eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.1هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
304 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
مطالب کامل دعای کمیل وگریزهای دعا بارگذاری شد👆👆👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عزیزان مطالب کانال را بالینک بذارین رو گروه ها وکانالها تا مادحین بیان استفاده کنند کلی وقت میذاریم تا مطلب جمع می کنیم توجه👆👆👆
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi 🍃🌷🍃 کانال مداحان ترحیم خوان ایتا لینک👇 @tarhimkhaniy 🍃🌷🍃 ،کانال روضه و نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه ایتا لینک کانال👇 https://eitaa.com/rozevanoheayammoharramsoghandi 🍃🌷🍃 اشعار مولودی اهلبیت علیهم السلام، جشن تکلیف وعروسی مذهبی ایتا لینک👇 @golchinmolodiarosimazhabi گروه محبان اهل بیت ع هر درخواستی مادحین عزیز داشته باشند روی گروه بنویسند درخدمت هستیم ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/2740453387Cca7ea66bc5
الله جمال پنج تن را که کشید از نور جمالشان،جهان گشت پدید در بین ائمه،انبیا،ذات خدا تنها به حسین،اربعین را بخشید در راه خدا گذشت از هستی خویش ناموس اسیر و خود به گودال شهید جا دارد اگر در غم او خون ریزد هرکس که مصیبات عظیمش بشنید عشّاق،پیاده سوی ارباب روند با یاد سه ساله ای که بر خار دوید این جمعیت از موسم حج بیشتر است (تا کور شود هرآن که نتواند دید) شائق، تو بگو با مدد فاطمه بود هرآنکه به سوی حرم یار رسید
🔳پنج تن آل عبا وقت عروج روح رسول خدا رسيد از مأذنه صداي اذان عزا رسيد سهم وجود آل عبا رنج و غم شده از پنج تن ستاره اي از نور كم شده چشم يتيم مكه زماني كه بسته شد شهر مدينه از نفس افتاد خسته شد دلشوره هاي فاطمه شد اشك و زمزمه اشكي به رنگ خون چكد از چشم فاطمه داغ نبي زفاطمه اش صبر برده است مانند مادري است كه فرزند مرده است برگونه هاي فاطمه لطمه نشسته است از اين فراق غمزده چهره شكسته است رنگ افق ز داغ پيمبر كبود شد شبنم زديده هاي علي سيل و رود شد دو شاهزاده روي تن حضرت رسول افتاده اند ناله زنان همره بتول آه حسن صداي غريبانه ساز شد كام حسن به نوحه و مرثيه باز شد حال حسين حال يتيمي بهانه جوست گويي دوباره تشنه لب بوسه بر گلوست گويد به ناله در بر پيغمبر از محن خيز و دوباره بوسه بزن بر گلوي من گويد پدر دوباره حسينت زجان ببوس خيز و دوباره جاي لب و خيزران ببوس در اين عشيره سخت تر از هر وداع نيست اينجا كسي ز داغ كه بي اطلاع نيست اين خانواده صاحب اصلي محشرند از هركسي زماتم خود با خبر ترند بايد كفن بدست بگيرد علي ولي اي واي اگر امان بدهد پست اولي بر دين استوار الهي زيان رسد پاي طناب واي اگر به ميان رسد اي واي اگر غدير خم از يادها رود حيدر به بند غربت شيادها رود بعد ازنبي خدا نكند شعله پا شود زهرا به كوچه ها سپر مرتضي شود دشمن پس از نبي نكند بهر تعزيت ضرب لگد به در بزند بهر تسليت اي واي اگر كه محسن ششماهه جان دهد ايكاش ميخ در به تن او امان دهد
