━⊰❀•❀🔳🔳🔳❀•❀⊱━
﷽
🌑🥀#نوحه شور امام حسین (ع)
آبروی دو عالم ....
زمین سینه می زنه
زمان گریه می کنه
اقامه سینه می زنه
اذان گریه می کنه
کتل سینه می زنه
علم گریه می کنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
ضریح سینه می زنه
حرم گریه می کنه
منم برات سینه می زنم
منم برات گریه می کنم
با نوکرات سینه می زنم
با بچه هات گریه می کنم
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
پسر سینه می زنه
پدر گریه می کنه
قضا سینه می زنه
قدر گریه می کنه
هر شب سینه می زنه
هر روز گریه می کنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
برات صاحب الزمان
هنوز گریه می کنه
منم برات گریه می کنم
منم برات سینه می زنم
با بچه هات گریه می کنم
با نوکرات سینه می زنم
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
آدم زجه می زنه
حوا لطمه می زنه
مولا زجه می زنه
زهرا لطمه می زنه
مادر لطمه می زنه
خواهر لطمه می زنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
دختر لطمه می زنه
همسر لطمه می زنه
نعل سینه می زنه
مرکب گریه می کنه
گودال سینه می زنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
زینب گریه می کنه
خولی خنده می کنه
اخنس حمله می کنه
شمر خنده می کنه
منم برات لطمه می زنم
منم برات گریه می کنم
✍#خادمه رهیده
۱۴۰۳/۳/۳۰
━⊰❀•❀🔳🔳🔳❀•❀⊱━
_امیری_حسین_ونعم_الامیرشاعرومداح_پیرزاده🌴
*حسین* را دوست دارم
خدایا من *حسین* را دوست دارم
به عشق او گذشته روزگارم
مرا مادر به عشق اش شیر داده
بود *مولا* همیشه غمگسارم
پدر گفته *حسین* تا من بگویم
همیشه عشق او داده قرارم
به درد و غم همیشه مونس من
به هر مشکل ز لطفش بوده یارم
به خود نازم غلام *این دَر* هستم
غلامی اش همانا افتخارم
الهی من بمیرم در کنارش
کنار مرقدش باشد مزارم
خدایا *ڪربلا* را دوست دارم
دلم تنگ است و یارب (بیقرارم)
بیقرار ا صفهانی
حسین یعنی
حسین یعنی شهادت افتخار است
حسین یعنی جهانی اعتبار است
حسین یعنی عزیز مصطفی او
ز او خُلق علی مرتضی جو
حسین یعنی که زهرا مادر اوست
که زینب از دل وجان یاور اوست
ص
حسین یعنی شهامت تا شهادت
شفیع ما همه روز قیامت
حسین یعنی گلستانی ز لاله
شهادت را خدا کرده حواله
حسین یعنی که حیدررانشان است
که خورشید ولایت را عیان است
حسین یعنی که کشتی نجات است
که شاهد بر غریبیش فرات است
حسین یعنی که حجت را تمام است
که او تاج سر عالم امام است
حسین یعنی که مسلم بُد سفیرش
که او اول شهید او امیرش
حسین یعنی مرارت ها کشیدن
ز کوفه داغ بابا را چشیدن
حسین یعنی سفر با خانواده
به ذلت لحظهای او تن نداده
حسین یعنی که سجاد و تب عشق
نماز و سجده هایش در شب عشق
حسین یعنی که هفتاد و دو لاله
خدا داده شهادت را حواله
حسین یعنی نماز عشق خواندن
به داغ اکبرش او را نشاندن
حسین یعنی کمر خم شد ز داغش
خدا لیلا اگر گیرد سراغش
حسین یعنی بنی هاشم بیائید
علی را بر در خیمه رسانید
حسین یعنی که قاسم نوجوان است
شهادت چون عسل او را بیان است
حسین یعنی تمام درد دنیا
شده یکجا برای او مهیا
حسین یعنی نبرد نا برابر
بدیده داغ عباس دلاور
حسین یعنی که مشک خالی از آب
حرم عطشان وطفلان جمله بی تاب
حسین یعنی ابافضل اش فدا شد
دو دست پاکش از پیکر جدا شد
حسین یعنی لب عطشان و اصغر
تلظی کردن اولاد حیدر
حسین یعنی سه شعبه تیر بُران
رباب گهواره و چشمان گریان
حسین یعنی علی بر روی دستش
الهی حرمله بُبرِیده شَست اش
حسین یعنی که اصغر شد فدایش
شده راضی از او حتماً خدایش
حسین یعنی همان باد مخالف
به زیر سم اسبان طوایف
حسین یعنی که قاتل شمر ملعون
شده زینب ز داغش همچو مجنون
حسین یعنی که زینب پا به پایش
امیر قافله گشته به جایش
حسین یعنی اسارت بعد رفتن
دگر طفلان او هرگز نخفتن
حسین یعنی سر و نیزه سوی شام
بیابان تشنگی خار مغیلان
حسین یعنی که خولی با تنورش
که خورشید آمد آنشب درحضورش
حسین یعنی چهل منزل اسارت
شده بر آل طا بس جسارت
حسین یعنی امان از شام ویران
رقیه جان خود را کرده قربان
حسین یعنی که طشت زر جسارت
یزید و مجلسش عمری حقارت
حسین یعنی که شد زینب جوابش
همانجا ناگهان شد خطبه خوانش
حسین یعنی خدا شد خونبهایش
تمام هستی و عالم فدایش
خداوندا به رگهای بریده
که عالم مثل او هرگز ندیده
به آن ساعت که راس شه بریدند
که شادی بعد از آن هرگز ندیدند
به اکبر هم به اصغر جان عباس
به زهرا مادرش باغ گل یاس
به زینب خواهر شاه شهیدان
به. امید دل ما نا امیدان
خداوندا بزرگی کردگاری
رسان مهدی زهرا را به یاری
قرار (بیقراران ) گو بیاید
گره از کار مردم او گشاید
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۳
|⇦•آنقدر داغ بود از تب که...
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود بر آتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غمِ پریشانیش
نیست آبی که دستمالی خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورَد ، ندارد جان
قوَتی نیست جز تقلا حیف
یک به یک میروند یاران و
چارهای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بی جانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهدِ مقتل همه ، هربار
به سرِ خویش دستِ خود را زد
دید از خمیه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عبا میریخت
بین بستر نشست در خیمه
زد به سر با دو دست در خیمه
تا صدای برادرش آمد
کمرِ او شکست در خیمه
باز هم پرده را کناری زد
قاسمش بود و سنگ باران بود
یک یتیم و هزارها میدید
لحظهی پایکوبیِ سواران بود
نالهی دختران به او فهماند
دستهایی میان راه اُفتاد
دید از خیمه خواهرش غَش کرد
مادری بینِ خیمهگاه اُفتاد
پرده را زد کنار و گفت: ای وای
حرمله آمده گلو بزند
او خجالت کشید وقتی دید
پدرش رفته است رو بزند
بی برادر شدن چه حسی داشت
کمرش را دو مرتبه خَم کرد
تشنهای بود یک سپاهی که
هرچه آورده بود دَرهَم کرد
چند باری فقط برای وداع
پدرش بوسهاش زد و برگشت
دید در قتلگاه خولی را
سمت گودال آمد و برگشت
او گرفت از عصا که برخیزد
تا پدر تکیه داد بر نیزه
او زمین خورد تا حسین اُفتاد
داد میزد بجای سرنیزه
گرد و خاکی بلند شد فهمید
آخرش شمر با سنان آمد
غم ناموس دارد او یعنی
عمهاش هم نفس زنان آمد
عمه فریاد میزند که نزن
چکمه بردار، احترامش کن
چقدر کُند میبُرد تیغت
زیر و رویش نکن تمامش کن
#شاعر حسن لطفی
*خواهر که رسید توی گودال، حسین چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...
چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...*
دارند زنده زنده ترا دفن میکنند
برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند
از جای آب، نیزه به خورد تو می دهند
بر خشکی دهان تو رحمی نمی کنند
فهمیدم از گرفتن مویت به دست شمر
بر موی دختران تو رحمی نمیکنند
#شاعر محمد جواد پرچمی
*اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید...
آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متن روضه
هدیه به امام حسین صلوات.
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه مقتل عاشورا
بمیرم صدات ضعیف تر میشه.
ای وای. ای وای.
داره ناله هات ضعیف تر میشه
ای وای. ای وای
چشای خواهره تو تر میشه
ای وای ای وای
داره زخمای تو بیشتر میشه
ای وای. ای وای.
تو رو می زد جلو چشمام.
با خودش. نگفت که خواهر داری
نشست با پا روی سینت
نمی دیدش که تو مادر داری
هر چقدر که داد زدم من
نبر این سر و رسیدم دیگه
می زد آتیش. به وجودم
می گفت با خنده بریدم دیگه
ای وای. ای وای ای وای. ای وای 3
ای وای
زیر و دست و پا تنت افتاده
ای وای ای وای
عزیزه من بدنت افتاده
ای وای ای وای
می کشی نفس های آخر رو
ای وای ای وای
می بره از پشت گردن سر رو
ای وای. ای وای
نمی کردن که حیایی
از نبی و و از علیو و زهرا
تنت و با نیزه هاشون
می کشن به روی خاکه صحرا
تنه بی حونه تو داداش
طرفه گودال و شیب می بردن
زینت دوشه محمد
چقدر تو رو غریب می بردن
ای وای. ای وای. ای وای. ای وای
ای وای
تو رفتی و من شدم بیچاره
ای وای ای وای
بعد تو شدم حسین اواره
ای وای ای وای
می بینی که سره پیری داداش
ای وای وای
شده قسمتم. اسیری داداش
ای وای ای وای.
