حق روضه اداشود😭
#شورشب_عاشورا_مقتل
🎼#سبک_نوشته_مقتل
#داری_میری_و
😭😭😭😭
🔘🔘910🔘🔘
☑️بنداول
داری میری و/ زینب وجا میذاری
داری میری و /رو دلم پا میذاری
داری میری و/ من وتنها میذاری
داری میری و/ منم و اهل حرم
داری میری و /بگو من کجا برم
داری میری و/می ریزه برگ و برم
داری میری و
....
باغم وغصه مأنوسم داداش
میری و تنها میپوسم داداش
به وصیت مادرم باید
زیرگلوتو ببوسم داداش
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بنددوم
نوشته مقتل با عصا می زدنت
نوشته مقتل بی هوا می زدنت
نوشته مقتل همه جا می زدنت
نوشته مقتل
.....
ببخشن سادات شمر بی حیا و پست
ببخشن سادات روسینت با پا نشست
ببخشن سادات گیسوتو گرفت به دست
ببخشن سادات
.....
نوشته توو مقتله مستند
هرکی رسید یه ضربه ای میزد
حتی با سنگ و چوب کعبِ نی
یا با غلاف یاضربه ی لگد
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بندسوم
نوشته مقتل/زینب بی سرپناه
نوشته مقتل/با فغان واشک و آه
نوشته مقتل/میدوید توقتلگاه
.....
نوشته مقتل/موهاتو میکشیدن
نوشته مقتل/که سرت رو بریدن
نوشته مقتل/رو تنت می دویدن
افتاده بودی زیر دست و پا
زیر بارون تیرو نیزه ها
وقتی سرت رو میبرید عدو
مادره تو هی میزدت صدا
السلام علی سیدالشهدا «ع»
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
☑️بند چهارم
نوشته مقتل وقتی خواهرش میدید
نوشته مقتل قصه به آخر رسید
نوشته مقتل حرومی سر رو برید
نوشته مقتل
......
نوشته مقتل بی محابا زدنت
نوشته مقتل غریب گیرآوردنت
نوشته مقتل وحشیونه کشتنت
نوشته مقتل
......
نوشته لحظه های اخرت
نشست با چکمه روی پیکرت
ضربه می زد به حنجرت حسین
از قفا پیشه چشمه خواهرت
السلام علی سیدالشهدا «ع»
💠💠9⃣1⃣0⃣💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#زمینه_شام_غریبان_سیدالشهدا_ع
#سبک_نوشته_مقتل
#دوباره_روضه
🔘🔘9⃣1⃣1⃣🔘🔘
☑️بنداول
دوباره روضه روضه ی اسارته
دوباره روضه از وقوع غارته
دوباره روضه روضه ی جسارته
دوباره روضه
....
ببخشن سادات نا نجیبا رسیدن
ببخشن سادات خلخالارو دزدیدن
ببخشن سادات گوشا رو می دریدن
ببخشن سادات
.....
اجرک الله صاحب الزمان
برا مصیبتای عمه جان
وقتی رو نیزه رفت سر حسین
رفتن به سمت خیمه زنان
آه و واویلا من الکرببلا
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند دوم
دارم می سوزم با دله غرقه به خون
دارم می سوزم توی شام غریبون
دارم می سوزم از آتیش و تازیون
....
دارم می سوزم
شده سهم ما رنج و داغه کربلا
شده سهم ما سوختنه تو خیمه ها
شده سهم ما سیلی های بی هوا
شده سهم ما
.....
