eitaa logo
اشعار روضه های مکتوب
2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
9 ویدیو
1 فایل
انشاالله به مرور در این کانال اشعار مدح و مرثیه اهل بیت قرار داده خواهد شد. متون مرثیه آل الله را در کانال روضه های مکتوب ببینید: https://eitaa.com/rozehayemaktoub
مشاهده در ایتا
دانلود
رکاب آهسته آهسته ترک خورد و نگین افتاد پر از یاقوت شد عالم، سوار از روی زین افتاد دگرگون شد جهان، لرزید دنیا، زیر و رو شد خاک دمی که زینت دوش نبی روی زمین افتاد پس از بی مهری دریا، قَسِیُّ القلب شد آتش به جان دودمان رحمة للعالمین افتاد خدایا هیچ زخمی بدتر از دلواپسی‌ها نیست که چشمش سوی خیمه، لحظه‌های واپسین افتاد شکستن با غلاف تیغ را سربسته می‌گویم زبانم لال... النگوی زنان از آستین افتاد برای من نگه دار و بیاور زخم‌هایت را اگر خواهر مسیرت سوی من در اربعین افتاد نفهمیدند طاها را... نفهمیدند یاسین را به چوب خیزران دندانه‌ای از حرف سین افتاد سیدحمید برقعی
ای از ازل به مهر تو دل، آشنا حسین! وی تا ابد لوای عزایت بپا، حسین! ‏‏‏‏‌ هر ماه در عزای تو، ماه محرم است هرجا بود به یاد غمت کربلا، حسین! ‏‏‏‏‌ امواج اشک از سر هفت آسمان گذشت آن دم که کرد جسم تو در خون شنا، حسین! ‏‏‏‏حسرت برم به محتضری، کاخرین نفس روی تو دید و خنده زد و گفت: یا حسین! ‏‏‏‏‌ من کیستم که گریه کنم در عزای تو؟ گریند روز و شب به غمت انبیا، حسین! ‏‏‏‏‌ من کیستم که بر تو بگیرم عزا؟ خدا صاحب عزای توست به حقّ خدا، حسین! ‏‏‏‏‌ خون تو: آب غسل و کفن: گرد و خاک غم تشییع توست زیر سُمّ اسبها، حسین! ‏‏‏‏‌ سنگم اگر زنند، به جایی نمی‏روم آخر تو خود بگو که روم در کجا حسین! ‏‏‏‏‌ تن خسته، پشت خم شده، بار گنه به دوش رحمی به حال «میثم» بی‏‌دست و پا حسین! ‏‏‏‏‌
قدم قدم با یه علم ان‌شاءالله اربعین میام سمت حرم با مدد شاه کرم ان‌شاءالله اربعین میام سمت حرم می‌باره اشک چشمام نم نم رو دوشم کول باره از غم می‌بینم هر کیو این روزا داره آماده میشه کم کم سختی راحت میشه تو این راه منتظر مونده بودم چند ماه راهی می‌شم با یک سربند لبیک یا اباعبدالله قدم قدم با یه علم ان‌شاءالله اربعین میام سمت حرم با مدد شاه کرم ان‌شاءالله اربعین میام سمت حرم حال من احسن الاحوال زیارت افضل الاعمال کوری دشمنا این حرکت با شکوه تر میشه هر سال با ذکر یا حسین می‌جوشم عمریه عاشق شش گوشم می‌گیرم توی رویا هر شب ضریح تو رو در آغوشم قدم قدم با یه علم ان‌شاءالله اربعین میام سمت حرم با مدد شاه کرم ان‌شاءالله اربعین میام سمت حرم چه قدر منو میده عذاب آخه ما ها کجا و مجلس شراب بی طاقتم نمونده تا کنیز به کی میگن به من بده جواب من از این شامیا بیزارم می خندن به لباس پاره ام بیا تا اینکه بچه هاشون ببین چه بابایی دارم بابا حسین بابا حسین غریب دور از وطنی بابا حسین بابا حسین من الذی ایتمنی میدونی بابایی چند روزه گریه کردم چشام می سوزه از بس که روی خار صحرا راه رفتم کف پام می سوزه می دیدی منو از رو نیزه بین اون همه چشم هرزه یاد اون کوچه ها می افتم هنوزم تن من میلرزه از چی برات کنم گله از دست سنگین سنان و حرمله بگم برات از قافله ما رو اسیر کردن میون سلسله
