🔖 #تازه_های_نشر
📗نام کتاب: «استغاثه در پرتو کتاب و سنت»
🖌نویسنده: #رسول_چگینی
بحمدالله جدیدترین کتاب از سلسله کتابهای «در پرتو کتاب و سنت» با عنوان «استغاثه در پرتو کتاب و سنت» منتشر شد.
در این کتاب دیدگاه وهابیت پیرامون مشروعیت استغاثه از غیر خدا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
📚#معرفی_کتاب:
♨️ این کتاب با طرح چهار «چیستی» سامان یافته است؛ چیستی استغاثه، چیستی عبادت، چیستی دعا و چیستی روح. هر یک از این موضوعات، فصلهای این کتاب را تشکیل داده است:
1️⃣ در چیستی استغاثه، افزون بر معناشناسی استغاثه، دیدگاه وهابیت درباره «استغاثه از غیر خدا» تبیین شده است.
2️⃣ پس از آشنایی با دیدگاه وهابیت و نقطه اصلی انحراف آنها، فصل چیستی عبادت قرار گرفته است. در این فصل، ماهیت عبادت و عناصر ارزشمندیِ آن تبیین میشود.
3️⃣ فصل سوم، چیستی دعا را کاویده است. در این فصل، یکسانانگاری دعا با عبادت از منظر وهابیت مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و به اثبات رسیده که دعا درصورتیکه همراه با نیت و عقیده به ربوبیت مدعو باشد، عبادت به شمار میرود.
4️⃣ فصل چهارم، به موضوع چیستی روح پرداخته است. در این فصل با استناد با آیات و روایات، شنوایی و توانایی پاسخ دادن ارواح از منظر عقل و نقل اثبات شده است.
📣 جهت تهیه کتاب به انتشارات «فروغ فردا» واقع در قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف، پلاک 11 مراجعه فرمایید.
تلفن: 02537842443
📌 #تألیفات
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
📍در واکنش به انتشار سخنان آیت الله علیدوست
🔰آیا مقایسه نظام اسلامی با حکومت عدل علوی صحیح است؟
✍ نویسنده: #رسول_چگینی
«حکومت عدل علوی» در ضمیر هر شیعه ای، به کلیدواژه ای ماورائی تبدیل شده است که تصویر آرامشبخشی از دوران حکومت ائمه (ع) تداعی می کند و انتظار ظهور امام زمان (ع) را شیرین می سازد. از زمان تشکیل اولین دولت های شیعی تا به امروز، همه دولت ها با الگو قرار دادن سیره امیرالمؤمنین (ع)، تشکیل حکومتی مانند حکومت امام علی (ع) را مطمح نظر خود قرار داده اند.
در این میان، مخالفان شیعه به منظور زیر سؤال بردن برخی شرائط امامت مانند عصمت و علم و برای ناکارآمد نشان دادن اقدامات امام علی (ع)، تلاش کرده اند دوران کوتاه حکومت حضرت را، دورانی پر از اختلاف و درگیری و فساد حاکمیتی معرفی کنند و بر عدم موفقیت حضرت در این حکومت تأکید کنند. ابن حزم اندلسی (م 456ق) در کتاب «المحلی» از اولین کسانی است که به مقایسه حکومت امام علی (ع) با خلفای پیشین پرداخته و مدیریت و سیاست آن دوران را توأم با سوء مدیریت دانسته است. ابن تیمیه حراني (م 728ق) نيز در «منهاج السنة» همین شیوه را در پیش گرفته است. با گسترش اندیشه های وهابیت، این سخن به یکی از ابزارهای اظهار دشمنی با شیعیان تبدیل شده است و رسانه های متعددی به پمپاژ این سخن دست یازیده اند.
علمای شیعه اما همواره با استناد به گزاره های تاریخی، این نگاه منفی نسبت به حکومت امام علی (ع) را نادرست دانسته و با ارزیابی شرائط حاکم بر آن دوران و فشارهای متعددی که از سوی ناکثین و مارقین و قاسطین وارد می آمده، مدیریت آن حکومت را بینظیر توصیف کرده اند.
در سالهای اخیر، «حکومت عدل علوی» با تحریفاتی مواجه گشته است؛ اما اینبار نه از سوی دشمنان شیعه، بلکه از سوی برخی شیعیان. آنان به منظور رهایی از پرسشهایی که فسادها و ناکامیهای برخی دولت ها را زیر ذره بین قرار داده است، پای حکومت امیرالمؤمنین (ع) را وسط کشیده و بر وجود چنین فسادهایی در آن دوران تأکید می کنند. این مقایسه، به نحوی خنثی کننده اشکالاتی است که به ناکامی دولت های کنونی می شود و آنها را طبیعی جلوه می دهد؛ زیرا اگر طبیعی نبود، در دوران حکومت امام علی (ع) نیز اتفاق نمی افتاد!
به موازات این تحریفات، دسته ای دیگر از شیعیان به دنبال اصلاح برداشت فوق برآمده و هرگونه مقایسه دولت های کنونی با دولت امیرالمؤمنین (ع) را آب در هاون کوبیدن می دانند. از منظر آنان، همانگونه که هیچ کسی قابل قیاس با اهل بیت (ع) نیست و حکومت امام علی (ع) نیز قابل قیاس با هیچ حکومتی نیست و اشکالات موجود، از بین برنده مشروعیت نظام اسلامی است!
