eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
423 دنبال‌کننده
293 عکس
493 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️قابل توجه عزیزانی که دنبال متن کامل حدیث امام رضا علیه السلام هستن 👇👇👇👇👇
💠حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا 💠 إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِیهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِکَ فِیهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِیَ فِیهِ ذَرَارِیُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّیرَانُ فِی مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِیهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِی أَمْرِنَا 💠إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [یَا أَرْضَ کَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْکَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى یَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْکِ الْبَاکُونَ فَإِنَّ الْبُکَاءَ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ 💠 ثُمَّ قَالَ کَانَ أَبِی إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَى ضَاحِکاً وَ کَانَتِ الْکِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّى یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ 🍃 امام رضا علیه السلام فرمود: محرم؛ ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در آن حرام مى‌ دانستند. 🍃 اما اینها خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه هاى ما زدند و وسایل آنها را چپاول کردند و رعایت رسول خدا(صلوات الله علیه و آله) را در سفارش به ما نکردند. 🍃 روز شهادت حسین(علیه السلام) چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و ما را تا قیامت به گرفتارى و بلا دچار ساخت. 🍃اگر کسی خواست گریه کند، بر مانند حسین باید گریه کند. این گریه، گناهان بزرگ را بریزد. 🍃 سپس فرمود: شیوه پدرم این بود که وقتی محرم می‌‌شد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم. روز دهم؛ روز مصیبت و حزن و گریه اش بود و می‌‌فرمود در این روز حسین(علیه السلام) کشته شد. 📖 مسند الامام الرضا علیه السلام جلد ۲ صفحه ۲۷ ؛ أمالی صدوق صفحه ۱۲۸ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه AETrim1685728984517.mp3
2.48M
💫 🗓 🌹 السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ... 💥 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔺من،بار معاصی بر دوش 🔺گیری تو مرا در آغوش 🔻در پای درت،گِریَم من 🔻تا بَحر کَرَم،آید جوش 😔نظر نما،به حال زارم 😔کسی به غیر تو،ندارم 💢 ⚪️بگو که کاسه گدایی ⚪️به جز درت،کجا بیارم 💢 آه... 🔰خسته ام از بس که من،توبه شکستم 🔰تو کریمی ای خدا،من پست پستم 🔰بر سر این سفره ات،بنگر نشستم 🤲 ♨️اَللّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذى اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🍃من اومدم 🍃از همه جا رونده و مونده اومدم در خونت 😭😭 ♨️وَ ارْزُقْنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ وَ الرزُقنی زیارتَ قبرَ الحُسین 🍃من دلم کربلا میخواد 🍃من دلم تنگ حال و هوای حرم آقامه ♨️فى عامى هذا وَ فى كُلِّ عامٍ وَ اغْفِرْلی 🍃امشب اومدم منو ببخشی ♨️وَ اغْفِرْ لى تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ يا عَلاّمُ ♻️بالحسین الهی العفو ♻️الهی العفو ♻️الهی العفو 💢وَ عِزَّتِکَ وَ جَلالِکَ به عزّت و جلالت سوگند، لَئِنْ طَالَبْتَنِی  بِذُنُوبِی لَأُطَالِبَنَّکَ بِعَفْوِکَ 🍃به عزت و جلالت قسم، اگه منو برا گنام مؤاخذه کنی، منم تورو به عفوت مؤاخذه میکنم،،، کریم خودت به پیغمبرت فرمودی برو به گنهکارا بشارت بده ماه رمضون اومده آی خدای گنهکارا، من امشب اومدم در خونت... اومدم آشتی کنم 💢وَ لَئِنْ طَالَبْتَنِی بِلُؤْمِی لَأُطَالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ 🍃اگه منو به لعین بودنم مؤاخذه کنی، منم تورو به کرمت مؤاخذه میکنم 💢لَأُخْبِرَنَّ أَهْلَ النَّار بِحُبِّی لَکَ 🍃اگه منو تو آتیش بندازی، همه جهنمیارو جمع میکنم داد میزنم من خدامو دوس دارم 💢إِنْ کُنْتَ لا تَغْفِرُ إِلّا لِأَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ طَاعَتِکَ فَإِلَی مَنْ یَفْزَعُ  الْمُذْنِبُونَ 🍃اگه قرار بود فقط خوباتو بیامرزی، ماه رمضون برا چی گذاشتی؟؟ آدم خوبا که راه بلدن راضی کردنشون بلدیت نمیخواد ما بیچاره ها کجا بریم؟؟ خودت تو قرآن فرمودی، گدارو رد نکنید نگفتی گدای مومن یا غیر مومن فرمودی و یعنی هر کی اومد در خونت، دست خالی برش نگردونید گدای در خونت امشب اومد 💢 إِلّا أَهْلَ الْوَفَاءِ بِکَ فَبِمَنْ یَسْتَغِیثُ ا‌گه به نوکرای باوفا فقط کرم میکنی، پس آدم بدا کجا برن؟؟ بیچاره ها کجا برن؟؟ خدا انقده به عزراییل التماس کردم جونمو نگیره امشب بیام در خونت انقده به چشمام التماس کردم نخوابه انقده تو دل خاک، میخوابه.. انقده بهش استراحت میدم که امشب بیام در خونت با محبوبم حرف بزنم آخه شما فرمودی اگه کسی تو ماه رمضون بخشیده نشه، باید تا ماه رمضون دیگه صبر کنه انقده رفقا، ماه رمضونای سالای قبل بودن ولی امسال نیستن معلوم نیست دستم برسه به ماه رمضون سال بعد پدر مادرارو یاد کنید اوناییکه سالهای پیش بودن و الان زیر خروارها خاک،آرمیدن بالحجة الهی العفو 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
بخش از روضه های در حال آماده شدن در حال تایپ متن روضه ها... 🌺🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهل ساله که ساکتی دیگه بس نیست؟؟ چقد زجر کشیدی تو جات این قفس نیس لبت غرق خون، تو سینت نفس نیست بگو از همه حرفایی که شنیدی بگو از همه صحنه هایی که دیدی بگو از غم و غربتی که شنیدی اینا که به جز خوبی از تو ندیدن سر سفره ی تو به هرجا رسیدن چرا جا نماز از زیر پات کشیدن بمیرم نشد هیچکسی همکلامت بمیرم ندادند جواب سلامت بمیرم برای غم ناتمامت 🔥همه رو مقدمه گفتم برا این بند.. یکم حرف بزن تا سبک شی برادر چهل ساله که هی تو خواب میگی مادر 😭؟؟ .. یکم حرف تا سبک شی برادر چهل ساله که هی تو خواب میگی مادر میری کوچه میشه غمت چند برابر چی دیدی،،،مگه کی باهاتون در افتاد؟ چی دیدی،،، نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی مگه مادرم با سر افتاد ... از در راهو گم کرد از رو چادر، رد شد نامرد بس بود بخدا یه ضربه زد که کاری شد گوشواره شکست، دیدم چی خونی جاری شد میزنه دور از چشای بابا به صورت سیلی، به سینه با پا 😭😭😭😭😭😭 ... ... شکسته دلم تو غمت مثل شیشه میدونی که اینو میگم من همیشه آخه روزی مث روز تو نمیشه برادر میشینن رو سینت تو گودال یه نیزه میاد و دیگه میری از حال به زیر سُم اسبا میشی تو پامال 😭😭😭 مگه یادم میره شَرّی که شمر اینجا به پا کرد مگه یادم میره با چکمه هاش، رو سینه جا کرد 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
