eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
333 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• ‍ برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چهار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات ااحاط‌بهی‌علمک باغ گل یاس سلام علیک مادر عباس سلام علیک سایه نشین حرم آفتاب غرق شده در کرم آفتاب فاطمهٔ دوم حیدر شدی مادر یک ماه و سه اختر شدی قدر تو گوی شرف و ناس برد ارث ادب را زتو عباس برد ⬅️نام مادر ادب نام مادر اباالفضله.. آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.. دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست.. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد نمیزاره کسی نا امید از در خونش برگرده.. مادرش هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند.. ⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت.. یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد.. کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد.. من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم.. ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم.. (گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟) مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان.. ⏪کنیز برگشت منزل مادر ابالفضل بی‌بی پرسید کی بود پشت در؟ صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی سالشو از آقام عباس میگرفت.. خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن.. یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم.. نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده.. عباسم ناراحت میشه.. بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر.. 🔘تا همه رو دست فقیر دادند یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.. (چرا ناراحتی بگیرو برو) صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم گدایی در این خونه.. من عاشق عباسم.. (من برای پول نیومدم) اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم.. یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.. یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد.. (چی شده) (چرا گریه میکنید؟) امان امان خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی.. کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند.. آخ عمود آهن به فرقش زدند.. تیر به چشم نازنین پسرم زدند.. آخ تو کربلا شهیدش کردند.. داغشو به دل حسین گذاشتند.. ⬅️روز اولی که خانم ام البنین واردِ خانه ی امیرالمومنین شد.. مرحوم ربانی خلخالی تو (ستاره درخشان مدینه) مینویسه میگه اُمُّ البنین رسید مقابل در خانهٔ امیرالمومنین داخل نشد.. به اُمِّ سلمه فرمود: ام سلمه من شرط دارم.. وارد نمیشم.. (همه تعجب کردند، گفتن، این خانمی که روز اول زندگیشه چه شرطی داره) ❇️صدا زد اول بگید خانمم زینب بیاد.. همه تعجب کردند.. میخواد چه کنه این  مادر.. خانم زینب آمد در آستانه ی در.. به نقل تاریخ دختر هفت، هشت  ساله.. تاریخ مینویسه روزی که ام البنین واردخانهٔ امیرالمومنین شد حسنین بیمار بودند.. بودند تب داشتند میگن..خانم ام البنین ایستاددم در.. خانم زینب تو آستانه ی دَره.. میدونی این مادر چه کرد.. از همان روز اول، یکمرتبه دیدن ام البنین خودشو انداخت روی پاهای خانم زینب..خانم جان من نیومدم اینجا برات مادری کنم.. خانم جان من نیومدم جای مادرت زهرا رو بگیرم.. فقط اومدم یه جمله بگم.. اومدم اجازه بدی تا آخرِ عُمر کنیزیوخدمت این خونه رو بکنم.. من اومدم کنیزت باشم خانم جان.. آخ.. بمیرم برا دردای دل ام البنین.. با چه سوزی ناله میکرد گریه میکرد.. دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند.. میومد بقیع.. چهار تا صورت قبر درست میکرد.. ناله میکرد گریه میکرد. ولی فقط میگفت حسین.. حسین.. حسین.. گفتن ام البنین تو چهار تا پسرت شهید شدن چرا فقط میگی حسین.. می گفت دو تا علت داره. اول اینکه پسرای من مادر دارند.. اما حسینم مادر نداره.. ثانیا شنیدم اون لحظه آخر حضرت زهرا اومد سر پسرمو به دامن گرفت.. براش مادری کرد.. صداش زد پسرم.. حالا می خوام جبران کنم.. به عوض زهرا برا پسرش مادری کنم.. حسین جان ای آبروی دو عالم نگین سلیمان به حلقه ی خاتم ز زخم تنت روی ریگ بیابان به اشک دل و سوز و آه یتیمان تنت بی سر مانده در دل صحرا سرت هر دم روی نیزه اعدا کند گریه خواهر تو به هر شب تو ای سوره ی پاره در بر زینب الهی به نا امیدی ابالفضل دستتو بیار بالا حاجتت رو مد نظر بگیر.. سه مرتبه ناله بزن یا ابالفضل3 هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات) کانال روضه دفتری👇ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• می خورد آب زچشمان تو صد رود فرات چشمه ی اشک تو بی بی شده است آب حیات کربلا تا زبقیع و ز بقیع تا زخدا برتو ای ام بنین مادر روضه صلوات 💚♠️💚 بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات آن چار شهید و مادر پاک سرشت بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات 💚♠️💚 بر ساقی تشنه لب مشک به دهن صلوات بر دو دست قطع شده عباس صلوات بر فرق شکافته خونین شبهه حیدری بر معرفت و عشق برادری ابوالفضل صلوات 💚♠️💚 به نام نامی سقای کربلا صلوات به شیر بیشه صحرای نینوا صلوات به پاسدار پرآوازة خیام حسین به قدر وشوکت عباس مه لقا صلوات 💚♠️💚 به شیر بیشه صحرای کربلا صلوات به پاسدار و علمدار نینوا صلوات به آنکه داد و ستدش به راه دین خدا به دستگیر همه خلقِ بینوا صلوات 💚♠️💚 بر بازوی افتاده به خاکش صلوات برچهره ماه تابناکش صلوات افتاده به روی خاک عباس علی برقد رشید چاک چاکش صلوات ۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