دروصف پنج تن دیوان آهی عالمی را آفریده حق برای پنج تن بشنو از ذرات عالم خود ثنای پنج تن پنج نور حق چو در زیر کسا گشتند جمع کسوت ختم رسل گردید جای پنج تن خواست چون‌شان و مقام خاندانش را ز حق احمد مرسل که بودی مقتدای پنج تن کرد نازل انما را حق به قرآن بهرشان خوش نشان امتحان است انمای پنج تن این خطاب از درگه حق آمدی بر قدسیان خلقت عالم نکردم جز برای پنج تن گفت جبریل امین یارب چه باشد نامشان این ندا آمد در آندم از خدای پنج تن فاطمه هست و دو فرزند پدر با همسرش جملگی گردید اینک آشنای پنج تن خلقت عالم طفیل هستی آنان بود هم شفاعت در جزا باشد جزای پنج تن گر غم و اندوه در دل داری‌ای شیعه کنون رو بزن دست توسل بر ولای پنج تن ‌ای دریغا با چنین جاه و مقام و مزلت بُد فزون از عالمی رنج و عنای پنج تن آه و واویلا که احمد در احد مجروع شد گوهر دندان شکست از مصطفای پنج تن پهلوی زهرا شکست و محسن او سقط شد رفت از‌دار فنا خیرالنسای پنج تن کشته شمشیر زهرآگین بن ملجم زکین گشت در محراب کوفه مرتضای پنج تن نی همین دادند زهرش بلکه جسمش بعد مرگ تیرباران جفا شد مجتبای پنج تن تشنه لب گشتی شهید و شد حریم او اسیر در ره آئین حق گلگون قبای پنج تن داد دشمن راس پاک او مکان کنج تنور مطبخ خولی شدی مهمانسرای پنج تن همچو «آهی» دیده افلاکیان و خاکیان روز وشب گریان بود اندر عزای پنج تن[۵
روضه_جبرئیل برای حضرت_آدم  هنگامي که حضرت آدم عليه‏ السلام به عرش نگاه کرد و نام‏ های پنج تن آل عبا را ديد جبرئيل آن‏ها را به او معرفي کرد و گفت: براي اين که توبه‏ ات قبول شود اين مطالب را بگو: «يا حميد بحق محمد و يا عالي بحق علي و يا فاطر بحق فاطمه و يا محسن بحق الحسن و يا قديم الاحسان بحق الحسين». هنگامي که حضرت آدم عليه‏ السلام پنجمين نام آل عبا را بر زبان آورد، اشک از گونه هايش سرازير شد و قلب او اندوهگين گرديد و گفت: چرا وقتي نام پنجمين نفر را بر زبان آوردي قلبم آزرده شد و اشک از ديدگانم جاري شد؟! در آن لحظه جبرئيل عليه‏ السلام شروع کرد به نوحه سرايي درباره‏‌ی مصائب امام حسين عليه‏ السلام و آدم عليه‏ السلام به همراه فرشتگان همگي گريستند. آن گاه جبرئيل عليه‏ السلام گفت:بر فرزندت حسين عليه‏ السلام در راه حق و عدالت، مصيبتي فرود می‌آيد که همه مصائب، در برابر آن کوچک است. حضرت آدم عليه‏ السلام پرسيد:آن مصيبت چيست؟! جبرئيل عليه‏ السلام گفت:او تنها و غريب و بدون هيچ يار و ياوري و با لب تشنه به شهادت مي‏رسد. 🔸ای کاش آن امام را در سرزمين کربلا مي‏ديدي که از شدت تشنگی، فريادش به آسمان بلند بود؛اما کسي جز شمشيرها به کمک او نمی‌شتابد. سر او را از قفا مي‏برند و خيمه‏‌ها و حرم او را غارت مي‏کنند و سر مقدس او و اصحاب و يارانش را به همراه بانوان حرمش در شهرها مي‏گردانند.  
