eitaa logo
9.6هزار دنبال‌کننده
23 عکس
16 ویدیو
1 فایل
🥰کپی با ذکر منبع جایز است🌹 تبلیغات پذیرفته میشود آیدی بنده @sobbohsobboh110 کانال شخصی بنده👇 🔰کانال شیخ خوشنویس| شیخ حسین زاهدی @sheikh_khoshnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیکم یا ائمه البقیع و یا آل رسول الله.. جلوه ی جنت به چشم خاکیان دارد بقیع یا صفای خلوت افلاکیان دارد بقیع گر حصار کعبه را جبرئیل دربانی کند صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع یعنی ما حرمتونو میبینیم و میمیریم، یا حسرت بقیع هم به دلمون باقی میمونه... گرچه میتابد براو خورشید سوزانِ حجاز از پر و بال ملائک سایبان دارد بقیع شب که تاریک است و در بر روی مردم بسته است زائری چون مهدی صاحب زمان دارد بقیع قرنها بگذشته ازآن ماجرا اما هنوز داغ هجده ساله زهرای جوان دارد بقیع قریب به صد و ده سال، بعد مادرش فاطمه، وقتی ازش پرسیدند علت مرگ مادرتون چه بود ، یه جمله ای فرمود شیعه رو تا قیامت داغدار کرد فرمود و کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَنَّ قُنفُذا لَکـَزَها بِنَعلِ السَّیف خونه اش هم وقتی آتش زدند ، آتش به اندرون بیت سرایت کرد، ایستاد وسط آتش... بعضیا نوشتند، حضرت همه تلاشش رو کردآتش رو خاموش کنه ، اهل و عیالش از این حجره به آن حجره ، فرار میکردند ، چون آتش رو پرتاب کردند داخل خانه، آدم یاد آتش گرفتن خیمه های حسین میفته ... اون روز مادرش بین دود و آتش ایستاد، کربلا هم عمه بود که بین خیمه های آتش گرفته،... حمیدبن مسلم میگه منوشمرو خولی رسیدیم به خیمه ای که دیدیم آتش گرفته ، یه بانوی رشیده که لباسش هم آتش گرفته دم در خیمه ایستاده، شما چرا فرار نمیکنی فرمود من عزیز امامتِ برادرم ، تو خیمه ست امانتی تو خیمه دارم این متن مقتله شمر صدا زد تا زینب ورودی خیمه ایستاده احدی حق نداره وارد خیمه بشه، محدث قمی مینویسد شمر بااین قساوت، تا دید زینب اینجا مانعه ،برگشت.... اما هر چی به اون نانجیب گفتند فاطمه تو این خونه ست گفت خانه رو با اهلش میسوزانم فَرکَّلَ الباب بِرِجلِه وَ رَدَّه عَلَیّ وَ اَنا حٰامِل فَسَقَطتُ لِوَجهِی یا زهرا.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
1402.02.22_1.mp3
33.43M
شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ ده مرتبه همه باهم بالحجة الهی العفو... (من نمیخوام اذیتتون کنم ولی برا تماشا که نیومدی اومدی با خدا حرف بزنی بلدم هستم کار خودم رو بکنم. رو به قبله بشیند دیگه هم اذیتتون نکنم، اما قربونت برم تو نیمه شب اینجا کشوندنت چهارتا زمزمه الهی العفو.. خودت ضرر میکنی والا من کمیل رو برا دل خودم میخونم نه برا دوربین نه برا کسی اگرم دوربین و چراغ اذیتم بکنه خاموش میکنم.. قدر بدون این ساعتی که افضل ساعت‌های شبانه روز هست، زبانت کار بکنه، قلبت کار بکنه، انشالله با خدا حرف بزنی) شد شب جمعه و دوباره خدا می‌خرد آه و اشک سوز جگر چشم می‌پوشد از خطا و گناه غم ز دل می‌برد به اشک سحر بر در خانه‌ی خدای غفور با دو چشم پراز ستاره بیا گر گنهکاری و خطاکاری توبه کن از خطا، دوباره بیا آمدم تا بگویمت یا رب گر نبخشی گناه را چه کنم گر نبخشی دوباره از ره لطف بنده‌ی روسیاه را چه کنم گر گناهکارم و سیه‌رویم بنده‌ات از خطا پشیمان است واقفی خود تو براینکه دل من خانه‌ی شهیدان است یاد بنیادی و خردپیشه آن همه نورهای روی زمین یاد فرماندهی چو دل آذر یاد دلداده‌ای چو زین الدین گرچه این بنده‌ی گنهکارت نیست بر لطف بی‌حدت لایق امشبی را پناه آورده ام برحریم