در تحلیل این دو برداشت توجه به سه نکته ضروری است:
اول) حکومت علوی؛ بعثت عدالت
حکومت امام علی (ع) یکی از حکومت های موفق و بینظیر در طول تاریخ است که اجرای عدالت، یکی از انگیزه های قبول این حکومت از سوی امام علی (ع) بوده است: «اگر این حضور عمومی نبود و یاران، حجت را بر من تمام نمی کردند و خدا از علما تعهد نگرفته بود که ستمکار شکمباره را برنتابند و به یاری گرسنگان ستمدیده برخیزند، رشته این کار وا می نهادم و پایان آن را چون آغازش می انگاشتم و می دیدید که دنیای شما حکومت و مقام در نزد من ناچیزتر از آب بینی بزی است.» حضرت می دانستند که تنها راه اصلاح مردم، اجرای عدالت است و برای تحقق عدالت، مجموعه دستورات و بیاناتی اظهار کرده اند که می توان آنها را در سه جمله خلاصه نمود: «اسْتَعِنْ عَلَى الْعَدْلِ بِحُسْنِ النِّيَّةِ فِي الرَّعِيَّةِ وَ قِلَّةِ الطَّمَعِ وَ كَثْرَةِ الْوَرَعِ.» نیت خیر داشتن و خوش بینی نسبت به مردم تا حد زیادی مانع از حیف و میل حقوق آنان شده و اگر خود نیز چشم طمع برهم نهد آنگاه با چشم تقوا پیشه خود از هر گونه افراط و تفریطی پرهیز می کند و بر صراط عدل راه می یابد.
توجه به بینوایان و فراموش شدگان جامعه، تنها گوشه ای از عدالت علوی است که در همه دوران زبانزد بوده است. امام علی (ع) در فرازی از عهدنامه سفارش می کنند «به کارهای آن دسته از ایشان (محرومان و مستضعفان) که به تو دسترسی ندارند و (معمولا) از نظر مردمان دور می مانند و تحقیر می شوند، خوب رسیدگی کن و کسانی مطمئن را برای سامان دادن امور ایشان برگزین که از خدا بترسند و فروتن باشند، آنان را مامور کن تا تو را از احوال ایشان آگاه سازند. چنان با ایشان رفتار کن، که عذری برای روبه رو شدن با خدا در فردای قیامت داشته باشی! و بدان که اینان میان افراد جامعه از همه بیشتر نیازمند انصافند و با همه چنان کن که پرداختن حقشان در پیشگاه خدا عذرخواه تو باشد.» چنین عدالتی باعث شد که جورج جورداق نویسنده مسیحی کتابی با عنوان «الامام علی صوت العدالة الانسانیة» به رشته تحریر در آورد و در آن به ستایش عدالت امام علی (ع) بپردازد.
ب) عدالت دستگاه؛ فساد افراد
عدالت به معنای قرار دادن هر چیزی در جای خود است. اگرچه اهتمام حاکم جامعه در اجرای عدالت، با متناسب سازی میان ارکان جامعه و عزل و نصب های منطقی و تصویب قوانین و اسناد بالادستی عادلانه شناخته می شود، اما همه عدالت، با انجام این امور فراهم نمی گردد؛ بلکه اقدامات کارگزاران و مسئولان رده میانی و همراهی خواص و ذینفوذان جامعه در تحقق عدالت سهم بسزایی دارد. به همین جهت امیرالمؤمنین (ع) که تجسم عدالت در ظاهر انسانی بودند، در تقابل با برخی مسئولان خاطی و گماشتههای ظالم قرار گرفتند که اجرای عدالت در سرزمین های اسلامی را با تأخیر مواجه می ساخت. این موارد غیر از سنگاندازی و بهانهتراشی برخی خواص مانند طلحه و زبیر بود که جامعه اسلامی را با چالش های دردناکی مواجه ساخت. بنابراین، راهبرد کلان یک جامعه که از سوی حاکم تعیین می شود، بیانگر سیاست آن حکومت است و نمی توان دخل و تصرف دشمنان و ناکارآمدی کارگزاران را در شمار اهداف حکومت قلمداد کرد. اگرچه نحوه برخورد و مقابله با جریانات فسادزا در حکومت، خود نشاندهنده اهتمام آن حکومت به اجرای عدالت است که حکومت امام علی (ع) بدون هیچ مماشات و سازشکاری، با برخورد قاطع و سریع از گسترش فساد در لایه های زیرین جامعه جلوگیری کردند. امیرالمؤمنین (ع) در دومین روز خلافت خویش، خطبهای بلیغ خواندند و در ضمن آن، سیاستهای کلی حکومت خود را تبیین فرمود. آن حضرت فرمود: «مواضع من همچون دوران پیغمبر (ص) محکم، قاطع و سازشناپذیر است؛ یعنی اگر سیاستی را در پیش گرفتم، انعطاف در آن راهی ندارد و قاطعانه عمل خواهم کرد.» و نیز بیان فرمود که من میخواهم شما را به ارزشهای دوران رسالت پیغمبر (ص) برگردانم که در این بیست و پنج سال مردم بسیار از آن فاصله گرفته بودند. بنابراین، عدالتمحور بودن یک حکومت، از بین برنده فسادهای افراد نیست؛ اگرچه فراهم نکردن زمینه فساد نیز جزء عدالت حکومت محسوب می شود.
