eitaa logo
یارقیه
147 دنبال‌کننده
543 عکس
795 ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
** l ** *🔸حاج قاسم، رسم عاشقی و عاشق بودن را باید از تو آموخت که تا انتهای مسیر زندگی همچون تیری رهاشده از کمان از هدفت که شهادت در راه خیر بود دست نکشیدی و عاشقانه آن را دنبال کردی تا به معبود رسیدی. عشاق باید رسم عاشقی را از تو بیاموزند، رسم* *اینکه برای عشقت جان بدهی. حالا داستان عشق تو همه دنیا را در برگرفته، داستان شهادت تو را همه نقل میکنند و از دلیری ها و شجاعت هایت سخن به میان می آورند. اکنون مدتی است که از شهادت تو می گذرد اما هنوز این داستان ها و روایت ها نقل می شوند و تو نه تنها سردار دل ها، بلکه پادشاه قلب های مردمان بسیاری شده ای* . ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ 🌹
4_6006025092121756786.mp3
4M
⚫فایل صوتی با کیفیت⚫ . ◾شور لطمه زنی◾ . ◼نوشته در لهوف◼ شعر رضا نصابی . . ▪روضه انصارالمهدی عج▪ . https://t.me/rezanasabi
|⇦•یابن‌الشبیب! عمه‌ی ما... / و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ       ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ  ↻ هنوز خونِ تو در قتلگاه میجوشد چه کرده با دلِ عشاق جسمِ درهمِ تو دوباره ماهِ غمِ تو تمام شد اما چگونه دل بِکَنم از لباسِ ماتمِ تو *امشب امام رضا میخواد برای همه ی ما روضه بخونه، روضه خون امام رضاست، ما هم گریه کن...* یابن‌الشبیب! عمه‌ی ما راه دور رفت می‌خواست قتلگاه بماند به زور رفت آتش گرفت چادرش اما کسی ندید پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید پنجاه و پنج سال  بدون غمی نبود تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند یابن‌الشبیب! عمه‌ی ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت پیشِ بزرگ قافله فریاد می‌زدند یابن‌الشبیب! بر سرِ او داد می‌زدند یابن‌الشبیب! دختر دلگیر را زدند پنجاه و پنج ساله زنی پیر را  زدند یابن‌الشبیب! آتش خیمه امان  نداد فرصت به روی زخمی دختران نداد یابن‌الشبیب! بسکه زمین خورد جان نداشت می‌خواست راه علقمه گیرد توان نداشت از پیشِ نیزه‌هایِ شکسته عبور کرد او را به دست‌های خودش جمع و جور کرد او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت لطفی غریبِ گودالی،  یارالی تشنه و بی حالی، یارالی زیرِ سُمِ اسبا، یارالی زخمی و پامالی،  یارالی چیزی نموند از بدنت با همه چیز میزدنت تنها تویِ یه گُلِ جا غریب گیر آوُردنت صدات چه آرومِ، یارالی تیغِ رو حُلقومِ، یارالی مادرمون میگه، یارالی بچه ام مظلومِ، یارالی رگات چه نامرتبِ شمر چقدر بی ادبِ به من میگه تَنِ حسین به زیرِ نعلِ مَرکبِ تنها نذار مارو، یارالی خیمه ی زن هارو، یارالی می سپاری دستِ کی؟ یارالی زینبِ کبری رو، یارالی غصه مگه امون میده بی تو رقیه جون میده خولی داره به لشکرش خیمه هارو نشون میده *اباصلت دید امام رضا عبا به سر کشیده و افتان و خیزان داره میاد، جوری که روایت میگه: پنجاه بار امام رضا به زمین نشست و بلند شد، همینطور مثل مار گزیده امام رضا داره به خودش میپیچه... فرمود: اباصلت! فرش های حجره رو جمع کن، میخوام مثلِ جدم حسین جون بدم، میخوام این صورتم رو رویِ خاک بذارم، هی بگم: حسین!...اما جوادش اومد سرِ امام رضا رو بغل گرفت... تویِ این عالم قرار نیست، سرِ هیچ کشته ای رویِ زمین بمونه اِلا حسین... همه رو یکی بود سرشون رو بغل بگیره، اما اربابِ من و تو اون لحظه های آخر صورتش رو گذاشت رویِ خاکِ کربلا، از زیر چشم هی داره خیمه هارو نگاه میکنه، دید یکی از دور داره میاد، به سر میزنه، به سینه میزنه...