سلام روضه پنج تن معمولا حدیث کسا و ترجمه بکاربرده میشود. اما چند شعر عرضه میکنم التماس دعا ﻋﺎﻟﻢ ﮐﻮﻥ ﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺒﺮﯾﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﮐﺮﺩ ﺧﻠﻘﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺁﺏ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﺁﺗﺶ ﻋﺮﺵ ﻭ ﻓﺮﺵ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﺎﺕ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﻭﻻﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺣﯿﺪﺭ ﻣﮑﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﮐﺴﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﯾﻘﻪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺷﺪ ﭼﻮ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﮐﺴﺎ ﺳﺮ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻖ ﺧﺎﻣﺲ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﮔﻠﮕﻮﻥ ﻗﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻧﺪﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺫﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﮔﺸﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﯿﻞ ﻣﻠﮏ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﺎﯼ ﺣﯽ ﮐﺮﯾﻢ ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﻭﺣﯽ ﺁﻣﺪ ﺁﻧﺰﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﮐﺴﯿﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺞ ﺗﻦﺍﯼ ﻣﺎﻟﮏ ﺭﻭﺯ ﺷﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﻄﻔﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﯽ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻮﺭ ﭼﺸﻤﺶ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺧﺴﺮﻭ ﮐﺮﺏ ﻭﺑﻼ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻥ ﻟﻮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺣﻖ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﻋﻠﯽ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ، ﺍﻭﻻﺩﺷﺎﻥ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﮐﺴﺎ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﺘﻠﮕﺎﻩ ﮐﺮﺑﻼ ﮔﺮﺩﯾﺪﺷﺎﻥ ﻣﺎﺗﻢ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﮔﻔﺖ ﺯﻫﺮﺍﺍﯼ ﻏﺮﯾﺐﺍﯼ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﺴﯿﻦ ﮔﺸﺘﻪﺍﯼ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﭼﺮﺍﺍﯼ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ شعر در مدح پنج تن آل عبا گفت زهرا‌ای غریب‌ای کشته مادر حسین گشته‌ای عریان چرا‌ای با وفای پنج تن ایکه می‌خواهی سعادت در جهان وآخرت همچو صالح باش دائم خاک پای پنج تن * آفریدند آفرینش را برای ، پنج تن پس همه هستند خلق ماجرای ، پنج تن مثل جبرائیل تا عرش بالا می روم آن زمان هایی که می افتم به پای ، پنج تن شعر در مورد پنج تن آل عبا نذر “اهل بیت” ، اهل بیت باید ذبح کرد بچه های ما فدای بچه های ، پنج تن استجابت در قسم دادن به نام فاطمه است پس بدون او نمی گیرد دعای ، پنج تن ** الم کون و مکان را کبریای پنج تن کرد خلقت روز اول از برای پنج تن آب و باد و خاک وآتش عرش و فرش و ممکنات در وجود آورد از بهر ولای پنج تن احمد و حیدر مکان کردند در زیر کسا حضرت صدیقه و هم مجتبای پنج تن شد چو داخل در کسا سر حلقه میدان عشق خامس آل عبا گلگون قبای پنج تن
