eitaa logo
کانال رسمی امیررحمان زنگنه
127 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2هزار ویدیو
248 فایل
#کارشناس و پژوهشگر سواد رسانه و فضای مجازی #مشاور آسیب ها و اعتیاد به فضای مجازی و #بازی_های_دیجیتال و #اینترنت #مشاوره_معضلات_اجتماعی_خانواده #برای_گرفتن_وقت_مشاوره به آیدی زیر پیام بدین @Rzanganh
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ اینجا شارع العباس...دو قدم مانده به عشق خاله زاده بودیم و همبازی دوران کودکی تا اینکه در ۲۹ اسفند ۱۳۷۲، شد «پاره ی دلم». بانویی است آرام و صبور. کثیرالذکر و اهل دعا. مهربان و بی آزار. ادیبه ای است مودب. بچه که بودیم در میان همبازی ها، بی حاشیه ترین بود. و حالا همسریست دلسوز. مادریست فداکار. دختریست وفادار. خواهریست با گذشت. به عنوان «همسر مهران موزون» بسیاری از حقوق مادی و معنوی اش در زندگی مشترک با من پایمال شده و سختیها و کمبودها و اهانت های زیادی را بابت فعالیت کانال دسفیلیون تحمل نموده زیرا واقف است به رسالتی که بر دوش سرباز سایبری سیدعلی (روحی له فدا) هست. بانوی دلم، میداند که به جایگاهش در قیامت غبطه میخورم. میداند که از خدا خواسته مرگم را قبل از مرگش قرار دهد. میداند که طی سی سال زندگی مشترک حتی یک دروغ (تاکید میکنم حتی یک دروغ) به او نگفته ام. و میداند که در روز جزا محتاج دستگیری اش هستم. سالها بود که تمنای کربلا داشت ولی مهیا نمیشد. امسال قرارش را گذاشتیم اما چندی پیش، زانویش در مسیر جام جم آسیب دید. و من عهد کردم که نوکری اش را بکنم تا چشمش به جمال کربلا روشن شود. ✍ مهران موزون @desfilioon https://ble.ir/desfilioon/-3660823240987220980/1693553938790
باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy
‍ شنبه‌های_سواد_رسانه‌ای ◀️این هفته در برنامه سلام تهران درباره «» صحبت کردیم. صنعتی که به کالایی شدن بدن منجر شده و اساسا تعریف از مطلوبیت و زیبایی بدن را نیز تغییر داده است. این صنعت در پیوستگی با سایر صنایع که همگی مروج مصرف‌گرایی با هدف زندگی بهتر هستند، کاری کرده‌اند که میل به تغییر در راستای رسیدن به تصویر ارائه شده در رسانه منجر به جنون دستکاری مداوم بدن، رفتار و سبک زندگی شود. ◀️باید بدانیم «بدن» در جهان رسانه‌ای شده امروز و توسعه چشمگیر صنعت تبلیغات به هدف اصلی فعالان این حوزه در راستای درآمدزایی تبدیل شده است. از کرم و ژل پوست و صورت تا لباس و مد و تقویت‌کننده جنسی و کاشت مو و بوتاکس و اعمال جراحی زیبایی همه و همه بدن را نشانه گرفته‌اند. ◀️رسانه ابتدا باید بتواند به شما القا کند به حد کفایت زیبا نیستید، بعد به شما معیار زیبایی ارائه دهد، بعد شما اقدام به خرید محصول که اینجا انواع عمل‌های زیبایی است، بکنید و حالا برای تثبیت این زیبایی نیاز به پکیج‌های مختلف دیگری دارید و .... و بدین ترتیب شما وارد چرخه‌ بدون انتهای صنعت بدن شدید. ◀️کافی است بازیگران صنعت تبلیغات در بخش مدیریت تصویر ذهنی مخاطب به اهداف خود برسند، از این مرحله به بعد این شما هستید که با ولع دنبال‌روی آنها خواهید بود. باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy
🟣در توییتر ایرانی ویراستی ما را دنبال کنید بدون نیاز به فیلترشکن اخبار تازه ها را داشته باشید.👇 https://virasty.com/r/uL7
