گره روسریاش را محکم میکرد و اسلحه را روی دوشش میانداخت.در لبنان و سوریه آموزشهای چریکی را دیده بود؛ روحیه مقاومی داشت و شکنجه در زندان ساواک آبدیدهاش کرده بود. هیچ چیز او را از پا درنمیآورد حتی رنج دوری از همسر و فرزندان.
هشت فرزندش را سالها ندیده بود که مبارزه با طاغوت، خانه به دوشش کرده بود؛ لبنان، سوریه و سپس پاریس. در آنجا با سید روحالله آشنا شد؛ امین بیت امام(ره) و محافظ ایشان بود. انقلاب که پیروز شد به وطن برگشت؛ حالا همه «خواهر طاهره» را میشناختند؛ زنی از تبار الوند که از نردیکترین یاران خمینی کبیر بود...