ج) اهداف کاربست مقایسه
نکته مهمی که در مقایسه دولت های کنونی با حکومت امام علی (ع) شایان ذکر است، اینکه با چه اهدافی به این مقایسه پرداخته شده است. برخی به دنبال اثبات عدم مشروعیت تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت هستند و یکی از مؤیدات خود را، فساد و ناکارآمدی دولت بیان می کنند. در پاسخ به این دسته، می توان به مقایسه نظام اسلامی با حکومت امام علی (ع) پرداخت. در این برداشت، وجود برخی نواقص و اشکالات دلیلی بر عدم مشروعیت تشکیل حکومت نخواهد بود؛ زیرا در مقیاس کوچکتر، این اشکالات در میان کارگزاران حکومت امام علی (ع) نیز وجود داشته است. بعید به نظر می رسد که علما و فرهیختگان چنین مقایسه ای را نادرست بدانند و علیه آن موضعگیری کنند. آنچه از سخنان مقام معظم رهبری (زید عزه) فهمیده می شود، ایشان نیز آگاه از این سوء استفاده بوده اند و مقایسه نظام اسلامی با حکومت امام علی (ع) را در این حوزه به کار برده اند. معظمله پس از ذکر شواهدی از فساد کارگزاران دوران امام علی (ع) و امام حسن (ع) می فرماید: «این چه توقّع بیجایی است که اگر یک ... مسؤول بخش خاصی از کشور، از تشکیلات حکومت اسلامی، پایش را کج بگذارد، آن آقایی که با او مواجه میشود، فوراً شروع میکند به اصل نظام اسلامی، اصل جمهوری اسلامی، اصل حکومت اسلامی اهانت کردن!» (۵مرداد۱۳۷۲).
اما گاهی این مقایسه از سوی برخی مسئولان میانی نظام صورت می گیرد تا اشتباهات و نواقص مجموعه زیردست خود را توجیه کنند. اگرچه در این مرحله نیز می توان به شواهدی از حکومت امام علی (ع) برای وجود اشکالات اشاره کرد، اما به نظر می رسد دست یازیدن به این مقایسه، چیزی جز فرار از بازخواست و پاسخگویی نیست. در واقع آنان اشکالات و تقصیرهای مدیریتی خود را در دالان تاریخ ریخته و با مقایسه مدیریت خود با حکومت امام علی (ع)، حاضر به فروکاستن از عدالت امام علی (ع) هستند تا خود را همتراز ایشان نشان دهند. این مقایسه، بدترین شکل مقایسه میان نظام اسلامی با حکومت امام علی (ع) است که با نادیده گرفتن جهات مثبت حکومت عدل علوی، تنها به برخی نقاط ضعف اشاره می کند تا پوششی برای نواقص و اشتباهات خود باشد. به نظر می رسد سخنان کسانی که از این مقایسه به تنگ آمده اند، ناظر به این بخش است.
آنچه در این میان در خور نگرش است اینکه وجود فساد در برخی ارکان نظام اسلامی، به معنای ناکارآمدی نظام نیست؛ بلکه فساد همواره و در هر حکومتی وجود داشته است و جز حکومت امام زمان (ع)، نمی توان توقع گسترش عدالت محض را در عالم داشت. اما این به معنای توجیه اشتباهات و کمکاری مسئولان نخواهد بود و آنها نمی توانند برخی اشکالات کارگزاران حکومت امام علی (ع) را مستمسک خود قرار داده و بر ناکارآمدی خود چشم بپوشند؛ زیرا در همین نظام اسلامی، مسئولان لایق و وظیفهشناسی وجود دارند که دل در گروِ خدمت صادقانه گذاشته و به بهترین نحو، وظائف خود را انجام می دهند و از هیچ تلاشی برای پیشبرد اهداف نظام اسلامی و تشکیل تمدن نوین اسلامی دریغ نمی کنند.
📌 #نقد_و_نظر
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
نقد خوانش وهابیت از روایت «ان المیت لیعذب ببکاء اهله علیه».pdf
833.6K
📍#معرفی_مقاله
📗عنوان مقاله: نقد خوانش وهابیت از روایت «ان المیت لیعذب ببکاء اهله علیه»
🖌 نویسنده: #رسول_چگینی
🔰چکیده:
وهابیان با استناد به روایت «ان المیت لیعذب ببکاء اهله علیه» نتیجه گرفته اند گریه و عزاداری بر اموات، نه تنها جایز نیست بلکه موجب مُعذّب شدن میت می شود. این سخن آنان با تکیه بر دو عنصر «یعذب» و «بکاء» در این روایت است. این نوشتار با شیوه توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع معتبر اهل سنت، برداشت نادرست وهابیت از این روایت را آشکار ساخته است. بدین ترتیب که بکاء در این روایت به معنای مطلق گریه نیست بلکه مراد، نیاحه مذمومی است که با گلایه و شکایت از قضا و قدر الهی همراه باشد. در تفسیر «یعذب» نیز، وجود تعارض میان این روایت با آیه «و لا تزر وازرة وزر اخری» (انعام: 164)، باعث بروز بیش از 12 دیدگاه شده که بیشتر این آراء، با پذیرش معنای «نیاحه» برای «بکاء» است. البته برخی نیز در معنای «یعذب» تصرف کرده و آن را به معنای «اذیت شدن» دانسته اند که به نظر می رسد بهترین توجیه برای حل تعارض فوق، همین سخن است. در نتیجه نمی توان این روایت را مستمسکی برای عدم مشروعیت عزاداری قلمداد کرد.
