eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
357 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
  بعد احمد حرمت دین خدا پامال شد دین جدا، ایمان جدا، قرآن جدا پامال شد بیت وحی آتش گرفت و دست مولا بسته شد آیهء تطهیر زیر دست و پا پامال شد ای تمام انبیا خاک عزا بر سر کنید در حریم وحی، ناموس خدا پامال شد گیرم آنکه جرم زهرا بود یاریّ علی! محسن ششماهه اش دیگر چرا پامال شد!؟ کشت یک ضرب لگد یک سوّم سادات را خون این سادات تا روز جزا پامال شد "میثم" آن روزی که ناموس الهی را زدند کل قرآن در زمین کربلا پامال شد 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  دلم می‌خواست با من تا قیامت هم‌نشین باشی در این نُه سالِ شیرین، ساکن خُلد برین باشی خدا ما را به عقد هم درآورد و پدر می‌گفت برایت بهترین باشم؛ برایم بهترین باشی مبادا بعد من چشم تو بارانی شود یک‌دم! مبادا بعد من یک‌لحظه هم اندوهگین باشی! الهی که برای تو بمیرم تا نبینم من که در شهر پیمبر سال‌ها خانه‌نشین باشی مگر جز اهل‌بیت او را نمانده مؤمنی دیگر که تو تنها در این خانه امیرالمؤمنین باشی؟ به دستت می‌سپارم کودکان داغدارم را که بعد از من برای کودکانم هم معین باشی خداحافظ! خداحافظ! فدای گریه‌های تو زمین خوردم که نگذارم تو بر روی زمین باشی 🔸شاعر: =====================
  مدینه ازم گرفت سپاهمو دشمنم شنید صدای آهمو دستای بستمو دید و بی امون تو کوچه زد زن پا به ماهَمو دم مسجد رسیدی دلم گرفت طعنه ها رو شنیدی دلم گرفت من همون حیدر خیبر شکنم تیغو رو سرم دیدی دلم گرفت جلو پام با پای خسته پا نشو فضه لحظه ای ازش جدا نشو داره از پیرُهنت خون میچکه جون حیدر دیگه جابجا نشو بلبل زخمی ، پر از قفس بگیر بین سرفه هات یه کم نفس بگیر با چه رویی به پیمبر ، تو بری بگم این امانتیتو پس بگیر میدونم بال و پرت شکسته بود شاخه های ثمرت شکسته بود اما از رَد خونای رو دیوار تازه فهمیدم سرت شکسته بود مُهر نامردی رو تا ابد زدن با همه تَوونِشون لگد زدن برای مادرتون گریه کنید بچه ها مادرتونو بد زدن چطور این زمستونو بهار کنم چطور از خاطره ها فرار کنم گیرم آتیشم خاموش شد تو خونه م آتیشِ تو قلبمو چیکار کنم نمیدونم حالا سینه چاک کنم؟ یا که اشک دخترت رو پاک کنم؟ چه چوب تَری فروختم که باید زنمو جَوون جَوون تو خاک کنم 🔸شاعر:   =====================
  چون آینه شکسته و تکثیر گشته ای آه ای عروس خانه!چقدر پیرگشته ای! کوثرترین إ سوره ی قرآن مصطفی! باعمرکم چه معرکه تفسیرگشته ای خورشید خانه!مبهم وپیچیده ای وتار چون ابتدای سوره ی تکویر گشته ای رو میکشی به پوشیه،بانوی اشکها حالاتوهم زدست علی سیر گشته ای؟ 🔸شاعر:   =====================
  صاحبِ اصلِ ولایت شد به نام ِ فاطمه(س) میدرخشد نام ِ حیدر، در کلام ِ فاطمه(س) از غدیرِ خم که نه! والله از روزِ ازل- شد علی بن أبيطالب(ع) امام ِ فاطمه(س) می پذیرد سائلانِ خسته را با روی خوش نیست غیر از مهربانی در مرام ِ فاطمه(س) بینِ خوبان؛ در شلوغی هایِ محشر ای خدا قسمتِ من میشود آیا سلام ِ فاطمه(س)؟! شک ندارم چادرش را روی دوزخ میکشد آبروداری ست؛ رسم ِ انتقام ِ فاطمه(س) گفت با خود: کاش توفیقِ شفاعت داشتم غبطه ها خورده ست مریم بر مقام ِ فاطمه(س) باولایت تاشهادت را رقم زد پشتِ در در میانِ خانه برپا شد قیام ِ فاطمه(س) ذکر لبهای جوانمردانِ عالم؛ مرتضاست(ع) ذکر سربندِ شهیدان است نام ِ فاطمه(س)! 🔸شاعر:   =====================
  شعله ها سربه فلک داشت صنوبرمی سوخت آسـمان ریخـت به هـم بال کـبوتر می سوخت هــیزم  آورد و از فـــــرط  جهــالت  قنفـــذ آتشی ساخت که تا لحظه ی آخرمی سوخت پشت این درهمه ی عشق محمد(ص) مانده است در نمی سوخت فقط جان پیمبر می سوخت در که افتــاد چهل مرد هجــوم آوردند زیر باران لگد دامن کوثر می سوخت سوخت یک بار اگرسینه ی زهرا آن روز تا ابد قلب علی پشت همین در می سوخت شــعله خامـوش شد اما دل پر درد امام باز با دیدن آن لاله ی پرپر می سوخت داغ بود آن قدراین داغ که در بیشه ی عشق اشک در دیده ی آن شـیر دلاور می سوخت گاه و بیگاه که در کوچه به هم می خوردند خنده می کرد مغیره دل حیــدر می سوخت گاه گاهی که علی ذکر مصیبت می خواند در تب سوز علی مالک اشتر می سوخت کوچه کرده است روایت که ازآن ضربت دست پیش چشـمان حـسن صورت مــادر می سوخت سالها رفــت ولی قصـه فراموش نــشد تا دم مرگ گمانم دل حیدر می سوخت 🔸شاعر:   ======================
  آن گل کزو فردوس رنگ و بو بگیرد سخت است با رنگ پریده خو بگیرد دریای رحمت رفت و باید بعد از این ، آه کشتی میان شعله ها پهلو بگیرد با خنده دشمن گفت کاری کرده ام که زهرا میان خانه اش هم رو بگیرد آمد عیادت ؟ نه فقط می خواست نامرد این نیمه جان را هم ازین بانو بگیرد از من تقاص خیبر و بدر و احد را می خواست با قتل تو مو به مو بگیرد کوری چشم دشمن از چشمان کم سوت چشم حقیقت تا قیامت سو بگیرد ای مستجاب الدعوه ی من قبل رفتن جان علی را بر خدایت گو بگیرد می بینمت در کربلا وقتی حسینم از داغ اکبر دست بر زانو بگیرد 🔸شاعر:   =====================
  کی می شود بیند بشر ، خیرالبشر را آه ای سفر کرده بده پایان ، سفر را عیسی مسیح من ! که باید جز تو بخشد جان دوباره این جهان محتضر را ایمان شده یک تکه آتش در کف دست دنیا به قصد دین ما بسته کمر را حق بی تو باطل گشته و باطل شده حق دنیای بی صاحب نداند خیر و شر را ما آمدیم هر وقت ، تو در باز کردی تو آمدی هر وقت ما بستیم در را العفو می گویی به جای تک تک ما جای همه بیدار هستی هر سحر را آقا به ما مثل گذشته باز گردان آن حال خوش ، آن عاشقی ، آن چشم تر را دست تمام اهل روضه می شود پر امشب اگر گیری تو دست یک نفر را بیچاره من ، بیچاره من ، من که ندیدم یک بار هم در روضه ی مادر ، پسر را بیچاره من ، بیچاره من ، من که نمردم هر چه شنیدم روضه ی دیوار و در را 🔸شاعر:   ======================
          سيلی، آن‌روز به رويت چه غريبانه زدند «آتش آن بود، که در خرمن پروانه زدند» رسم اين است: که پروانه در آتش باشد «عاشقی شيوه‌ی رندان بلاکش باشد» سوخت پروانه و این داغ، نیاید به بیان «شرح این قصه، مگر شمع برآرد به زبان» با گل و غنچه، تو ديدی در و ديوار چه کرد؟ «ديدی ای دل! که غم عشق دگر بار چه کرد؟» قامت سرو، در اين کوچه کمان خواهد شد «چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد» تا که آرام دلم، دیدن زهرایم بود «من ملَک بودم و فردوس برین، جایم بود» آه! هجده گل از این باغ، نچيديم و برفت «بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت» جرم تو، ماه به خون خفته، فقط عشق علی‌ست «آه از این راه، که در آن خطری نیست که نیست» با من و چاه، شده غرق غمت دنیایی «گشت هر گوشه‌ی چشم از غم دل، دریایی» عمر کوتاه تو، گنجايش دنيا را بس «وين اشارت ز جهان گذران ما را بس» خانه دوست کجا؟ صحن سپيدار کجاست؟ «ای نسيم سحر! آرامگه يار کجاست؟» پ ن: مصرع‌های دوم همه ابیات از جناب حافظ هستند. 🔸شاعر: =====================
  می‌ریزد از سراسر طوبای دین گله از غش در وفای به عهد و مبادله خاکی خمیده دست به پهلو رسیده از راه پر از نشیب و فراز مجادله او رفته بود تا فدکش را درآورد از لای بایگانی اسنادباطله جرثومه‌ای که هیکل منحوس دیو داشت گردن کشید تا که نماید مقابله باخانمی که بار به همراه می‌کشید با حضرت به شیشه ی زر دار ، حامله رعدی رسید و برق ز چشمان او پرید رویش دچار گشت به تغییر شاکله راضی نشد به سیلی تنها و با لگد انداخت در میان نفس‌هاش فاصله درکوچه‌ها رساندن مادر به خانه شد بهر پسر بدل به معمای غائله رکعت به رکعت است به منزل رسیدنش انگار در رکوع و سجود است و نافله 🔸شاعر:   =====================
نویسنده‌ی کتاب صدای سخن عشق، پژوهشگر و مدرس مداحی فن بیان ، پرورش صدا و سبک زندگی... •••✾•✨◽️✨•✾••• کانال آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان سبک زندگی و مداحی فکور تلفن تماس ۰۹۱۹۸۱۸۴۶۹۴ @amoozeshe_maddahi_fakoor @rozeneshinan
نویسنده‌ی کتاب صدای سخن عشق، پژوهشگر و مدرس مداحی فن بیان ، پرورش صدا و سبک زندگی... •••✾•✨◽️✨•✾••• کانال آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان سبک زندگی و مداحی فکور تلفن تماس ۰۹۱۹۸۱۸۴۶۹۴ @amoozeshe_maddahi_fakoor @rozeneshinan
  یارب آشفته تر از این مپسندی ما را بیش از این خسته و غمگین مپسندی ما را سهم ما در غم‌ همسایه قنوت است و‌ دعا غافل از فرصت آمین مپسندی ما را گر به آرامش کاشانه ی خود خرسندیم فارغ از رنج فلسطین مپسندی ما را فاطمه پشت در از حفظ ولایت می گفت شیعه ی بی خبر از دین مپسندی ما را هل أتی را ننوشتی که فقط خوانده شود بی خبر از غم مسکین مپسندی ما را حیدر از شیعه ی خود مالک اشتر می خواست در صف خدعه ی صفّین مپسندی ما را کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ مُرده در لحظه ی تدفین مپسندی ما را 🔸شاعر:   ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  یا که دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت جای دیگر را برای زندگی می‌خواستیم آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت خُرد می‌گشتیم زیر آسیای دشمنان زیر دستاس‌اش دو دنیا را اگر زهرا نداشت در وصیتهای مفقودالاثرها خوانده‌ام تلخ می‌شد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا آفرینش بود بی معنا  اگر زهرا نداشت فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت : وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت* پنچ نوبت فاطمه رو برخودش می‌ایستاد بود بی جلوه خدا  زهرا اگر زهرا نداشت از علی  خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست عشق بود و عشق و بس اما ، اگر ، زهرا نداشت فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد مرتضی یک نیمه بود اینجا  اگر زهرا نداشت هیچ فتحی را نمی‌دید آذرخشِ ذوالفقار در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت در میان رزم‌ها پشتش به زهرا گرم بود داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین  کارش بدستِ فاطمه است وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی بی پیمبر می‌شکست آقا  اگر زهرا نداشت دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود یک علی و آنهمه  حاشا اگر زهرا نداشت حرص‌ها خالی شد و پهلوی مادر را شکست بچه‌ها می‌سوختند آنجا اگر زهرا نداشت دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد وامصیب شامِ عاشورا اگر زینب نداشت... *هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا.... 🔸شاعر:   ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  یا که دنیا بود ناپیدا اگر زهرا نداشت یا جهنم بود این دنیا اگر زهرا نداشت جای دیگر را برای زندگی می‌خواستیم آسمانِ ما زمینِ ما اگر زهرا نداشت خُرد می‌گشتیم زیر آسیای دشمنان زیر دستاس‌اش دو دنیا را اگر زهرا نداشت در وصیتهای مفقودالاثرها خوانده‌ام تلخ می‌شد سرنوشتِ ما اگر زهرا نداشت گفت لَوْلا فاطمه .... یعنی که در کارِ خدا آفرینش بود بی معنا  اگر زهرا نداشت فاطمه گفت و کنار او ضمیری چند گفت : وای از اهل کِسا آنجا اگر زهرا نداشت* پنچ نوبت فاطمه رو برخودش می‌ایستاد بود بی جلوه خدا  زهرا اگر زهرا نداشت از علی  خواهش نکرد و از علی چیزی نخواست عشق بود و عشق و بس اما ، اگر ، زهرا نداشت فاطمه یک نیمه بود و با علی تکمیل شد مرتضی یک نیمه بود اینجا  اگر زهرا نداشت هیچ فتحی را نمی‌دید آذرخشِ ذوالفقار در رجزهایش علی تنها اگر زهرا نداشت در میان رزم‌ها پشتش به زهرا گرم بود داشت بر پشتش زره مولا اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین  کارش بدستِ فاطمه است وای بر دنیا و مافیها اگر زهرا نداشت کار دنیا را ببین زانو بغل کرده علی بی پیمبر می‌شکست آقا  اگر زهرا نداشت دستِ مولا بسته و بر گردنش شمشیر بود یک علی و آنهمه  حاشا اگر زهرا نداشت حرص‌ها خالی شد و پهلوی مادر را شکست بچه‌ها می‌سوختند آنجا اگر زهرا نداشت دختران را زیر بالِ خویش زینب جمع کرد وامصیب شامِ عاشورا اگر زینب نداشت... *هُمْ فَاطِمَةُ وَ اَبُوهَا.... 🔸شاعر:   ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  کنار فضّه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می‌کردی درخت‌های بهشتی به پایت افتادند همان شبی که هوای انار می‌کردی فقیر هرچه می‌آمد، اسیر برمی‌گشت تمام عالمیان را دچار می‌کردی دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر مدام گریۀ بی‌اختیار می‌کردی؟ چه شد محبت همسایه‌ها؟ دعایت را چه مادرانه به آن‌ها نثار می‌کردی! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده‌ست فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی و شقشقیه به نهج‌البلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار می‌کردی چقدر خانه مرتب شد آن شبِ آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟ 🔸شاعر:   ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  کنار فضّه صمیمانه کار می‌کردی به کار کردن خود افتخار می‌کردی درخت‌های بهشتی به پایت افتادند همان شبی که هوای انار می‌کردی فقیر هرچه می‌آمد، اسیر برمی‌گشت تمام عالمیان را دچار می‌کردی دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر مدام گریۀ بی‌اختیار می‌کردی؟ چه شد محبت همسایه‌ها؟ دعایت را چه مادرانه به آن‌ها نثار می‌کردی! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیده‌ست فدک فدک همه جا را بهار می‌کردی و شقشقیه به نهج‌البلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار می‌کردی چقدر خانه مرتب شد آن شبِ آخر اگر مریض نبودی چکار می‌کردی؟ 🔸شاعر:   ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  مادرم هستی و همه- دنیا می دونن هیچ کس شبیه تو نیست نور چشم خدا و پیغمبر ! نام تو ذکرِ صبح و‌ شامِ علی ست منم اون دختری که چادر تو تاجی از عزته که رو سرشه هرجا که باشه میگه با لبخند حضرت فاطمه س که مادرشه چون که الگوش، مادره ،میخواد بهترین بانوی جهان باشه توی دین و ولایت و دانش مایهٔ فخرِ شیعیان باشه خانه داری و مادری و ادب همه معنا گرفته با زهرا شد طبیب تمامِ دردامون ذکرِ آرامبخشِ (یا زهرا ) راه مادر، شهید پروریه مادرای شهید میدونن! صبر و عزت،حیا و آگاهی سرسپردن برای حفظ وطن با همین اشک ِ روضه ی (مادر) با جهاد و بصیرت، این روزا بر سرِ قله میرسیم...آره مثل سربندهای یا زهرا اگه رنگِ خدا شد و اسلام همه ی جنبه های زندگیمون نقشه ی کفر، نقشِ بر آبه! نمی تونه بمونه تو میدون همه هستیم آرمانِ عزیز همه هستیم یارِ فرمانده گرچه که حاج قاسم اینجا نیست عَلمش رو زمین نیفتاده 🔸شاعر:   ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  کی می شود بیند بشر ، خیرالبشر را آه ای سفر کرده بده پایان ، سفر را عیسی مسیح من ! که باید جز تو بخشد جان دوباره این جهان محتضر را ایمان شده یک تکه آتش در کف دست دنیا به قصد دین ما بسته کمر را حق بی تو باطل گشته و باطل شده حق دنیای بی صاحب نداند خیر و شر را ما آمدیم هر وقت ، تو در باز کردی تو آمدی هر وقت ما بستیم در را العفو می گویی به جای تک تک ما جای همه بیدار هستی هر سحر را آقا به ما مثل گذشته باز گردان آن حال خوش ، آن عاشقی ، آن چشم تر را دست تمام اهل روضه می شود پر امشب اگر گیری تو دست یک نفر را بیچاره من ، بیچاره من ، من که ندیدم یک بار هم در روضه ی مادر ، پسر را بیچاره من ، بیچاره من ، من که نمردم هر چه شنیدم روضه ی دیوار و در را 🔸شاعر:   ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
نویسنده‌ی کتاب صدای سخن عشق، پژوهشگر و مدرس مداحی فن بیان ، پرورش صدا و سبک زندگی... •••✾•✨◽️✨•✾••• کانال آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان سبک زندگی و مداحی فکور تلفن تماس ۰۹۱۹۸۱۸۴۶۹۴ @rozeneshinan
هدیه به روح شهدای گمنام ۱۴ صلوات سبک زمینه تشیع شهدای گمنام به قلم شاعر آئینی ۱۴۰۲/۰۹/۱۹ بند✅ ما همه از راه شهید کنیم حمایت کوری چشم دشمنا جانها فدایت الگوی ماها ،هستی شهیدا توهردودنیا،عِشتُک سعیدا هستی تو ابن،ام ابیها ((ام ابیها یا حضرت زهرا)) بند ✅✅ الگوی ما برا دفاعِ از ولایت ایستادنُ جان دادنِ تا به شهادت حجاب ماها،ارثی ز زهراست پهلو شکسته،تنهای تنهاست پای ولایت،ام ابیهاست ((ام ابیها یا حضرت زهرا)) بند✅✅✅ این شهدا فرزندای پیر خُمینن مثل علی سَردارای بدر حُنینن فاو وشلمچه،فکه ومجنون غرق می شدن تو،اروندوکارون با لب تشنه،دادن همه جون ((ام ابیها یا حضرت زهرا)) بند✅✅✅✅ توفاطمیه اومده شهید گمنام بانیه روضه ها شدیدعزیز خوشنام اومد شهید ،پهلو شکسته یه عدشون با، دستای بسته صاحب زمان در،عزی نشسته ((ام ابیها یا حضرت زهرا)) @rozeneshinan