احب الله من احب حسینا . داری روی سرم سایه می خونم باز تو مشّایه . احب الله من احب حسینا . عجب شوری تو موکب هاست هلا بیکم روی لب هاست . احب الله من احب حسینا . کربلا و بی قراری ، هر ستون جاده و چشم انتظاری عشق من اون سرزمینه ، وعده ی ما ظهر روز اربعینه . خیلی عکس یادگاری دارم از تموم خاطرات این راه . زندگیم خلاصه میشه تنها توی عشق تو اباعبدالله . تو راه کربلا به یاد شهدا می خونن عاشقا ، می خونن عاشقا . قدم قدم با یه علم ایشالا اربعین میام سمت حرم . با مدد شاه کرم ایشالا اربعین میام سمت حرم
ی هرکجا رفتم شنیدم صحبت جامانده هاست جای من هم در میان هیئت جامانده هاست دور هم جمعیم تا ابراز همدردی کنیم "از حرم جا مانده ای" هم صحبت جامانده هاست @hosenih یک زیارتنامه خواندن ظهر روز اربعین گوشه ی صحن و سرایت؛ حسرت جامانده هاست کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده هاست در خیالم بارها شش گوشه را بوسیده ام عشق بازی با تو کار خلوت جامانده هاست شهر خالی میشد از عشاق تو یادش بخیر ازدحام شهرمان از کثرت جامانده هاست گریه شاید درد دوری از تو را تسکین دهد مثل شمعی سوختیم؛ این عادت جامانده هاست من یقین دارم به او اجر زیارت می دهند هرکسی روز جزا در کسوت جامانده هاست بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس نوبتی هم باشد آقا! نوبت جامانده هاست دست مان از پنجره فولاد هم کوتاه شد این هم آقای غریب! از غربت جامانده هاست تکیه ها را شعبه ای از کربلا خواهیم کرد تکیه ها چشم انتظار همت جامانده هاست مادرت حتما به هر جامانده ای سر می زند این تمام دلخوشی و لذت جامانده هاست حال و روزم را رقیه خوب می فهمد حسین! حاجت طفل یتیمت حاجت جامانده هاست @hosenih " صد پسر در خون بغلطد گم نگردد دختری " خواندن از طفل سه ساله سنت جامانده هاست طفل از روی شتر افتاده را سیلی زدند از حرم جامانده ای را بی هوا سیلی زدند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه
حسین ثارا...،اباعبدا... پیچیده در ارض و سما ، شمیمِ یاس و لاله است جانِ تمامِ نوکران ، فدای آن سه ساله است حسین ثارا...،اباعبدا... به پِیروی زِ نهضتش ، حامی دین و مکتبیم شکرِ خدا ما همگی ، فدائیان زینبیم حسین ثارا...،اباعبدا... دلداده را حق زائرِ ،کرببلایش می کند هرکه شده نوکرِ تو ، زهرا دعایش می کند حسین ثارا...،اباعبدا... در همه دم در همه جا ، دلبر ما غیر تو کیست؟ ما مردِ جنگیم و جهاد ، تا نابودیِ صَهیونیست حسین ثارا...،اباعبدا... یادِ جمیعِ شهدا ، وَ حضرتِ خونِ خدا ایّام اربعین رویم ، پای پیاده کربلا حسین ثارا...،اباعبدا...