(گریز به حدیث کساء )*** خسران زده است هر که توکل نمی کند بر خاک چادر تو توسل نمی کند یا بلبلی که طوف سر گل نمی کند قلبم میان سینه تحمل نمی کند امشب نخواند از جلوات خدایی ات از تابش و تلالؤ خیرالنسایی ات ای که کنیز خانه ات از عالمی سر است نامت نجات بخش هزاران پیمبر است یک گوشه از تجلی تو قدر و کوثر است کوثر شدی و ساقی این چشمه حیدر است حوریه ای و دور و برت جای خار نیست غیر از علی نصیب تو در روزگار نیست صاحبْ کتاب... باطن قرآنِ مرتضی زیبا ترین ستاره ی تابان مرتضی جان تو هست جان نبی جان مرتضی لبخند صبح و شام تو رضوان مرتضی وصله بزن به چادرت اما فقط بخند رخت عروسی ات بده زهرا ، فقط بخند بر سائلت بزرگی و سرمایه می رسد آنقدر که عطای گرانمایه می رسد در مدح بنده پروری ات آیه می رسد نان می پزی و باز به همسایه می رسد این بار نه... نده همه اش را به این و آن افطار کن بس است عطای دو لقمه نان حتی به مریمش زکریا نگفته است اصلا کسی به دخترش این را نگفته است قطعا رسول صحبت بی جا نگفته است بی خود به تو که "ام ابیها" نگفته است تو مادر یتیم حجازی و کوثری از مریم و خدیجه و آسیه برتری مهر تو در خرابه ی این دل عنایت است روح تمام بندگی از این محبت است نامت به لب رسید، همین هم عبادت است خدمت به آستان تو عین شرافت است این ظرف دل به یمن وجودت شریف شد کار دلم به لطف نگاهت ردیف شد امشب بیا دوباره حدیث کسا بخوان سیب بهشتی نبوی هل اتی بخوان در جمع ما بیا و کمی ربنا بخوان مادر به جای ما همه اغفرلنا بخوان از بخشش تو قلب خدا شاد می شود ویرانه خانه ی دلم آباد می شود
حدیث کسا به شعر ... اگه باحوصله خوندید و فیض حاصل شد ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید روايت شد از حضرت فاطمه حديث شريفی برای همه که روزی حبيب خدا مصطفی ابوالقاسم احمد رسول خدا محمد(ص) شهنشاه دنيا و دين که ما را پدر باشد آن مه جبين قدم رنجه فرمود در خانه ام منور از او گشت کاشانه ام بفرمود يا فاطمه بر تو سلام از من ای دخت نيکو نهاد بدو عرض کردم که ای نامور ز من برتو بادا سلام ای پدر سپس گفت آن شاه خوبان به من که ضعفی شده عارضم در بدن بگفتم پدرجان ز ضعف شما نباشد پناهم به غير خدا مرا گفت ای دختر بردبار کسای يمانی ما را بيار بپوشان مرا در کسای يمن بپوشانم او را سراسر بدن چو کردم به رخسار خوبش نگاه رخش می درخشيد مانند ماه درخشيدنی چون مه چارده بر آن ماه هرلحظه کردم نگه چو پوشاندمش جامه را بر بدن پس از ساعتی از در آمد حسن چو فرزند دلبندم از در رسيد سلامی بداد و جوابی شنيد بگفتا که ای مادر مهربان رسد بوی خوش بر مشام آنچنان که گويی بود بوی جدم رسول به پاسخ چنين گفت با وی بتول که ای نور چشمان مادر، حسن بهين ميوه ی نورس قلب من بلی، جد تو رفته زير کسا به زير کسا خفته آن پارسا حسن رفت نزديک جدِّ گرام چنين گفت بعد از ادای سلام که ای جد من ای رسول خدا دهی اِذنم آيم به زير کسا؟ جوابش چنين داد خيرالبشر تو را باد از من سلام ای پسر تويی وارث و صاحب حوض من مجازی که داخل شوی ای حسن به زير عبا رفت آن نور عين پس از ساعتی از در آمد حسين(ع) حسين کرد با مادر خود سلام سپس گفت از مهر آن نيکنام که ای مادر خوب فرخ سرشت مشامم شده پر ز بوی بهشت که گويی در اين کوی جدَّم بود چنين بوی خوش بوی جدَّم بود بگفتا به او مادر: ای نور عين تويی ميوه ی قلب مادر حسين بلي، جدّ والای تو با حسن به زير کسا خفته اند آن دو تن چو بشنيد آن کودک مه لقا چنين پاسخ از مادر باوفا به نزد کسا رفت و گفتا سلام حضور همايون خيرالأنام سپس گفت ای جد والا تبار رسولی که حق کرده ات اختيار مرا می دهي اِذن آيم به پيش؟ پذيری مرا در کسا نزد خويش؟ چنين داد شاهنشه دين جواب سؤال حسين زاده ی بوتراب تورا باد از من سلام ای پسر تويی شافع امتم سر به سر به تحقيق رخصت دهم بر شما که آيی به زير کسا نزد ما حسين شد چو داخل به زير کسا بيامد ز در شير حق مرتضی بگفت السلام عليک يا بتول سلامم به تو باد دخت رسول چو زهرا شنيد از علی اين سخن بگفتا به تو باد ای بوالحسن سلام من ای سرور مؤمنين وصيِّ به حق، ای امام مبين علي گفت ای دخت خيرالأنام رسد بوی خوش مر مرا بر مشام به نزد من اين بوی خوش گوييا نشايد جز از خاتم انبيا که باشد عزيز و دل آرای من اخيّ و پسر عمّ و مولای من بگفتا بلی؛ با حسين و حسن به زير کسا خفته شاه زمن علی با خبر شد چو از ماجرا روان گشت با وجد نزد کسا بگفت السلام ای رسول خدا دهی رخصت آيا ز احسان مرا؟ که با اِذنت ای خاتم انبيا بيايم به پيش تو زير کسا سلام ورا رهبر بی قرين جواب حکيمانه داد اين چنين به تو ای برادر سلام از من است که چشمم به ديدار تو روشن است تويی صاحب سيف و علم و قلم به دست تو باشد لوا و علم به تحقيق رخصت دهم بر علی که باشد علی ذات حق را ولی علی گشت وارد به زير کسا حضور شريف حبيب خدا چو من ديدم اين چار تن رفته اند به زير کسا نزد هم خفته اند روان گشتم از شوق سوی کسا رسيدم به نزديک آن چار تا سپس عرض کردم سلام ای پدر سلام ای پدر ای مرا تاج سر مرا می دهيد اِذن تا با شما شوم ملحق و آيم اندر کسا؟ پدر داد پاسخ به دختر چنين سلام پدر بر تو ای نازنين تويي دختر و پاره ای از تنم کجا ديده و دل ز تو برکنم بيا در برم ای عزيز پدر که ام ابيهايی و خوش سيَر چو زهرا مکين شد به زير کسا کسا عزتی يافت بی انتها محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) با حسن(ع) حسين(ع) پنجمی شد در اين انجمن چو رفتند اين پنج تن در کسا کسا شد منور چو عرش خدا رسول خدا از دو سوی کسا سوی آسمان برد دست دعا که يارب ز الطاف بی انتها تو محظوظ کن اهل بيت مرا هم اينان رعايت ز من می کنند هم اين ها حمايت ز من می کنند بود لحم ابدانشان لحم من بود خونشان خون من در بدن اذيت کند هر که اين چار تن اذيت نموده ست بر جان من کسی گر که غمگين کند حالشان مرا کرده غمگين ز احوالشان هر آن کس که جنگ است با اين چهار مرا کرده با جنگ خودشان دچار به صلحم اگر صلح گيرند پيش وگرنه شود خاطر من پريش هر آن کاو نمايد بر آنها ستيز ستيزم به او موقع رستخيز محبّ محبّان آنان منم به خشم بد انديششان دشمنم بود اهل بيت من اين چار تن ک
زمزمه. قبل از حدیث کسا ....ای فلک دندان پیغمبر شکست ..پهلوی زهرا زضرب در شکست ..شد علی بر مسجد و بهر نماز. فرق او از تیغ بن ملجم شکست ..چون حسن از کوزه ابی سر کشید از غم مرگش دل خواهر شکست ....شد حسین عازم به دشت کربلا نوگلانش جمله بال و پرشکست .....بگیم یا رسول الله چه کردن امت تو با اهلبیت تو
حدیث کسا خوانم حدیثِ کسا،در مدح آل عبا بر خَمسهٔ طیّبه،گویم درود و ثنا عشق این ها بُوَد در روح و جانم اِنَّما یُریدُ الله بر زبانم یا فاطمه یا زهرا... بیتِ اُمُّ السَّلَمه،جَنّتِ کبریا شد محل اجتماعِ،جمعِ آل عبا شد تحت کسا به امرِ حیّ دادار شد جای احمد و عترتِ اَطهار یا فاطمه یا زهرا... طبقِ حدیث کسا،که نورِ راهِ همه است مِحوَرِ اهل بیت و،کُلّ عالَم فاطمه است یار رب دلها را غرقِ تَوَلّیٰ کن ما را فداییِ راهِ زهرا کن یا فاطمه یا زهرا... این زهرا با این مقام،با این شُکوه و وَقار پهلویش بشکسته شد،در بین در و دیوار ‌شد در راه علی قَدِّ خمیده محسنش شهید و خودش شهیده یا فاطمه یا زهرا... 🌺 نشانی آیهٔ تطهیر : سوره مبارکه احزاب،آیه شریفه ۳۳ 🔴 توجه : تلفظ درست؛حدیثِ کِساء هست ولی در کلامِ فارسی به حدیثِ کَسا معروف شده وَ معمولاً هم به همین عنوان خوانده میشود که مشکلی هم ندارد مثلِ کلمهٔ طیّبهٔ حُسَین که در تلفظ فارسی حسِین خوانده میشود