شد تن بچه ها پر آبله
از خار و شلاقا و سلسله
شدیم اسیر این حرومیا
سنان و ضجر و شمرو حرمله
😭
آه و واویلا مِن الکرببلا
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند سوم
دارم می سوزم بی قرارو مضطرم
دارم می سوزم غرق خون برادرم
دارم می سوزم افتادی برابرم
دارم می سوزم
پناهه خواهر ببین دسته بستم و
پناهه خواهر ببین حاله خستم و
پناهه خواهر بازوی شکستم و
پناهه خواهر
حرمله پیشه چشمای رباب«س»
می خنده رو زمین می ریزه آب
قاتل تو رسیده رو به روم
دست من و می بنده با طناب
آه و واویلا مِن الکرببلا
💠💠💠9⃣1⃣1⃣💠💠💠
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
4_5895606864535621113.mp3
2.84M
شور
نوحه حضرت ابوالفظل(ع)
عمو ابوالفضل فدای مهربونیات عمو ابوالفضل فدای خشکی لبات عمو ابوالفضل خوشبحال
رقیه که توعموشی عباس صدقه میده وقتی (زره میپوشی عباس)۲بارقربون روی ماهت یا قمرالاشیره خدا تورو ی لحظه ازاین حرم نگیره وای داری میرین کجا وای از دل خیمه ها وای عمو جونم بیا وای ابوالفضل
عمو ابوالفضل صدای آبو میشنوم عمو ابوالفضل پشت سرتو میدوم
(عمو ابوالفضل)۳بارفدای مهربونیات عمو ابوالفضل فدای خشکی لبات عموابوالفضل
کجای راهی الان میبینی شرط آبو بگو بهش شکستی (خیلی دل ربابو)۲بار حتی با ابرا قهرم آشتی نمیکنم زود بارون اگه میومد عموم الان پیشم بود وای جون بابا قسم وای بیا دلواپسم وای بی تومن بی کسم وای ابوالفضل وای بی قرارم همه وای جدتی فاطمه وای ازعلقمه وای ابوالفضل عمو ابوالفضل توخیمه اشک نم نم عمو ابوالفضل فدا سرت که تشنمه عمو ابوالفضل فداسرت نخوردم آب عموابوالفضل بیا به خاطر رباب
عموابوالفضل عموابوالفضل فدای مهربونیات عموابوالفضل فدای خشکی لبات عموابوالفضل
بابا داره میادو کمرشم شکسته تازه ی بغض سنگین راه گلو شو بسته از توچشاش میخونم دسته بریده دیده علم روی خاکو مشک دریده دیده وای یل ام النبی وای چرا خوردی زمین وای حرمله درکمین وای ابوالفضل وای حرما اواره شد وای عمه بیچاره شد وای چادرم پاره شد وای ابوالفضل عموابوالفضل توروچه طورزدن زمین عموابوالفضل عمود آهنین زدن عموابوالفضل فقط شنیدما آب شدی عموابوالفضل شرمنده ی رباب شدی عمو
ابوالفضل عموابوالفضل فدای مهربونیات عموابوالفضل فدای خشکی لبات
🌑🥀نوحه سینه زنی اباعبدالله الحسین
#شب و ، روز عاشورا ...
#سبک : بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
"♫✿♬بر مشامم میرسد
هر لحظه بوی کربلا
♫✿♬بر دلم، ترسم بماند
آرزوی کربلا
♫✿♬تشنه ی آب فراتم
ای اجل؛ مهلت بده…
♫✿♬تا بگیرم در بغل
قبر شهید کربلا
♫✿♬یا حسین… یا حسین… "
"از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از دل نوا میزد حسن زینب صدا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
همچو بسمل زیر تیغ شمر میزد دست وپا
نیمۀ چشمش به قاتل نیمه ای در خیمه ها
دل پر از خون از نوای کودکان بی نوا
تکیه گه بر خاک گرم کربلا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
========
زیر خنجر گاه از سوز عطش رفتی زهوش
گاه بر آه زنان در خیمه گه میداد گوش
گاه از بی یاری زینب زدی از دل خروش
صیحه از بیماری زین العبا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
=========
پای چکمه یکطرف بر سینه اش شمر لعین
جا نموده بهر قتلش کرده بالا آستین
نالۀ اهل حرم رفته به چرخ چارمین
زآتش آهش شرر بر ماسوا میزد حسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک
======
گاه فرمودی به زینب کی بلا کش خواهرم
ناله کم کن جان خواهر باش صابر در حرم
جان تو جان سکینه داغدیده دخترم
ناله از بد عهدی قوم دغا میز دحسین
ناله ها میزد حسین واغربتا میزد حسین
از عطش در زیر خنجر دست وپا میزد حسین
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
یا اخا روحی فداک یا اخا من لی سواک
یا اخا قلبی لداک"
✍#خادمه _امیری_حسین_ونعم_الامیرشاعرومداح_پیرزاده🌴
━⊰❀•❀🔳🔳🔳❀•❀⊱━
﷽
🌑🥀#نوحه شور امام حسین (ع)
آبروی دو عالم ....
زمین سینه می زنه
زمان گریه می کنه
اقامه سینه می زنه
اذان گریه می کنه
کتل سینه می زنه
علم گریه می کنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
ضریح سینه می زنه
حرم گریه می کنه
منم برات سینه می زنم
منم برات گریه می کنم
با نوکرات سینه می زنم
با بچه هات گریه می کنم
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
پسر سینه می زنه
پدر گریه می کنه
قضا سینه می زنه
قدر گریه می کنه
هر شب سینه می زنه
هر روز گریه می کنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
برات صاحب الزمان
هنوز گریه می کنه
منم برات گریه می کنم
منم برات سینه می زنم
با بچه هات گریه می کنم
با نوکرات سینه می زنم
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
آدم زجه می زنه
حوا لطمه می زنه
مولا زجه می زنه
زهرا لطمه می زنه
مادر لطمه می زنه
خواهر لطمه می زنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
دختر لطمه می زنه
همسر لطمه می زنه
نعل سینه می زنه
مرکب گریه می کنه
گودال سینه می زنه
┉┅∎⋉⋇⋊∎┅┉
زینب گریه می کنه
خولی خنده می کنه
اخنس حمله می کنه
شمر خنده می کنه
منم برات لطمه می زنم
منم برات گریه می کنم
✍#خادمه رهیده
۱۴۰۳/۳/۳۰
━⊰❀•❀🔳🔳🔳❀•❀⊱━
_امیری_حسین_ونعم_الامیرشاعرومداح_پیرزاده🌴
*حسین* را دوست دارم
خدایا من *حسین* را دوست دارم
به عشق او گذشته روزگارم
مرا مادر به عشق اش شیر داده
بود *مولا* همیشه غمگسارم
پدر گفته *حسین* تا من بگویم
همیشه عشق او داده قرارم
به درد و غم همیشه مونس من
به هر مشکل ز لطفش بوده یارم
به خود نازم غلام *این دَر* هستم
غلامی اش همانا افتخارم
الهی من بمیرم در کنارش
کنار مرقدش باشد مزارم
خدایا *ڪربلا* را دوست دارم
دلم تنگ است و یارب (بیقرارم)
بیقرار ا صفهانی
حسین یعنی
حسین یعنی شهادت افتخار است
حسین یعنی جهانی اعتبار است
حسین یعنی عزیز مصطفی او
ز او خُلق علی مرتضی جو
حسین یعنی که زهرا مادر اوست
که زینب از دل وجان یاور اوست
ص
حسین یعنی شهامت تا شهادت
شفیع ما همه روز قیامت
حسین یعنی گلستانی ز لاله
شهادت را خدا کرده حواله
حسین یعنی که حیدررانشان است
که خورشید ولایت را عیان است
حسین یعنی که کشتی نجات است
که شاهد بر غریبیش فرات است
حسین یعنی که حجت را تمام است
که او تاج سر عالم امام است
حسین یعنی که مسلم بُد سفیرش
که او اول شهید او امیرش
حسین یعنی مرارت ها کشیدن
ز کوفه داغ بابا را چشیدن
حسین یعنی سفر با خانواده
به ذلت لحظهای او تن نداده
حسین یعنی که سجاد و تب عشق
نماز و سجده هایش در شب عشق
حسین یعنی که هفتاد و دو لاله
خدا داده شهادت را حواله
حسین یعنی نماز عشق خواندن
به داغ اکبرش او را نشاندن
حسین یعنی کمر خم شد ز داغش
خدا لیلا اگر گیرد سراغش
حسین یعنی بنی هاشم بیائید
علی را بر در خیمه رسانید
حسین یعنی که قاسم نوجوان است
شهادت چون عسل او را بیان است
حسین یعنی تمام درد دنیا
شده یکجا برای او مهیا
حسین یعنی نبرد نا برابر
بدیده داغ عباس دلاور
حسین یعنی که مشک خالی از آب
حرم عطشان وطفلان جمله بی تاب
حسین یعنی ابافضل اش فدا شد
دو دست پاکش از پیکر جدا شد
حسین یعنی لب عطشان و اصغر
تلظی کردن اولاد حیدر
حسین یعنی سه شعبه تیر بُران
رباب گهواره و چشمان گریان
حسین یعنی علی بر روی دستش
الهی حرمله بُبرِیده شَست اش
حسین یعنی که اصغر شد فدایش
شده راضی از او حتماً خدایش
حسین یعنی همان باد مخالف
به زیر سم اسبان طوایف
حسین یعنی که قاتل شمر ملعون
شده زینب ز داغش همچو مجنون
حسین یعنی که زینب پا به پایش
امیر قافله گشته به جایش
حسین یعنی اسارت بعد رفتن
دگر طفلان او هرگز نخفتن
حسین یعنی سر و نیزه سوی شام
بیابان تشنگی خار مغیلان
حسین یعنی که خولی با تنورش
که خورشید آمد آنشب درحضورش
حسین یعنی چهل منزل اسارت
شده بر آل طا بس جسارت
حسین یعنی امان از شام ویران
رقیه جان خود را کرده قربان
حسین یعنی که طشت زر جسارت
یزید و مجلسش عمری حقارت
حسین یعنی که شد زینب جوابش
همانجا ناگهان شد خطبه خوانش
حسین یعنی خدا شد خونبهایش
تمام هستی و عالم فدایش
خداوندا به رگهای بریده
که عالم مثل او هرگز ندیده
به آن ساعت که راس شه بریدند
که شادی بعد از آن هرگز ندیدند
به اکبر هم به اصغر جان عباس
به زهرا مادرش باغ گل یاس
به زینب خواهر شاه شهیدان
به. امید دل ما نا امیدان
خداوندا بزرگی کردگاری
رسان مهدی زهرا را به یاری
قرار (بیقراران ) گو بیاید
گره از کار مردم او گشاید
بیقرار اصفهانی
محرم ۱۴۴۳
|⇦•آنقدر داغ بود از تب که...
#روضه و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی سید مهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود بر آتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غمِ پریشانیش
نیست آبی که دستمالی خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورَد ، ندارد جان
قوَتی نیست جز تقلا حیف
یک به یک میروند یاران و
چارهای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بی جانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهدِ مقتل همه ، هربار
به سرِ خویش دستِ خود را زد
دید از خمیه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عبا میریخت
بین بستر نشست در خیمه
زد به سر با دو دست در خیمه
تا صدای برادرش آمد
کمرِ او شکست در خیمه
باز هم پرده را کناری زد
قاسمش بود و سنگ باران بود
یک یتیم و هزارها میدید
لحظهی پایکوبیِ سواران بود
نالهی دختران به او فهماند
دستهایی میان راه اُفتاد
دید از خیمه خواهرش غَش کرد
مادری بینِ خیمهگاه اُفتاد
پرده را زد کنار و گفت: ای وای
حرمله آمده گلو بزند
او خجالت کشید وقتی دید
پدرش رفته است رو بزند
بی برادر شدن چه حسی داشت
کمرش را دو مرتبه خَم کرد
تشنهای بود یک سپاهی که
هرچه آورده بود دَرهَم کرد
چند باری فقط برای وداع
پدرش بوسهاش زد و برگشت
دید در قتلگاه خولی را
سمت گودال آمد و برگشت
او گرفت از عصا که برخیزد
تا پدر تکیه داد بر نیزه
او زمین خورد تا حسین اُفتاد
داد میزد بجای سرنیزه
گرد و خاکی بلند شد فهمید
آخرش شمر با سنان آمد
غم ناموس دارد او یعنی
عمهاش هم نفس زنان آمد
عمه فریاد میزند که نزن
چکمه بردار، احترامش کن
چقدر کُند میبُرد تیغت
زیر و رویش نکن تمامش کن
#شاعر حسن لطفی
*خواهر که رسید توی گودال، حسین چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...
چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...*
دارند زنده زنده ترا دفن میکنند
برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند
از جای آب، نیزه به خورد تو می دهند
بر خشکی دهان تو رحمی نمی کنند
فهمیدم از گرفتن مویت به دست شمر
بر موی دختران تو رحمی نمیکنند
#شاعر محمد جواد پرچمی
*اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید...
آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متن روضه