ما اربعین نرفته‌ها گناه داریم اگه امسال میومدم الان توو موکبا بودم منم یکی از اون پیاده‌ها بودم توو جاده‌ی نجف به کربلا بودم اگه بودم به پای زائرای تو می‌افتادم برای دیدنت سرم رو می‌دادم که اربعین تو نمیره از یادم گدا مگه جز تو کیو داره؟ یا ثارالله و ابن ثاره چشام فقط تو برا تو می‌باره یا ثارالله وابن ثاره چکار کردی؟ که وقتی اسم تو میاد دلم میره دلم توو جاده‌ها قدم قدم میره تا می‌شنوم یکی داره حرم میره چکار کردم؟ میگن اجازه نیست که زائرت باشم اجازه نیست دیگه مسافرت باشم یه شب توو کربلا مجاورت باشم گدا مگه جز تو کیو داره؟ یا ثارالله و ابن ثاره چشام فقط تو برا تو می‌باره یا ثارالله وابن ثاره دلا خونه مگه به غیر کربلا پناه داریم؟ راهی مگه به غیر اشک و آه داریم؟ ما اربعین نرفته‌ها گُناه داریم دلا خونه خوشا به زائری که کربلا رفته که پای اون ضریح با صفا رفته کسی که کربلا نره کجا رفته؟ گدا مگه جز تو کیو داره؟ یا ثارالله و ابن ثاره چشام فقط تو برا تو می‌باره یا ثارالله وابن ثاره شاعر: رضا یزدانی
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ بايد نشست و از برکاتى چنين نوشت تا روز حشر از حسناتى چنين نوشت از کشتى وسيع نجاتى چنين نوشت از شور بهتر از عرفاتى چنين نوشت بر گردن جهان تشيع چه دينى است اين شور بى‌مقايسه حج حسينى است @hosenih کى ديده است جمعيتى اينچنين بگو شور و شعور و تربيتى اينچنين بگو يک مکتب و اهميتى اينچنين بگو کى ديده است تسليتى اينچنين بگو پاى پياده در دل صحرا به شوق کيست؟ گر خوانمش قيامت دنيا بعيد نيست @hosenih اين رستخيز عام که درسى حماسى است يک مکتب مجرب انسان‌شناسى است رزمايش بزرگ عبادى سياسى است اين کار ريشه‌اي‌ست پيامش اساسى است بى‌سابقه‌ترين تجمع روى زمين شده است حالا مدال وحدت ما اربعين شده است @hosenih اين اربعين همايشى از اتحاد ماست يک پرده از نمايش يوم‌الجهاد ماست مقياسى از تلاطم مردم نهاد ماست اين اربعين نشانه‌اى از اعتقاد ماست ما سال‌هاست عاشق يک بى‌کفن شديم تاثير عاشقى است که دور از وطن شديم @hosenih اول نجف مقابل ميخانه‌ی على جامى بزن ز باده‌ی مستانه‌ی على اذن دخول پشت در خانه‌ی على زآنجا سپس زيارت دردانه‌ی على بايد ولى شناخت سپس جان به کف گذشت بايد براى کرببلا از نجف گذشت @hosenih وقت وصال مى‌طلبد دل به جاده زد موکب به موکب از لب پیمانه باده زد بايد در اين مسير قدم بى‌اراده زد بوسه به روى تاول پاى پياده زد عاشق‌شدن وسيله‌ی آواره‌بودن است آوارگى نتيجه‌ی بيچاره‌بودن است @hosenih مردم دلى به سوى قرن مى‌برند آه جان‌هاى مست را سوى تن مى‌برند آه سر را براى کشته‌شدن مى‌برند آه دنبال خويش بچه و زن مى‌برند آه شکر خدا که غذاى فراوان رسانده‌اند زوار شاه تشنه که تشنه نمانده‌اند @hosenih پاى پر آبله غم مرهم نداشتند چيزى براى طى سفر کم نداشتند زن‌هاى اين پياده‌روى غم نداشتند يک لحظه ترس در دل خود هم نداشتند يک لحظه چادر از سر يک زن جدا نشد يک گوشواره دردسر گوش‌ها نشد @hosenih بعد از حسين جوشش مکتب شروع شد خونش که ريخت گريه‌ی هرشب شروع شد در بين دختران حرم تب شروع شد يک اربعين رسالت زينب شروع شد گرچه به روى ناقه‌ی عريان سوار شد حيدر شد و همش سخنش ذوالفقار شد @hosenih مرثيه را به وادى کوفه رساند و رفت او سنگ خورد ولى خطبه خواند و رفت در بين کوچه چادر خود را تکاند و رفت ابن زياد را سر جايش نشاند و رفت کاخ يزيد را به سر او خراب کرد او يک‌تنه به جاى همه انقلاب کرد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق در روز حشر، رتبه‏ او آرزو کنند عباس نامدار، که شاهان روزگار از خاک کوی او، طلب آبرو کنند سقای آب بود و لب تشنه جان سپرد! می‏‎خواست تاکه آب کوثرش اندر گلو کنند دستش فتاد، داد خدا دست خود به وی! آنان که منکرند، بگو روبرو کنند! گر دست او نه دست خدایی است پس چرا از شاه تا گدا همه رو سوی او کنند؟! دربار او چو قبله‏ ارباب حاجت است باب الحوائجش همه جا گفتگو کنند!  استاد سازگار عباس حضرت عباس
چند شعر برای شهادت امام سجاد علیه السلام یعقوب کربلا چه قدر گریه می کنی از صبح زود تا به سحر گریه می کنی یعقوب را که غصه ی یوسف شکسته کرد داری برای چند نفر گریه می کنی؟ وقتی که چشم هات می افتد به معجری حق داری ای عزیز اگر گریه می کنی این طفل را به جان خودت آب داده اند دیگر چرا میان گذر گریه می کنی از صبح تا غروب فقط نیزه می زدند داری به قتل صبر پدر گریه میکنی چشمت چرا ضعیف شده بی رمق شده یعقوب کربلا چقدر گریه می کنی! با دیدن اسیر کجا می رود دلت با دیدن فقیر کجا می رود دلت علی اکبر لطیفیان
منم من،شهید سوز و اشک و ناله،به دل دارم داغ سه ساله عزیزان من،شدند از غربت،تمامی پرپر همچو لاله امامُ العارفینم،سید الساجدینم،من زین العابدینم واغربتا واویلا... اگرچه،خزانی دیدم باغ و گلشن،اگرچه زخمی شد مرا تن به شام وکوفه،ز خطبه ی من،شده ویرانه کاخ دشمن خطبه خواندم غوغا شد،شور محشر بر پا شد،ظلم و فتنه رسوا شد واغربتا واویلا... به عمرم،به یاد دلبر غصه خوردم،به دوشم بار ناله بردم چو دیدم جسم ِ،پدر را بی سر،میان مقتل جان سپردم صد پاره تن ای بابا،دور از وطن ای بابا،ای بی کفن ای بابا واغربتا واویلا...
مرا می‌شناسی بقیعم، منم قبله گاه غریبان مرا می‌شناسی بقیعم/ منم قبله گاه غریبان مرا می شناسی بقیعم/ که با اشک و آهم چراغان چه شبها که بی روضه مردم/ در آغوش من گریه کردند به صادق به باقر به سجاد/ به یاد حسن گریه کردند غم غربت من/ رسیده به افلاک که ارکان ارض است/ در اين تربت پاک (واویلا، واغربتا) بقیعم که پر کرده عمری/ غم فاطمه خلوتم را زپنهانی قبر زهرا/ بخوان قصه غربتم را گهی بر مزار امامان/ گهی نزد ام البنینم من آن تربت ساده هستم/ که با عرشیان همنشینم شده زائر من/ هزاران کبوتر شده همدم من/ مزار پیمبر (واویلا، واغربتا) پر از ماتم فاطمیه/ پر از داغ پیغمبرم من پر از روضه‌های نخوانده/ پر از غربت حیدرم من پریشانم از منع گریه/ پریشانم از منع ماتم به سر آید این عصر عسرت/ بنا بر روایات محکم دل من گرفته /خدایا خدایا از این عمروعاصان/ از این بولهب‌ها (واویلا، واغربتا) شاعر: ميلاد عرفان پور