سلاله‌ی صادق چقدر امشب دلامون مدینه پر میزنه، این ایام دلمون میخواست بین‌الحرمین مدینه کمیل بخوانیم رفت دل یاد حضرت صادق پشت دیوار غم فضای بقیع کاش روزی چنان کبوترها پرکشم باز درهوای بقیع حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور به ابوهارون مکی فرمود برو تو تنور خانه بنشین، که به این سهل خراسانی که ادعا کرد آقا شما چرا قیام نمی‌کنید ،شما صدها هزار یار در خراسان دارید... حضرت میخواد امتحانش کنه شروع کرد با او صحبت کردن... ابوهارون مکی توی تنور روشن خانه، چنان با امنیت و آرامش نشسته... این امام صادق نه اینکه اختیار آتش دنیا دست اوست بلکه اختیارآتش جهنم قیامت هم دست اوست فرمود چندتا از اینا داریم گفت آقا یدونه هم از اینا توی خراسان پیدا نمیشه حضرت صادق است دست خدا هشتمین آیه از قبیله‌ی نور حضرت صادق آنکه با نگهش می‌شود سرد شعله‌های تنور گرچه او شیخ این عشیره شده لیک از غصه چشم تر دارد غربتش از مزار او پیداست ارث غربت ز مادرش دارد همین ساعت بود نیمه شب بود که... ز بغض علی بود که باز آتش به جان در افتاد بی عمامه امام رفت ولی همسرش کی به زیر در افتاد الله اکبر دید حیدر در آن شلوغی‌ها فاطمه بین شعله‌ها مانده چادر فاطمه شده خاکی... اینجوری بگم با مقتل درست‌تره... چادر فاطمه شده خونی فاطمه زیر دست و پا مانده قربونت برم این وقت شب نیمه ل شب تو این تاریکی بعضیا تک وتنها اومدن تو این گلزار شهدا سر مزار نشستند... اما دختر پیغمبر تو خونه اش هم حتی امنیت نداره اصلا باور نمی‌کرد اینا وارد خونه بشند باور نمی‌کرد اینا اینقدر جسارت کنند یه آهی پشت در کشید... وَانْصَرَفوا باکین... یه عده گریه‌کنان عقب عقب برگشتند اما وَ بَقيَ... آن نانجیب باقی ماند وَ مَعَه جماعةٌ... وَ رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ وَ رَدَّهُ عَلَيَّ وَ أَنَا حَامِلٌ چنان با سرعت لگد رو به در زد بی‌بی اصلا نتونست عقب‌تر بره چنان بین در و دیوار گیر افتاد... چنان گیر افتاد که صدا زد یا فِضَّةُ خُذینی... من نمیدونم خونه بی‌بی پله داشته یا نه اما از این عبارت میشه فهمید بی‌بی هم از بلندی افتاده... فَسَقَطْتُ لِوَجْهِی.... اما هر طوری بود فضه کمکش کرد از زیر دست و پا بیرونش آورد آخ لا یوم کیومک یاحسین... فقط یه اشاره کافیه، شب زیارتی امام حسین، اگه اهل ناله شدی، ناله‌تو با مادرش گره میزنند اصحابِ تو را زود و بلافاصله کشتند... آفرین اونایی که فهمیدند، روضه مقایسه‌ای هستا... اصحاب تو را زود و بلافاصله کشتند (۲) بر عکس تو را دیر و بافاصله کشتند.... پشت مرکب امام را بردند جان پاکش ز غصه بر لب بود به گمانم ولی در آن هنگام دست بسته به یاد زینب بود
کدوم روضه‌ی عمه جانش رو یاد کرد روضه‌ی ریسمان و دست حرم... به خدا عوضش کردم، خیلی کلنجار رفتم، حقش رو ادا کنی اصلش رو میگم روضه‌ی ریسمان و دست حرم کز غمش دیده‌ها شود دریا کاش این روضه بی‌سند باشد زینب و کوچه‌ی یهودی‌ها حالا که گریه کردی اصلش رو میخونم... روضه‌ی ریسمان و دست حرم کز غمش دیده‌ها شود دریا کاش این روضه بی‌سند باشد حرمله بست دست زینب را که جرات کرده دستت را ببندد که جرات کرده بر اشکت بخندد... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
huddath_al_hussain_ir.mp3
7.04M
داره نماز شب می‌خونه یه مرتبه دید از دیوار خونه ریختند داخل خانه... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
داره نماز شب می‌خونه یه مرتبه دید از دیوار خونه ریختند داخل خانه چقدر زن و بچه ی آقا ترسیدند... اصلاً انگار توی این مدینه اجازه گرفتن رسم نیست.... در زدن و اذن دخول گرفتن رسم نیست اون روز بدون اجازه وارد خانه مادرش شدند هرچه مادر سعی کرد ، مانع ورود مهاجمین بشه ... یُدخَلُ عَلیِ حَریمِها بِغَیرِ إذنٍ ثُمَّ یَمَسُّها .... اینو دیگه ترجمه نمی‌کنم ثُمَّ يَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ... و تُضرَبُ و هِیَ حامِلٌ مادر مادر بی بی جان ای کاش ما بین در و دیوار بودیم... همین قدر بگم با این مادر کاری کردند که فرزندش امام صادق علیه السلام حال مادرش رو این گونه بیان می‌کنه نَحَلَ جِسْمُهَا ذَابَ لَحْمُهَا باکِیَةَ العَین یُغشیٰ عَلیها ساعَةً بَعدَ ساعَة حَتّیٰ صَارَتْ‏ كَالْخَيَال یعنی از مادر ما فقط یه شبحی باقی مانده بود علی چی رو کفن کرد ؟! نمی‌دونم... بگذریم مشغول نماز شب بود بی اجازه وارد خانه شدند حتی اجازه ندادند عبا به دوش بیندازه... عمامه به سر ببنده ... آقا رو با این کیفیت از خونه بردند بیرون... ابن ربیع ملعون سواره و آقا امام صادق پیاده دنبال مرکب داره میره اگه یه جوونی رو دنبال مرکب بکشونند توانایی جوانیش اقتضا می‌کنه تحمل کنه اما اگه یه پیرمردی مثل امام صادق رو دنبال مرکب بدوانند... یا طفل سه چهار ساله ای رو... اینجا دیگه ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.. لذا وقتی رسید به مجلس منصور، دیدند آقا خیس عرقه داره نفس نفس می‌زنه پیرترین ائمه ی ماست دیگه نفسی باقی نمانده سه مرتبه شمشیر کشید از قبل به حاجبانش گفته بود جعفر رو که آوردید،‌ احضار کردید ، گردنش رو می‌زنم... همه دارند می‌بینند سه مرتبه شمشیر کشید بلافاصله غلاف کرد بعد از آقا عذرخواهی کرد آقا رو با احترام به منزل برگردوندند از منصور دوانیقی پرسیدند امیر ، چرا پشیمون شدی گفت هر باری که شمشیر می‌کشیدم ، پیغمبر رو دیدم... به من فرمود منصور اگه آسیبی به فرزندم برسه نابودت می‌کنم آخ لایوم کیومک یا اباعبدالله حسین.... من می‌خوام بگم یا رسول الله یه شمشیر برهنه بالا سر فرزندت نتونستی ببینی پس کجا بودی آن ساعتی که فِرقَةٌ بِالسُّیوف فِرقَةٌ بِالرّماح فِرقَةٌ بِالحِجارة و الخَشَبِ و العصاء.... حسین.... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
dk960430_03.mp3
4.94M
از جبل عامل راه افتاد مشرف بشه به زیارت بیت الله الحرام... اول اومد مدینه دیدن امام صادق علیه السلام... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
از جبل عامل راه افتاد مشرف بشه به زیارت بیت الله الحرام... اول اومد مدینه دیدن امام صادق(ع) آقاجان من متمولم مقداری پول آوردم دلم میخواد تو این مدینه یه خونه‌ای برا من بخرید حج که مشرف میشم، به دیدن شماها که میام مدینه، مزاحم کسی نباشم ده هزاردرهم داد به امام صادق(ع)، حضرت هم بهش وعده دادند، نمیدونه که اجلش نزدیکه، رفت حجش رو به جا آورد توی مسیر برگشت بازم اومد مدینه، یابن رسول‌الله خونه رو برام خریداری کردید یا نه؟ فرمود آری، خونه‌ای برات خریدم که یه طرفش همسایه پیغمبری یه طرف همسایه‌ی امیرالمومنینی یه طرف همسایه‌ی امام حسنی، یه طرف همسایه‌ی حسینی... خیلی خوشحال شد.. آقاجان قباله‌اش رو بده ببینم، حضرت یه قباله‌ای نوشتند فرمودند پولهاتو بین سادات حسنی و حسینی خرج کردم برات یه خونه تو بهشت کنار گذاشتند اینم قباله‌اش هست قباله رو بوسید، اومد وطن، به بچه‌هاش گفت هر جوری شده این قباله رو با من تو کفنم دفن کنید و بزارید. چیزی نگذشت که از دنیا رفت، بچه‌ها عمل کردند به وصیتش، فردا که اومدن سر قبرش ، دیدند یه قباله‌ای روی قبرش هست روش نوشته «وَفَا جعفربن محمد...» یعنی همون اول میبرنت تو آغوش حسین معطلت نمیکنم... تو دیگه مقدمه نمیخوای امروز مدینه غوغا شد... چهار هزار شاگردی که سالها از محضر امام استفاده میکردند، امروز اومدند با چه عزت و احترامی، این بدن رو دفن کردند امام کاظم یه تعبیری داره من گریزم رو بزنم فرمود بابامو تو دوتا جامه کفن کردند پیراهنم تنش کردند توی دوتا جامه کفن کردند یدونه‌اش عمامه‌ی زین العابدین بود من نمیدونم کدوم عمامه بود، اگه عمامه باباش حسین بود که تو گودال به غارت بردند، یعنی امام صادق هم با یادگار حسین داره دفن میشه... اگه اون عمامه‌ای بود که تو شام بَلا ، آنقدر آتش ریختند روش به سهل ساعدی فرمود عمامه رو از رو سرم بردار، دیدم موهای حضرت آتش گرفته... حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
روضه پایانی.mp3
11.84M
سوز هميشه ی جگرم باش يا حسين من سينه می زنم سپرم باش يا حسين ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
سوز هميشه ی جگرم باش يا حسين(۲) من سينه می زنم سپرم باش يا حسين در طول عمر جز تو پناهی نداشتم مثل همیشه پدرم باش يا حسين هر روز مادرم سر سجاده گفته است خيلی مراقب پسرم باش يا حسين ان شالله پا به سن گذاشتی تازه میفهمی آقا چقدر هواتو داشته... هر روز مادرم سر سجاده گفته است خيلی مراقب پسرم باش يا حسين پايين پات سربگذارم تو هم بيا بالای جسم محتضرم باش يا حسين جان مرا بگير حوالی قتلگاه اين گونه آخرين خبرم باش يا حسين خدا کنه همه بگن فلانی دم گودال اجلش فرا رسید جان مرا بگير حوالی قتلگاه.... به خدا جون دختر و خواهرش رو گرفتند اين گونه آخرين خبرم باش يا حسين دستم به دامنت نرسيد اين جهان اگر باب الحسين منتظرم باش يا حسين باشد قرار بعدی ما اربعين حرم(۲) مهر قبولی گذرم باش يا حسين دیگه بی مقدمه برم ادامه ی روضه دختر فاطمه و بازار خدا رحم کند چادر پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم شود این حادثه تکرار خدا رحم‌کند یا صاحب الزمان یک زن و قافله و خنده ی نامحرمها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند ببین چقدر قشنگ با برادر حرف زده... داداش... یک شبه پیر شدی یا ز تنور آمده ای... فهمیدی چی گفت؟علامت پیری چیه؟محاسن و موهات سفید میشه ، علامت سوختگی چیه؟! یک شبه پیر شدی یا ز تنور آمدی یک سر و این همه آزار خدا رحم‌کند نیزه داران همه مَستند ... گفت داداش ، هر منزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند داداش... نیزه داران همه مَستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند بعضی نوشتن تو بعضی منازل، دیگه سر بریده خودش به صدا در اومد هی سنگش میزدند هی میگفت اَنا المَظلوم.... گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد... عاشق حتی کیفیت و کمیت موهای معشوقشم میدونه... گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد... بمن گفتن سرت رو از قفا بریدند ناله بزن یا حسین.... صلی الله علیک یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ هر جا نشستی ، شب جمعه ست الان مادرش داره برگه ی آزادی از آتش جهنم رو میده... ظرف خاکستر یک عده هنوز آتش داشت شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند... یه لحظه تصور کن دستات رو ببندند آتش بیفته رو موهات چکار میکنی اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ بببن چقدر سخته هم میخای گریه کنی هم سلام بدی هم میخای خداحافظی کنی، تازه شما که برید کسی اذیتتون نمیکنه اما نازدانه هاشو کشون کشون دارند میبرند بچه هایی که هنوز آفتاب سایشونو ندیده ، حالا دختران شامی باید بهشون بخندند اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
2_1152921504614711107.mp3
17.44M
کاش میشد که کمی چرخ زمان برگردد به دل مرده‌ی عاشق ضربان برگردد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولا و نِعمَ النَّصیر انت نعم الرب و کنت بئس العبد بدترین بنده تو داره میاد در خونت... أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم دیگه سحرها هم حالم رو خوب نمیکنه یه جوری دلمرده شدم که حتی سحرها هم نمیتونم باهات آشتی کنم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ إرحَم... ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ آغوشت رو باز کن... يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ... بالحسین الهی العفو... کاش میشد که کمی چرخ زمان برگردد به دل مرده‌ی عاشق ضربان برگردد غرق طوفان گناهم،چه کنم نوحی نیست(٢) منتظر مانده‌ام آن مونس جان برگردد معصیت کار شدم، بی‌خبری پیرم کرد آری، هیهات دگر عمر جوان برگردد روزگاری سر سجاده چو باران بودم آرزو میکنم آن اشکِ روان برگردد باز هم توبه شکستم کمکم کن یارب(٢) حال من باز به حال رمضان برگردد چه شبای خوبی بود، اصلا خوابم نمی‌برد تا با تو حرف نزدم کمکم کن که بگویم گل نرگس برگرد... یعنی دیگه رویی ندارم که بگم آقا بیا... کجا بیاد؟ بیاد که من غرق گناه باشم، بیاد که من تو خواب غفلت به سر ببرم... کمکم کن که بگویم گل نرگس برگرد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگرد کمکم کن که بگویم گل نرگس برگردد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگردد آخرین حیدری، ای کاش کُمیلت باشم صادقم باش که یک عمر فُضِیلت باشم نیمه شب داشت میرفت دزدی، از دیوار خونه بالا رفت شنید صاحب منزل داره قرآن میخونه أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ یعنی آیا زمان اون نرسیده دلهای مؤمنین زیرو رو بشه، خاشع بشه... فضیل عیاض رو همون دیوار شروع کرد به گریه کردن گفت فضیل ... این آیه داره با تو حرف میزنه از دیوار اومد پایین، شد یکی از مریدان امام صادق تا آخر عمر هم دست از اون خطاها برداشت... کمکم کن که بگویم گل نرگس برگردد تیغ عدل علوی، صادق دوران برگردد آخرین حیدری، ای کاش کُمیلت باشم صادقم باش که یک عمر فُضِیلت باشم .... دل من می‌رود اینبار کمی سمت خدا تا شوم موی پریشان به قبرستان بقیع بی‌ضریح است ولی گنبد آن خورشید است حرم عرش خداست خاک امامان بقیع بال پرواز گرفتم ز کبوترهایت تا مسافر شوم و زائری عاشق باشم مثل آن شاعر مستی که به آقا رو زد میروم توبه‌کن روضه‌ی صادق باشم اسماعیل حِمیَری داشت میومد جام شراب دستش بود از دور دید امام صادق داره میاد جاش رو عوض کرد با حضرت روبرو نشه... حضرت دنبالش آمد وگفت اسماعیل چی داری همراهت؟ از خجالت گفت آقاجان سرکه همراهمه ... به بعضی از نقل‌ها گفت شیر همراهمه... گفت یه چیزی میگم آقام از من عبور میکنه، فرمود میشه بریزی ما میل کنیم؟ اونقدر خجالت کشید، توی فاصله ی کمی که دهانه کوزه رو برگردونه خیس عرق... توبه کرد... با تعجب دید از دهانه کوزه‌ای که مملو از شراب بود سرکه بیرون آمد. حضرت همونجا گفت اسماعیل حِمیَری امامت کیه؟ فرمود اونی که جام شرابم رو مبدّل به سرکه میکنه آقا نیمه شبه یه نفسی بزن... وجود نجس ما رو هم طاهر و طیب کن الان کجا داری برا جد غریبت گریه میکنی؟! هر شب جمعه در خانه‌ی آقا باز است خانه نه، بلکه حسینیه‌ی سادات اینجاست مجلس روضه شروع شدهمه گفتند حسین همه‌جا کرببلا و همه دم عاشوراست روضه‌خوان ، بانی این روضه کمی پیر شده روضه مکشوف نخوان، از علی‌اکبر بگذر (ترسم این است تحمل نکند، جان بدهد امشب از غارت آن پیکر بی‌سر بگذر ) (٢) باشه نمیگم چجوری غارتش کردند، فقط میگم عمامه‌اش رو اَخنَس برد.. سرش رو خولی برد.. انگشترش رو بَجدَل برد... گهواره‌ی بچه‌اش رو حرمله برد... بدن نازنینش هم زیر سُم اسب... بالحسین الهی العفو... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
مناجات ابتدایی.mp3
14.55M
باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
اَللّهُمَ صَلِ عَلی مُحَمّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حولَ و لاقُوَّةَ اِلّا بِاللّه اَلعَلیِ الْعَظیم حَسبُنَا اللّه وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولی و نِعمَ النَّصیر أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلـهَ إِلاّ هُو ،الْحیّ القَیّوم الْرَّحمنُ الرَّحیمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ، مِنْ جَمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی وَ اِسْرافی عَلی نَفْسی وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ من اومدم صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ همه ی بی حالی و کسلیم برا اینه ، روز به روز دارم از تو دور میشم همه برا فراموشی توست، همش برا حب دنیاست، یه جوری «الهی العفو» بگو این زیباترین نغمه ای که تو عرش خدا می پیچه، همه ملائکه هم برات استغفار کنند دلت رو زیر و رو کنند بالحسین الهی العفو... باید برای حال زارم ناله سر کرد... ببین اینجوریه یا نه اینا که شعار نیست الان اومدی باید ناله کنی دیگه باید برای حال زارم ناله سر کرد یا لااقل این شام ظلمت را سحر کرد وقت گرفتاری تو را خواندن ، هنر نیست آنکه همیشه خوانده نامت را ، هنر کرد فهمیده‌ام از اِنَّ الانسانَ لَفیٖ خُسْر هرکس که از یاد تو غافل شد ضرر کرد دیروز اهل اشک و استغفار بودم امروز اما معصیت بر من اثر کرد مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر در به در کرد بهترین رفیقتم اگه میگفت این ساعتِ شب بیا، میگفتی یه شب، دو شب،ده شب ... نه هر هفته، خدا کنه همینجوری باشه نه اینکه به ما بگن تو می خوابیدی فایده ات بیشتر از بیداریت بود، خوب میدونم به درد تو نمیخورم، خوب میدونم دیگه خودم از خودم خسته شدم مردم همه خوابند و من بیدار و بی تاب دیدی مرا عشق تو آخر دربدر کرد شرمنده از بار گناهم بودم اما بخشندگی‌هایت مرا شرمنده‌تر کرد بعضی وقتا میگم کاش مارو نمیبخشیدی کاش هر وقت سمت گناه میخاستم برم مارو میزدی ، مهلت به ما نمیدادی،من جری شدم، من بخاطر این حلم و بردباری تو معصیتکار شدم، بِحِلمِک َ تُعصیٰ کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم... چیرو؟! کارم گره خورده‌ است ، دیگر مطمئنم باید حسین‌بن‌علی را باخبر کرد دور گناه و معصیت را خط کشیدم... این ماله اونایی که اومدند سر این سفره وا دور گناه و معصیت را خط کشیدم از آن شبی که فاطمه بر من نظر کرد تا دید ، از جای دگر خیری ندیدم مارا گدا و سائل این دور و بر کرد(۲) مسکینی بیا، یتیمی بیا، اسیری بیا، وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلیٰ حُبِّه مِسکیناً و یَتیماً و أسیراً ... همین نیمه شب بگو اَناالفَقیر مارو به خونه ی فاطمه حواله بده راه هزاران ساله را یک روزه طی کرد کیا؟! یک روز هر کس سمت شش گوشه سفر کرد یعنی بخدا کربلا یه روزشم هزار ساله، کدوم یه روز؟! می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد عجب اربعینی، منزل به منزل عقیله ی بنی هاشم طی طریق کرد دوتا منزلش رو اشاره کنم... می‌رفت زینب پابه‌پای آن سری که منزل به منزل بر فراز نِی سفر کرد یکجا میان طشت‌ و یکجا بین گودال یکجا هم از بازار شامی‌ها گذر کرد بالحسین الهی العفو... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
