💠قال ابو عبدالله - علیه السّلام :
🔻 لِفاطمةَ - سلام الله علیها - تِسْعَةُ اسماءٍ عند اللهِ عز و جلّ: فاطمةُ و الصِّدِّیقةُ و المبارکةُ و الطاهرةُ و الزکیةُ و الراضیةُ و المرضیةُ و المحدثةُ و الزهراءُ.
⚡️امام صادق - علیه السّلام - فرمود:
نزد خداوند متعال برای فاطمه - سلام الله علیها - نُه اسم وجود دارد:
1. فاطمه 2. صدیقه 3. مبارکه 4. طاهره 5. زکیه 6. راضیه 7. مرضیه 8. محدثه 9. زهراء.
📚«بحار الانوار، ج 43، ص 10»
@rrrrrrnnnnnesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5800917679065793712.mp3
8.25M
هدیه به روح شهید سردار حاج قاسم سلیمانی صلوات
الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
نام اثر سردار کرمانی
شاعر رضا نصابی
تنظیم و میکس و مسترینگ رامین بهارستانی
خواننده کربلایی محمد رضا نظری
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
هدیه به روح شهید سردار حاج قاسم سلیمانی صلوات
الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
نام اثر سردار کرمانی
شاعر رضا نصابی
تنظیم و میکس و مسترینگ رامین بهارستانی
خواننده کربلایی محمد رضا نظری
|⇦•میرم که تو بستر افتاده ای...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بمیرم که تو بستر افتاده ای
برا رفتن انگار که آماده ای
ازم رو نگیری شب آخری
تویی که فقط همدم حیدری
نداری تَوُونی دیگه نیمه جونی
نرو از کنارم تو خیلی جَوُونی
سکوتت رو بشکن بزن حرفی با من
عزیزم نمیشه ازت دل بریدن
چه روزای سختی شده
دل نگرون بچه هام
چه شهریِ هر جا میرم
بهم نمیدن جواب سلام
حیدرو تنها نذار...
حسن که نگفت از توکوچه برام
واسه اینکه بیشتر نشه غصه هام
غمت رو تودیگه نریز تو دلت
بگو از توی کوچه و قاتلت
بگو که یه نامرد تو اون روز پردرد
چطور اومد و چادرت رو لگد زد
بگو از چشِ تار، کبودیِ رخسار
بگوچی شد اون روز که خوردی به دیوار
با کینه ی از من اومدن
سیلی به روی تو زدن
دیگه نرفت از اون به بعد
یه خواب راحت حسن
نمازات عزیزمنشسته شده
بمیرم که پهلوت شکسته شده
اینا از همون روز که پشت در
تو رفتی که باشی برا من سپر
رسیدن با هیزم در خونه مردم
توی اون شلوغی صدای تو گم شد
تا بال وپرت سوخت دل دخترت سوخت
تو بودی تو آتیش ولی حیدرت سوخت
زندگیم وبهم زدن تا که لگد زدن به در
در افتاد و رد شدن از روی تنت چهل نامرد
صدای در، دری که تو شغله سوخت
دری که میخ و توی سینه دوخت
صدای جیغ، تویِ خاکستر و دود
کی میدونه، چرا تمام صورتت شده کبود
یا زهرا ...
↫『
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
https://eitaa.com/joinchat/3461611733Cc88c3b81cf
15.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی غلام قنبر دربین ۵٠٠تا نظامی
شعررضا نصابی. مجید مراد زاده. غلام قنبر
narimani-vahed_2.mp3
2.04M
بسم الله الحرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
سلام صبح بخیر ☕
شهادت حضرت فاطمه الزهرا س🖤
بر شما عزيزان تسلیت باد 🙏
الهی به حرمت این روز همگی
حاجت روا باشید 🙏
الهی آمین 🙏
👈
┗━َ━َ❥•🌷🌸🌷•❥•━┅┄┄💕💌
.