# عربی •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ واى بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان كه مرا به ياد شيران بيشه‏ ام می ‏اندازى كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ چهار پسر که مانند عقاب های کوهسار بودند و با بريده شدن رگ حيات يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ بر سر نعش آن ها نیزه ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاك افتادند يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ اى كاش می ‏دانستم آیا چنان که خبر دادند؛ عباس من دست راستش قطع شده بوده است؟ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• قسم به گريه ی صاحبْ عزای ام بنين من آفريده شدم با دعای ام بنين قسم به كعبه كه از كعبه حُرمتم بيش است چنان كه سوختم از ماجرای ام بنين شبيه مشك اباالفضل،می چكد اشكم به پای غربت بی انتهای ام بنين اگرچه دست ندارد به تن،ز راه كرم گرفته دست مرا مرتضای ام بنين به ياد چادر زهراست بالشان خاكی كبوتران حريم هوای ام بنين شِفا شبيه گدایی كه سخت محتاج است نشسته بر درِ دارالشفایِ ام بنين ادب به رسم ادب آمده ز سمت فُرات و سر گذاشته بر خاك پایِ ام بنين نخورده آب زمانی كه روضه می خوانده گرفته بوده يقيناً صدای ام بنين برای دفعه ی سوّم شكسته زينب را نوا و ناله و واويلتای ام بنين سه سال سوخت بياد سه ساله و پدرش فدای آن همه مهر و وفای ام بنين حسين دست اباالفضل را كه می آورد رباب سينه زد آن دم به جای ام بنين خميده بود زمانی كه عزم رفتن داشت شبيه فاطمه قد رسای ام بنين مكان گريه برای حسين اگر حرم است مگو بقيع،بگو کربلای ام بنين به جان دست قلم،در جزا نمی سوزد دلی كه سوخته در نينوای ام بنين پس از ظهور اگر آمدم مدينه!رفيق قرارمان دمِ ايوان طلایِ ام بنين •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• خواستم تا گله از تیر سه شعبه بکنم شرم از روی رباب و گلش اما نگذاشت لحظه ای نیست که بر حرمله نفرین نکنم فرق بین گل شش ماهه و سقا نگذاشت خواستم گریه کنم بر غم بی دستی تو غم بی مادری یوسف زهرا نگذاشت •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• وقتی که حرفِ اصغر بیتاب میشد ام البنین جای ابالفضل آب میشد لب میگزید و در دلش آرام میگفت ای کاش طفل بی گنه سیراب میشد از مشک پاره پرس و جو میکرد از یاس با چشم گریان خیره بر مهتاب میشد هر شب به یاد کربلا و دست ساقی مثل امام مجتبی بی خواب میشد گریان چشمانِ ابلفضل بود اما سینه زنِ تنهایی ارباب میشد با قد خم یا گریه میکرده و یا که مانوس با سجاده ی محراب میشد ۹۷/۱۲/۱ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
♻️ •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• 🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات 🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات 🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت 🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ▪️من مادر سالار غیرت در زمینم ▪️من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم ▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم ▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم  (میخوای بدونی عباس کیه؟) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است به من نگومریض داری.. به من نگو جوون گرفتار دارم... دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه.... ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (بگم) ▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است ▪️من مادری کردم برایش از وجودم ▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم  (اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... ) ▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا ▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا ▪️او را ارادتمند زینب پروریدم ▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم ⬅️قربان ام البنین... وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد...... ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین..... علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه....... علی جان ببین عباسم چقدر رشیده..... اما بمیرم ... امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت... آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا....... دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره...... ( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...) ◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟.... نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده..... آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی.... ⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه ..... قریان ادب ام البنین...... قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...... دپرزسر حسین میگردونه...... آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان..... (دشتی) 🔘الا مادر به قربون جمالت 🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی 🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت ⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر...... آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر (چیه مادر) مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه..... (چیه مادر) مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی... ( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست) همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه..... ( چرا مادر) مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش.... لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه.... ⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد... آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد... (کجا بود) اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن.... اون موقعی که تیر به مشک زدند... تیر به چشم زدند ... دو دست از بدن جدا شد... مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن... بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد: اخا ادرک اخا...... برادر... برادرت رو دریاب امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل... فرمود.. الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی... عباسم کمرم شکست 💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3 💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3 ⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني 🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني ⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو 🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...... 🔴هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات) 🔴 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
سینه_زنی_زمینه_وفات_ام_البنین_س_اُم_البنین_ای_مادر_عشق_مهدی_میرداماد.mp3
2.8M
مداح:👌😭 •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• اُم البنین ای مادر عشق عروس خانه ی كوثر عشق پروراندی در دامن خود یل و امیر لشكر عشق نام تو زنده بود به هر لب عباس تو ماه و تویی كوكب خادم بیت ولا شدی تو عباس تو شد خادم زینب مادر عباس اُم البنین نام تو پاینده ی زمان نرود از قلب شیعیان در مقامت بس كه تو شدی مادر عباس پهلوان ادب آموز پسر شدی تو از غم او خون جگر شدی تو وقتی شنیدی كه تشنه جان داد پیش همه مفتخر شدی تو مادر عباس اُم البنین رسیده بر گوش عالمین آن زمانی كه به شور و شین زینب خبر داد از علقمه اما تو گفتی جانم حسین علقمه غوغای بی امان بود جای تو خالی در آن میان بود عوض تو زهرا زعنایت گریه كن عباس جوان بود مادر عباس اُم البنین •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
4_5870602462586477505.mp3
950.8K
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• بند۱ من ام البنین تنهایم تنهای تنهایم نمونده پسری برایم تنهای تنهایم میگن تو غربت بچه هامو کشتن اون جوونای باوفامو کشتن خودم شنیدم که تو یک نصف روز کربلا چارتا پسرامو کشتن واویلا واویلا واویلا بند۲ ای گل پرپرم ابالفضل اباالفضل اباالفضل کجایی پسرم اباالفضل اباالفضل اباالفضل دیگه رسیده وقت رفتن عباس این لحظه های آخر من عباس بیا الان که من دارم میمیرم سر منو بگیر به دامن عباس واویلا واویلا واویلا بند۳ چی به سرت اومد کربلا واویلا واویلا مشکت پاره پاره شد سقا واویلا واویلا عباس من ببین که قد کمونم غصه تو آتیش زده به جونم آب نتونستی ببری به خیمه خیلی خجالت کشیدی میدونم واویلا واویلا واویلا بند۴ شنیدم که کردند هلهله واویلا واویلا تا تیر زد به چشمت حرمله واویلا واویلا به فرق تو ای مه جبین اباالفضل زدند عمود آهنین اباالفضل دو دستتو بریدنو و شنیدم تو با صورت خوردی زمین اباالفضل واویلا واویلا واویلا بند۵ اینجا حرمتمو نشکستن عباسم عباسم دست مادرتو نبستن عباسم عباسم اینجا کسی گوشواره امو نبرده ام البنین تو غریبی نمرده تو نگران نباش که مادر تو حتی یه سیلی از کسی نخورده واویلا واویلا واویلا •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @rozeh_daftari1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا