eitaa logo
یارقیه
148 دنبال‌کننده
552 عکس
806 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عرفه چیست؟ و در عرفه چه باید کرد؟ تا غروب آفتاب دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می‌ریخت ... تا بالاخره بخشیده شد... خداوند متعال در روز عرفه به سه مکان و سه گروه از انسانها، توجه ویژه دارد: 1. کربلا و زائران امام حسین (ع). 2. صحرای عرفات (در نزدیکی مکه) و حجاج بیت الله. 3 .هر جا از دنیا که دستی به سوی او بلند شود و دلی بشکند. چرا «عرفه»؟ ـ آنگاه که جبرئیل (ع) مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) می‌آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت : «عرفت؟» یعنی «یاد گرفتی؟» و او پاسخ داد آری. لذا به این نام خوانده شد. ـ وجه دیگر اینکهمردم از این جایگاه و در این سرزمین به گناه خود اعتراف می‌کنند. ـ بعضی دیگر هم آن را جهت تحمل صبر و رنجی میدانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد ؛ چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. (1) حضرت آدم (ع) در عرفات مطابق روایتی از امام صادق(ع)، وقتی جد اعلای ما حضرت آدم (ع) از باغ بهشتی به زمین فرود آمد، چهل روز هر بامداد بر فراز کوه صفا با چشم گریان در حال سجده بود. جبرئیل (ع)، فرود آمد و پرسید: ـ چرا می گریی، ای آدم؟ ـ چرا نگریم در حالیکه از جوار خداوند به این دنیا فرود آمده ام؟ ـ به درگاه خدا توبه کن و بسوی او بازگرد. ـ چگونه ؟ جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منی برد، آدم شب را در آنجا ماند و صبحگاهان عازم صحرای عرفات شد. جبرئیل هنگام خروج از مکه، احرام بستن و لبیک گفتن را به او آموخت و چون عصر روز عرفه فرا رسید، آدم را به غسل فرا خواند و پس از نماز عصر، او را به وقوف در عرفات دعوت کرد و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از: سبحانک اللهم و بحمدک لا اله الا انت علمت و ظلمت نفسی واعترفت بذنبی اغفر لی انک انت الغفور الرحیم یعنی: جز تو خدایی نیست کار بدی کردم و بر خود ظلم نمودم اینک به گناه خود اعتراف می‌کنم مرا ببخش که تو بخشنده و مهربانی. آدم (ع) تا غروب آفتاب همچنان دعا میکرد و با تضرع اشک می‌ریخت. وقتی که آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد و شب را آنجا گذراند. صبحگاهان در مشعر بپاخاست و به دعا پرداخت... تا اینکه سرانجام بخشیده شد ... حضرت ابراهیم (ع) در عرفات جبرئیل(ع) در صحرای عرفات، مناسک حج را به حضرت ابراهیم (ع) آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر او می فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم). پیامبر خاتم (ص) در عرفات دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام، کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته برخی مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر آنرا به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود. رسول گرامی اسلام (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماع عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت: ... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این مکان ملاقات نکنم. شما به زودی بسوی خدا باز می گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی می شود. به شما توصیه می کنم هرکس امانتی نزد اوست به صاحبش برگرداند. ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام ، حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنها امانتهای الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند. ... من در میان شما دو چیز به یادگار می گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یکی کتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است. هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر اینکه آنرا به رضایت به دست آورده باشد...
4_6001538985896198579.mp3
6.83M
هدیه به حضرت رباب حضرت آمنه حضرت خدیجه صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم شور و زمزمه و روضه شب هفتم حضرت علی اصغر بند اول. کم. تلظی کن علی اصغر شاید کمی بخوابی چیه جرم و گناهت که تشنه ی جرعه ی آبی علت چشمای گریونه ربابی. 2 آخر ش از دست میدم تورو‌ عزیزم می دونم من بعد تو فک نکنم علی که زنده بمونم من واسه تو لالایی آروم می خونم من ،3 واسه زخم لب تو بگو باید چیکار. کنم من بشینم پای غم تو عزیزم هوار کنم من چیکار با سینه ی بی قرار کنم 2 لا لا اصغر. لا لا اصغر لالا اصغر ای عزیز,,م بند دوم جای اب تیره سه شعبه شد نصیب حنجره تو تیر اومد و گوش تا گوش برید عزیزه من سره تو ای وای از سینه ی خونه مادره تو2 دست و پا کم تر بزن تا که در آرم تیر و اصغر حجم تیر آنقدر زیاده می کنه کار یه خنجر مثل خنجر می بره رکای حنجر دست و پا می زنی در مقابل دو چشمای من گوش تا گوش سره تورو بریدن روی دست های من گرفتن ازم امیده فردای من لا اصغر لا اصغر. لا اصغر ای غزیز شش ماهه بودی و تو تولدت رو هم ندیدی شش ماهه بودی و از. کناره ما تو پر کشیدی لبای مرگ و تو آخرش بوسیدی 2 کاش تو آغوشم بودی عزیزه من به جای نیزه سره تو کوچیکه و جا نمیشه بالای نیزه گریه می کنم برات به پای نیزه هیچ کسی واسه کمک پا نشداش. شیرین زبونم سهم لبهای تو دریا نشدش.  شیرین زبونم. مردی پیدا نشدش شیرین زبونم 2 لا لا اصغر لالا اصغر لا اصغر. ای عزیزم. رضا نصابی
سبک جدید
❇️🎋نـیــایـــش بــا خــدا ❤️‍🩹🍃الهـی ❇️🎋من تو را دارم کسی که هر لحظه ❇️🎋و هر آن با من است ❇️🎋کسی که به من اراده و جسارت بخشیده ❇️🎋به من عزت و شکوه داده، به‌ من جلال داده ❇️🎋شهرت وسعادت داده علم وقدرت وآگاهی داده ❤️‍🩹🍃مهـربانا ❇️🎋ای کسی که تنها روزی رسان من تویی ❇️🎋و بارها با معجزاتت این را ثابت کرده ای ❇️🎋آنجاکه ازهمه کمک خواستم وناامیدم کردند ❇️🎋و باز تو مرا یاری کردی ❤️‍🩹🍃خـدای خوبـم ❇️🎋توئی رزاق، توئی کریم، توئی بخشنده ❇️🎋توئی ستارالعیوب، توئی که بر همه چیز توانائی ❇️🎋شکرت که همیشه با منی ❇️🎋و نگاهت را از من نمی‌گیری ❇️🎋الهی مرا به غیر از خودت محتاج نگردان ❤️‍🩹🍃آمیـن‌یـارب‌الـعـالـمیـن ❇️🎋اللَّهُمَّ صَلِّ     ❇️🎋عَلَى مُحَمَّدٍ         ❇️🎋وآلِ مُحَمَّدٍ              ❇️🎋وعَجِّلْ فَرَجَهُم
💖💫بر جلوه‌ ى روى ماه مهدى، صلوات 🤍💫بر جذبه ى هر نگاه مهدى، صلوات 💖💫ما را نبود چو هدیه ‌اى در خور او 🤍💫بفرست به پیشگاه مهدى، صلوات 💖💫الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ 🤍💫وَآلِ مُحَمَّدٍ 💖💫وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🤍💫وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
سلام امام زمانم✋🌸 🌸آلوده ایم،حضرت باران ظهور کن 🌱آقا تو راقسم به شهیدان ظهورکن 🌸گاهی دلم برای شما تنگ می شود 🌱پیداترین ستاره ی پنهان ظهور کن 🎀اللهم عجل لولیڪ الفرج🎀
💚یا صاحب الزمان مددی آقا...💚 دل دل نکن که می رسد از دلبرم خبر شام فراق می رود و می شود سحر چیزی نمانده تا برسد منجیِّ بشر چیزی نمانده گلشن زهرا دهد ثمر أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏
بند۱ اگه مرگم شده نزدیک و امسال قراره محرم زنده نباشم توکه حاجتامو همیشه دادی یه کاری کن که من حاجت رواشم ای حضرت باب المراد ای حضرت مشگل گشا محرمو از تو میخوام ای پسر امام رضا ع حاجتِ، دنیای منه حاجتِ هرسینه زنه              گریه برای حسین ازهمین الان دوباره دلم داره شورمیزنه              برا عزای حسین بند۲ دلم که می گیره میرم زیارت تموم دلخوشیم امام رضائه بهترین روزای زندگی من توی راه نجف تاکربلائه خسته شدم از این روزا میبینی احوال منو خودت دعام کن وبده روزی امسال منو خیسه این، چشمای ترم خواهشم، اینه که برم                    زیارت کربلا می دونم با دعای تومن می رسم اخرش به حرم                 همین روزااقا بند۳ چقدرناله زدی میون حجره میون حجره ایی تاریک وتنها الهی بمیرم که تشنه بودی یه کم آبم بهت ندادن آقا باشادی و باهلهله کف میردن کنیزکا صدات به جایی نرسه ای پسرامام رضا بسته شد چشم ترتو غرق خون شدپیکرتو               غریب و تنها شدی فاطمه باناله و آه گرفت رو دامن سرتو                زائرزهراشدی
بسم الله الرحمن الرحیم بند اول اسیر طعنه های بی شماری تو اوج تشنگی داری می‌باری کاشکی بودم کنارِ تو جوونم گوشه‌ی حجره یاوری نداری خون دلت، جاری شده از جگر پاره من روضه ‌ی تو ، شده مثه مصیبت امام حسن 《خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد یا گرد و خاک پیرهنت را تکان دهد از روی خاک حجره سر خاکی تو را بر دارد و به گوشه دامن مکان کند*》 وای از این غربت... بند دوم غصه‌ی تو آتیش زده به جونم درد و بلات به جونم ای جوونم تا برسم به قامت رشیدت با زانوهام خودم رو میکشونم جلو چشای خیس من اینقده دست و پا نزن علیِ اکبرِ رضا رحمی بکن به حال من 《ای خفته در مقابل بابا مؤذنم واکن نگاه بسته ز خونت ببین منم در پیش دشمنان که به من خنده می‌کنند بالای نعش تو بنگر سینه می‌زنم**》 سالار زینب ... بند سوم ( ) منتظر می مونم خودم رو تا غم تو می کشونم گرفتم برسم به هیئت روزی یه برات میخونم 2 یه وقت نشه ، که نوکریت نصیبِ این گدا نشه محرمت ، پای دلم به روضه ی تو وا نشه! 《عمری بود که گوشه نشین محبتم این گوشه را به وسعت دنیا نمی دهم در سینه ام جمال علی نقش بسته است این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم***》 سالار زینب... شعر و نغمه: وامی از اشعار اساتید بزرگوار: *علی‌اکبر‌لطیفیان **مجتبی‌روشن‌روان * * * سیدرضاموید