روضه #در_و_دیوار
شهادت حضرت زهرا سلام الله
خانهای که شُده خاکِ سه امامش، جبریل
خانهای که نرسد بر سرِ بامش جبریل
خانهای که به سویش بود قیامش جبریل
خانهای که به درش بود سلامش جبریل
صبحها بعدِ پیمبر به ادب میآمد
تا که نانی ببرد از سر شب میآمد
آری آن خانه که جبریل گرفتارش بود
دست بر سینه همیشه پس دیوارش بود
بوسه میزد به در باز بدهکارش بود
نگران پدر و گریهی بیمارش بود
دائما از درِ این غمکده خواهش میکرد
اهل آن را به درِ خانه سفارش میکرد
گفت خانم دو سه روزی است مریض احوال است
چند وقتیست که از گریه کمی بی حال است
پدرش رفته و سهمش غم و آه و ناله است
گفت با در ولی این درب چه بد اقبال است
چقدر زود غم آمد شبِ غربت را دید
وای،در از طرف کوچه جماعت را دید
تازه فهمید همان روز سفارشها را
تازه دانست دلیل همه خواهشها را
دید در یک طرفش هیزم و آتشها را
بعد از آن دید در آن بین کِشاکشِها را
طرفی آتش و هیزم طرفی فاطمه بود
طرفی ضربهی چندم طرفی فاطمه بود
چند ضربه که به در خورد زِ جایش اُفتاد
مادری خم شد و از درد صدایش اُفتاد
درِ آتش زده رویِ سر و پایش اُفتاد
پدری آب شد از شانه عبایش اُفتاد
رحم بر آن تنِ بی تاب نیاورد کسی
چادرش شعله ور و آب نیاورد کسی
رفت در کوچه کمربندِ علی در دستش
تا جدایش بکند گفت بزن بر دستش
دخترش داد زد ای وای برادر دستش
خُرد شد قامت او از همه بدتر دستش
تا که آئینه تَرَک خورد علی را بردند
پیشِ دختر که کتک خورد علی را بردند
داغِ غمهایِ جمادی به محرم اُفتاد
راه آن مشت حرامی به حرم هم اُفتاد
جای یک دست به گلبرک چه محکم اُفتاد
آه از آن شعله که اینبار دمادم اُفتاد
دختری تشنهی آب است در آتش میسوخت
دستِ عمه به طناب است...در آتش میسوخت
(حسن لطفی)✍
.
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
هر چه که از الله اکبر میشود فهمید
آن قدر هم از قدرِ کوثر میشود فهمید
راه تقرب بودنش را بارهای بار
از دست بوسیِ پیمبر میشود فهمید
پس بیشتر باید توسل کرد این شب ها
به لیلة القدری که کمتر میشود فهمید
اینکه چرا قلب علی و بچه هایش سوخت
با یک نگاه ساده به در میشود فهمید
باید کمی آتش گرفت و سوخت در آتش
این داغ را اینگونه بهتر میشود فهمید
اینکه غلاف تیغ با دستش چه ها کرده
از حال و روز موی دختر میشود فهمید
سنگینی دستی که سیلی زد به رویش را
از دستمال بسته بر سر میشود فهمید
از کوچه که چیزی نمی گوید حسن اما
از چادر خاکی مادر میشود فهمید
یک دندگی زخم و درد دنده هایش را
از لاله های روی بستر میشود فهمید
این روزها بیرون خانه گریه کردن را
از چشم های سرخ حیدر میشود فهمید
با این سوال از خود شبم را صبح میکردم
جای مزارش را در آخر میشود فهمید؟!
وضعی که محسن داشت را در آخرین لحظه
از آخرین اوصاف اصغر میشود فهمید
#گروه_شعر_یا_مظلوم ✍
#شهادت_حضرت_زهرا
.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_شهادت
صفای خانۀ من می رود؛ ز رفتن تو
شرر به جان زند ای گل،ز کینه چیدن تو
به غیر غم تو نخوردی ز خوان زندگی ات
بریدم از همه جانا، ز دل بریدن تو
فتاده است به شماره نفس کشیدن من
چودیده ام که چه سختست ،نفس کشیدن تو
سخن مگو ز جدائی،فراق تو درد است
تحملم نَبُوَد از فراق ، گفتن تو
دو دیده واکن و تا آنکه زنده ات بینم
فتاده واهمه ای بر دلم ز خفتن تو
چه کرده میخ و درو ضربۀ غلاف با تو
که برده تاب و توان از تمامی تن تو
مگیر چهره تو از من، بگیر جانم را
که غصه از دل من میرود ز دیدن تو
تمام ترس من اینست، بر دلم ماند
زبعد اینهمه غم آرزوی ماندن تو
چه حیف شد که نشدتا که محسنت بینی
به لب رسیده مرا جان از این ندیدن تو
#اسلام_مولایی ✍
#فاطمیه
..................................................................
|
«یا علی یا حیدر ...»
به خدایِ منان ، به تمام قرآن
به جلالِ احمد ، به مقام حیدر
به کمالِ زهرا ، به وقارِ زینب
به شبیر و شبر ، به بهشت و کوثر
به قتال حمزه ، به نبرد مالک
به صفایِ سلمان ، به خلوص بوذر
به حقیقت دین ، به تمام ایمان
به حبیب و میثم ، به بلال و قنبر
که علیست مولا ، که علیست سرور
که علیست هادی ، که علیست رهبر
که علیست ظاهر ، که علیست باطن
که علیست آدم ، که علیست خاتم
«یا علی یا حیدر ...»
چه خوش است عمری ، شب و روز دائم
زِ علی بگویم ، زِعلی بخوانم
به علی ببالم ، به علی بنازم
زِ علی بخواهم ، زِ علی ستانم
که علیست عشقم ، که علیست عمرم
که علیست قلبم ، که علیست جانم
گر از او نگویم ، گر از او نخوانم
به چه کار آید ، سخن و زبانم
به فدای حیدر ، من و دودمانم
به فدای حیدر ، من و خاندانم
به فدای حیدر ، من و دوستانم
«یا علی یا حیدر ...»
چه شوند خصمم ، چه شوند یارم
چه بَرَند هستم ، چه دهند کامم
به علی مطیعم ، به علی مُریدم
به علی مُحبم ، به علی غلامم
بوَد او حیاتم ، بوَد او مماتم
بوَد او امیرم ، بوَد او امامم
بوَد او رکوعم ، بوَد او او سجودم
بوَد او قعودم ، بوَد او قیامم
علی ای صلاتم ، علی ای زکاتم
علی ای صیامم ، علی ای نمازم
به رخت بخندم ، به سویت بپویم
به رهت بمیرم ، به غمت بنازم
«یا علی یا حیدر ...»
که تویی ثنایم ، که تویی امیدم
که تویی نیازم ، که تویی نمازم
اگرم نخواهیم ، اگرم نخوانی
اگرم برانی ، به که دل ببازم؟
به ولایت تو ، به محبتِ تو
زِ شرارِ دوزخ ، نبود مرا غم
تو طبیبِ فردی ، تو دوایِ دردی
تو یگانه مردی ، تو گره گشایی
تو خدا جمالی ، تو خدا جلالی
تو خدا نمایی ، تو خدا نمایی
تو ولی داور ، تو وصیِ حیدر
تو اباالائمه ، تو امام مایی
زِ ملک نِکوتر ، زِ بشر فراتر
به فدات گردم ، تو مگر خدایی
یا ضیغم المُهَمهَم یا ناصِرَ النّبی
یا کاتِبَ الکتائب یا قاتِلَ القَوی
یا قاهِر العَدوّ یا والیَ الوَلی
یا مظهر العجائب یا مرتضی علی