* به سمت گودال از خمیه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من *نوشتن امام رضا اینقدر غریب بوده، کسی رو نداشته براش گریه کنه، زنهای توس مهریه هاشون رو بخشیدن، گفتن: مهریه هامون رو میبخشیم، فقط به ما اجازه بدید ما بریم تشییع جنازه امام رضا، میگن: امام رضا کسی نداره، ما بریم زیرِ تابوتش رو بگیریرم، زنهای شهر توس همه گُل آوُردن، رویِ تابوتِ امام رضا ریختن، همه گریه میکردن برا امام رضا، اما یه شهر دیگه هم من سراغ دارم، زنهای اون شهرهم همه جمع شدن، روی پشت بامها رفتن، بعضی هام اون پایین می رقصیدن، کف میزدن، هلهله میکردن، چه خبر شده؟ میگن: یه عده خارجی آوُردن، ای حسین! ↫ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
‍ . ⚫️ ✅زبانحال محبین امام هادی (ع) سلام آقا سلام ابن الجواد آقا سلام آقا سلام باب المرادآقا 🌷 سلامی من بهت از راه دور میدم سلامی من باقلبی پرغرور میدم 🌷 دلم می خواست که امشب سامرات باشم نماز صبح توی صحن وسرات باشم 🌷 رسید از تو به ما سوز و نوا اقا رسید از تو به ما حال دعا اقا 🌷 رسید از تو احادیث و روایت ها پس از تو شد شیرین طعم زیارت ها 🌷 جوونی ام فدات ای  حضرت هادی (ع) گداهستم گدات ای حضرت هادی(ع) 🌷 ببین دارم چه از عشق تو می جوشم ببین که تو عزای تو سیاه پوشم 🌷 غریب آقام غریب آقام 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅زبانحال امام هادی (ع) دارم میرم باقلبی مضطر از دنیا دارم میرم به نزد مادرم زهرا(س) 🌷 شراره زد اتیش زهر به جون من شراره زد به گوشت و استخون من 🌷 حسن جانم بیا ای نور چشمونم حسن جانم ببین حاله پریشونم 🌷 میاد یادم که بستن دو تا دستامو میاد یادم بدو بیراه و دشنام و 🌷 میاد یادم که خیلی باعذاب رفتم مثل عمه م توی بزم شراب رفتم 🌷 غریب آقام غریب آقام 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅گریز به شام ومجلس یزیدملعون می افتادم یاد بزم شرابه شام یاد عمه م که سنگش میزدن ازبام 🌷 میادیادم که افتادم به تاب و تب می افتادم به یاد عمه ام زینب (س) 🌷 می افتادم یادکوچه یاد بازار یاد زینب یاد دشنام یاد آزار 🌷 می افتادم یادلبهای خشکیده می افتادم یاد سرهای ببریده 🌷 یه نامردی که چوب برکاروان میزد به لبهای حسین با خیزران میزد 🌷 حسین جانم حسین جانم 〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 .
بسم الله الرحمن الرحیم شروع صبح با قرآن کریم وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَٰذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا ﻭﺍﻗﻌﺎً، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﺜﺎﻟﻲ ﺑﺮﺍی ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻣﺮﺩم ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻳﻢ؛ ﻭﻟﻲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩی ﺳﺮِ ﻧﺎﺳﺎﺯﮔﺎﺭی ﺩﺍﺭﺩ. سوره مبارکه کهف آیه ۵۴
دوبیتی به همین مناسبت روزچارشنبه چنان نغمه ی دل سازکنم می سزد با سه امامم سخن  آغاز کنم نام  موسی برم  و  نام رضا   نام جواد بهرشان  با صلواتی لب  خود  باز کنم شعر از محمدعلی مصاحبی (مصاحب) نایین چارشنبه   14 دیماه 1401
کنج بقیع دلغمین    نشسته روی زمین مرثیه خوانی کند    بهر "قطیع الیمین" ( سیدتی فاطمه   حضرت ام البنین ) ...... جام و سبو گریه کرد     لاله بر او گریه کرد ز گریه ی مادری   چشم عدو گریه کرد سیدتی فاطمه...... نمی شود باورش    چه آمده بر سرش دست علمدار عشق   جدا شد از پیکرش سیدتی فاطمه..... دو چشم او شد زغم    چشمه ی اشک و الم یکی به یاد حسین    یکی به یاد حرم سیدتی فاطمه...... گریه کند بی حساب    مادر سقای آب خجل شد از تشنگان   خجل بود از رباب سیدتی فاطمه...... بر غم آن پاره تن    سر جدا از بدن به جای زهرا کند    گریه بر آن بی کفن سیدتی فاطمه...