ماه چون ليل و نهارش می گذشت چرخهء غم در مدارش می گذشت آن‌که عطرش عرش را پر کرده بود زرد و پائیزی بهارش می گذشت لحظه لحظه انتظار مرگ داشت لحظه های احتضارش می گذشت آن‌که راه انداخت کار خلق را با مشقّت روزگارش می گذشت خونِ روی آسیابش، شاهد است با چه دردی کار و بارش می گذشت ☑️با اون دستایی که زخمیه، یوقتایی خودش کار خونه رو انجام میداد. 🔘امام صادق علیه السلام، یه جمله ای فرمود که تا قیام قیامت برا این گریه کنیم، جا داره ☑️فرمود: ◀️:« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْتَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلیْها 😭سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ (لعنه الله علیه)، غلام عمر(لعنه الله علیه) با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر (لعنه الله علیه)زد؛ ☑️پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند. ✔️من از شما سوال دارم گریه کنا،،، عزادارا ✔️شمایی که دلتون مث برگ گلِ ✔️تا حالا شنیدی یکی حتی تیر به بازوش بخوره، شهید بشه؟؟ ✔️تا الان شنیدی یکی با ضرب دست، شهید بشه و جون بده؟؟ ⬅️این جمله ی امام صادق علیه السلام، خیلی حرف داره ⬅️خوده خانم فاطمه ی زهرا میفرماید: با صورت زمین خوردم 😭😭 🔰ولی تا فهمید آقا رو بردن، قیام کرد خونِ روی آسیابش، شاهد است با چه دردی کار و بارش می گذشت تا نیفتد ، از کنار بچه ها سخت با چشمان تارش می گذشت دائم از ذهن علی با دیدنش خاطرات گریه دارش، می گذشت زد به هم آرامش این خانه را آن که با داد و هوارش، می گذشت 😔همچین داد میزد، هوار کشید... خانم فاطمه ی زهرا دست رو گوشش گرفت 😭😭😭 از میان بیشه ی شیر خدا گرگ با سگ های هارَش، می گذشت یاس می لرزید و هُرم شعله ها از يَمين و از یَسارش، می گذشت فاطمه بِین گذر افتاده بود کاش دشمن از کنارش می گذشت سُفره دار شهر بود و از تنش هر که بوده ریزه خوارش، می گذشت دست‌بسته می کشیدند و علی از روی خونِ نگارش، می گذشت مرد خیبر از کنار همسرش با نگاه شرمسارش، می گذشت 😭😭😭 وعده ی دیدارشان، گودال شد کاش از قول و قرارش، می گذشت 😭😭 خوشی ز عمر ندیده، خدا نگهدارت صنوبری که خمیده، خدانگهدارت تو میروی و منو قاتل تو، ده ها سال شویم دیده به دیده،خدا نگهدارت قرار بعدیه ما کربلا، زمان غروب کنار رأس بریده، خدا نگهدارت 🔸دست و پاشو گرفتن، رفتن از پشت موهاشو گرفتن 🔸با کف چکمه هاشون، خون رو لباشو گرفتن 🔸خواهرش سینه میزد، با کف و سوت عزاشو گرفتن 🔹دست و پاشو بریدن، طول کشید تا رگهاشو بریدن ... 🔹دست و پاشو بریدن، طول کشید تا رگهاشو بریدن 🔹حرف میزد با خدا که، نیزه دارا صداشو بریدن 😭😭😭😭 ... 🍃پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🍃دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🍃نیزه دارا جلو چشم خواهرت، رسیدن 🍂شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه 🍂یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه 🍂داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ⬅️رفتی و همسفرم شد شمر بی رحم ⬅️مایه ی درد سرم شد شمر بی رحم 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸یه عمر دینت، به گردنم هست 🔸آیا تو خِیمَت، جای منم هست؟ ◀️آخه امشب وقتی آقا فرمود مشعلارو خاموش کنید، خیلیا رفتن نکنه من از خیمه ی امام حسین، بیرون بشم ی_امام_حسین ◀️نکنه مث خیلیا که از در خونه ی امام حسین، باز خرید شدن منم از اون دسته باشم ✔️غریب به 300نفر نوشتن تو خیمه بودن، مشعل ها که خاموش شده، رفتن خانم حضرت سکینه سلام الله علیها، میگه اول دوتا دوتا میرفتن ☑️آقافرمود: بیعتمو ازتون گرفتم هرکی دوست داره میتونه بره فردا هر کی باشه، میکشنش 😔آخرا دیدن ده تا ده تا بدو بدو، میرن فکر کن این صحنه رو اگه خانم زینب ببینه 🔹یه عمر دینت، به گردنم هست 🔹آیا تو خِیمَت، جای منم هست؟ 🍂کارامو میزون نکن... 🍂دردامو درمون نکن 🍂فقط منو از خونت 🍂هیچموقع بیرون نکن ◀️اگه بیرونم کنی بیچارم حسین ◀️اگه از خودت منو برونی، آوارم حسین 😭😭 🔥به غیر روضه، کجارو دارم 🔥فقط همینجا، پناه میارم 🍃ذکر دمادم،،،حسین 🍃دل بتو دادم،،، حسین 🍃خیلی خرابه حالم 🍃برس به دادم،،، حسین 💠خودت دعا کن که زیر پرچم 💠توی مسیرت ثابت قدم شم رفقا تو کامل الزیارات نوشته، امام صادق به هر بهونه ای روضه میگرفت برای جد غریبش حسین ◀️به هر بهونه ای یعنی وسط کلاس درس هم اگه یهو روضه خون میومد درسو تعطیل میکرد میگفت بشین برا جد غریبم حسین، روضه بخون ما گریه کنیم ◀️داشت روضه میخوند، مردمم گریه میکردن یه جوونی یه گوشه ای از مجلس، سرشو رو زانوش گرفت سرش پایین بود ◀️آقا یه چند لحظه ای نگاش کرد اومد سمتش، فکر کرد گریه نمیکنه ⬅️صداش زد، همچین که سرشو بالا آورد دید به پهنای صورت اشک ریخته گفت جوون، اینی که من گفتم میخوای مادرم فاطمه زهرا رو یاری کنی، فقط گریه کردن نیست،،، باید ناله بزنی ◀️اگه میخوای فاطمه، مادرمو یاری کنی باید ناله بزنی و گریه کنی 🔸خودت دعام کن که زیر پرچم 🔸توی مسیرت ثابت قدم شم 🔹دنیا کارش عجیبِ 🔹عاشقیا فریبِ 🔹هزار ساله گذشته 🔹هنوز حسین غریبِ ♨️این حرفا پیام داره اینی که عزیز و استادمون میفرمود: از امام حسینی که من و تو ساختیم با امام حسین واقعی، یک امام حسین فاصلس راست میگه 💯نکنه اون امام حسینی که برا خودمون درست کردیمو دوست داشته باشیم ♨️امام حسین خیلی چیزا از من و تو میخواد شب عاشورا اومدی تو دامن امام حسین، بگی آقا من که اختیاری ندارم خودمو سپردم به شما اونجور که خودت دوس داری منو بار بیار ❇️بزرگانم اینجوری فرمودن گفت رفتی حرم امام رضا، بگو یا امام رضا من بلد نیستم تو اونجوری که باید باشم منو راهنمایی کن راهو برام باز کن... 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
امشب نگاه کن به دو چشمم زیادتر چون پرسه میزند به دلم، غم زیاد تر دستی بکش به روی سرم،سایه ی سرم زینب فدات،گریه نکن در برابرم زینب نباشه نبینه غریبیتو،،، حسیـــن قربون اسمت برم امشب سراغ بقچه معجر گرفته ای چون کودکی بهانه مادر گرفته ای پروانه ام، ولی تو مرا شمع میکنی از روی خاک، خار چرا جمع میکنی؟؟ 😭😭 ما یه هلال بن نافع داریم که قضیشو، روضه هاشو زیاد شنیدی از لشکر دشمن بود لحظه ای دلش سوخت، که طبق اون قضیه رفت آب بیاره برا امام حسین... بماند یه نافع بن هلال داریم از یاران ابی عبدالله بوده که اون شب بیدار بودم داشتم میدیدم از یه طرفی میترسیدم یکی بیاد صدمه بزنه به آقام حسین،،، خیلی حواسم جمع بود به آقا یهو دیدم از دور، هی میشینه بلند میشه اومدم جلو گفتم آقا قربونت برم، داری چیکار میکنی؟ گفت نافع، دارم خارای مغیلان رو جمع میکنم به درد سرای فردا، فکر میکنم اذیت میشم فردا که پسرم زین العابدین میگه علیکن بالفرار،،، همه فرار کنن رقیه م قراره از اینجا رد بشه سکینم قراره از اینجا رد بشه این خارای مغیلان بچه هامو اذیت میکنه 😭 گفتم شب عشق بازیه گفت دنبال آقام اومدم مستقیم رفت خیمه خانم زینب کبری خانم حضرت زینب دلشوره داره میگه داداش حسین ، اعتماد داری به اینایی که هستن؟؟ دلم قرص نیست نافع اومد این قضیه رو برا حبیب تعریف کرد حبیب سریع همه رو جمع کرد، اومدن در خیمه ی خانم زینب کبری بی بی جان... قسم میخورم قبل اینکه بنی هاشم پا به میدان بزارن همه ی ما فداییه حسین و بچه های حسینیم اصلا ما اومدیم بمیریم برا حسین از معرفت حبیب بن مظاهر بگم حبیب پیریه سن و سالی ازش گذشته بعضیا نوشتن 78سال تا 90سالم قید شده براش با عصا اومد کربلا یعنی عصا به دست بوده، همین که وارد کربلا شد عصاشو انداخت کنار دور و بریا گفتن حبیب میتونی بدون عصا راه بری؟؟ سخته برات گفت ما اومدیم مرهم باشیم برا زخم دل بچه های حسین اومدیم دل حضرت زینبُ قرص کنیم نکنه حضرت زینب بگه این پیرمرد اومد اینجا چیکار کنه؟؟ عصاشو انداخت این پیرمرد عاشقی میگفت روضه خونی میگفت یه پیرمرد برا دل زینب،،، برا اینکه دل زینب قرص بشه عصاشو انداخت روز عاشورا یه عده پیرمردا وضو گرفتن به نیت قربه الی الله اومدن تو گودال عصا به دست اومدن انقده با عصا به بدن حسین حسیــــن واااااای 😭😭 خدانیاره یه روزی اسم حسینو بشنوم نتونم گریه کنم... من اگر گریه برایت نکنم میمیرم پروانه ام ولی تو مرا شمع میکنی از روی خاک، خار چرا جمع میکنی؟؟ حالم بد است گریه غریبانه میکنم با دست خیس، موی تورا شانه میکنم این حرفُ خانم فاطمه زهرا زده اومد تو گودال من بی وضو موی تورا شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم 😭 اون روزیکه موهاتو شونه میزدم، دعا میکردم هیچ پنجه ای به این مو نخوره 😭😭 حالم بد است گریه غریبانه میکنم با دست خیس، موی تورا شانه میکنم امشب به خیمه روی تورا بوسه میزنم فردا ولی گلوی تورا بوسه میزنم دلگیر کرده اینهمه غم، خواهر تورا بگذار تا در آورم انگشتر تورا این حسین پسر امیرالمومنینه که وسط نماز خوندن به اون گدا، سائل انگشتر بخشیده فلذا ساربان راه بلد بوده، به راه بلدا پول میدادن پول میگرفتن مسیرو یاد میدادن یا باهاشون میرفتن ساربان که رسید کربلا، قرار بود بره کوفه بین راه، بیشتر از حدش،،، امام حسین بهش پول داده ساربان خیره خیره داره به یه نقطه ای نگاه میکنه آقا سید الشهدا متوجه شدن داره انگشترشو میبینه اون انگشتر امامت بماند. حتی نوشتن انگشترو بخشید به ساربان ساربان موند کربلا... شام غریبانی دید همه چیو به غارت بردن هیچی نمونده تو خیمه اربابُ نگاه... اینایی که میگم، نوشتس حتی سیدالشهدا تکون خورد که تو سیاهیه شب این ساربان، انگشتر امام حسینُ ببینه انگشترو دید دوباره طمع کرد اومد تو گودال اومد سراغ انگشتر امام حسین هرکاری کرد نتونست درش بیاره اینور اونورو نگاه کرد. خنجر در آورد. 