پیرهن و عما مت و من
. می بینم تو دست این و اونه
می بینم انگشتره تو
توی دسته پست ساربونه
بین این لشگره نامرد
دیدی آخر زینبت تنها موند
همه ی دارو ندارم
زیره نیزها تنه تو جا موند
رضا نصابی
هدیه به امام حسین شور مقتل.
باور ندارم. . برادر من
غرق به خونی. . برابر من
دارم می بینم. که میری از حال
تنه تو افتاد. تو شیب گودال
غرق خونه شدی مقابلم. نیمه جون شدی مقابلم
کاش. می مردم و نمی دیدم که عریون شدی مقابلم
حسین جان حسین. حسین. حسین.
خدا یا دیدم سنان و اومد
به پهلوی تو نیره فرو کرد
خدا یا دیدم شمر با یه خنجر
اومد به قصد بریدن سر
وقتی خواهرت می بینه و با پا میشینه رو سینه و
می بره سره تورو حسین بی حیا از روی کینه و
حسینم. حسین. حسین. حسین.
با خنجره کند به حنجرت زد
به حنجرت از پشت سر ت زد
با خنجر کند ضربه ها می زد
به سختی سر رو ازتن جدا کرد
بعد تو میرم اسارت و شروع میشه دیگه غارت و
بعد تو تاره شروع میشه به آهل خیمه جسارت و
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
زمینه شب عاشورا محرم ۱۴۰۳.mp3
4.65M
🎶 #زمینه
برادره من
#پیشنهاد_دانلود
شعر و سبک رضا نصابی
🎤 حاج حسین امیدعلی
🔺 دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳
🔻 شب عاشورا محرم ۱۴۴۶
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
زمینه شب عاشورا محرم ۱۴۰۳.mp3
4.65M
🎶 #زمینه
برادره من
#پیشنهاد_دانلود
شعر و سبک رضا نصابی
🎤 حاج حسین امیدعلی
🔺 دوشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۳
🔻 شب عاشورا محرم ۱۴۴۶
هدیه به امام حسین صلوات.
شور مقتل.
اللهم. صل علی محمد وال و عجل غ
باور ندارم. . برادر من
غرق به خونی. . برابر من
دارم می بینم. که میری از حال
تنه تو افتاد. تو شیب گودال
غرق خونه شدی مقابلم. نیمه جون شدی مقابلم
کاش. می مردم و نمی دیدم که عریون شدی مقابلم
حسین جان حسین. حسین. حسین.
خدا یا دیدم سنان و اومد
به پهلوی تو نیره فرو کرد
خدا یا دیدم شمر با یه خنجر
اومد به قصد بریدن سر
وقتی خواهرت می بینه و با پا میشینه رو سینه و
می بره سره تورو حسین بی حیا از روی کینه و
حسینم. حسین. حسین. حسین.
با خنجره کند به حنجرت زد
به حنجرت از پشت سر ت زد
با خنجر کند ضربه ها می زد
به سختی سر رو ازتن جدا کرد
بعد تو میرم اسارت و شروع میشه دیگه غارت و
بعد تو تاره شروع میشه به آهل خیمه جسارت و
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5823195876293612437.mp3
7.45M
هدیه به امام حسین صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور احساسی. کربلا و امام زمان عجل الله
نوکری خوبی من نبودم
شعر رضا نصابی
به نفس. برادر عزیزم کربلایی مهدی گلپور.
تعجیل در فرج آقا امام زمان عج. صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه مناجات احساسی و امام اززمان عج.
نوکره خوبی من نبودم
می دونم خیلی سر بارم
تورو با این روی سیاهم
خیلی خیلی. دوست دارم
شبیه ابر نو بهاری
تا خود صبح هی می. بارم
من که تنها گدایی ازتو
شده اقاکسب و کارم
نده با بی محلی انقدر
من و دیگه تو آزارم
کی سرم رو روی ضریح
خوشگله تومن می زارم
چند سالی میشه اربعینم نشد روزی بیام زیارت
امضا کن امسال و محرم جونه زینب برام زیارت
عرفه موقع دعا من تنها از تو می خوام زیارت
بند دوم. امام زمان عج
خسته ام از فراق و غربت
کجا هستی یوسف زهرا
بیای میشه دعام اجابت
کجا هستی یوسف زهرا
با تو دلچسبه زیارت
کجا هستی. یوسف زهرا
میگیره عرفه ها دل من
به یاده غربت تو آقا
خیلی طولانی شده دیگه
دوریه و غیبت تو آقا
توی هر محفلی فقط هست
همه جا. صحبت تو آقا
با خودم دلتنگامو من. غروب جمعه ها میارم
تو خیالم می بینم آقا سرم و روی پات می زارم
تو دعا می خونی من هم از شوق دیدنت میبارم
شعر رضا نصابی
به نفس. برادر عزیزم کربلایی مهدی گلپور
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدیه به امام حسن صلوات.
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
زمینه روضه حضرت قاسم
زخون تری قاسم
شعر.و سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی. جواد جلیلوند