📌نقدی بر سخنان اخیر مهدی مسائلی
🔰ولایت امام، در امتداد ولایت پیامبر
🖌همزمان با فرارسیدن دهه ولایت و امامت و اهتمام شیعیان به بزرگداشت این ایام، برخی با شبهه افکنی و ترویج اندیشه های باطل، در کمرنگ کردن این اندیشه حیاتبخش اسلام تلاش می کنند. در جدیدترین این اظهار نظرها، یکی از نویسندگان مذهبی که سابقه درخشانی در انکار برخی باورهای تشیع دارد، نوک پیکان حملات خود را متوجه یکی از اصلیترین باورهای شیعه یعنی امامت کرده است و ولایت تکوینی امام را برساخته اندیشه غالیان دانسته است...
جهت مطالعه متن کامل این یادداشت به این آدرس در خبرگزاری رسا مراجعه کنید:
👇👇👇👇
🆔 https://rasanews.ir/fa/news/737468
#نقد_و_نظر
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔰حدیث غدیر در احادیث مسلسلات
🖌در علم حدیث شناسی، حدیث مسلسل به حدیثی گفته می شود که هر یک از راویان سند حدیث، دارای صفت یا حالت مشترکی باشند مانند اینکه نام چند تن از راویان یک حدیث، محمد یا ابراهیم باشد. برای نمونه می توان به حدیث معروف امام حسن مجتبی علیه السلام اشاره کرد: ان احسن الحسن الخلق الحسن. در برخی اسناد این حدیث، هفت راوی که با نام حسن هستند، وجود دارند:
💢أنبأنا أبو علي الحسن بن يحيى بن محمد بن يحيى بن دنيويه الخراشي حدثنا أبو الحسن علي بن الحسن الصوفي النيسابوري بهراة حدثني عبد الرحمن بن محمد بن الحسن الحافظ بسمرقند حدثنا أحمد بن موسى أبو الحسن حدثنا الحسن بن محمد حدثنا الحسن بن المثنى العنبري حدثنا الحسن بن ذكوان حدثنا الحسن بن دينار عن الحسن بن أبي الحسن البصري عن الحسن بن علي رضي الله عنهما قال قال رسول الله صلى الله عليه [و آله] وسلم: إن أحسن الحسن الخلق الحسن.
🔅حدیث غدیر نیز به جهت کثرت طرقی که برای آن وجود دارد، دارای این ویژگی است و با دو طریق مسلسل نقل شده است:
🔹اول) مسلسل أبان:
در این سند، سه راوی به نام أبان، فقط در یکی از اسناد حدیث غدیر وجود دارند:
♨️حدثنا أبان بن محمد الكوفي عن أبان بن عثمان الأحمر عن أبان بن تغلب عن أبي اسحاق عن عمرو بن ذي مر عن علي عن النبي صلى الله عليه [و آله] وسلم قال من كنت مولاه فعلي مولاه.
🔹دوم) مسلسل فواطم:
در این سند، شش راوی با نام فاطمه، حدیث غدیر را از یکدیگر نقل کرده اند:
♨️حدثتنا فاطمة بنت علي بن موسى الرضي حدثتني فاطمة وزينب وأم كلثوم بنات موسى بن جعفر قلن حدثتنا فاطمة بنت جعفر بن محمد الصادق قالت حدثتني فاطمة بنت محمد بن علي حدثتني فاطمة بنت علي بن الحسين حدثتني فاطمة وسكينة ابنتا الحسين بن علي عن أم كلثوم بنت فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه [و آله] وسلم عن فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه [و آله] وسلم قالت (أنسيتم قول رسول الله صلى الله عليه [و آله] وسلم يوم غدير خم من كنت مولاه فعلي مولاه وقوله عليه السلام لعلي أنت مني بمنزلة هارون من موسى عليهما السلام) متفق عليه.
❇️ البته این حدیث از جهت دیگری نیز مسلسل محسوب می شود؛ زیرا پنج تن از فواطم راوی این حدیث، از عمه خود حدیث نقل کرده اند.