پنج تن ال عبا زیر کسا یمنی فاطمه بود و علی بود و حسین ابن علی کرد دعا احمد مختار که ای خالق من پاک کن فاطمه و انکه بود در بر من گفت جبریل که اینها کیانند یا رب این مقامات بزرگ نزد تو دارند یا رب گفت این فاطمه هست و پدر و همسر او این حسین وحسن ونور دو چشم تر او کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
سلام روضه پنج تن معمولا حدیث کسا و ترجمه بکاربرده میشود. اما چند شعر عرضه میکنم التماس دعا ﻋﺎﻟﻢ ﮐﻮﻥ ﻭ ﻣﮑﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﺒﺮﯾﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﮐﺮﺩ ﺧﻠﻘﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺁﺏ ﻭ ﺑﺎﺩ ﻭ ﺧﺎﮎ ﻭﺁﺗﺶ ﻋﺮﺵ ﻭ ﻓﺮﺵ ﻭ ﻣﻤﮑﻨﺎﺕ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﻭﻻﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺣﯿﺪﺭ ﻣﮑﺎﻥ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﮐﺴﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﯾﻘﻪ ﻭ ﻫﻢ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺷﺪ ﭼﻮ ﺩﺍﺧﻞ ﺩﺭ ﮐﺴﺎ ﺳﺮ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻋﺸﻖ ﺧﺎﻣﺲ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﮔﻠﮕﻮﻥ ﻗﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻧﺪﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺫﻥ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ ﮔﺸﺖ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺩﺭ ﺩﻭﻟﺖ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﯿﻞ ﻣﻠﮏ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﺎﯼ ﺣﯽ ﮐﺮﯾﻢ ﭼﯿﺴﺖ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺍﻟﻬﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﻭﺣﯽ ﺁﻣﺪ ﺁﻧﺰﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﺧﻠﻖ ﻋﺎﻟﻢ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﮐﺴﯿﺘﻨﺪ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺞ ﺗﻦﺍﯼ ﻣﺎﻟﮏ ﺭﻭﺯ ﺷﻤﺎﺭ ﺷﺪ ﻧﺪﺍ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﻄﻔﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻠﯽ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺍﻭ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻧﻮﺭ ﭼﺸﻤﺶ ﻣﺠﺘﺒﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﺧﺴﺮﻭ ﮐﺮﺏ ﻭﺑﻼ ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺮ ﺍﻓﺮﺍﺷﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩﻭﻥ ﻟﻮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﺣﻖ ﺯﻫﺮﺍ ﻭ ﻋﻠﯽ ﻭ ﻣﺼﻄﻔﯽ، ﺍﻭﻻﺩﺷﺎﻥ ﺣﺎﺟﺖ ﺑﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺍﯼ ﺧﺪﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﯾﮏ ﻣﮑﺎﻥ ﺯﯾﺮ ﮐﺴﺎ ﯾﮏ ﺟﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻗﺘﻠﮕﺎﻩ ﮐﺮﺑﻼ ﮔﺮﺩﯾﺪﺷﺎﻥ ﻣﺎﺗﻢ ﺳﺮﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ ﮔﻔﺖ ﺯﻫﺮﺍﺍﯼ ﻏﺮﯾﺐﺍﯼ ﮐﺸﺘﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺣﺴﯿﻦ ﮔﺸﺘﻪﺍﯼ ﻋﺮﯾﺎﻥ ﭼﺮﺍﺍﯼ ﺑﺎ ﻭﻓﺎﯼ ﭘﻨﺞ ﺗﻦ
روضه واشعار پنج تن وحدیث کساء بارگذاری شد👆👆👆👆
کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
