eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
357 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✅گروه شعر و سبک مداحی در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/Ce309iNFjztENPL8HmcJli
هدایت شده از 🔰کانال نور الهدایه 🔰
✅ حمایت از گشت ارشاد در برخورد قاطع با هنجارشکنان https://farsnews.ir/my/c/159427 نشر فوری فوری حداکثری
مرا در عالم ذَر حضرت مادر سوا کرده برایم آبرودار، آبرویی دست و پا کرده کنیز روضه‌ات می‌خواست من هم نوکرت باشم دعای مادرت حاجات مادر را روا کرده شبیه طبل تو خالی؛ نه طبل روضه‌های تو منم آن پوچی مطلق که عمری ادعا کرده صدایت می‌زنم با بغض، مثل «کودکی‌هایم» که در بازار غربت دست مادر را رها کرده به تو امّید دارم مثل آن من، آن پسربچه که هر باری زمین افتاده بابا را صدا کرده دلم قیمت گرفته با شکستن، مثل آن قلّک که هر چه داشت را خرج عزادارِ شما کرده فقیرم؛ آن فقیری که غنی‌تر از سلاطین است خدا خیرش دهد هرکس مرا اینجا گدا کرده شبم روز است، با عکسی که از دیوار می‌تابد خدا رحمت کند هر کس که گنبد را طلا کرده کبوتر نیستم اما فقط یک آرزو دارم کلاغ قصه‌ی غربت، هوای کربلا کرده  🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چون مُبتَلات گشت دَوا را خریده است با ذِکر نامتان، شَفا را خریده است هرآنکه از ضَمیرِ دلش "یا حسین" گفت با "یا حسین" لطف خدا را خریده است خوشبخت کودکی که به عشقِ مُحَرّمَت پیراهنِ عَزای شما را خریده است با پول های قُلِّکِ خود او کَتیبه ای با طرح و نقشِ کرب و بلا را خریده است ارباب ما همیشه رئوف است و مهربان در بین روضه تَک تَکِ ما را خریده است  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
نام حسین بردم و عالم صفا گرفت از خانه‌ی کریم، سلیمان بها گرفت منت گذاشت بر سر نوکر که در ازل خاک اضافه ای صله داد و گدا گرفت ما را علی برای حسینش خریده است شکر خدا که دست گدا، آشنا گرفت گرچه برای عشق تو مَحرم نبوده ایم از مرهم نگاه تو دل ها شفا گرفت مولا به محضرت کم ما و کرامتت شاید شد و ز مرحمتت کربلا گرفت حالا که صحبت از حرم و کربلا شده قلبم به یاد کشته‌ی دشت بلا گرفت از ساعتی که جسم حسین ناتوان شد چشمش میان گودی و خیمه خطا گرفت گرگان به نیت حرم و غارت آمدند چشم حرام خیمه‌ی خون خدا گرفت حال مخدرات حرم بی قرار شد دور و بر خیام حسین بی حیا گرفت گودال و خیمه و طپش قلب کودکان زینب میان گودی و خیمه عزا گرفت "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ" دل زینب کباب شد خنجر حیا نکرد سر او از قفا گرفت  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چشمم به پرچم خیره مانده بیقراری میکنم دارم برای نوکری لحظه شماری میکنم یا سینه زن، یا گریه کن، یا چای ریزِ هیئتم در روضه ات هر سال با إذن تو کاری میکنم یا سیدالمظلوم؛ آقاجان! محرّم لازمم هر شب اگر از چشم هایم اشک، جاری میکنم با معصیت های جدیدی آمدم! امّا ببین- با نیّت توبه برایت سوگواری میکنم اربابِ خوبم! بیشتر از پیش تحویلم بگیر چون بیشتر از پیش احساس ِ «نداری» میکنم شال عزایت را به شعرم میکشم با یک سلام جان میدهم با بغض، مرثیه نگاری میکنم پای لهوفِ تو؛ چه بیتابانه میگویم حسین(ع) گریه برای تکّه تکّه زخم ِ کاری میکنم مقتل از آنجا که به نصبِ نعل تازه میرسد بر صورت و سر میزنم! بد بیقراری میکنم!  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
از هرچه به جُز سیرِ الی الله حذر کرد خونی که درآینده ی ده نسل اثر کرد او صحبت حق بود که در گوشِ زمان خواند با تیغِ کلامش همه را زیر وزِبَر کرد از کَثرتِ کُفران نهراسید و به میدان با لشگر هفتاد و دو تا،کارِ دِگر کرد شیطان هدفش بود مُکَدَّر کند او را غافل شد و آن آینه را آینه تر کرد جا دارد اگر روضه ی مکشوف بخوانیم آنجا که تماشای بَدن های پسر کرد شد باعث سو سو زدن شعله ی خورشید ظلمی که خسوف آمد و در حق قمر کرد لبهایِ ترک خورده ی حاجیِ حرم را با تیر و کمان اَبرهه مهمان سه پَر کرد گودال سرافکنده ترین جای زمین شد چون فاطمه را گریه کن روضه ی سر کرد تاریخ به تصویر کشیده است که شاهی بر نیزه ی غربت،چه غریبانه سفر کرد ای شعر ازین بیش به آتش مکشانم با ریشه ی صبرم سخنت کار تبر کرد صد سال دگر هم برود باز همین است بی جامِ غم او نشود عُمر به سر کرد این سلسه ی عشق عجب منشاءِ سود است هرکس که در این حلقه نیفتاد ضرر کرد  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟ یا که از حال خراب من خبر داری حسین؟ کام تلخی دارم از بس که اسیرم سیدی برمذاق تلخ من شهد شکر داری حسین گرچه قلبم را گرفته هرکس و هرناکسی گاه گاهی از دل زارم گذر داری حسین روضه هایت حال و روزم را دگرگون می کند داغ جانکاهی تو در بین جگر داری حسین لحظه مردن سرم را روی دامانت گذار مطمئنم که هوای محتضر داری حسین نیستم حر و پشیمان آمدم من را ببخش در میان کل عالم تو اثر داری حسین پاسخ گرمی بده بر این سوال نوکرت.. از من بی خانمان آلوده تر داری حسین؟  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
چه هیئتی ست تو را زیر این کبود مسقف که ماه هم شده با قد خم به روضه مشرف اقامه ی غم تو بندِ ماه نیست که عمری شده ست کعبه به پوشیدن سیاه مکلف فدای ماتم نام حسینِ در پس تکرار هرآنچه شعر مقفی، هرآنچه شعر مردف "تو را بخاطر دِرهم چه دَرهمت"...چه بگویم که بیت بیت مرا سوخت این جناسِ محرف میان روضه به یاد رباب و داغ تو هرشب به سینه میزنم و میرود قرار من از کف دعای خیر تو پشت تمام گریه کنان است فإنّ رحمةَ رَبّی لِمَن بکی لک فی الطّف  🔸شاعر: __ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بودست از ازل به تنم رخت ماتمت تا روز حشر سينه زنم زير پرچمت ذكر "حسين"، روز و شب و ماه و سال ماست ما زنده ايم با دم عيسى بن مريمت از تو سرودن آبروی شاعران توست مداح گشته پیر ز سنگینی غمت عالَم چکیده ای ز یَم کربلای توست دریای اشک عالمیان هست از نمَت مردانِ جنگ، از علَمت چشم میزنند شیران فراری اند ز خطّ مقدّمت تاریخ هرچه دیده مصیبت به عمر خویش بازیچه ایست پیش عزای محرّمت  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
بودست از ازل به تنم رخت ماتمت تا روز حشر سينه زنم زير پرچمت ذكر "حسين"، روز و شب و ماه و سال ماست ما زنده ايم با دم عيسى بن مريمت از تو سرودن آبروی شاعران توست مداح گشته پیر ز سنگینی غمت عالَم چکیده ای ز یَم کربلای توست دریای اشک عالمیان هست از نمَت مردانِ جنگ، از علَمت چشم میزنند شیران فراری اند ز خطّ مقدّمت تاریخ هرچه دیده مصیبت به عمر خویش بازیچه ایست پیش عزای محرّمت  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
"ای اجل صبر نما تا به محرم برسم" تا دگر بار به غمخانه و ماتم برسم عطری از کوی حسین باد صبا آورده بر دل راه زدم تا که به پرچم برسم غم او چون به دل افتد همه هستی ببرد کاش می شد که به این سیل دمادم برسم از غمش کار جهان درهم و من می خواهم تا به این شورش پیوسته عالم برسم چون گدایت شده ام فخر دو عالم این است بر سر خوان غم و روزی اعظم برسم گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت مجلس سوگ تو را کاش که هر دم برسم گوشه ای مادح پیر از سر غم می خواند می ‌شود بار دگر تا به محرم برسم؟  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
با ذکر یاحسین دمادم گریستم یک سال در فراقِ محرّم ‌گریستم با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد من هم شبیه حضرت آدم گریستم بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت شرمنده در مصیبت تو کم گریستم شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد هم بر سرم ‌زدم ز غمت ، هم گریستم مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
AUD-20220729-WA0003.mp3
3.92M
🔘🔘🔘 ✅بنداول امیرم ببین که سفیرت برات بیقراره حسین جان ببین که دل من چقد غصه داره آقاجون ببین که چشام مثل ابره بهاره حسینم 🔘 امیرم نمی دونی اینجا چه زجرا کشیدم امیرم چه زخم زبونایی که من شنیدم امیرم تواین شهربه جز بی وفایی ندیدم حسینم 🔘 حسینم میگم با هزار اشک وآه و تمنا عزیزم بیا حذر کن نیا تو به اینجا عزیزم نیا شهر نامردا و بی حیاها عزیزم 🔘 ببین که شدم من اینجا اسیر امیری حسین و نعم الامیر 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم امیرم می خونم برای تو امن یجیبی ببین که داره کوفه حال و هوای عجیبی حسین جان نمیدونی دارم چه حس غریبی امیرم 🔘 حسینم نمیدونی اینا چیده نامردن همینا، همینا که گفتن به پورت میگردن نبودی نبودی ببینی که بامن چه کردن حسینم 🔘 امیرم دل اهل کوفی شده بد تر از سنگ نیا که دارن می شن اماده اینا واسه جنگ فدات شم برا کشتن تو شدن چه هماهنگ امیرم 🔘 می شم اخرش از غمای تو پیر امیری حسین و نعم الامیر 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم امیرم دل کوفیا تاریک و بی فروغه میدونی همه وعده هایی که دادن دروغه می دیدم بازارای نیزه فروشا شلوغه شلوغه 😭 امیرم نمیدونی اینا چقد رند و پستن امیرم همه بیعتاشون و آقا شکستن بمیرم برای گلوی تو نیزه به دستن حسینم 😭 حسینم خودم هیچ برای تو دل بیقراره تو کوفه سرم رو میبرن رو دارالعماره تو بازار تنم رو میبندن رو میخ قناره 😭 میای میدونم شده خیلی دیر امیری حسین و نعم الامیر 💠💠7⃣8⃣1⃣💠💠 🔘➖➖➖➖➖🔘 رضا نصابی. مجید مراد زاده به نفس کربلا
🏴 اشعار ======================= خِیری نبود اینجا به غیر از بی وفایی بر هر دری میشد زدم ، تا  تو نیایی در کوچه ها پای غم تو سنگ خوردم غصه چقدر از کوچه های تنگ خوردم این آسمان شهر کوفه بی ستارست دستان خالی در خیال گوشوارست طوعه پناهم داد تا از پا نیفتم در خانه اش تا صبح جز یارب نگفتم در خانه ی او غیرِ نور اصلا ندیدم نان داد  اما  من تنور  اصلا ندیدم گفتم به طوعه که به پشت در نیاید یک زن میان اینهمه لشگر نیاید پشت دری گفتم، مدینه یادم امد آن روضه ی مسمارو سینه یادم آمد هرچند اینجا جز به گریه سر نکردم هرچند آخر لب ز آبی تر نکردم تنهای تنها  پای عشقت ایستادم درس وفاداری به اهل کوفه دادم از من بیفتد  سر  زتو  یک ‌پَر نیفتد مسلم بمیرد  معجری از سر نیفتد از بام می افتم به تاب و تب نیفتی تو پیش چشم خواهرت زینب نیفتی جانان من از غم خبر داری نداری زینب کجا و کوفه و ناقه سواری من غصه دارم غصه طفل حسن را من دیدم اینجا نعل بر مرکب زدن را 🔸شاعر: =========================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار =======================  شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌کس باور نداشت  بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت  در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی  عابر دلخسته جز تنهائیش یاور نداشت  بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش  وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت  می‌چکید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی  نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت  سنگ‌ها کمتر به پیشانی او پا می‌زدند  نسبتی نزدیک اگر با حضرت حیدر نداشت  روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی کبود  سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت  سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش  جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت  دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت  خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت  🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار =======================  شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌کس باور نداشت  بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت  در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی  عابر دلخسته جز تنهائیش یاور نداشت  بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش  وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت  می‌چکید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی  نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت  سنگ‌ها کمتر به پیشانی او پا می‌زدند  نسبتی نزدیک اگر با حضرت حیدر نداشت  روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی کبود  سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت  سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش  جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت  دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت  خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت  🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ======================= به شهر کوفه غریبم من و پناه ندارم به غیر دربه‌دری‌ها پناهگاه ندارم شب گذشته به هر خانه جای بود مرا، لیک به هیچ خانه در این شام تیره راه ندارم ز خستگی‌ست به دیوار طوعه تکیه زدم من و گرنه جز به خداوند تکیه‌گاه ندارم کِشَند جانب دارالاماره با چه گناهم عزیز فاطمه جز عشق تو گناه ندارم به زیر تیغم و بالای بام وقت شهادت حسین از تو جز امید یک نگاه ندارم به راه عشق تو سر می‌دهم که وای به حالم اگر که حرمت عشق تو را نگاه ندارم به اشتباه سوی کوفه خواندمت که بیایی دریغ مهلت جبران اشتباه ندارم غم تو کرده سیه روز من که در همه عمرم قسم به خال تو یک نقطۀ سیاه ندارم سلام بر تو دهم لیک با زبان اشارت نگاه من به تو و طاقت نگاه ندارم... 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ======================= کارش میان معرکه بالا گرفته بود شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود تنها میان مردم بیعت‌فروش شهر انبوه کینه دور و برش را گرفته بود دلواپس غریبیِ امروز خود نبود اما دلش به خاطر فردا گرفته بود دیدی که از ارادت دیرینهٔ حسین یک کوفه زخم در بدنش جا گرفته بود با سنگ، پای بیعت او مهر می‌زدند باور نكرد... از همه امضا گرفته بود این شهر خواب بود و ندانست قدر او هر شب برای مردمش اِحیا گرفته بود جرمش چه بود؟ نسبت نزدیک با علی آن شعله‌ها برای همین پا گرفته بود 🔸شاعر: ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
مکروه اگر بر دیگران بر ما ثواب ست پیراهنم مشکی ست اما آفتاب ست در وقت غم این جا نمازم باز گردد در ماه غم مثل دلم در پیچ وتاب ست زهرا خودش ما را ملبّس می کند پس بر سینهٔ دیوانه ، حکمِ انتصاب ست آنقدر خوش بو می کند پوسیده ها را آنقدر که مدهوش عطرش هم گلاب ست چون صورتی که می شود خاکی ، محرم عمریست با رنگ غم خود در خضاب ست جوشن کبیرِ ما لباسِ مشکی ماست هرکس به تن پوشید ذکرش مستجاب ست یادآور روضه ست ، یادِ شاه عریان در بازگوییِ مقاتل خود کتاب ست عریان و خونین داشت بر لبها دعا را آقای ما پوشاند ، زشتی های ما را  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین مستی مِی میپرد آخر ز جان مِیگسار من همیشه مست جام کوثرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین از همان اول مرا مادر سپرده بر شما از همان روزاست که دوروبرت هستم حسین با چه حالی بر در خیمه رسیدی از فرات اشک ریزِ آن وداع آخرت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین خنجر کندی شنیدم ذبح را دشوار کرد اشک ریزِ پاره های حنجرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین من به دنیا آمدم تا اشک ریزم در غمت “زائری” با دست خالی بردرت هستم حسین  🔸شاعر: https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
همیشه عرشِ خدا گرمِ اختلاطش بود فرشته تشنه ی یک جرعه ارتباطش بود به جز نگاهِ حسینش پی چه بود؟ بهشت؟! بهشت باغچه ی کوچکِ حیاطش بود همیشه "حمد" به لب داشت، مَدّ نام حسین در امتداد دو تا واژه ی صراطش بود اگر کنار برادر تبسّمی هم داشت هزار بغضِ زبان بسته در نشاطش بود نخواست جان بدهد تا علم به دوشش هست اگر شکست سرش، حکمِ احتیاطش بود کریمه بود ولی از شما چه پنهان که پس از حسین فقط آه در بساطش بود...  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
ای چاره ساز مردم عالم حسین جان آرام قلب‌های پر از غم حسین جان باب نجات مردم درمانده از گناه شرط قبول توبه ی آدم حسین جان خواندیم آیه آیه غمت را و سوختیم تفسیر سرخ سوره ی مریم حسین جان فرصت کم است روزی چشم مرا بده آقای گریه های دمادم حسین جان جان تمام مرثیه خوانان فدای تو ای شور روضه های محرم حسین جان در پای روضه های تو جان نذر کوچکی است ما را ببخش بابت این کم حسین جان افتاده ای میانه ی گودال روی خاک تسبیح دانه دانه ی درهم حسین جان بر روی نیزه های غریبی چه می کنی خورشید نسل های مکرم حسین جان  🔸شاعر: ___ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ======================= دل نیست ، مگر آنکه شود جای حسین غمناک شود ، آب شود ، پای حسین در خلـــق جهان نَگـــرد پیدا نشـــود مانند و شبیه و مثل و همتای حسین مانند سپـــر ، تو را نگـــه می دارد از روی لبتـــ نیفتـــد آوای حسیـــن رحمت به روان مادرم روحش شـــاد بر من بِگُذاشتـــ نــامِ زیبـــای حسین عشقست و یا معجزه ای است شگفت جمعیت بی دین ، شده شیدای حسین ممنون دعـــای مادرش فاطمه ایـــم دعوت شده ایم اگر به دنیای حسین با دست شکسته هم دعامان میکـــرد یارب تو ببخش گریه کن های حسین 🔸شاعر: =========================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
🏴 اشعار ======================= مسلمت دارد به روی دار، خیلی حرفها کار من را کرده اینجا زار، خیلی حرفها دست من بسته، لب من زخم و چشمم تار شد کُشت من را موقع افطار، خیلی حرفها مادرت زهرا...علی... آتش... نه آقاجان ببخش جا ندارد که شود تکرار، خیلی حرفها کوفیان پای سر تو نرخ تعیین کرده اند پخش شد در کوچه و بازار، خیلی حرفها با سه شعبه حرمله آید به جنگ اصغرت گشته آقا گفتنش دشوار، خیلی حرفها می خورد زینب زمین در کوچه های تنگ شهر می زند با من در و دیوار، خیلی حرفها دخترت اینجا غریبی می کند دق می کند دخترت را می دهد آزار، خیلی حرفها حرف معجر، گوشواره، پوشیه، خلخال شد از تو پنهان مانده است انگار، خیلی حرفها 🔸شاعر: =========================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————