eitaa logo
قِشــاعღ
399 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
880 ویدیو
9 فایل
عاشق را برعکس کنی!! میشود قِشاع دِهخدا را میشناسی؟! لُغت نامه اش را باز کردم معنیِ قِشاع:دَردی کِ درمان ندارد.. سختِ،اما میگذره تلاش میکنیم برای رسیدن به آرزوهامون:) کپی؟!به‌هیچ‌وجه‌. اینجا؟!روزمرگی‌و‌دلنوشته‌هامونه!:) کانال اصلی[ @kimia_sticker ]
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگیم؟ همش فدای علی و اولادش:)
برای بچه شیعه حتی تصورشم قشنگه:))
https://telewebion.com/episode/0x104aa70f عه نمایشگاه هیئتمون،عه بابام 🚶🏻‍♀
حرم دعاگوتونم💫❤️
دسته عزادری حرم🥺💔
با فاطمه خانوم🤌🏼✨️
:)!🖤
- باباانقدردمازشکستعشقینزنید ! یہروزی،جلویچشمیہمجنونی؛ لیلاشوبیندرودیوارکتکزدن .. هیچکارینتونستانجامبده، فقطبازانوافتادروزمینو صورتشخیسِاشکشد💔:)
2روز مانده تا روز شهادت... 💔
✨🥺
تایم 🥲
این ساعتا بود که گفتن یه ساعت بیشتر تا مرز نمونده سیم کارت ها را درارید همه مشغول بودن تا راننده مداحی آروم از امام حسین گذاشت هیچکس باورش نمیشد که دیگه واقعا داره میرسه همه نشسته بودن سر جاهاشون و هرکس به مداحی گوش میداد و آروم اشک میریخت همونطور که گوش میدادم و تو تعجب بودم که چجور شد که قسمتم شد چشمانم بسته شد و خوابم برده بود بعد از نیم ساعتی صدای شایلین امد گفت پاشو خوابالو رسیدیم کربلا اونقدری نمیفهمید که از مرز تا کربلا فاصله زیاده و ما تازه رسیده بودیم مرز همه پاشدن وقتی رسیدیم همه چمدونا را برداشتیم رفتیم تا مهر خروج از کشور ایران را برامون بزنن ، خیلی صف ها طولانی بود خسته شده بودیم کلافه بودیم اما همش به اندازه یه نگاه به گنبد امام حسین ارزش داشت:))) بالاخره رفتیم تو کشور عراق و دوباره حرکت کردیم به سمت کربلا باز همه خسته بودن و خوابیدن اما اینبار منِ خوابالو از ذوق خوابم نمیبرد هی با خودم میگفتم یعنی واقعا تو عراقم؟!) شروین بیدار شده بود امدش پیش من هی ازم سوال میپرسید میگفت چرا نمیرسیم کربلا من میخواهم برم اونجا دعا کنم و برگردیم بهش میگفتم واسه منم دعا میکنی میگفت تو مثل من بچه ای باید تو هم برای یه آدم بزرگ دعا کنی،با حرفاش فهمیدم که بچه ها دنیاشون خیلی قشنگتر از ماهاس :) رسیدیم کربلا دیگه هوا روشنه روشن بود نزدیک هتل بودیم که چشمم افتاد به یه گنبد قشنگ..!) «نیمه شبِ ۱۵ آذر» «قسمتی از خاطره کربلا»
28.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه..!)
بریم، تولدش🤌🏼🥹
آرامش بدون مسکن...>> کتابایی که بوی خاک بارون خورده میدن>> میتونی تو حالت ساکن بری سفر فقط یه کتاب نیازه تا ورقش بزنی📖✨
دل به دل راه ندارد که به عینه دیدم دل من غرق در آشوب و لبش خندان بود ..