سه شنبه های جمکرونی چوگیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا چرا یک شب نمی آیی بخوابم یابن زهرا تویی ماه منیرم به گیسویت اسیرم از آن ترسم که آخر ز هجرانت بمیرم حبیب منی - طبیب منی بیا درمان دردم کجا جویمت - چو گل بویمت بیا دورت بگردم دل من بر سر زلف تودارد آشیانه نمی دانم چرا از من نمیگیری نشانه بگو با من کجایی چرا از من جدایی گمانم یابن زهرا نجف یا کربلایی به رویت قسم - به مویت قسم گرفتار تو هستم- که با نقد جان - من بی نشان خریدار تو هستم
سه شنبه های جمکرونی آقا اجازه هست از مادر بگویم از مادرت از لشگر حیدر بگویم از کوچه ای تنگ و دل سنگ مغیره از دختری با چشم های تر بگویم آقا زبانم لال دستی رفت بالا خون می چکد از گوش اگر بهتر بگویم آقا نمی آیی؟ ببین در شعله ور شد از آتش و موی سر و معجر بگویم آقا زبانم سوخت، مادر سوخت آقا می خواستم در پشت در مادر بگویم از ازدحام و چل نفر نامرد و مادر از سینه ی زهرا و میخ در بگویم احمد شاکری
هدایت شده از ترحیم خوانی
4_5972254163705267183.mp3
4.47M
📋 روضه فشار قبر / (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ پیغمبر دیدن یه جایی شلوغه، از اصحاب سؤال کردن چه‌خبره؟ عرضه داشتن آقا دارن قبر میکنن. آقا دوان دوان اومدن بالا سر قبر. روایت میگه اینقدر پیغمبر گریه کردن که خاک گِل شد... بعد فرمودن "إِخْوَانِي لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّو" آی مسلمونا! آی برادرا! خودتونو برای اینجا آماده کنید... فلذا میگن وقتی مُرده رو تو قبرستان میارید کنار قبر بدنش‌رو کمی رو زمین بذارید. آخه میّت از این حفره میترسه؛ میگه نکنه منو اینجا میخواید بذارید و برید، منو تنها نذارید... حالا فکر کن امشب بدنت رو تو قبر گذاشتن سنگ لحد روهم میخوان بذارن.... "فَمَا لِي لا أَبْكِي" (چرا گریه نکنم؟) " أَبْكِي لِخُرُوجِ نَفْسِي أَبْكِي لِظُلْمَةِ قَبْرِي أَبْكِي لِضِيقِ لَحْدِي " گریه میکنم برا اون لحظه‌ای که دارن آخرین سنگ لحد رو میذارن، سوراخای قبر هم با گِل پر میکنن، خاک میریزن. دیگه همه تنهام میذارن و میرن؛ من میترسم.... خیلیا دارن حرف از امام رضا میزنن؛ اما من قبل از اینکه از امام رضا بگم دلم میره درِ خونه‌ی مادر.... آخه بی‌بی به امیرالمومنین فرمود وقتی منو تو قبر گذاشتی تنهام نذار، بشین بالای سر قبرم برام قرآن بخون، باهام حرف بزن. فلذا امیرالمومنین هم با این دست زد به قبر؛ فرمود ای زمین با این بدن یه‌کم مدارا کن. یه وقت نکنه به این بدن فشار بیاری.... به این بدن در و دیوار به اندازه کافی فشار آورده بسه.... یازهرا.... کانال مداحان ترحیم خوان ایتا لینک👇 @tarhimkhaniy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت مادر دلم گرفته... ایام فاطمیه صوت آقای صابرخراسانی بسیار زیبا کانال روضه ،نوحه وسخنرانی چهارده معصوم علیهم السلام ایتا لینک👇 https://eitaa.com/nohevarozechahardahmasomsoghandi
"بزرگترین گروه ستایشگران اهل بیت علیهم السلام" لینک گروه مذهبی:ایتا http://eitaa.com/joinchat/501415957Cff052ccb5a 👆👆 https://t.me/joinchat/Fc2W8kSfboJh5hGalc14Rw لینک گروه مذهبی تلگرام👆👆
هدایت شده از ترحیم خوانی
کانال مداحان ترحیم خوان مطالب کامل متن وصوت،پندیات، حدیث،سخنرانی و.... ایتا لینک👇 @tarhimkhaniy
خواندن ، در شب جمعه، بسیار سفارش شده است . بخوانیم و به نیت و همچنین شادی روح 🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🌷
🍃🌹 💐هر کس در شب جمعه ده مرتبه این دعا را بخواند💐 در نامه عمل او هزار هزار حسنه نوشته شود و هزار هزار سیئه محو شود و در بهشت برایش هزار هزار درجه وجنات نویسند. 🌷اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🌷