همه میگن ام بنینم اما حالا که من دیگه پسر ندارم دست علمدارمنو بریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن آبروی پسرم رو بردند خبر آوردند که سه شعبه ها به مشکش خوردند خبر اوردند خبرش رو به حرم آوردند پسرم تشنه لب آب افتاد بفدای لب عطشان حسین پسرم غریب و تنها جون داد بفدای لب عطشان حسین ...... چرا رباب اینهمه غصه داره بگید منم‌ شبیه اون ببارم مشک علمدار منو دریدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن پسر رباب و با تیر زدن خبر آوردن که به دست همه زنجیر زدند خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدند پسرم آب شد از شرم رباب بفدای سر طفلان حسین پسرم آب نخورده لب آب به فدای لب عطشان حسین ...... کوچه به کوچه کاروان و بردند میخوام سر از رو خاکا برندارم جسم علمدارو به خون کشیدن فک نکنید که من خبر ندارم خبر آوردن روسری هارو به غارت بردند خبر اوردن دخترارو به اسارت بردند خبر اوردند گوشواره هارو غنیمت بردند پسرم رو سنگ بارون کردند بفدای صوت قرآن حسین سرم بچه م رو پر از خون کردند بفدای لب عطشان حسین
341.6K
یابن الحسن مولا کجایی 💚🕊💚 دل بیقرارم ‌‌‌یابن زهرا دارو ندارم یابن زهرا هرجمعه ای محبوب داور چشم انتظارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) یابن الحسن مولاکجایی درمکه یادرکربلایی هرجاکه باشی یارمایی شان و وقارم یابن زهرا یابن حسن جان یابن زهرا(۲) ای آیت خلاق رحمان بنددل شاه شهیدان یابن الحسن یابن الحسن جان صبرو قرارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) شور ونشاط عالمی تو جان رسول خاتمی تو فخر. جناب حاتمی تو ای شهریارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) محبوب ذات کبرایی دل بند شاه لا فتایی روشن تراز شمس الضحایی ای گلعذارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) نام ‍و نشان شیعیانی تاب و توان شیعیانی ورد زبان. شیعیانی‌ ای نامدارم یابن زهرا یابن الحسن جان یابن زهرا(۲) 💚🕊💚🕊🕊🕊 بانوای مداح اهل بیت ع🎧 🎤 خدادادی🙏
4_5920273871033863072.ogg
562.8K
‍ اشعار توسل به آقا امام زمان عج 💚🕊💚 دنيا چه زیبا می شود وقتی بیایی خوشحال زهرا می شود وقتی بیایی نور تو می تابد به عالم با ظهورت خورشید رسوا می شود وقتی بیایی فصل خزان زندگی پایان بگیرد هر غنچه ای وا می شود وقتی بیایی وقت نمازت از ملازم هایت آقا هر روز عیسی می شود وقتی بیایی با ذوالفقاری که به دست خود بگیری حیدر تماشا می شود وقتی بیایی زخمی که روی سینه ی مادر نشسته حتما مداوا می شود وقتی بیایی گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان دلها مصفا می شود وقتی بیایی در کوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی هر دیده دریا می شود وقتی بیایی شب های جمعه روضه در صحن اباالفضل هر هفته بر پا می شود وقتی بیایی 💚🕊💚🕊💚