#حدیث_غدیر
#امامت
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔰غدیر خم؛ یادآور آزمون همیشگی تاریخ
💢گفتگو با خبرگزاری حوزه و پاسخ به سه شبهه مطرح شده درباره غدیر خم:
1️⃣ آیا خطبه غدیر برای دلجویی از حضرت علی(ع) است نه اثبات جانشینی آن حضرت(ع)؟
2️⃣ سکوت همه مسلمین در برابر شکستن بیعت ۱۲۰ هزار نفری در غدیر ممکن است؟
3️⃣ چرا با وجود آیات متعدد در شأن حضرت علی(ع)، نام ایشان در قرآن نیامده است؟
♨️ جهت مطالعه متن کامل به این آدرس مراجعه کنید:
👇👇👇👇
🆔 https://www.hawzahnews.com/news/1096584
#حدیث_غدیر
#پاسخ_به_شبهات
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
❇️ توسل علمای اهل سنت به امام موسی بن جعفر عليهماالسلام
🖌بزرگان اهل سنت معتقد بودند که امام موسي بن جعفر عليهما السلام داراي مقام باب الحوائج بوده و هر کس به ايشان متوسل بشود حاجتش برآورده ميشود. برخي از علماي اهل سنت نيز هنگام گرفتاري به حضرت متوسل ميشدند و حاجت ميگرفتند که در اينجا به چند مورد اشاره ميکنيم:
1️⃣ شافعی (م 204ق)
ابن سمعون (م 387ق) به نقل از شافعي مينويسد:
▫️كان الشافعي يقول قبر موسى الكاظم الترياق المجرب .
🔸شافعي هميشه مي گفت : قبر موسي كاظم نوشداروي مجرب است.
📚ابن سمعون ، أبو الحسن محمد بن أحمد بن إسماعيل بن عنبس البغدادي ، أمالي ابن سمعون ، ج 1 ، ص125 .
2️⃣ الدميري (م 808ق)
او نيز همانند ابن سمعون نقل مي كند كه امام شافعي قبر آن حضرت را نوشدارويي مجرب مي دانست.
▫️كان الشافعي يقول قبر موسى الكاظم الترياق المجرب .
🔸شافعي هميشه مي گفت : قبر موسي كاظم نوشداروي مجرب است.
📚الدميري، كمال الدين محمد بن موسى بن عيسى، الوفاة: 808 هـ ، حياة الحيوان الكبرى ج1، ص 189، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1424 هـ - 2003م ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : أحمد حسن بسج.
3️⃣ ابن صباغ مالکي (م 855ق)
ابن صباغ در کتاب الفصول المهمة مي نويسد:
▫️وهو المعروف عند أهل العراق بباب الحوائج إلى اللَّه ، وذلك لنجح قضاء حوائج المسلمين ونيل مطالبهم وبلوغ مآربهم وحصول مقاصدهم.
🔸و او [موسي بن جعفر عليهاالسلام] نزد اهالي عراق به باب حوائج الي الله معروف بود چرا که در بر آورده شدن حاجات مسلمانان و رسيدن به مطلوب آنان و بر آورده شدن نيازمندي آنان و رسيدن به مقاصد آنان نتيجه حاصل مي شد.
📚ابن صباغ المالكي المكي، علي بن محمد بن أحمد (متوفاى855 هـ)، الفصول المهمة في معرفة الأئمة، ج 2 ص 932 ، تحقيق: سامي الغريري، ناشر : دار الحديث للطباعة والنشر ـ قم ، الطبعة : الأولى، 1422هـ .
4️⃣ ابن حجر هيثمي (م 973ق)
ابن حجر هيثمي نيز در کتاب الصواعق المحرقه خود که رد بر مذهب و مکتب شيعه مي باشد، پيرامون شخصيت موسي بن جعفر سلام الله عليهما مي نويسد:
▫️وكان معروفا عند أهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله.
🔸موسي کاظم علم و معرفت و فضل و کمال را از پدرش به ارث برد و در اثر عفو و گذشت و بردباري که از خود نشان مي داد، ملقب به «کاظم» شد؛ نزد عراقي ها به «باب الحوائج نزد خدا» معروف بود و در زمان خودش عابدترين، عالم ترين و بخشنده ترين فرد بود.
