#کانال_روزنگار ::
امروز: دوشنبه #یازدهم_محرم 1442 هجری قمری
🌙 رویدادهای مهم امروز در #تقویم_هجری_قمری :
0 ه.ق : رحلت حضرت آدم علیه السلام
15 ه.ق : وفات ماریه قبطیه ام المؤمنین همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم
61 ه.ق : آغاز حرکت اسرا و اهلبیت حضرت اباعبدالله الحسین (سلام الله علیهم) به سوی شام
61 ه.ق : تشکیل مجلس ابن زیاد و اهانت به سر امام حسین علیه السلام در مجلس عبید الله بن زیاد لعین
61 ه.ق : حرکت دادن کاروان اسرا از کربلا به طرف کوفه و عبور دادن انها از قتلگاه
61 ه.ق : روز تجلیل از اسراء و مفقودین
279 ه.ق : درگذشت محدث شهیر "ابوعیسی ترمذی"
317 ه.ق : یورش به مکه و قتل عام حجاج خانه خدا توسط حکومت قرمطی بحرین
726 ه.ق : درگذشت علامه حلی رحمه الله
1410 ه.ق : درگذشت سید عبدالله ضیائی
@Roznegaar
🏴 روز #یازدهم_محرم ، خاندان پیامبر و علی(ع) اسیر شدند و این خاطره، به عنوان یکی از تلخترین خاطرهها، برای ما تا امروز مانده است و خواهد ماند.
@Roznegaar
#قرمزی_چشم ها چه زمانی خطرناکه؟
اگر قرمزی چشمتون به دلیل مسائل پزشکی باشه ممکنه بتونید تو خونه با استفاده از کمپرس گرم روی #چشم درمانش کنید.
@Roznegaar
#کانال_روزنگار ::
♦️ امروز: دوشنبه #سی_و_یکم_آگوست 2020 میلادی
🎄 رویدادهای مهم امروز در #تقویم_میلادی :
1663 م : تولد آمونتون گیوم فیزیکدان ناشنوای برجسته فرانسوی
1806 م : مرگ شارل کولن فیزیکدان برجسته فرانسوی
1821 م : تولد هرمان فون هلمهولتز فیزیکدان آلمانی
1871 م : آغاز جمهوری سوم فرانسه پس از سقوط "لویی ناپلئون
1939 م : آغاز نخستین دوره جشنواره جهانی فیلم کن در فرانسه
1957 م : روز ملی و استقلال مالزی
1962 م : روز ملی و استقلال ترینیداد و توباگو از استعمار انگلیس
1967 م : مرگ "ایلیا اِرِنْبورْگْ" ادیب و نویسنده بزرگ روس
1991 م : روز استقلال ازبکستان از اتحاد جماهیر شوروی سابق
1991 م : روز ملی و استقلال قرقیزستان از اتحاد جماهیر شوروی سابق
@Roznegaar
#خواستگاری رفتن در #ماه_محرم حرام است؟
🔸رفتن به خواستگاری و اقدامات اولیه #ازدواج در ایام ماه محرم و #ماه_صفر #اشکال_شرعی نداره، اما احترام این دو ماه باید رعایت بشه و بهتره مراسم اولیه رو به طور ساده برگزار کنید و پس از پایان ماه صفر مراسم مورد نظر رو انجام بدید.
🔸در #محرم و #صفر فتوا به تحریم ازدواج داده نشده و مثل سایر امور، مباح و جایزه و حتی اگر ترک کردنش موجب واقعشدن در گناه باشه، نه تنها بیاشکال، بلکه واجبه.
🔸اما در این ماه انجام دادن مراسمی که شادیآور و شادیبخش باشه، مثل عروسی و ... که مظهر شادی و سرور هست، از نظر اخلاقی ناروا بوده و قلب دوستداران اهلبیت (ع) رو جریحهدار میکنه.
🔸بنابراین ازدواج در این دو ماه اشکالی نداره، اما اگر کسی به قصد اینکه چون اهل بیت پیامبر(ص) شهید شدند و عزادارند، اقدام به برگزاری جشن و سرور کنه، حرام هست.
@Roznegaar
📸 #نوحه_ترکی دیده نشده از «صمد بهرنگی» که به او اتهام بیخدایی میزنند
🔸پنجاه و دومین سالگرد درگذشت « #صمد_بهرنگی » با #روز_عاشورا همزمان شده بود.
@Roznegaar
🏴 #شب_دوازدهم_محرم :
کاروان اسرا و مصيبت #امام_سجاد علیهالسلام
فردای #روز_عاشورا «عمر بن سعد» جنازههای لشکر خويش را جمع کرد و بر آنان نماز خواند و دفن کرد، اما پیکر #امام_حسين (علیه السلام) و اصحاب او را همچنان در بيابان باقي گذاشت و فرمان حرکت به سوی کوفه را صادر کرد. هر يک از قبايل کوفه و عرب، برای آنکه خود را نزد «عبیدالله ابن زياد» عزيز کنند، سرهای مطهر شهداء را بين خود تقسيم کردند و آنها را بر نيزه زدند و آماده حرکت شدند.
