مدینه شبی به مزارت دهم سلام، حسن! زائر روضة البقیعم کن سیدی، سیدی، امام، حسن! با تو بودم کَرَم کن و مگذار بی تو عمرم شود تمام، حسن! خاک ذریهٔ رسولم کن جان زهرا قسم، قبولم کن تو به اجداد خویشتن پدری تو به شخص پیامبر پسری تو عزیز دل سه معصومی تو دو دریای نور را گهری تو ز سر تا به پا امام علی تو ز پا تا به سر پیامبری تو امامی امام صبر و رضا تو ولیِ خدای دادگری تو غریب همیشه در وطنی تو امام شهید در صفری تربت بی چراغ تو گوید کز شه کربلا غریب تری تو بزرگ شباب اهل بهشت تو به پیران راه راهبری به خداوندگار صبر قسم که تو در صبر صاحب ظفری تو جگر پارهٔ رسول خدا تو به زهرا ستارة سحری جگر پاره پاره ات گوید که تو از دست یار خون جگری صبر تو از قیام سخت تر است شاهدم لخته لختة جگر است ای سلام خدا به جان و تنت ای همه حُسن در رخ حَسنت تو سپهر و ستاره زخم دلت تو چراغی و داغ، انجمنت پیکرت همچو شمع سوخته ای آب شد در درون پیرهنت پاره های جگر برون می ریخت با دل پاره پاره از دهنت ماهی بحر بر تو می گرید که غریبی هماره در وطنت جگر اهل بیت می سوزد تا قیامت به یاد سوختنت گه جفا در جواب مهر و وفا گاه دشنام پاسخ سخنت عوض آب، زهر کینه به کام جای گل، ریخت تیر بر بدنت تیرها بر تو گریه می کردند اشکشان بود جاری از کفنت باور هیچ کس نبود نبود که جسارت شود چنین به تنت تیر دشمن به زخم تازهٔ تو گشت شرمنده از جنازهٔ تو ای مه و آفتاب زوّارت ای همه خلق سر به دیوارت جگر سوخته چراغ بقیع چشم ها جای پای زوّارت کاش چون شمع تا سحر می سوخت دل ما در دل شب تارت پدر و مادرم فدایت باد که ز هر کس رسید آزارت زهرخند مغیره می زد زخم همچو شمشیر بر دل زارت به تو می گریم ای غریب وطن که تو را کشت عاقبت یارت جگر پاره پاره ات باشد قصة غصه های بسیارت سوز آن سیلی ای که زهرا خورد بود عمری به ماه رخسارت گل باغ دل علی ، به چه جرم در جگر رفت این همه خارت چشم "میثم" هماره ریزد اشک بر تو و بر دو چشم خونبارت عمر، جان دادن تو بود حسن یار هم دشمن تو بود حسن سازگار
Shahadat_Emam-Hasan_Salahshour_1400.mp3
11.43M
کرامت به تو تمام حسن مهدی سلحشور 🏴✨✨🏴✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210921-WA0025.
9.9M
🏴🍁 امام حسن علیه السلام آقا سلام مظهر عطا و کرم طاهری  🍁🏴🍁🏴🍁🏴🍁🏴 سلام آقا سلام مظهر عطا و کرم سلام آقا سلام باب رحمت محشرم سلام آقا امامزاده بدون حرم سایه تو بال کبورتر هاست آقام زائر تو فقط خوده زهراست آقام مزار خاکیت آخر دنیاست آقام ایشالله خیلی زود بقیع میشه آباد میسازیم صحنت رو شبیه گوهرشاد آقام آقام آقام **** کی میدونه چه رازی به سینه داره حسن کدوم آتیش خزون کرده نو بهار حسن کی میدونه چی اومد به روزگار حسن مسموم زهر قوم کافر شد ای وای با این یه روضه عمر اون سر شد ای وای تو کوچه ها عصای مادر شد ای وای یه عمر بار غم نشسته رو شونش شکسته تو کوچه غرور مردونش واویلا واویلا واویلا **** از اون لحظه براش دنیا غیر ویرونه نیست دیگه حرفاش به جز ناله غریبونه نیست یادش اومد میگفت پاشو راهی تا خونه نیست یاد یه روضه تنشو لرزوند ای وای جای یه پنجه روی صورت موند ای وای سه ماه روشو از علی پوشوند ای وای سه ماه از این غصه فقط زاری میکرد با گریه از مادر پرستاری میکرد واویلا واویلا واویلا **** کدوم خانوم کدوم خونه رو میگی روضه خون کدون سیلی کدوم کوچه رو میگی روضه خون کدوم صورت کدوم مادرو میگی روضه خون چشمای اهل آسمون تر بود ای وای دست حسن تو دست مادر بود ای وای یه شهر روبروی کوثر بود ای وای مدینه است شهری که به اشکام میخندن همون جا که مردا به زن راه نمیدن  
✨🍃 حسن (علیه السلام) : ✍ قلب زنگار می گیرد و با این زنگار کنار می رود و دل صیقلی می شود. 📚 وسائل الشیعه، ج 4، ص 1216
✨🍀 صل الله علیه وآله وسلم در پیشِ من آتش مزن بال و پَرَت را خونین مکن جان پدر چشم تَرَت را فردا همینکه جمع کردی بسترم را آماده کن کم‌کم عزیزم بسترت را آماده کن از آن کفنها دومین را بیرون بیاور یادگار مادرت را بگذار روی سینه‌ام باشد حسینت بگذار بر قلبم حسن را دخترت را بگذار با طفلان تو قدری بسوزم حالا بگویم حرفهای آخرت را زاری مکن بر حال من با حال و روزت خاکی مکن دنبال بابا معجرت را تو بار شیشه داری و می‌ترسم از تو خیلی مواظب باش طفل دیگرت را وقتی که  می‌ریزند هیزم روی هیزم وقتی که می‌سوزاند آتش سنگرت را بابا حواست باشد آنجا مُحسنت را بابا مواظب باش پشتِ در سرت را ای کاش می‌شد روضه‌ی بازو نمی‌شد وقتی علی می‌شوید آهسته پَرَت را این جمله‌ی آخر عزیزم با حسین است: "با خود مَبَر در قتلگه انگشترت را" حسن لطفی
✨🌿 صل الله علیه وآله وسلم ای در هوای ماتم تو عرش، سوگوار ای در غم تو چشم سماوات، اشکبار اسلام در مصیبت تو می شود یتیم دین در فراق روی تو بی تاب، بیقرار ما را در اوج گنبد خضرای خود ببر تا روی گنبدت بنشینیم چون غبار هرگز ز یاد حضرت زهرا نمی رود چشمی که شد ز ماتم تو ابر نوبهار رفتی و از مدینه ی تو رفت دلخوشی کوچید مرغ عشق و محبت از آن دیار سر زد پس از تو ای به همه خلق مهربان از امت تو آنچه نمی رفت انتظار هرچند از تو غیر محبت ندیده بود اما به اهل بیت تو بد کرد روزگار گلچین رسید و بعد تو خشکید پشت در یاسی که مانده بود ز باغ تو یادگار گر می گرفت آتش کینه به خانه و می رفت سمت پهلوی گل دست های خار آن دست که به بازوی زهرا قلاف زد انداخت دور گردن مولا طناب دار در بین کوچه باز همان دست آمد و دیوار کوچه خون شد و افتاد گوشوار محمدعلي بياباني