📚الهيتمي، ابوالعباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر (متوفاى973هـ)، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 2 ص 590 ، تحقيق عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ناشر: مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة: الأولى، 1417هـ - 1997م.
5️⃣ توسل ابا علي خلال
ابا علي خلال، از علماي بزرگ اهل سنت از جمله کساني است که به قبر موسي بن جعفر عليهماالسلام توسل جسته است چنانچه خطيب بغدادي و ابن جوزي با سند صحيح مي نويسند:
▫️اخبرنا احمد بن جعفر بن حمدان القطيعي قال :سمعت الحسن بن ابراهيم الخلاّل يقول : ما اهمّني امر، فقصدت قبر موسي بن جعفر (عليه السلام) . فتوسلت به إلا سهل الله لي ما احب .
🔸احمد بن جعفر بن حمدان القطيعي خبر داد که شنيدم حسن بن ابراهيم خلال مي گفت : هيچ مشکلي پيش نيامد مگر اين که به موسي بن جعفر (عليه السلام) توسل کردم وخداوند هماني را که دوست داشتم به من داد .
📚البغدادي، ابوبكر أحمد بن علي بن ثابت الخطيب (متوفاى463هـ)، تاريخ بغداد، ج 1 ص 120 ، ناشر: دار الكتب العلمية – بيروت.
6️⃣ عبدالباقي العمري الفاروقي (م 1279ق)
عبدالباقي العمري الفاروقي صاحب کتاب «الترياق الفاروقي في منشأت الفاروقي» که از نوادگان خليفه دوم نيز مي باشد، در قضيه توسل و گره گشايي با توسل به موسي بن جعفر عليهماالسلام مي نويسد:
▫️لذو استجر متوسلا ان ضاق امرک او تعسر
بأبي الرضا جدالجواد محمد موسي بن جعفر.
🔸اگر کارت تنگ يا مشکل شد، به پدر امام رضا و جد محمد جواد، موسي بن جعفر عليهالسلام توسل کن.
📚الترياق الفاروقي في منشأت الفاروقي، ص 98-99.
7️⃣ قرماني (م 1019ق)
احمد بن يوسف قرماني نيز مي نويسد:
▫️هوالمعروف عند أهل العراق بباب الحوائج، لأنه ما خاب المتوسل به في قضاء حجاة قط.
🔸او نزد مردم عراق به باب الحوائج مشهور بود چرا که هر کسي در بر آورده شدن حاجاتش به او متوسل مي شد به دست مي آورد.
📚القرماني، أحمد بن يوسف، أخبار الدول و آثار الأول في التاريخ، ج 1 ص 337 ، (المتوفى: 1019هـ)، المحقق، الدکتور فهمي سعد، الدکتور أحمد حطيط، عالم الکتاب.
📌#فضائل_اهل_بیت
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 گنجایش تعداد نمازگزار در مساجد مهم جهان اسلام
♨️ حرم امام رضا علیه السلام پس از مسجد الحرام و مسجد النبی (ص)، با گنجایش یک میلیون و دویست هزار نمازگزار، در رتبه سوم در جهان قرار دارد.
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
فراز و فرود اندیشۀ اخباریان در فرآوری «نظریۀ امامت».pdf
2.3M
📍#معرفی_مقاله
📗عنوان مقاله: فراز و فرود اندیشه اخباریان در فرآوری «نظریه امامت»
🖌 نویسنده: رسول چگینی
🔰چکیده:
اَخباریانْ اگر چه _ در مقایسه با دیگر اندیشههای رایج زمان خود _ مکتب فکری مستقلی داشتند، اما در موضوع امامت، کمتر میتوان آنها را دارای دیدگاههایی منحصر به فرد دانست. بیشتر آرای آنان بازتاب نظرگاه محدّثان و اندیشمندان سدههای نخستین است. رویکرد حدیثمحوری و پرهیز از تأویل و تفسیر عقلگرایانه، بر شیوهٔ استنباط آموزههای اعتقادی آنان تأثیر نهاده است. اوج گرفتن باور اخباریان نسبت به متکلمان در موضوعاتی که متکلمان به جهت رویارویی با مخاطبانی عام و استفاده از استدلالهای فرامذهبی، مجبور به حداقلگرایی در این موضوعات شدهاند، از مهمترین نقاط اختلاف این دو جریان است که ثمرهٔ اعتماد به گنجینهٔ روایاتی است که اخباریانْ خود را خزانهدار آن میدانند. به رغم ناسازگاری میان اخباریان و متکلمان در تعریف، تبیین ویژگیهای خاص و ساز و کار تولیت و انتقال امامت، دشوار است که آرای اخباریان را برخاسته از مدرسهٔ کلامی مستقلی به شمار آوریم. استفاده از استدلالهای کلامی برای اثبات برخی مسائل حوزهٔ امامت و آشتی با عقل در نظریهٔ امامتِ اخباریان، قابل انکار نیست که نشان از تعامل این مکتب با دیگر اندیشههای کلامی امامیه دارد. در مجموع، میتوان «نظریهٔ امامت» در اندیشهٔ اخباریان را همسو با عالمان کلامپژوه و آمیخته با روایاتْ بدون تحلیل محتوایی، ارزیابی کرد.
📌 #تألیفات
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
❇️ «و اما بنعمة ربک فحدث»
با عنایات خدای متعال، مقاله «فراز و فروز اندیشه اخباریان در فرآوری نظریه امامت» در نهمین جشنواره علامه حلی حوزه علمیه قم، برگزیده و حائز رتبه سوم گردید.
💢تشکر و سپاس ویژه از حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر محمد تقی سبحانی زید عزه به جهت راهنمایی های ارزشمند و حمایت های بیدریغ ایشان🌷
🖌رسول چگینی
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شرح واقعه غدیر خم از زبان اعضاء یک قبیله آفریقایی در کنیا
♨️نغمهسرایی با آهنگ فیلم امام علی(ع) در قلب قاره سیاه😳
هرچند زبان آنها را نمیفهمیم اما مقصودشان آشکار است.☺️
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔰 شناخت راه حق در شورای شش نفره خلیفه دوم
🖌نویسنده: #رسول_چگینی
روزهای پایانی ماه ذی الحجه یادآور یکی از رخدادهای تاثیرگذار در تاریخ اسلام است که هر انسان منصف و خردمندی با بازخوانی آن، به نشانه ای از نشانه های راه دست خواهد یافت.
این ایام، دربردارنده دو آزمون سترگ است؛ یکی برای مسلمانان سال ۲۳ هجری قمری و دیگری برای همه مسلمانان در طول تاریخ.
بر اساس گزارشهای تاریخی، عمر بن خطاب در ۲۶ یا ۲۷ ذیحجّه سال ۲۳ق در ۶۰ یا ۶۳ سالگی به دست ابولؤلؤ غلام مغیرة بن شعبه به قتل رسید. براساس برخی منابع، او در ۲۷ ذیحجّه مجروح و پس از سه روز در ۳۰ ذیحجه از دنیا رفت.[۱] عمر در بستر بیماری به فکر تعیین جانشین پس از خود افتاد و میگفت که اگر معاذ بن جبل، ابوعبیده جراح و سالم مولی حذیفه زنده بودند، خلافت را به آنها میسپردم؛[۲] اما چون این افراد درگذشته بودند، عمر برای تعیین خلیفه پس از خود، شیوهای نو مطرح کرد.[۳]
عمر بن خطاب بر خلاف روش تعیین ابوبکر (بیعت) و خودش (استخلاف) برای خلافت، شورایی متشکل از ۶ نفر را انتخاب کرد تا یکی را از میان خود بهعنوان خلیفه برگزینند.
اعضای این شورا عبارت بودند از علی بن ابی طالب(ع)، عثمان بن عفان، طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف.[۴]
اگرچه فقط ظاهر این عمل، به صورت مشورتی بود اما در واقع، ترکیب شورا به گونه ای مهندسی شده بود که به انتخاب عثمان میانجامید، زیرا عمر تعیین کرده بود که اگر به نظر واحدی نرسیدند و ۲ گروه ۳ نفره، نظر متفاوتی درباره شخصی داشتند، رأی گروهی پذیرفته شود که عبدالرحمان در آن است.[۵]
طبق پیشبینی امام علی(ع)، سعد با پسرعموی خود عبدالرحمان مخالفت نمیکرد و عبدالرحمان که شوهرخواهر عثمان بود، به او رأی میداد. در اینصورت اگر طلحه و زبیر هم با علی (ع) موافق میبودند، فایدهای نداشت؛ چراکه عبدالرحمان در گروه طرفدار عثمان بود.[۶]
غیر از مهندسی خروجی شورا، حق آزادی در انتخاب نیز در این شورا وجود نداشت؛ زیرا این شش نفر مجبور بودند کسی را از میان خود به عنوان خلیفه تعیین کنند و اگر در مدت سه روز به نتیجه نمی رسیدند، طبق دستور عمر، آنها را توسط لشکری که با ۵۰ نفر در اطراف محل شورا بودند، گردن می زدند.[۷]
در این مدت، اعضای شورا به ویژه عبدالرحمان بن عوف به گفتگو با مسلمانان می پرداخت تا دیدگاه آنان را درباره خلیفه بعدی به دست آورد. صبح روز سوم، ابن عوف در مسجد پیامبر(ص) در جمع مهاجران و انصار حضور داشت که عمار به او هشدار داد اگر مىخواهد ميان مسلمانان شكاف ايجاد نشود، با على (ع) بيعت كند. مقداد نیز سخن او را تایید کرده است. ابن ابى سرح (يكى از بنی امیه) نیز بدو نهیب زده که اگر مىخواهد ميان قريش اختلاف نشود با عثمان بيعت كند. عمّار که راستگوئی او توسط پیامبر اکرم تایید شده بود٬ خطاب به جمع حاضر گفت: خداوند به بركت پيامبر خود ما را گرامى داشت و عزّت بخشيد، چرا امر خلافت را از خاندان رسول خدا (ص) بيرون مىكنيد؟! [۸]
اینجا اولین آزمونی بود که مسلمانان آن دوره، به آن امتحان شدند. آنان از جایگاه عمار یاسر خبر داشتند و سخن رسول الله(ص) درباره او را شنیده بودند که عمار با حق است و حق با عمار، عمار گِرد حق میچرخد هرجا که باشد.[۹] این خود نشانه آشکاری بود تا مسلمانان در این بزنگاه تاریخی، از مدار حق منحرف نشوند و امامت جامعه را به شایستهترین شخص بدهند. اما شوربختانه به این معیار حق بی توجه بودند و با توطئه عبدالرحمان بن عوف، حق را نادیده گرفتند.
در این زمان بود که امیرالمؤمنین(ع) برای اثبات شایستگی و برتری خود به خلافت به این سخن پیامبر(ص) استناد کرد که حضرت فرموده: علی با حق است و حق با علی است؛ و از اهل شورا خواست تا بر درستی آن گواهی دهند و آنها نیز گفته او را تأیید کردند.[۱۰] اما همچنان مورد بیمهری برخی صحابه قرار گرفت.
پس از بیتوجهی به سخن امام علی(ع)، عمار و مقداد، عبدالرحمن بن عوف ابتدا از علی(ع) خواست تا متعهد شود که در صورت نیل به مقام خلافت، به کتاب خدا، سیره پیامبر (ص) و ابوبکر و عمر عمل کند. علی(ع) در جواب گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با عثمان در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. عبدالرحمن سه مرتبه این درخواست خود را از امام علی(ع) مطرح کرد ولی هر سه مرتبه، حضرت بر پایبندی به کتاب و سنت و کنار گذاشتن سنت شیخین تأکید کردند. به همین جهت، ابن عوف با عثمان بیعت کرد و عثمان به خلافت انتخاب شد.[۱۱]
این سخن امیرالمؤمنین (ع) در اکتفا به کتاب و سنت پیامبر(ص)، حاوی پیام روشنی است که در انتخاب راه رستگاری مسلمانان تعیین کننده است؛ زیرا امام علی(ع) از سوی پیامبر(ص) به عنوان معیار حقمداری معرفی شدند و کنارگذاشتن سنت شیخین، بیانگر کجتابیای است که در این مسیر پدید خواهد آمد. امیرالمؤمنین(ع) به قیمت از دست دادن خلافت ظاهری، حاضر نشدند که حتی یک گام از کتاب و سنت عقب نشینی کنند و راه را برای اجتهادات و برداشتهای شخصی شیخین باز گذارند.
این آزمون دیگری است که در بستر تاریخ جاری است و مسلمانان در هر دوره و زمانی، با درنگ در این رویداد، می توانند پایبندی خود را به کتاب و سنت محک بزنند و اهل سنت واقعی را تعیین کنند.
پانویس:
[۱] یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۹-۱۶۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۵۵-۱۱۵۶؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۲۰-۳۲۱.
[۲] ابن قتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲.
[۳] ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۴۴.
[۴] سیوطی، تاریخ الخلفا، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹.
[۵] یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص ۱۶۰.
[۶] ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، مصر، ج۱، ص۱۸۸.
[۷] یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۶۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۶۱.
[۸] المقدسى٬ البدء و التاريخ، مكتبة الثقافة الدينية، ج۵٬ ص۱۹۱ ؛ ابن اثیر٬ الكامل، ۱۳۸۵ق٬ ج۳، ص ۷۰.
[۹] ابن سعد، الطبقات الكبرى، ج 3، ص 262.
[۱۰] ابن مغازلی، مناقب أهل البیت(ع)، ۱۴۲۷ق، ص۱۸۹.
[۱۱] ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج ۳، ص ۶۶؛ طبری، تاريخ طبری، ج ۴، ص ۲۳۰-۲۳۳؛ یعقوبی، تاريخ يعقوبی، ج ۲، ص۱۶۲.
📌#تاریخ_اسلام
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
هدایت شده از پایگاه جامع امامت
🔍شناخت راه حق در شورای شش نفرهی خلیفه دوم
📖یادداشتی از حجت الاسلام والمسلمین رسول #چگینی
📚روزهای پایانی ماه ذیالحجه یادآور یکی از رخدادهای تأثیرگذار در تاریخ اسلام است که هر انسان منصف و خردمندی با بازخوانی آن، به نشانهای از نشانههای راه دست خواهد یافت. این ایام، دربردارنده دو آزمون سترگ است؛ یکی برای مسلمانان سال ٢٣ هجری قمری و دیگری برای همه مسلمانان در طول تاریخ. بر اساس گزارشهای تاریخی، عمر بن خطاب مجروح و پس از سه روز از دنیا رفت. عمر در بستر بیماری به فکر تعیین جانشین پس از خود افتاد و برای تعیین خلیفه پس از خود، شیوهای نو مطرح کرد ...
🌐ادامه مطلب در پایگاه جامع اطلاعرسانی امامت
🆔@Emamat_net
#شورا
#خلیفه
#اهلسنت
#تاریخ_امامت
#بنیاد_بینالمللی_امامت
🔰پاسخ به برخی شبهات پیرامون واقعه کربلا
🎙در گفتگو با خبرگزاری حوزه، به برخی شبهات پیرامون واقعه کربلا پاسخ داده شد.
📌چگونه امام حسین (ع) آب برای غسل شهادت داشتند اما برای رفع عطش، نه؟
تقریبا تمامی منابع متفق هستند که سه روز قبل از عاشورا لشکر عمرسعد دسترسی سپاه امام به آب را قطع کرد؛ یعنی افرادی را آنجا گماردند تا مانع دسترسی لشکر امام حسین (ع) به آب شوند به طور قطعی لشکر امام حسین (ع) به طور طبیعی نمی توانستند به آب دسترسی داشته باشند.
این هم قطعی است که در روز عاشورا امام حسین علیه السلام و لشکریان ایشان با زبان تشنه به شهادت رسیدند و در روز عاشور آب قحط بوده است هر چقدر زمان میگذشت افراد تشنه تر میشدند.