📌 #تألیفات
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
هدایت شده از هزار و یک نکته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا نوحه سرایی و مداحی جایز است؟
👤 کارشناس برنامه: #رسول_چگینی
🖌 وهابیان برگزاری مراسم عزاداری را حرام می دانند. در پاسخ میگوییم مراسم عزاداری دارای اجزای مختلفی از قبیل وجود عنصر گریه، وجود جمعیت عزادار و نوحه سرا و مداح است. دو جزء اول هیچ ممنوعیتی ندارد و تنها جزء سوم مورد مناقشه وهابیان است و با استناد به برخی روایات، اظهار میکنند نیاحه (نوحه سرایی) در اسلام حرام است.
♨️ در پاسخ این ادعای آنان می گوییم نوحه سرایی که در روایات بیان شده، اشاره به یکی از سنتهای عرب جاهلی دارد که آمیخته با امور شرکی و غیر توحیدی مانند شکایت و گلایه از تقدیر الهی بوده است.
اما برگزاری این عمل بدون وجود این عمل جاهلی، هیچ ممنوعیتی نمیتواند داشته باشد.
در این کلیپ این مسأله توضیح داده شده است.
📌 #نقد_وهابیت
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔰مسابقه خباثت در لشکر یزید!
🖌یکی از ماجراهای دردناک در واقعه عاشورا، هجوم لشکریان عمر سعد عصر روز عاشورا و غارت خیمه های امام حسین علیه السلام است. در این میان، برخی گزارشات وجود دارد که یزیدیان با وجود اینکه در ظاهر از این عمل خود ناراحت بودند، اما برای عقب نماندن از دیگران در دستیابی به اموال و غنائم، با یکدیگر برای مسابقه خباثت گذاشته و جنایات زیادی مرتکب شدند.
♨️یکی از این وقایع درباره امام سجاد علیه السلام اتفاق افتاده است. ابن سعد بغدادی (م 230ق) این رویداد را اینگونه گزارش کرده است:
▪️امام سجاد علیه السلام فرمود:
(بعد از شهادت امام حسین علیه السلام) مردی من را پنهان کرد و مرا اکرام داشت و از من پرستاری کرد، و هر وقت می رفت و می آمد [مرا می دید] می گریست؛ تا جایی که با خود گفتم: اگر یک نفر از مردم اهل وفا باشد، او این شخص است.
تا اینکه منادی ابن زیاد ندا داد: «هر کس علی بن حسین را پیدا کرده بیاورد، که برای او سیصد درهم جایزه قرار دادیم».
پس به خدا قسم همان مرد در حالی که گریه می کرد بر من وارد شد و دستانم را به گردنم بست! و می گفت: «می ترسم»! و مرا دست بسته بیرون برد و تحویلشان داد و در حالی که نگاه می کردم سيصد درهم را گرفت!
📕ابن سعد، الطبقات الكبري، ج 6 ص 444؛ القاهرة، مكتبة الخانجي،الأولى، 1421 هـ - 2001 م.
📌#وقایع_کربلا
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
📸 کشف دستخط امام رضا (ع) در مسجد تاریخی ساوه
یک پژوهشگر خطوط و اسناد و کتیبههای تاریخی به طور اتفاقی هنگامی که از مسجد جامع ساوه دیدن میکرد با یادگار نوشتهای مواجه شد که پس از تحقیقات علمی روی آن دریافت که این یادگار نوشته دستخط علیابن موسیالرضا، امام هشتم شیعیان است.
دستخط روی یک آجر خشت ۳۱ در ۳۱ نوشته شده. احتمالا وقتی علیابن موسیالرضا به یکی از ستونهای مسجدجامع ساوه نشسته تکیه داده بودند، آن را نوشتهاند. نوشتن یادگار نوشته در گذشته توسط بزرگان و شخصیتهای مهم اجتماعی و سیاسی و حتی شاهان مرسوم بوده و با آنچه امروز به عنوان یادگار نوشته انجام میشود کاملا متفاوت بودهاست.
امام هشتم شیعیان در این تنها دستخط کشف شده از او عبارتی را نوشته که بیانگر حضور ایشان در مسجد جامع ساوه بوده و در ادامه هم طلب مغفرت برای همه با ذکر نام پنج تن کردهاست. در پایان هم تاریخ حضور خود را در این مکان نوشته است. هرچند خواندن این بخش از یادگار نوشته بسیار دشوار بوده اما عمادالدین شیخالحکمایی، کاشف این دستخط پس از خواناسازی آن موفق شده تاریخ ۲۰۱ هجری قمری را بخواند.
سال ۲۰۱ هجری قمری طبق اسناد معتبر اسلامی، زمانیاست که امام رضا (ع) سفر خود را از مکه و مدینه به سمت مرو آغاز کرده بود. پیش از این تصور میشد این سفر از مسیر بصره، خوزستان، فارس، یزد و در نهایت خراسان بودهاست. اما حالا کشف این دستخط نشان میدهد در تایید مسیر یاد شده ابهاماتی وجود دارد. هنوز به درستی معلوم نیست که آیا سفر علیابن موسیالرضا به ساوه در ادامه همان سفر اصلی به مرو بوده یا نه.
از سویی دیگر در برخی کتب حتی به یک سفر مخفیانه ایشان به قزوین هم اشاره شده و حالا با کشف این دستخط، این احتمال هم تقویت شده که شاید او در سفری مخفیانه به قزوین، در مسجد جامع ساوه شب را گذرانده باشد.
♨️ جهت مشاهده فیلم این خبر به👈 این آدرس 👉 مراجعه کنید.
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
📸 کشف دستخط امام رضا(ع) در یک مسجد تاریخی ساوه
دستخط روی یک آجر خشت ۳۱ در ۳۱ نوشته شده. احتمالا وقتی علیابن موسیالرضا(ع) به یکی از ستونهای مسجدجامع ساوه نشسته تکیه داده بودند، آن را نوشتهاند. امام هشتم شیعیان در این تنها دستخط کشف شده از او عبارتی را نوشته که بیانگر حضور ایشان در مسجد جامع ساوه بوده و در ادامه هم طلب مغفرت برای همه با ذکر نام پنج تن کردهاست.
♨️ متن نوشته:
🔅حضر علی بن موسی اللهم اغفر [له] بحق محمد و علی و فاطمة و الحس[ن] و الحسین إحدی [و مأتین]🔅
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔖 گزارشی از جنایات فرهنگی بنی امیه در ترویج دشمنی با اهل بیت علیهم السلام (1)
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
🔰گزارشی از جنایات فرهنگی بنی امیه در ترویج دشمنی با اهل بیت علیهم السلام (1)
✍️ رسول چگینی
🖌یکی از فقراتی که در زیارت عاشورا تأکید زیادی بر آن شده است، نفرین کردن بنی امیه است (اللهم العن بنی امیة). اگرچه نقش یزید بن معاویه در شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت خاندان ایشان، برای صدور این لعن کفایت می کند، اما نمی توان همه جنایات بنی امیه را در ماجرای شهادت امام حسین علیه السلام در کربلا دانست. بلکه پیش از آن، اقدامات معاویه و پس از یزید، اقدامات فرهنگی که بنی امیه پایهریزی کردند، آنها را مستحق لعن و نفرین کرده است.
💢 اگرچه در طول تاریخ، ریشه کن شدن بنی امیه و آشنایی مسلمانان با اسلام، موجب از بین رفتن بسیاری از بدعتهای بنی امیه شده، اما همچنان شاهد بروز برخی رفتارها هستیم که از دوران شوم بنی امیه به یادگار مانده است. برای نمونه می توان از مراسمی به نام «لعشور» در مراکش نام برد که در آن تجار بزرگ منطقه هدایایی که اغلب نقدی است، بین کودکان و مردان و زنان جوان توزیع میکنند که بر شادی این روز میافزاید.
♨️ با نگاهی به تاریخ، می توان به پیشینه این مراسم پی برد. ابوالفتح محمد بن علی بن عثمان کَراجُکی (م 449ق) از شاگردان شیخ مفید و شیخ طوسی، که به سرزمینهای گوناگونی از جمله: مصر، مکه، صور، طرابلس و صیدا (از شهرهای شام) سفر داشته است، گزارشی از رسم ناپسند مردم مغرب به مناسبت روز عاشورا ارائه می دهد که به نظر می رسد تا به امروز نیز ادامه دارد:
🔸«کار مردم شگفتانگیز است، ازیکطرف ادعای دوستی و محبت با اهلبیت (ع) دارند و از طرف دیگر، در روزی که حسین (ع)دچار مصائب گردید، اعمالی از قبیل اعطای صدقه و انفاق و بخشش بر مستمندان و خریدن نمک یک سال به خاطر متبرک بودن این روز، پوشیدن لباسهای رنگارنگ و فخر نمودن به یکدیگر، استفاده از بوهای خوش و در اجتماع به همدیگر دست میدهند و این روز را تبریک میگویند و در این روز به مهمانی رفته و ضیافت فراوانی برپا میکنند؛ و از اینکه توانستند به جشن در این روز بپردازند، خداوند را شکر مینمایند؛ و دلیلشان این است که این روز از قبیل سایر روزها نیست بلکه روزی مخصوص هست که مناقب زیادی در آن به وقوع پیوست و ادعا میکنند که در چنین روزی خداوند، توبه آدم را پذیرفت.
🔹حال چطور هست که حق آدم در این روز باید ادا گردد و به جشن و شادی پرداخت ولی حق سید اولین و آخرین محمد خاتم (ص)که در مصیبت نوه و فرزند و ریحانه و نور چشمش و اهلبیتش که اسیر شده و مورد هتک حرمت قرار گرفتند، نباید ادا گردد؟؛ پس برخیز و در این روز با حزن و اندوه به سر ببر و اعمال آن را به نحو کامل انجام ده و کاش فرزندان، کینههای پدران خود را به ارث نمیبردند.
🔸از موارد عجیب اینکه شنیدم در مغرب شهری به نام قرطبه وجود دارد که در شب عاشورا مردم سر گاو مرده ای را بر روی چوبی قرار می دهند و در کوچه و خیابان می گردانند و بچه ها در اطراف آن جمع می شوند و کف می زنند و بازی می کنند و در مقابل خانه ها می ایستند و از اهالی خانه طلب غذا و طعام می کنند!
و شیخی از اهل مغرب در قاهره برای من حدیث کرد که او خادم قاضی ابوسعید ابن العارفی بود و آن قاضی، در کودکی این سر گاو را در شب عاشورا می گرداند و این عمل را از فرط محبت به اهل بیت علیهم السلام و برتری آنها بر سایر مردمان می دانست.
🔹برخی از آنها در سرزمین شام: بنو سراویل و بنو سرج و بنو سنان و بنو محلی و بنو طشتی و بنو قضیبی و بنو درجی هستند.
👈 بنو سراویل: اولاد کسی بودند که لباس امام حسین علیه السلام را دزدید.
👈 بنو سرج: اولاد کسانی که اسبهای خود را بر روی پیکر امام حسین علیه السلام دَواندند. برخی از این اسبها را به مصر بردند و نعل اسبها را برای تبرک به در خانه آویزان کردند و این به سنتی برای آنان تبدیل شد و بیشتر درهای خانه ها نظیر این کار انجام دادند.
👈 بنو سنان: اولاد کسی که نیزه حامل رأس امام حسین علیه السلام را حمل کرد.
👈 بنو مکبّری: اولاد کسی که در پشت رأس امام حسین علیه السلام حرکت می کرد و تکبیر می گفت.
👈 بنو طشتی: اولاد کسی که طشت حاوی رأس امام حسین علیه السلام را حمل می کرد.
👈 بنو قضیب: اولاد کسی که قضیب را برای یزید لعنة الله آماده کرد تا با آن به دندانهای امام حسین علیه السلام بزند.
👈 بنو درجی: اولاد کسی که رأس امام حسین علیه السلام را در محله جیرون آویزان کرد.»
📕 ابوالفتح کراجکی، التعجب من أغلاط العامة في مسألة الإمامة، ص 115.
🔅بیشک باقی ماندن این مراسمات، بیش از هر چیزی وظیفه را بر دوش عالمان مسلمان سنگین می کند که با روشنگری و تبیین حقایق، آنان را نسبت به پیامدها و فلسفه پیدایش این مراسمات آگاه سازند.
📌 #حقایق_تاریخی
📌 #عاشورا_پژوهی
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|
📍در گفتگو با خبرگزاری ایسنا:
🔰اصول اخلاقی در سیره اجتماعی پیامبر(ص)؛ نیاز جامعه امروز
🎤 #رسول_چگینی
رسول چگینی پژوهشگر بنیاد بینالمللی امامت در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با لزوم نمود اخلاق اجتماعی پیامبر (ص) در جامعه، عنوان کرد: باید به این نکته دقت کنیم که طبق روایت مشهوری که عامه و خاصه نقل کردهاند، یکی از اهداف بعثت پیامبر (ص)، کامل کردن مکارم اخلاقی بوده است: «إنما بُعِثْتُ لأُتَمِّمَ مکارمَ الاخلاق» یا به نقل دیگری «إنما بُعِثْتُ لأُتَمِّمَ صالح الاخلاق»؛ یعنی هدف از بعثت، کامل کردن اخلاق صالح بوده است؛ بنابراین، اخلاق سهم زیادی در تعالیم نبوی (ص) دارد.
این کارشناس مذهبی با بیان اینکه منبع اخلاق رسولالله (ص) قرآن مجید است، گفت: در روایتی از همسر پیامبر (ص) پرسیده شد که اخلاق رسولالله (ص) چگونه بود؟ او پاسخ داد: «کان خُلقه القرآن»؛ (اخلاق پیامبر قرآن بود).
وی افزود: مطابقت اخلاق نبوی (ص) با قرآن از این جهت اهمیت دارد که قرآن، مدرسه ادب و اخلاق است، رسول خدا (ص) درباره قرآن فرمودند: «اِنَّ هذَا القُرآنَ مَأدَبَةُ اللهِ فَتَعَلَّموا مَأدَبَتَهُ مَا استَطَعتُم.»؛ (این قرآن ادبستان خداوند است پس تا آنجا که میتوانید از این ادبستان بیاموزید).
چگینی تاکید کرد: با نگاهی به سیره پیامبر (ص)، شاهد نمایان شدن مصادیق فراوانی از اخلاق اسلامی و قرآنی هستیم که لازم است آن را به عنوان الگویی پسندیده برای جوامع امروزی معرفی کنیم.
🔸اخلاق پیامبر (ص) با مخالفان فکری و رفتاری ایشان
وی با بیان اینکه با توجه به اینکه ابعاد اخلاقی پیامبر (ص) بسیار گسترده است، فقط به گوشهای از این رفتارهای قرآنی که شاید امروز برای جامعه ما کارکرد بیشتری داشته باشد، اشاره میکنیم، اضافه کرد: اینکه رسول خدا (ص) چگونه با غیر همفکران خود رفتار کردند، برای ما بسیار مهم است تا ما نیز بدانیم چگونه با مخالفان و افراد غیرهمسوی خود رفتار کنیم.
🔹بخشش و بزرگواری
چگینی تصریح کرد: عفو و بخشش از مهمترین رویکردهای پیامبر (ص) در مواجهه با مخالفان بوده است؛ حضرت چون به فکر ترویج توحید و یکتاپرستی بودند، هیچگونه حب و بغض شخصی را در این مسیر اعمال نمیکردند و برای رسیدن به اهداف والای قرآن، مخالفان و حتی دشمنان خود را به راحتی میبخشیدند.
وی در ادامه گفت: این رفتار حضرت نیز برگرفته از تعالیم قرآن است. آنجا که حضرت یوسف (ع) پس از تحمل سختیهای فراوان و فراق پدر و مادر، وقتی برادرانش نزد او آمدند، حضرت فرمود: «قَالَ لَا تَثْرِیبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»؛ (امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست! خداوند شما را میبخشد؛ و او مهربانترین مهربانان است.) یعنی هرکاری با من کردید، همه را بخشیدم و خدا هم شما را می بخشد، به همین راحتی از همه دشمنیهای برادرانش گذشت.
چگینی در رابطه با نمونه رفتار رسول خدا (ص) با دشمنانشان، بیان کرد: وقتی در سال هشتم هجری، مکه را فتح کردند و در مقابل کعبه قرار گرفتند، سخنرانی کردند؛ مشرکین نگران بودند که پیامبر (ص) به تلافی این سالها، آنها را مؤاخذه کند، زیرا هم زمانی که پیامبر (ص) در مکه بودند، مشرکان خیلی رسول الله (ص) و مسلمانان را اذیت میکردند، و هم زمانی که حضرت به مدینه رفتند، جنگهای متعددی از قبیل بدر، احد و خندق میان مسلمانان و مشرکان در گرفت و افراد زیادی کشته و شهید شدند.
وی ادامه داد: مشرکان قریش از این کارنامه سیاه خود خبر داشتند و میدانستند که عرب، حتی حاضر است به خاطر قتل یک نفر، جنگهای فرسایشی و طولانی مدت انجام دهد، به همین جهت نگران بودند که پیامبر (ص) همه آنها را قصاص کند؛ رسول الله (ص) از آنان پرسید: ای اهالی قریش، فکر میکنید من چه تصمیمی درباره شما میگیرم؟ مشرکان که دیگر از اخلاق پسندیده پیامبر (ص) خیلی شنیده بودند، گفتند: تصمیم خیری و خوبی میگیری ای برادر بخشنده! رسول الله (ص) در پاسخ همان سخنی که حضرت یوسف (ع) به برادرانش گفت، را به مشرکان فرمودند: «لا تثریب علیکم الیوم، اذهبوا فأنتم الطلقاء»؛ (امروز دیگر شما را ملامت و سرزنش نمی کنم؛ بروید که همه شما آزاد شده هستید.)، این رفتار کریمانه پیامبر (ص) موجب شد که اکثر مشرکان آن دوره، اسلام بیاورند و گسترش اسلام در سراسر مناطق جزیرة العرب شدت بیشتری گرفت.
🔹صبر و مماشات
وی با اشاره به اینکه نکته دیگری که در سیره پیامبر (ص) قابل رهگیری است، صبر و مماشات حضرت با کسانی است که از جهت رفتاری، همسو با ایشان نبودهاند، اظهار کرد: روزی یک اعرابی به مسجد پیامبر (ص) وارد شد. ابتدا در گوشهای ایستاد و نماز خواند، سپس دعایی کرد و بعد ایستاد و ادرار کرد؛ اصحاب پیامبر (ص) بسیار ناراحت شدند و میخواستند او را تنبیه کنند، اما رسول الله (ص) حتی اجازه ندادند که اصحاب مانع کار او شوند و وقتی کار اعرابی تمام شد، پیامبر (ص) دستور دادند ظرف آبی بیاورند و آن محل را بشورند. حضرت سپس فرمودند: «إنما بُعِثتم مُیسِّرین ولم تُبعَثوا مُعسِّرین»؛ (ما مبعوث شدهایم برای سهل و سادهگیری و نه برای سختگیری).
چگینی اظهار کرد: غیر از مسأله سهل و سمحه بودن اسلام، بحث صبر حضرت در این ماجرا قابل الگوگیری است؛ زیرا این اعرابی، مسلمان بوده است و مواجهه پیامبر (ص) با یک مسلمان که اطلاع زیادی به مسائل دینی ندارد، بسیار درسآموز است؛ حضرت به جای اینکه برخورد تندی با آن اعرابی داشته باشد که چرا این کار را در مسجد انجام می دهی و او را از مسجد بیرون کنند، اجازه هیچ برخورد تندی به اصحاب نمیدهند و اجازه میدهند که آن شخص، خودش به اشتباهاتش پی ببرد، در روایات آمده پیامبر (ص) اعرابی را فراخواندند و به او توضیح دادند که مسجد، مکان دعا و نماز و قرائت قرآن است لذا مشاهده میکنیم که نهی از منکر پیامبر (ص) کاملاً به صورت فرهنگی و از هرگونه برخورد به دور بوده است.
🔹حفظ کرامت انسانی
پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت بیان کرد: موضوع دیگری که در رفتار اجتماعی پیامبر (ص) نمایان است و لازم است جوامع امروزی از آن درس بگیرند، مسئله کرامت انسانی از منظر رسول الله (ص) است؛ پیامبر اکرم (ص) احترام فراوانی برای افراد قائل بودند و در روایتی فرمودند: «المؤمن اعظم حرمة من الکعبة» (حرمت مؤمن بیشتر از کعبه است) البته تصور نشود که حضرت تنها نسبت به مؤمنان این نگاه را داشتند، بلکه حتی نسبت به افرادی که ایمان کاملی نداشتند و یا مسلمان نبودند نیز حضرت به کرامت انسانی پایبند بودند.
وی یادآور شد: در ماجرایی نقل شده یکی از تازهمسلمانان، مرتکب گناه فحشا شد و حد اسلام بر او جاری شد و از دنیا رفت وقتی مسلمانان از کنار جنازه او رد می شدند، برخی با انگشت تحقیر و سرزنش به او اشاره میکردند و شخصی تعبیر بدی درباره جنازه آن شخص کرد و گفت خدا این حیوان (الاغ) را لعنت کند؛ حضرت وقتی این سخن را شنیدند بسیار ناراحت شدند و فرمودند حق ندارید نسبت به دیگران از این تعابیر استفاده کنید، یعنی پیامبر (ص) حتی نسبت به کسی که برخی موازین شرع را زیر پا گذاشته نیز کمال احترام را قائل است و اجرای قانون اسلام را تنها در محدوده خودش لازم میداند و بیش از آن راضی نیستند که بی حرمتی به آن شخص انجام شود.
چگینی افزود: در روایت دیگری نیز بیان شده که حضرت دستور داده بودند وقتی جایی نشستهاید و مراسم تشییع جنازه انجام شد، به احترام آن جنازه از جا برخیزید، روزی پیامبر (ص) در جمع صحابه نشسته بودند و جنازه شخص یهودی را تشییع میکردند وقتی به نزدیکی حضرت رسیدند، پیامبر (ص) ایستاد و صحابه نیز به احترام جنازه ایستادند. برخی صحابه گفتند: یا رسول الله، اما این جنازه شخصی یهودی بود؟ در واقع صحابه ناراحت شدند که چرا باید احترام غیر مسلمانان را مراعات کرد؛ اما رسول خدا (ص) پاسخ دادند: «ألیست نفسا»؛ (آیا آن یک انسان نیست؟) یعنی حضرت به احترام انسانیت آن شخص، ایستادند و به صحابه آموختند این کرامت انسانی را حفظ کنند و این اقدام پیامبر (ص) الگویی برای صحابه شد و بعد از آن به حفظ کرامت انسانی اهتمام داشتند.
🔹آیندهنگری
این کارشناس مذهبی با تاکید بر اینکه مراد ما از آینده نگری آن معنای متداول در اذهان عموم نیست، عنوان کرد: پیامبر اکرم(ص) در اواخر سال دهم بعثت، بعد از وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیجه، برای تبلیغ و دعوت به طائف رفتند؛ زیرا مشرکان جرئت بیشتری نسبت به آزار آن حضرت پیدا کردند، از این رو رسول خدا (ص) درصدد استمداد از قبیله ثقیف که در طائف سکونت داشتند برآمدند و میخواستند با جلب نظر آنها، پشتیبان تازهای برای پیشرفت دین خویش بدست آورند.
چگینی در ادامه تصریح کرد: بزرگان طائف از یاری پیامبر(ص) سرباز زدند و جوانان شهر را ترغیب کردند که به پیامبر (ص) حمله کنند و آنها نیز شروع به سنگ زدن به پیامبر (ص) کردند، آن چنان که پاهای پیامبر (ص) مجروح شد؛ این ماجرا برای پیامبر (ص) خیلی دشوار بود به گونهای که سالها بعد، وقتی از رسولالله (ص) پرسیده شد که سختترین روزی که بر شما گذشت، چه روزی بود، حضرت فرمود: همان روزی که به طائف رفتم.
وی یادآور شد: حضرت فرمودند: وقتی از طائف بازمیگشتم، ناگهان ابری بر روی سرم ظاهر شد، وقتی نگاه کردم دیدم جبرئیل است که ندا سر می دهد: خداوند سخن این قوم را نسبت به شما شنیده است و فرشته ای را امر کرده که هر دستوری بدهی آن را اجرا کند و آن قوم را عذاب کند، اما حضرت راضی به عذاب آن قوم نشدند و فرمودند: «بل أرجو أن یخرج الله من أصلابهم من یعبد الله وحده، لا یشرک به شیئا.»؛ (امید دارم که از نسل این افراد کسانی وجود داشته باشند که خداوند یگانه را بپرستند و مشرک نباشند) این آینده نگری پیامبر (ص) جواب داد و در سالهای نه چندان دور، مردم طائف مسلمان شدند و این آرزوی پیامبر (ص) محقق شد.
پژوهشگر بنیاد بین المللی امامت، در پایان با بیان اینکه امیدواریم با الگوگیری از حضرت، رفتار اجتماعی خود را اصلاح و جهانیان را با اخلاق نبوی (ص) آشنا کنیم، تاکید کرد: حتی اگر احساس کردیم که در شخص مخالف ما، امکان اصلاح وجود ندارد، اما نباید ناامید شد بلکه باید با آینده نگری، همچنان بر اخلاق اسلامی پایبند بود و امید داشت که روزی ثمره اخلاق صحیح را برداشت خواهیم کرد.
📚 @rsl_chegini |کانال هزار و یک نکته|