📖 غزلی از دیوان شمس مولانا
عید آمد و عید آمد وان بخت سعید آمد
برگیر و دهل میزن کان ماه پدید آمد
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بیمثل و ندید آمد
عید آمد و ما بیاو عیدیم بیا تا ما
بر عید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد
زو زهر شکر گردد زو ابر قمر گردد
زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد
برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبر کن از گفتن چون صبر کلید آمد
💚 اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ☘
هوش مصنوعی ناحیه 2
https://eitaa.com/AI_techno2