😭 دلگیر کرده اینهمه غم، خواهر تورا بگذار تا در آورم انگشتر تورا آماده ام باز کنی زیور مرا محکم ببند روسری و معجر مرا کوفه بناست زخمیه طعنه کند تورا بامن نگو بناست برهنه کنند تورا 😭😭 اون لحظه ای اومد، موقع وداع خانم حضرت زینب وقتی وصیت مادرشو بجا آورد، یه پیراهنی که دستباف خانم فاطمه زهرا بوده، آورد برا امام حسین وصیت مادره پیراهنو گرفت خنجر در آورد، شروع کرد به پاره کردن پیراهن گفت داری چیکار میکنی؟؟ پیراهنو پوشید بعد به خواهر عرض کرد زینب جان اون پیراهنو بیار پیراهن زیبا و قشنگی بود روی این پیراهن پاره، پوشیده گفت این چه کاریه حسین جان؟؟ گفت به این امید میپوشم که اگه این پیراهنو غارت کردن، پیراهن پاره زیر این لباس به چششون نیاد،نکنه عریانم کنن حرمتمو نشکونن برهنم نکنن... فهمیدی دیگه؟؟! 😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹گلی گم کرده ام، میجویم او را 🔹به هر گل میرسم میبویم اورا 🔸گل من یک نشانی در بدن داشت 🔸یکی پیراهن کهنه به تن داشت 😭😭 🔰کوفه بناست زخمیه طعنه کند تو را 🔰با من نگو بناست برهنه کند تورا ◀️تو میروی و کار حرم، سخت میشود ◀️حفظ حجاب روی سرم،سخت میشود 🍂فردا بدون تو چه کنم با سوارها 🍂یک زینب است و لشکری از نیزه دارها 🍃امشب اگر که صبح شود، وای بر دلم 🍃عمامه از سرت برود، وای بر دلم 😭😭😭 ☑️چنتا وداع نوشتن برا سیدالشهدا... ✔️یکی از وداع ها، با زین العابدین بوده 😔بدن زخمی...اومد وداع کنه گفت بابا چرا بدنت زخمیه؟؟ اَیْنَ بُرِیر؟؟ اَیْنَ زُهِیر؟ کجان؟؟ اَینَ عَمّیَ العَباس؟ عموم عباس کجاست؟؟ ◀️گفت فقط همینو بهت بگم غیر من و تو، مردی تو این خیمه ها نیست 😭😭 ❇️تو کتاب "مع الوقایه و الحوادث" نوشتن شب عاشورا قدرت زین العابدین انقدر زیاد بود یه جای کار عصبانی شده خشمگین شده زرهُ تیکه کرد. 🔥به حکمت خدا روز عاشورا بیمار شده 👌امامِ و باید بمونه ☑️یکی از وداع ها، با نازدانش سکینه خانوم بوده ✔️آقا سیدالشهدا داره میره،،، یه چند قدم که برداشت دید خانم حضرت سکینه، پای اسبُ گرفت گفت بابا... با همه وداع کردی ولی با من وداع نکردی 😔از اسب پیاده شد گفت بابا یادم نمیره اون روزی که خبر شهادت مسلمُ دادن دخترشو بغل کردی دست نوازش و یتیمی، رو سرش کشیدی 💠بابا با وداعی که از حرم کردی 💠شد به من ثابت که بر نمیگردی 🔘میدونم این رفت، دیگه برگشت نداره میخوام برا آخرین بار، دست نوازش رو سرم بکشی 🔘بعد شهادتت، کی قراره دست نوازش رو سرم بکشه؟؟ 😭😭😭 😔اما این خانم، سکینه س دختر امام حسینِ ⬅️یه بزرگی میگفت تا امام حسین اومد بغلش کنه گفت نه بابا... این همه اصرار داشتی بغلت کنم چرا الان امتناع میکنی؟؟ ♨️گفت بابا خیلی دلم میخواد خیلی دوس دارم اما همچین که اومدی بغلم کنی دیدم دختر مسلم داره نگام میکنه 😭 اذن میدان گرفت و رفت 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 واااای تموم زندگیم، مال حسینِ ... ♻️همچین که لحظه ی آخر، گفت خدا جیگرم داره میسوزه 💢تو نوشته شمر بی حیا اول گفت، تو که گفتی بابام علی ساقیه کوثره ⭕️میکشمت بری از دست بابات آب بنوشی ⭕️بعد نوشته مشک آبُ گرفت، حلو چشم امام حسین همرو ریخت رو زمین بالاتر بگم جیگرت بسوزه؟؟ 🔲نوشتن سگای ولگرد جمع کرد، تو گودال شروع کرد به سگای ولگرد آب دادن 😭😭😭 🔵اگر کشتن چرا آبت ندادن... 😭😭 ⚫️غم عشقت بیابون پرورم کرد ⚫️هوای وصل، بی بال و پرم کرد ⚫️به ما گفتی صبوری کن صبوری ⚫️صبوری طُرفه خاکی بر سرم کرد 🔺آخ برادر جان، سلیمان زمانی 🔺چرا انگشت و انگشتر نداری؟؟ 😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا