#امام_رضا #زیارت_مخصوص
گر چه باری نمیبرم با خود
چمدان دلم که آماده است
از همین ابتدا بگویم که
فرصت آخر، آخر جاده است
ترمینال جنوب! دربستی
میروم آهوانه تا مقصد
تابلو را نگاه کردم که
تازه این ابتدای "صیاد'' است
تاکسی زرد و گنبد تو زرد
میپرم شاعرانه تا مشهد
کاش جای کبوترت بودم
خوش به حالش چقدر آزاد است
در کنار تو محشری برپاست
مادری که به دیگری میگفت
پسرم کور بود امام او را...
هشت سالی شده شفا داده است
دختری که به احترام شما
اولین بار چادری شده بود
عشق وقتی که در میان باشد
چه نیازی به گشت ارشاد است
شاعری که سوالش این بوده
پنجره بهتر است یا ایوان؟
من که میگویم آرزوی طلا
اینکه باشد به جای فولاد است!
زائری که در انتهای سفر
دل نمیکند از زیارت تو
تازه فهمیدهام که وقت وداع
وعدهگاه همه گوهر شاد است
ترمینال جنوب! آخر خط
صندلی ها تمام پر شده بود
شک ندارم که روی کار دلم
گره از جنس کور افتاده است
مینشینم کنار اتوبان
دل "بعثت" شبیه من خون است
خودخوری، بغض، گریه، اما نه
اشک را پاک می کنم با دست
دست انداخت دور گردن من
پیرمردی که منصرف شده بود
گفت آقا بلیط می خواهی؟
گفتم آقا تو را فرستاده است
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
____________________________
#رسول_اکرم #مرثیه_رسول_اکرم
همین که دست دعای زمان به سوی تو شد
سیاه بود زمین و سپیدِ روی تو شد
پیمبران اولوالعزم در پیات بودند
چقدر عُمر عزیزان به جستوجوی تو شد
که بودهای تو که حتی مسافر شب جهل
اسیر استدلالات خلق و خوی تو شد
الا سپیدی مطلق! الا شمیم بهشت!
جهان پس از تو گرفتار رنگ و بوی تو شد
صدای شیرخدا بود و تو... شب معراج
خدای آینهها گرمِ گفتوگوی تو شد
به جز گناه نبودیم و این دو قطره ثواب
اگر قبول شد آری به آبروی تو شد
چه خواستی تو به جز احترام اولادت؟
چه بود پاسخشان؟ بغض در گلوی تو شد
تو شاهد همۀ غصههای زهرایی
که هر چه شد وسط کوچه روبروی تو شد
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
________________
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعرین روضه نشینان ⬆️
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
عالم تمام عرصه جولان زینب است
صد جبرئیل گوش به فرمان زینب است
هرچه بلا به راه خدا میرسد نکوست
نص صریح آیه قرآن زینب است
از بس دعای زینب کبری گره گشاست
حتی حسین دست به دامان زینب است
آن ما رایت گفتن در اوج غصه ها
یک گوشه از حقیقت ایمان زینب است
طوفان گریه هاست کمی دیدن حسین
تنها دلیل چهره خندان زینب است
یک لحظه پا ز راه خدا پس نمی کشد
هر کس که عالمانه مسلمان زینب است
هر کس که در عزای حسینش شریک شد
فردا به لطف فاطمه مهمان زینب است
در ماجرای شام دلم قرص و محکم است
پرهای جبرئیل نگهبان زینب است
حتی برای روزی خود غصه هم نخور
روزی خلق دست غلامان زینب است
بی تاب و بی تبی مرا بیشتر کنید
روزی زینبی مرا بیشتر کنید
مستی اگر که شرط عبادات می شود
پس عشق یار افضل طاعات می شود
مستی اگر ز باده زینب شود پدید
میخانه نیز قبله حاجات میشود
یک روزه راه صد شبه طی میشود رفیق
ذکرش دلیل سیر مقامات می شود
در ذات لایزال خدا جلوه گر شود
هر ذره ای که جلوه این ذات می شود
اصلا بدیهی است که سلطان عالم است
هر کس غلام عمه سادات می شود
یک نسخه ی برابرِ اصلِ ز فاطمه است
آنجا که سخت گرم مناجات می شود
مبهوت مانده دهر از این صبر بی نظیر
نه، بلکه صبر هم به خدا مات می شود
آن حالتی که عاشق زینب گرفته است
شک هم نکن که افضل حالات می شود
یک دم اگر نگاه کند بر دل حقیر
دل صاحب تمام کرامات می شود
در باب فضل زینب اگر حرف کم زدیم
تنها برای عقل مراعات می شود
از لحظه ولادت خود با حسین بود
تا لحظه شهادت خود با حسین بود
مرغ دلم به کوی شما پرکشیده است
با سر به سوی مجلست امشب دویده است
در وادی شجاعت و مردانگی و صبر
مردانه چون تو شیرزنی کس ندیده است
مشغول فتح کوفه که بودی تمام شهر
از نای تو صدای علی را شنیده است
از جانب دمشق شما سالیان سال
بوی بهشت سمت دل ما وزیده است
سوگند میخورم که خدا این غلام را
تنها برای نوکریت آفریده است
عالم بدان که فخر من این است از ازل
زینب مرا برای غلامی خریده است
خانم بیا ببین که غلام سیاهتان
از هر چه غیر عشق شما دل بریده است
این افتخارم است که قلب حزین من
تنها برای زینب کبری طپیده است
عشقت به جان خریده ام ارزان نمی دهم
بی اذن تو به هیچ کسی جان نمی دهم
بخت دلم بدون نگاهت سپید نیست
هرگز کسی ز لطف شما نا امید نیست
بی فایده است شور بدون شعور، پس
احساسِ بی ولایت زینب مفید نیست
مدیون استقامت تو دین احمدی است
قرآنِ بی شکوه وجودت، مجید نیست
چون کوه استوار، دلِ من به راهتان
سرو است در برابر دشمن چو بید نیست
بی عشق تو جهادگرِ در مسیر حق
حتی اگر که کشته شود هم شهید نیست
صد مرده زنده کردن با ذکر یاعلی
از نوکران حضرت زینب بعید نیست
این ارث مادر است رسیده به زینبش
پس بی دلیل موی شما هم سپید نیست
بی بی اسیر غصه مادر شدی و پس
تا فاطمیه هست دگر عید، عید نیست
همواره در عزای شما گریه می کنم
نوروز پا به پای شما گریه می کنم
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
_______________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#حضرت_زینب #ولادت_حضرت_زینب
عالم تمام عرصه ی جولان زینب است
صد جبرئیل گوش به فرمان زینب است
هرچه بلا به راه خدا میرسد نکوست
نص صریح آیه قرآن زینب است
از بس دعای زینب کبری گره گشاست
حتی حسین دست به دامان زینب است
آن "ما رایت" گفتن در اوج غصه ها
یک گوشه از حقیقت ایمان زینب است
طوفان گریه هاست کمی دیدن حسین
تنها دلیل چهره خندان زینب است
یک لحظه پا ز راه خدا پس نمی کشد
هر کس که عالمانه مسلمان زینب است
هر کس که در عزای حسینش شریک شد
فردا به لطف فاطمه مهمان زینب است
حتی برای روزی خود غصه هم نخور
روزی خلق دست غلامان زینب است
بی تاب و بی تبی مرا بیشتر کنید
روزی زینبی مرا بیشتر کنید
مستی اگر که شرط عبادات می شود
پس عشق یار افضل طاعات می شود
مستی اگر ز باده ی زینب شود پدید
میخانه نیز قبله ی حاجات می شود
یک روزه راه صد شبه طی می شود رفیق
ذکرش دلیل سیر مقامات می شود
در ذات لایزال خدا جلوه گر شود
هر ذره ای که جلوه ی این ذات می شود
اصلا بدیهی است که سلطان عالم است
هر کس غلام عمه ی سادات می شود
یک نسخه ی برابرِ اصلِ ز فاطمه است
آنجا که سخت گرم مناجات می شود
مبهوت مانده دهر از این صبر بی نظیر
نه ، بلکه صبر هم به خدا مات می شود
آن حالتی که عاشق زینب گرفته است
شک هم نکن که افضل حالات می شود
یک دم اگر نگاه کند بر دل حقیر
دل صاحب تمام کرامات می شود
در باب فضل زینب اگر حرف کم زدیم
تنها برای عقل مراعات می شود
از لحظه ی ولادت خود با حسین بود
تا لحظه ی شهادت خود با حسین بود
مرغ دلم به کوی شما پر کشیده است
با سر به سوی مجلست امشب دویده است
در وادی شجاعت و مردانگی و صبر
مردانه چون تو شیرزنی کس ندیده است
مشغول فتح کوفه که بودی تمام شهر
از نای تو صدای علی را شنیده است
از جانب دمشق شما سالیان سال
بوی بهشت سمت دل ما وزیده است
من حدس میزنم که خداوند صبر را
یک لحظه بعد خلقتتان آفریده است
ما نقد جان به نسیه ندادیم در رهت
نقدی سپردهایم که زهرا خریده است
فردا مدافع حرمت سروری کند
حق دارد از تمام جهان دل بریده است
این افتخارم است که قلب حزین من
تنها برای زینب کبری طپیده است
عشقت به جان خریده ام ارزان نمی دهم
بی اذن تو به هیچ کسی جان نمی دهم
بخت دلم بدون نگاهت سپید نیست
هرگز کسی ز لطف شما نا امید نیست
بی فایده است شور بدون شعور ، پس
احساسِ بی ولایت زینب مفید نیست
مدیون استقامت تو دین احمدی است
قرآنِ بی شکوه وجودت، مجید نیست
چون کوه استوار ، دلِ من به راهتان
سرو است در برابر دشمن چو بید نیست
بی عشق تو جهادگرِ در مسیر حق
حتی اگر که کشته شود هم شهید نیست
صد مرده زنده کردن با ذکر یا علی
از نوکران حضرت زینب بعید نیست
مثل شما برای شما گریه می کنم
هر لحظه پا به پای شما گریه می کنم
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
_______________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
چه ماتمی است که بر جان نشاندنش سخت است
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
کسی که ذوق نشستن کنار حیدر داشت
چطور شد که در این خانه ماندنش سخت است؟
ببین چقدر بزرگ است جرمشان، زهرا...
دلش شکست، که این دل شکاندنش سخت است
اگر که فاطمه این سو گرفته مولا را
بگو چهل نفر آن سو، کشاندنش سخت است
اگر تکان ندهد روزگار صبرت را
غبار چادر مادر تکاندنش سخت است
کبوتری که نمیبیند آسمانش را
به لانه با پر زخمی رساندنش سخت است
نخوانده موی سیاه غزل سپید شده
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
_____________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
گرفتم اینکه باشد هرچه در دنیاست از آنم
جهان را با چه رویی دور تو بانو بگردانم
کجا آن آستانی که در آن جبریل دربان است
کجا من؟ که اگر یک ذره کم باشد کم از آنم
نبی را شان تو وقتی و ما ادرئک می آید
مرا بد نیست شان فضه ات را هم نمیدانم
خدا کار دو عالم را و تو دستاس را در دست
خدا فرمود یا زهرا! بچرخان تا بچرخانم
تو آغازی نداری روز میلاد تو بی معناست
تو پایانی نداری پس شهادت چیست؟ حیرانم
عبادت شد حجابت می نشستی روی سجاده
ولی هرگز نگفتی که نماز زخم میخوانم
نمیگویم چرا دستار زردی بر سرت بستی
مبادا خاطرت صاحب عزایت را برنجانم
نشان قبر مخفی تو را هر کس که پرسیده است
دهانم بغض شد هر بار تا گفتم نمیدانم...
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
_______________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
چه ماتمی است که بر جان نشاندنش سخت است
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
کسی که ذوق نشستن کنار حیدر داشت
چطور شد که در این خانه ماندنش سخت است؟
ببین چقدر بزرگ است جرمشان، زهرا...
دلش شکست، که این دل شکاندنش سخت است
اگر که فاطمه این سو گرفته مولا را
بگو چهل نفر آن سو، کشاندنش سخت است
اگر تکان ندهد روزگار صبرت را
غبار چادر مادر تکاندنش سخت است
کبوتری که نمیبیند آسمانش را
به لانه با پر زخمی رساندنش سخت است
نخوانده موی سیاه غزل سپید شده
خدا کمک کند این روضه خواندنش سخت است
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
___________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#امام_حسین #مدح_امام_حسین
#اعیاد_شعبانیه
ای آسمان تا محضرت پرواز کردم
این قصه را با نام تو آغاز کردم
با نیتت قرآن دل را بازکردم
در دفتر دل نکته های ناب آمد
اقرا باسم حضرت ارباب آمد
از احتمال و شاید و اما حذر کن
هر چه گنهکار است را امشب خبر کن
فطرس کمی بال و پرت را بازتر کن
ما را ببر تا میهمانی شفاعت
برپاست آنجا میهمانی شفاعت
آن خانه ای که مهبط روح الامین است
سر رشته ای محکم تر از حبل المتین است
آن خانه ای که جلوه گاه مومنین است
آنجا که بال جبرئیلش فرش باشد
هرچند روی فرش باشد عرش باشد
امشب دلیل بود هر چه هست آمد
هر باده ای در پیشگاهش مست آمد
لبخند زهرا معنی اش این است... آمد
چون روح تازه آمد و جان زمین شد
آمد حسین و نور مهمان زمین شد
آمد به دنیا ماه دلبند خداوند
حتما دلیلی داشت لبخند خداوند
در دلربایی هست مانند خداوند
دل را به نام او زده پس عاشق اوست
حتما احب الله هر کس عاشق اوست
آمد زمین تا آسمان روشن بماند
آمد که شمع عاشقان روشن بماند
والفجر آمد تا جهان روشن بماند
در روشنایی بی همانند است آری
روشنترین نور خداوند است آری
او می رسد تا عشق بی معنا نماند
حتی خدا در عشق بی همتا نماند
راهی برای عاشق شیدا نماند
جز اینکه گوید نیست معبودی به جز تو
من عاشق تو هستم اینگونه فزت
فزت که شمع عشق را پروانه هستم
فزت که تنها نوکر این خانه هستم
با هر که شد بیگانه اش بیگانه هستم
هرجا که باشم ساکن کوی حسینم
پروانه ام پروانه روی حسینم
ارباب جان! ای که نگاهت جان پذیر است
هر درد سختی پیش تو درمان پذیر است
صد معجزه با نام تو امکان پذیر است
پیش خدا گریه برایت فرق دارد
حتی زمین کربلایت فرق دارد
ای کربلا ای دیدنت رویای عاشق
یک ذره از خاکت همه دنیای عاشق
ای کربلا ای کعبه دلهای عاشق
الحق قیاس ناقصی کردم ببخشید
اسم تو را با کعبه آوردم ببخشید
از کربلا گفتیم دلها سوخت کم کم
جان تمام اهل دنیا سوخت کم کم
از آتشی که خیمه ات را سوخت کم کم
ای جان تو آماده از روز ولادت
این شام میلاد است یا شام شهادت؟!
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
___________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
#ماه_رمضان #امام_حسین
باز حلقه به گوش آمده ام
مثل شمعی خموش آمده ام
بار عصیان به دوش آمده ام
سویت ای پرده پوش آمده ام
روسیاهم بدم خطاکارم
هر چه هستم فقط تو را دارم
تشنه ام رو به آسمان هستم
هر چه گویی بد است آن هستم
رد شده در هر امتحان هستم
سالها رفت و من همان هستم
گرچه حالم بد است کاری کن
رمضان آمده است کاری کن
خودم از شرح قصه پر دردم
میپذیرم که سخت نامردم
روز و شب جرم و معصیت کردم
آمدم تا درست برگردم
یا الهی و سیدی رحمی
حال من را فقط تو میفهمی
مانده ام در حجاب غفلت ها
خسته ام از هجوم عادت ها
بس که از دست رفته فرصت ها
در دلم مانده باز حسرت ها
کاش میشد به سوی تو بپرم
خوش به حال مدافعان حرم
آسمان دلم بهاری نیست
به من مرده اعتباری نیست
دل آشفته را قراری نیست
از من بد که انتظاری نیست
آخر این باغ را بهاری هست
از توی خوب انتظاری هست
ای نگاه تو بنده ات را یار
شرمسارم از این همه تکرار
روی لبها دوباره استغفار
دست خالی نیامدم این بار
گرچه از من فقط خطا دیدی
تا که گفتم حسین بخشیدی
عشق در سینه مان نهاده حسین
جز وفا یادمان نداده حسین
پای ما خوب ایستاده حسین
تشنگی میکشم به یاد حسین
ربنا رب العالمین العفو
به لب تشنه حسین العفو
همهء اهل کبریا تشنه
لب تو خشک و کربلا تشنه
قحطی آب و بچه ها تشنه
به فدای لب تو یا تشنه
روضه مشک میکشی ما را
کشته اشک میکشی ما را
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
___________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
___
#قاسم_بن_الحسن
هر چه آمد به سر من به فدای سر تو
به فدای سر گیسوی علی اصغر تو
خم شدی که تا مرا تنگ در آغوش کشی
قد کشیدم که دگر خم نشود پیکر تو
نذر کردم همه دشت پر از من بشود
تا ببینی شدهام مثل علی اکبر تو
پیش پای تو به هم ریخته سر تا پایم
تا که درهم بخرد جنس مرا مادر تو
غیرتم کشت مرا تا که نبیند چشمم
به تنش رخت اسارت بکند خواهر تو
استخوانهای تنم از غم تو خرد شده
تکهتکه شدم از غصه انگشتر تو
سینهام تاب ندارد که عمو گریه کند
حق بده پا بکشم روی زمین در بر تو
ای عمو گریه مکن! آه مکش! اشک مریز
هر چه آمد به سر من به فدای سر تو
🔸شاعر:
#حسین_صیامی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————