در کنار اینها گزارشهای متعددی هم داریم که لشکر امام حسین (ع) با درایت سیدالشهدا اقدام به تهیه آب میکردند و اگر چه لشکر عمر سعد مانع میشد ولی امام حسین (ع) با کاری که حضرت ابوالفضل عباس (ع) انجام میداد به شریعه فرات حمله میکردند و مشکهایشان را پر آب میکردند و چند مرتبه این اقدام اتفاق افتاد و در آخرین مرتبه حضرت عباس (ع) شهید شدند و نتوانستند آب را به سلامت به خیمهها بیاورند.
📌چرا امام حسین (ع) چاهی حفر نکردند تا به آب دسترسی پیدا کنند؟
روایات و گزارشهایی داریم که سیدالشهدا و لشکرشان اقدام به حفر چاه کردند و از آنها آب استخراج کردند اما لشکر عمرسعد چاه ها را مسدود میکردند.
در نتیجه از سه روز قبل از عاشورا، دسترسی سپاه امام حسین علیه السلام به آب محدود شد ولی لشکریان امام حسین (ع) بارها توانستند آب تهیه کنند؛ اما به طور طبیعی در روز عاشورا این فرصت اصلا فراهم نشد که بتوانند چاه حفر کنند. البته برخی نقلها وجود دارد که در روز عاشورا هم امام حسین علیه السلام دستور به حفر چاه دادند و در برخی مناطق چاه حفر کردند ولی به آب نرسیدند که این امر میتواند به این جهت بوده که تا روز قبل از عاشورا دایره و وسعت مانور لشکر امام حسین (ع) خیلی بیشتر بوده است و توانستند در مناطق خیلی جلوتر چاه حفر کنند اما در روز عاشورا این دایره خیلی تنگ شد و فقط خیمهها و یک مقدار اطرافش بوده است.
در نتیجه این که کسی بخواهد با طرح این شبهات این مسئله را زیر سوال ببرد که مثلا امام حسین (ع) تشنه نبودند و از بار مظلومیت شهادت امام حسین (ع) بکاهد به نظر میرسد راه درستی نیست چون که اسناد متقن و معتبری وجود داره که لشکر یزید از این که امام حسین (ع) و سپاهیانش به آب دسترسی داشته باشند ممانعت کردند و حضرت و اصحابشان در روز عاشورا در سختی و تشنگی فراوان بودند.
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
📌چرا همسر حضرت زینب کبری سلام الله علیها، همراه امام حسین علیه السلام در ماجرای کربلا نبودند؟
برای پاسخ به این سوال بخشی از زندگی ایشان را بررسی میکنیم: گفته شده است که عبدالله بنجعفر اولین مولود مسلمانان در حبشه بوده یعنی سال پنجم بعثت به دنیا آمده است و سال هفتم هجرت به همراه پدر و مادرش به مدینه میرود. در واقع عبدالله حدود سه سال محضر پیامبر خدا را درک کرده است.
سال هشتم یعنی یک سال بعد از آن سالی که وارد مدینه شد، پدرش در جنگ موته به شهادت رسید و پیامبر خدا جعفر را بسیار گرامی داشتند و فرمودند که من میبینم که جعفر در بهشت با ملائک پرواز میکند.
به همین خاطر ایشان با عنوان جعفرطیار و جعفر ذوالجناحین شناخته شدند و به همین جهت به عبدالله نیز، ابن ذالجناحین یعنی فرزند کسی که بال دارد و پرواز میکند، میگفتند.
جعفر شخصیتی بسیار گرانقدر و ارزشمندی در نظر مسلمانها داشت و به طبع، عبدالله فرزندش هم شخصیت مقبولی پیدا کرد. عبدالله پس از شهادت پدر در کنف حمایت عبدالله بن عباس بود یعنی با عبدالله بن عباس بیشترین مراوده و نشست و برخاست را داشت.
بعد از وفات پیامبر خدا (ص)، عبدالله را جز کسانی که در دایره اولیه یاران امیرالمومنین (ع) باشند، نمیبینیم، یعنی جزو نزدیکان امیرالمومنین که از همان ابتدا با حضرت علی (ع) بودند و با خلفا بیعت نکرند نمیبینیم ولی بعد از آن کاملا پای کار بودند.
اگرچه میبینیم عبدالله بن جعفر در زمان عمر بن خطاب در فتوحات مشارکت دارد و همکاری میکند ولی وقتی امیرالمومنین علیه السلام به خلافت رسیدند، کاملا در کنار امیرالمومنین (ع) بودند و در جنگ جمل و صفین هم حضور داشتند؛ بنابراین در زمان امیرالمومنین (ع) ایشان کاملا بودند و پس از امیرالمومنین (ع) نیز در کنار امام حسن (ع) بودند و در صلح امام حسن (ع) با معاویه میبینیم که عبدالله هم موافق حضرت است و جزو کسانی که امام حسن (ع) خطابهای هایی به آنها داشتند، نبود.
در مجموع عبدالله شخصیتی کاملا اهل مدارا و سازش بود، یعنی تلاش میکرد تا میتواند از جنگ، نزاع و خونریزی بکاهد به این اقدام خیلی اهتمام داشت.
و در اولین گزارش تاریخی که این اقدام را میبینیم در ماجرای دفن امام حسن علیه السلام بود، وقتی میخواستند امام حسن (ع) را در کنار مرقد پیامبر (ص) دفن کنند مراوان بن حکم ممانعت کرد و اینجا عبدالله بن جعفر خدمت امام حسین علیه السلام آمدند و ایشان را سوگند دادند که مشاجره و اصرار نکنند.
بعد از اینکه معاویه به خلافت میرسد میبینیم پای عبدالله به درباره معاویه هم باز میشود و معاویه هم عبدالله را خیلی گرامی میدارد به نحوی که مقرری سال یک میلیون درهم برایش تعیین کرد و بعد از معاویه نیز این روش ادامه داشت و در زمان یزید، این مقدار را به دو میلیون درهم در سال تبدیل شد.
معاویه بسیار تلاش کرد که عبدالله را به عنوان سید و بزرگ بنی هاشم معرفی کند و رقیبی برای امام حسن و امام حسین علیه السلام درست کند اما عبدالله بن جعفر هرگز زیر بار این نرفت و همواره فریاد میزد که امام حسن (ع) و امام حسین (ع) خودشان و پدر و مادرشان از من و پدر و مادر من برتر هستند.
عبدالله بن جعفر رابطه خوبی با دربار معاویه و یزید داشته است و حتی گفته شده عبدالله بن جعفر به خواهش معاویه نام یکی از فرزندان خودش از همسری غیر از حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها را معاویه گذاشته است.
بعد از ماجرای کربلا عبدالله بن جعفر با عبدالله بن زبیر بیعت کرد و در واقعه حره سال شصت و سه قمری، وقتی لشکر یزدی خواست به مدینه حمله کند عبدالله با یزیدیها به گفتوگو پرداخت و خواست که یزیدیها به مردم مدینه رحم کنند و کشتار کمتری داشته باشند و آنها هم شروطی گذاشتند و عبدالله بن جعفر نیز با سران قبایل نامهنگاری کرد ولی در نهایت به نحوی شد که دو تا از فرزندان عبدالله توسط لشکر یزید کشته شدند؛ یعنی چندان طرف یزیدی روی حرف خودش پایبند نشد.
عبدالله بن جعفر بعد از عبدالله بن زبیر با دربار عبدالملک مروان هم رفت و آمد داشت؛ یعنی یک شخصیتی میبینیم که هم با این طرف و هم با اهل بیت (ع) بوده است.
در ماجرای کربلا وقتی که خبردار شد که امام حسین علیه السلام قصد حرکت به سمت کوفه دارند همانند افرادی همچون عبدالله بن عمر و عبدالله بن عباس ایشان را منع کردند و اصرار داشتند که حضرت خروج نکنند و به سمت کوفه نروند.
عبدالله به حضرت نامههایی نوشت و وقتی حضرت روی حرف خودشان پافشار هستند به والی مکه، عمر بن سعید، نامه نوشت و از او خواست که به امام حسین اماننامه بدهد و والی مکه هم امان نامه داد ولی سیدالشهدا علیه السلام این را نپذیرفت و گفت من وظیفهی دیگری دارم و باید حتما انجام بدهم.