هدایت شده از روضه
رفقا کانال روبیکا هم فعال شده و روضه ها در کانال روبیکا هم گذاشته میشه 📌حتما عضو کانال روبیکا بشید که در صورت حذف فایل ها در ایتا و یا قطع شدن ایتا ، به مشکلی بر نخورید و از متن روضه ها استفاده کنید لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/rozehayemirza_matn/JBBIEGGCDDAFFAA
حدیث کساء میرزا.mp3
11.99M
==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی 🆔 @rozehayemirza_matn
سلام رفقا ان شاء الله صوت ها و متن ها بعد از دهه کرامت بارگذاری میشه 🌹
هدایت شده از روضه
رفقا کانال روبیکا هم فعال شده و روضه ها در کانال روبیکا هم گذاشته میشه 📌حتما عضو کانال روبیکا بشید که در صورت حذف فایل ها در ایتا و یا قطع شدن ایتا ، به مشکلی بر نخورید و از متن روضه ها استفاده کنید لینک کانال در روبیکا https://rubika.ir/rozehayemirza_matn/JBBIEGGCDDAFFAA
🔹🔹طرح تابستانه ریحانه🔹🔹 🔸ویژه بانوان🔸 ❇️آموزش تجوید با گواهی معتبر در دو گروه سنی (زیر نظر مهد قرآن) ⬅️متوسطه دوم ،بزرگسالان، مربیان و.. ⬅️دانش آموزان دوره ابتدایی ومتوسطه اول 🔰امتیازات آموزش تجوید: ✅زیبا خوانی و ترتیل خوانی قرآنی ✅امتیازی ویژه برای متقاضیان استخدام آموزش وپرورش ✅کسب امتیاز جهت ثبت نام در مراکز آموزشی برترویژه دانش آموزان 📆شروع دوره از دوم تیر ماه، شنبه ها و چهار شنبه ها ، صبح 👈شماره تماس وآیدی جهت ثبت نام: ☎️۰۹۹۰۸۷۲۲۵۵۰ 🆔@komil_14 ❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅ موسسه فرهنگی قرآنی حضرت زهرا سلام الله علیها https://eitaa.com/joinchat/2404253881C8328019980
« خواندن نماز لیلة‌ الدفن برای چند نفر » نماز وحشت نماز شب اول قبر (برای دیگران ارسال کنید تا امشب بخوانند) 🔷 طریقه نماز 🔸رکعت اول: سوره حمد، یکمرتبه آیة الکرسی 🔸رکعت دوم: سوره حمد، ده مرتبه سوره قدر بعد از نماز ثواب آن با این صلوات به میت هدیه می‌شود: « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبورِهم » ====================== 🌸در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. @sheikh_khoshnevis
Ali Fani - Be Taha Be Yasin (UpMusic).mp3
5.29M
به طاها به یاسین به معراج احمد.... 🎙علی فانی ====================== 🌸در نشر معارف فرهنگی اسلامی سهیم باشیم. @sheikh_khoshnevis
روضه
به طاها به یاسین به معراج احمد.... 🎙علی فانی #امام_زمان ====================== 🌸در نشر معارف فرهن
محتوا و شعر عالی پر از نکات دقیق اگر یک نفر را به او وصل کردی برای سپاهش ، تو سردار یاری .... 📌ارزش چند باااااار شنیدن و فکر کردن داره
1_28278050.mp3
9.93M
ألسَّلامُ عَلَیکَ يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَي أَيُّهَا الرِّضَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ▪️تا یوسف اشکم سر بازار نیاید ▪️کالای مرا هیچ خریدار نیاید ▪️ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت ▪️مدح تو جز از ایزد دادار نیاید ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
