eitaa logo
هزار و یک نکته
267 دنبال‌کننده
241 عکس
35 ویدیو
24 فایل
یادداشتهای رسول چگینی جستارهایی در: تاریخ اسلام امامت اهل بیت علیهم السلام پاسخ به شبهات وهابیت تلگرام: https://t.me/rsl_chegini اینستاگرام: https://www.instagram.com/rsl_chegini/ ارتباط با نویسنده: @Rsl_chegini110
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️واضع علم نحو کیست؟ 📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
▫️واضع علم نحو کیست؟ در اینکه چه کسی اولین مرتبه اقدام به یادگیری و تدوین قواعد ادبی کرد، اختلافاتی وجود دارد. دیدگاه مشهور این است که اولین کسی که قوائد عربی را وضع کرد امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) بود که آن را به ابوالأسود دؤلی (م 69 ق) تعلیم داد. برخی به همین دلیل وضع علم نحو را به ابوالاسود نسبت داده اند. ابوالاسود سبب وضع این علم توسط حضرت علی(ع) را اینگونه نقل می کند که روزی بر امیرالمومنین(ع) داخل شدم و در دستان حضرت نوشته ای بود. پرسیدم: این نوشته ها چه هستند یا امیرالمومنین؟ حضرت فرمود: من در کلام مردم تأمل کردم پس دیدم که به دلیل در هم آمیختگی با اعاجم دچار فساد شده است پس خواستم که چیزی تدوین کنم تا به کمک آن از این فساد دوری کنند. (گفته شده که علت این تصمیم حضرت این بود که شنید مرد اعرابی آیه «لَّا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ» را «لا يأكُلُه إلا الخاطئين» قرائت کرد.) سپس حضرت آن نوشته را به من دادند و دیدم که در آن نوشته شده: «همه کلام اسم و فعل و حرف است. اسم آن چیزی است که از مسمی خبر می دهد و فعل چیزی است که به کمک آن فعلی خبر داده می شود و حرف چیزی است که برای معنایی آمده است». پس حضرت به من فرمودند: بر این شیوه پیش برو و آن چیزی که به ذهنت می رسد به آن اضافه کن. بدان ای ابوالاسود که اسماء سه گونه هستند: ظاهر و مضمر و اسمی که نه ظاهر است و نه مضمر؛ و ای ابوالاسود مردم به دلیل شناخت آنچه که نه ظاهر است و نه مضمر بر یکدیگر برتری می یابند. مراد حضرت از اسامی که نه ظاهر هستند و نه مضمر، اسم مبهم است. ابوالاسود می گوید چیزی که به ذهن من رسید «إنَّ» و اخوات آن غیر از «لکن» بود. پس زمانی که آن را بر حضرت علی(ع) عرضه کردم، حضرت فرمود: «لکن» کجاست؟ گفتم: گمان نمی کردم آن هم جزء «إن» و اخواتش باشد. پس حضرت فرمود: «لکن» جزء آنها است پس «لکن» را به اخوات إنَّ ملحق کن. سپس فرمود: چه زیبا نمونه هایی برای این نحو آوردی. پس به این دلیل علم نحو، نحو نامیده شد. (الانباری، عبدالرحمن، نزهة الألباء في طبقات الأدباء، ص 18.) با توجه به اینکه وضع علم نحو، دلالت بر علم و فضیلت واضع آن دارد، برخی تلاش کرده اند انتساب این علم به امیرالمومنین(ع) را انکار کنند. برای نمونه شوقی ضیف (م 1426ق) ادیب مصری و رئیس سابق مجمع اللغة العربية مصر با این استدلال که حضرت علی(ع) در زمان حکومت خود مشغول لشکرکشی به عراق و کوفه برای نبرد با معاویه و مبارزه با خوارج بودند و فرصت تدوین هسته اولیه علم نحو را نداشته، احتمال می دهد ادعای واضع علم نحو بودن حضرت علی(ع)، از ساخته های شیعیان باشد؟! در پاسخ به او باید گفت که شاید صدور این عمل از بسیاری از صحابه منتفی باشد اما از کسی که پیامبر خدا(ص) در وصف او فرمود: «أنا دار الحكمة و علي بابها» هیچ استبعادی ندارد. به علاوه بیشتر کسانی که این ادعا را مطرح کرده اند، از میان اهل سنت می باشند و آنها نیز برای این سخن خود ادعای شهرت و موافقت جمهور علماء را دارند. برخی دیگر وضع علم نحو را توسط ابوالاسود دؤلی و به سفارش خلیفه دوم دانسته اند زمانی که شخصی آیه «أَنَّ اللَّـهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ» را به اشتباه «و رسولِهِ» به کسر لام قرائت کرد و خلیفه دوم دستور داد غیر از عالم به زبان عربی هیچ کسی حق ندارد قرآن قرائت کند و ابوالاسود را مأمور به تدوین این علم کرد. و یا برخی آن را به سفارش «زیاد بن ابیه» در زمان امارت او بر بصره دانسته اند. پاره ای نیز وضع علم نحو توسط ابوالاسود را انکار کرده و واضع نحو را «عبدالرحمن بن هرمز الأعرج»، و یا «نصر بن عاصم» دانسته اند که این دیدگاه ها صحیح نمی باشد. زیرا تمام روایات تاریخی که واضع علم نحو را معرفی کرده اند، به ابوالاسود دؤلی ختم می شود و خود ابوالاسود تصریح کرده که علم نحو را از امیرالمومنین علی(ع) آموخته است. در نتیجه امیرالمومنین(ع) علم نحو را وضع کرد و آن را به ابوالاسود دؤلی تعلیم داد. پس از ابوالاسود، نصر بن عاصم بصری از ابوالاسود آموخت و سپس ابوعمرو بن علاء بصری از نصر فراگرفت و سپس خلیل بن احمد فراهیدی از ابوعمرو نحو را آموخت و سیبویه هم از خلیل یاد گرفت و اخفش اوسط از سیبویه و مازنی و جرمی از اخفش اوسط، و مبرّد از آن دو و زجاج و ابن سراج از مبرّد و فارسی از ابن سراج و بدین ترتیب علم نحو در سراسر عالم اسلامی منتشر شد. 📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
▫️کتابهای نحوی که در حوزه های علمیه شیعه و اهل سنت تدریس می شود کتاب هایی که برای فراگیری علم نحو استفاده می شود، در مدارس علمی مناطق مختلف با هم تفاوت دارند. اما با نگاهی به این کتب، می توان به مهمترین کتاب هایی که در تعلیم علم نحو مورد استفاده مراکز علمی قرار می گیرند، دست یافت. در حوزه علمیه نجف اشرف این کتب را آموزش می دهند: 1. «قَطر الندى و بل الصدی» ابن هشام 2. «ألفيّة» ابن مالك و برخی شروح آن مانند شرح ابن عقیل 3. «مُغني اللبيب» ابن هشام انصاری در حوزه های علمیه ایران به ویژه قم می توان این کتاب ها را آموخت: 1. «العوامل فی النحو»، «الهدایه فی النحو»، «البدایه فی النحو» 2. «شرح صمدیه» شیخ بهائی 3. «الفیه» ابن مالک با شرح سیوطی و ابن عقیل 4. «مغنی اللبیب» ابن هشام و تلخیص هایی از آن اما در حوزه های علمی کشورهای دیگر به ویژه مناطق اهل سنت این کتب را برای تعلیم علم نحو تجویز می کنند: 1. «الآجرومية» محمد بن محمد بن داود صنهاجي 2. «مُلحة الإعراب» قاسم بن علي حريري 3. «قطر الندى وبل الصدى» ابن هشام 4. «ألفية ابن مالك» ابن مالك 5. «الكافية» ابن حاجب 6. «مغني اللبيب» ابن هشام أنصاري عده ای دیگر با تفاوت کمی، نام کتاب های دیگری را به میان می آورند، و پاره ای نیز این کتاب ها را در چند مرحله دسته بندی کرده اند: مرحله مبتدئین: 1. «الآجرومیه» و برخی شروح آن 2. «مُلحة الإعراب» حریری مرحله متوسطین: 1. «قطر الندى» که به مثابه مقدمه ای برای الفیه ابن مالک است. 2. «ألفية ابن مالك» به همراه شرح ابن عقیل و دیگر شروح آن 3. «أوضح المسالك إلى ألفية ابن مالك» ابن هشام انصاری مرحله متخصصین: 1. «الكافية» ابن حاجب 2. «ألفية» ابن معطي با شرح آن «الصفوة الصفية» 3. «مغنی اللبیب» ابن هشام انصاری 4. «الكتاب» سيبويه 5. «الأشباه والنظائر» سيوطي. 📌 📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
▫️کتابهای نحوی که در حوزه های علمیه شیعه و اهل سنت تدریس می شود 📌 📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
📍 🔰 تعریف جامع و کامل «عبادت» در معنای اصطلاحی عبادت دیدگاه‌های متفاوت ولی نزدیک به هم وجود دارد. تفسیر قرآن موطن اصلی اظهارنظرها درباره تعریف عبادت است. مفسران قرآن از میان اهل‌سنت، عموماً تعریف عبادت را ذیل آیه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» بازگو کرده‌اند. آرای صاحب‌نظران را می‌توان در چند تعریف تقسیم کرد: 1. نهایت خضوع و خاکساری 2. فرمان‌برداری همراه با خضوع 3. فروتنی سرشار از محبت 4. هر عمل ظاهری و باطنی که خداوند دوست دارد 5. اطاعت خاشعانه با آگاهی کامل اگرچه در معنای صحیح عبادت و پرستش اختلاف‌نظرهای زیادی وجود دارد ولی شاید بتوان یکی از تعاریف دقیق عبادت را این دانست: «خضوع برخاسته از عقیده به ربوبیت معبود همراه با قصد امتثال مأمور به»؛ بنابراین عبادت زمانی محقق می‌شود که متشکل از عقیده به ربوبیت معبود و قصد امتثال مأمور به باشد. قیودی که در این تعریف برای عبادت در نظر گرفته شده است، اشکالات سابق را از بین می‌برد؛ زیرا هر خضوعی عبادت نیست؛ بلکه خضوعی را می‌توان عبادت دانست که سرچشمه آن در عقیده و باور انسان نهفته است؛ بنابراین عموم افعال عرفی خاضعانه که آدمی برای غیر خدا انجام می‌دهد، عبادت آنها شناخته نمی‌شود؛ زیرا عقیده به ربوبیت مخضوع‌له مانند پیامبر(ص)، ائمه معصومین(ع)، والدین و غیره ندارد. همچنین این تعریف قصد و نیت عابد را نیز شرط دانسته است؛ بنابراین حتی خضوعی که با عقیده به ربوبیت معبود انجام گیرد، اما اگر بدون قصد و نیت امتثال دستور الهی باشد، این عمل او عبادت محسوب نمی‌شود؛ مانند مسلمانی که با عقیده به ربوبیت خداوند، در طول روز از خوردن و آشامیدن امساک کند؛ ولی نیت روزه نداشته باشد. همه فقها فتوا داده‌اند این عمل او مجزی نیست و به عنوان روزه شناخته نمی‌شود. 📘منبع: استغاثه در پرتو کتاب و سنت تألیف رسول چگینی، ص 65. 📌 📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|