آنگاه زنان و کودکان اهل بيت(علیهم السلام) را بدون حجاب مناسب بر شتران و چارپايان بدون زين نشاندند و همچون اسرای کفار به سوی کوفه بردند.
چون ابن سعد با اسيران نزديک کوفه رسيد مردم شهر برای تماشا جمع شده بودند. زنی از اهل کوفه که از بلندی بر اسيران مشرف بود پرسيد: "شما اسيران کدام طايفهايد؟" گفتند: "اسيران آل محمد!" آن زن متأثر شد، فرود آمد و چادر و مقنعه و جامههايی آورد تا بانوان اهل بیت خود را بپوشانند...
پيش از ورود اسرا به دارالحکومه، رأس مطهر امام حسين(علیه السلام) را در مقابل ابن زياد گذاشتند. وی عصايی از چوب خيزران به دست گرفته بود و با آن بر لب و دندان امام(علیه السلام) می زد.
اين جسارت عجیب وی، اعتراض بسياری از حاضران را برانگيخت. « #زيد_بن_ارقم » که #صحابی_پیامبر (صل الله علیه و آله) و از ياران اميرالمؤمنين(علیه السلام) در #جنگ_صفين بود و در آن هنگام کهنسال شده بود به عبيدالله نهيب زد: "چوب خود را بردار! به خدا سوگند پيغمبر را ديدم که همين جای چوب تو را ميبوسيد" و سپس شروع به گريستن کرد.
ابن زياد پلید پاسخ داد: "اگر نه اين بود که پيرمردي خرف و ديوانه شدهای گردن تو را ميزدم!". زيد برخاست و در حالي که بيرون می رفت گفت: "ای مردم عرب! از امروز بنده شديد. پسر فاطمه(سلام الله علیها) را کشتيد و پسر مرجانه را امارت داديد! به خدا قسم نيکان شما را خواهد کشت و اشرار شما را به کار خواهد گرفت".
سپس اسرا را بر ابن زياد وارد کردند...
وی هنگامي که امام سجاد(علیه السلام) را ديد پرسيد: "کيستی؟" فرمود: "علي بن الحسين"
آن ملعون گفت: "مگر علي بن الحسين را خدا نکشت؟!"
امام فرمود: "برادری داشتم که علی نام داشت. مردم او را کشتند"
ابن زياد گفت: "خدا کشت!"
امام فرمود: "الله يتوفي الانفس حين موتها"
ابن زياد خشمگين شد و گفت: "در پاسخ من دليری ميکني؟ او را ببريد و گردن بزنيد".
در این هنگام حضرت زينب(علیها سلام) فریاد برآورد "ای پسر زياد! هر چه خون از ما ريختی بس است" و امام را در آغوش گرفت و فرمود: "والله از او جدا نميشوم. اگر ميخواهی او را بکشی مرا نيز بکش".
ابن زياد کمي به آن دو نگريست و گفت: عجبا که اين زن دوست دارد با برادرزادهاش کشته شود! او را رها کنيد که با اين بيماری که دارد خواهد مرد»…
امام سجاد (علیه السلام) سپس رنج سفر به شام و غم اسيری و عذاب در دربار يزيد را تحمل کرد… و تا پايان عمر شريفش، همواره در اندوه مصيبت کربلا بود…
حضرت رین العابدین (علیه السلام) در محرم سال 94 هجری، هنگامی که 57 سال داشت، با زهر يکی از فرزندان «عبدالملک مروان» مسموم شد و در بستر احتضار افتاد.
حضرت در اين ايام، تمامی فرزندان خود را جمع کرد و فرزند بزرگوارش «محمد بن علی عليه السلام» (که او نيز در مصيبت کربلا حضور داشت و در آن زمان کودکي 4 ساله بود) را وصی خود قرار داد و وی را «باقر» ناميد. ایشان امر ساير فرزندان خود را به آن جناب واگذار کرد و به آنان موعظه و وصيت نمود.
سپس امام باقر را به سينه چسباند و فرمود: "تو را وصيت ميکنم به آنچه وصيت کرد مرا پدرم در هنگام شهادت خود و گفت که پدرش او را وصيت کرده بود به اين وصيت در هنگام وفات خود که: زنهار ستم مکن بر کسی که ياوری بر تو غير از خداوند ندارد"
ا▪️▪️🔲▪️▪️ا
نالهیِ واعطشا بر جگرش میافتاد
آب میدید به یادِ قمرش میافتاد
شیرخواره بغل ِتازه عروسی میدید
یادِ لالایِ رباب و پسرش میافتاد
با دلی خون شده میگفت که: الشام الشام
تا به بازار ِمدینه گذرش میافتاد
جلوی پای سکینه دم دروازهی شهر
از رویِ نیزه علمدار سرش میافتاد
میشکست آینهیِ صبر و غرورش را زجر
تا به جانِ اُسرا با کمرش میافتاد
روضهی گم شدن و دفنِ رقیه میخواند
تا به صحرا و خرابه نظرش میافتاد
گوسفندی جلویش ذبح که میشد، یادِ
خنجر ِکُند و گلویِ پدرش میافتاد
وای از آن لحظه که از لایِ حصیری کهنه
قطعه هایِ پدرش دور و برش میافتاد . . .
الا لعنة الله علي القوم الظالمين؛
و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون
@Roznegaar