ألسَّلامُ عَلَیکَ يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَي أَيُّهَا الرِّضَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ▪️تا یوسف اشکم سر بازار نیاید ▪️کالای مرا هیچ خریدار نیاید ▪️ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت ▪️مدح تو جز از ایزد دادار نیاید ▪️خود را به تو بستم که منم نوکر کویت ▪️از نوکری ام گر که تو را عار نیاید ▪️یک عمر به دیدار رضا رفتم و حاشا ▪️بر دیدن این دلشده یکبار نیاید خدا رحمت کنه آیت الله العظمی شیخ مرتضی حائری رو ، خیلی عاشق امام رضا بودند به هر بهانه ای نام امام رضا می آمد ، اشک می ریختند با مرحوم آیت الله العظمی مرعشی قرار گذاشتند هر کدوم زودتر از دنیا رفتند ، به رفیقشون از برزخ خبر بدهند آشیخ مرتضی که از دنیا رفت همون فردا شب مرحوم آیت الله مرعشی ، ایشون رو خواب دیدند فرمودند شیخ مرتضی چه خبر ؟؟ فرمود: همینکه منو توی قبر گذاشتید ، لحد رو چیدید و رفتید یه لحظه ، یک هراسی وجودم رو فرا گرفت یه مرتبه دیدم یکی صدا میزنه لاتَخَفْ وَ لاتَحزَنْ نترس ما با توییم گفتم آقا شما که هستید ؟ فرمود من همونی ام که شصت مرتبه به زیارتش آمدی، امشب اومدم اولین بازدید رو پس بدم یا امام رضا این مردم به یه امیدی امشب اومدند در خونه ات ▪️دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت ▪️جایی ننوشته است گنه کار نیاید فرمود ، اباصلت ، میرم مجلس مامون و بر میگردم اگه دیدی عبا به سر انداختم ، دیگه با من حرفی نزن اباصلت میگه ، مدتی منتظر ماندم دیدم آقا داره میاد مُغَطَّى الرَّأْس عبا به سر انداخته به دستور حضرت دیگه حرفی نزدم از مجلس مامون تا حجره ، چندان راهی نبود اما دیدم پنجاه مرتبه امام رضا روی زمین نشست و بلند شد آخ بمیرم شب جمعه است شب زیارتی ابی عبدالله آماده اید بریم کربلا دستور خود امام رضا همینه إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ‏ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ پنجاه مرتبه روی زمین نشست و بلند شد دیگه ننوشتند چه میگفت میخوام بگم یا امام رضا عمه جانتون هم از خیمه ها که آمد پنجاه مرتبه آمد کنار قتلگاه و برگشت اما این آمدن کجا و آن آمدن کجا هی زمین می خورد هی به سر و صورت می زد هی صدا میزد وا محمَّداه وا أمّاه وا علیّاه آخ بمیرم وقتی رسید دید وَالشِّمرُ جالسٌ علیٰ صَدرِه حسین..... خود امام رضا برای ما روضه خوانده فرمود یَابْنَ الشَّبیب برای هر کسی میخوایی گریه کنی برای حسین ما گریه کن فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ عذرخواهی میکنم یه شبهات بگم یه تفاوت یا امام رضا بین ماها رسمه اگه بخواهیم یه مذبوحی رو سر ببریم اول آبش می دیم لبهاش رو به آب آشنا میکنیم اما ذُبِحَ الحُسَیْن عَطشَاناً معمولا اگه یه جایی ببینند یه قربانی رو سر می برند مردم دورش جمع می شند هر کسی میگه سهمی از این مذبوح ماله منه کربلا ، همه دور گودال حلقه زدند أَخنَس ملعون گفت عمامه اش ماله منه خولی گفت ، سر بریده اش ماله منه بَجدَل گفت انگشت و انگشترش ماله منه آخ بمیرم ده نفر سواره هم آمدند این بدن رو زیر سُم مرکب ..... حسین..... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn
4_637328169828876649.mp3
9.65M
وداع ما با ماه صفر هست منم وداع امام رضا رو بخونم و از همه التماس دعا السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهلَه وَ عِیَالَهُ بِالبکاء عَلَیْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْمَوت ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی @rozehayemirza_matn