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 جعل عمیق علیه ایران 🔺این فناوری می‌تونه در بحران‌ها خطرساز باشد. 📍پس باید دقت کرد و هر شایعه‌ای را باور نکنیم. ⭕️امروز رسانه به دست دشمن است و برای روایتگری شایعات، این قدر می‌تواند شکل واقعیت داشته باشد که قابل انکار نباشد!! باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy
هدایت شده از عماد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ "" 🚢 " وَ تُفَرِّجُ عَمَّن لاذَبِكَ " و هرڪس به تو پناه بیاره، غم و اندوهشو از بین مے برے 🖤 💡💡💡💡💡💡💡💡💡 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ    وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ           وَ علی اولاد الحسین              و عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏🍏
24.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 مادر و پسری که تحت تأثیر سریال ایرانی قصد خودکشی داشتند 🔺سه نکته در این ویدئو نهفته: 1⃣ بحث معنویت و مسیر و سبک زندگی، گمشده خیلی ها است! 2⃣ تأثیر جدی سریال‌ها و فیلم‌ها روی مخاطبان! 3⃣ ساخت برنامه‌ها و محصولات رسانه‌ای خوب چقدر به جامعه می‌تواند کمک کند! باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 | روند تطور سلبریتی‌ها به موجودات شیطان‌پرست 👿 باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy
🔴 عطر زنونه ۰۰۰ داستان دنباله دار من و خاطرات جنگ قسمت پنجاه و نُهم ۰۰۰ سریع گفت : ولی اون که اینجا نیست ، سرگرد پرسید : پس کجاست ؟ عفت خانم تا اومد جواب بده یه هو یکی با یه صدای کلفت ُ و خشکی پرسید : آقایون کِی باشن ، یه هو عفت خانم یا همون نوچه گوش بریده دستپاچه شد ُ و گفت : سلام اوستا ، من تا نگاه کردم دیدم یه آقای گنده با سبیل های کلفت در حالی که یه کت ُ و شلوار مشکی و یه پیرهن یقه خرگوشی سفید بزرگ به تنش بود ُ و یه کلاه شاپکو رو سرش ُ و یه دستمال یزدی تو دستش جلوی درب قهوه خونه نمایان شدُ و پرسید : چیه بچه ؟ اینا کِی ین ؟ عفت خانم که لکنت زبون گرفته بود به سختی آب دهنش رو قورت داد ُ و تیکه تیکه گفت : سلام اوستا ، ایی نا آ آ اومدن دنبال مادام کوری ، اوستا که بعدا" من فهمیدم خود پهلوون غلوم پاپتی بوده ، دوباره پرسید ، مادام کوری ؟ مادام کوری دیگه کِیه ؟ ببینم بچه مرشد ؟ مگه‌ ما تُو قهوه خونه از نژاد زن جماعت کسی رو هم داریم ؟ یه هو یه صدایی از پشت سر غلوم پاپتی جواب داد ، نه مرشد ؟ نه چاکرتَم ، ما اینجا از نژاد ضعیفه جنسی نداریم ، من ُ و بابا روح اله خُشکمون زده بود و مونده بودیم چی بگیم ، یه هو جناب سرگرد یا همون عمو کوری عصاش رو زد زمین ُ و به غلوم پاپتی نزدیک شد ُ و محکم با عصاش یه ضربه به پای غلوم پاپتی زد ُ و بلند گفت : ببینم بچه اوستات بهت ادب یاد نداده که چطوری با یه بزرگتر حرف بزنی ، برو بگو خود پهلوون غلوم اون مرد بزرگ ُ و آقا بیاد ، آخه داداشم واسم گفته که پهلوون غلوم یه پارچه آقاست ُ و یه سر ُ و گردن از بَر ُ و بچه های بازار بزرگوارتره ، من ُ و بابا روح اله داشتیم زیر چشمی غلوم پاپتی رو نگاه میکردیم با ضربه عصای سرگرد نوچه پشت سر غلوم پاپتی دستاش رو مشت کرد تا سرگرد رو با مَشت بزنه ولی غلوم پاپتی تا بقیه حرفهای سرگرد رو شنید ، دستش رو برد بالا ُ و نذاشت تا نوچه هاش دست رو سرگرد بلند کنند ، عمو کوری یا جناب سرگرد عین ادمهای نابینا که هیچی رو نمی بینن دوباره عصاش رو برد بالا تا یه ضربه دیگه بزنه ‌که ایندفعه خود غلوم پاپتی با دست عصا رو روی هوا گرفت ُ و با یه صدای آرومی گفت : ببینم‌ عمو جون ؟ با کِی کار داری ؟ سرگرد عصای سفیدش رو جمع کرد ُ و گفت : دَمت گرم جوون ؟ انگاری تو از میون این بَر ُ و بچه های بی تربیت پهلوون غلوم بهتری ُ و مثل خودش یه پارچه آقا هستی ، میشه ما رو ببری پیش پهلوون آخه من خیلی دلم واسش تنگ شده ُ و خیلی دلم میخاد اون مرد بزرگ رو که داداشم واسم گفته بود رو از نزدیک ببینم ، با گفتن این حرف سرگرد یه هو عفت خانم یا همون گوش بُریده زد زیر خنده ُ و گفت : اِ ِ اوستا ؟ داداشمون باش انگار نه انگار که کوره ُ و هیچ جا رو نمی بینه ، آخه کوری جون ؟ تو ‌که چشم نداری تا پهلوون غلوم رو ببینی ، یه لحظه دست ُ و پای من شروع کرد به لرزیدن ، ای داد ِ بیداد ، جناب سرگرد چه قافی داده بود آلان بود که ما لُو بریم ، یه هو سرگرد بدون اینکه کم بیاره خندید ُ و گفت : اِ ِ من‌ نمیدونم تو جقله بچه چرا بوی عطر زنونه میدی ؟ ببینم احیانا" تو زن نیستی ؟ با شنیدن این حرف نوچه های پشت سری زدن زیر خنده ُ و من دیدم خود اوستا هم خندید ُ و یه دستی به توک اون سیبیل های گُندَش کشید تا اومد حرف بزنه سرگرد پرید وسط حرف ُو گفت : خُوب درسته که من مثل داداشم‌کورم ولی عوضش این بچه داداشم ُ و بچه اش که می بینن اونا میشن چشمهای من و قیافه اون مرد بزرگ ُ و آقا رو یعنی چهره پهلوون غلوم‌ رو واسم تعریف میکنن ، مگه نه عمو جون ؟ بابا روح اله که مات ُ و مبهوت داشت سرگرد رو نگاه میکرد دستپاچه شد ُ و یه کمی مِن ُ و مِن کرد ُ و گفت : هان ؟ آره آره درسته بابام پشت تلفن خیلی از پهلوون غلوم تعریف کرده ، بابام‌ میگفت : اصلا" یه سر ُ و گردن از بقیه فهمیده تر ُ و آقا تره ، یه هو سرگرد دوباره عصاش رو باز کرد ُ و یه ضربه با عصا به عفت خانم یا نوچه گوش بریده زد ُ و گفت : دیدی خانم جون من راست میگفتم : این بار با شنیدن کلمه خانم جون نه تنها همه نوچه ها زدن زیر خنده بلکه خود ِ اوستا هم خندید ُ و یه چش غوره به عفت خانم رفت ُ و گفت : آخه بچه تو کی میخای آدم بشی ؟ لابد وقتی که اون یکی گوش‌ ات رو هم از دست دادی ؟ آره ؟ عفت خانم یه هو دستش رو گذاشت روی گوشش ُ و با یه صدای نازکی گفت : اِ وا ؟ نه تو رو خدا اوستا ؟ همون یه گوش بَسَم بود ، اوستا تا اومده حرف بزنه ، سرگرد پرید جلو و دست راست اوستا رو گرفت تُو دستش ُو یه کمی نوازشش کرد ُو با یه مهربونی خاصی گفت : اِیول جوون ؟ درسته من کورم ولی یه حسی بهم میگه تو خود ‌ ِ پهلوون غلوم اون مرد بزرگ ُو قهرمانی که بازار زیر پنجه هاش میچرخه ُو هیچکس نمی تونه بدون اجازش نفس بکشه ُ و آب بخوره ، اوستا اولش خواست دستش رو از توی دست سرگرد بیرون بکشه ولی با شنیدن تعریف های سرگرد شُل شد ُ و همونطور که ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی
1_6474704257.pdf
52M
دوستان و اساتید محترم کتاب (کنشگران فتنه سلبریتی ها ) فوق العاده کتاب جالبی است از جهت ارائه اطلاعات سلبریتی هایی که در حوزه فوتبال در فتنه نقش داشته و خود نمایی کردند با ملاحظه این کتاب شاهد سازماندهی عجیبی خواهیم بود که توانسته در یک مدت کوتاه این لایه از جمعیت را مدیریت و مهندسی کند این کتاب را حتما ملاحظه بفرمائید و در صورت صلاحدید امرا انتشار دهید تا زحمات دوستانی که زحمت کشیدید و اطلاعات آنرا جمع آوری و انتشار دادند از بین نرود باماهمراه باشید با تازه‌ترین ها👇 📲به تنها کانال جامع تحلیلی، آموزشی و تخصصی خانواده و سواد رسانه‌ای بپیوندید 👇 @Family_literacy