شدت سختی مصیبت علی اصغر علیه السلام مصیبت جگرسوز علی اصغر به قدری بر امام حسین علیه السلام سخت بود که آن حضرت در حالی که گریه می‌کرد به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا خودت بین ما و این قوم داوری کن آنها ما را دعوت کردند تا ما را یاری کنند ولی به کشتن ما اقدام می‌کنند. از جانب آسمان ندائی شنید: یا حُسَینُ دَعهُ فَاِنَّ لَه مُرضِعاَ فِی الجَنَّهِ ای حسین علیه السلام در فکر اصغر نباش هم اکنون دایه ای در بهشت برای شیر دادن به او آماده است. [۱] این ندا، ندای دلداری به حسین علیه السلام بود تا بتواند فاجعه غمبار مصیبت اصغر را تحمل کند و دلیل دیگر بر شدت سختی این مصیبت اینکه: امام حسین علیه السلام هنگامی که به شهادت رسید در روز یازدهم محرم سکینه کنار پیکرهای شهداء آمد و گریه کرد تا بیهوش شد امام حسین علیه السلام در عالم بی هوشی به سکینه اشعاری آموخت برای شیعیان بخواند دو شعر از آن اشعار این است: لَیتَکُم فِی یَومِ عاشُورا جَمیعاً تَنظُرُونی***کَیفَ اَستَسقِی لِطِفلِی فَاَبَوا اَن یَرحَمُونِی وَ سَقُوهُ سَهمَ بَغیٍ عَوَضَ الماءِ المَعِینِ***یا لَرَزءِ وَ مُصابٍ هَدَّ اَرکانَ الحَجُونِ ای کاش در روز عاشورا همه شما بودید و می‌دیدید که چگونه برای کودکم طلب آب کردم قوم به من رحم نکرد و بجای آب گوارا کودکم را با تیر خون ظلم سیراب کردند این حادثه آنچنان جانسوز و سخت و طاقت فرسا است که پایه‌های کوه‌های مکه را خراب کرد. [۲] لاله باغ دل من علی جان علی جان***شمع دل محفل من علی جان علی جان طوطی من کز بر من پریدی چه دیدی***غرقه به خون بسمل من علی جان علی جان خرمن عمر تو چه رفت بر باد زبی داد***سوخت ز غم حاصل من علی جان علی جان حلق تو را تیر ستم دریده بریده***ز خم غمت قاتل من علی جان علی جان [۳] اصغر اگر ز عطش، تشنه و بی تاب شدی***بر وی دست پدر خوب تو سیراب شدی شمر رحمی نه اگر بر دل بی تابت کرد***نوک تیر ستم حرمله سیرابت کرد طایر هوش ز سر رفت ز مدهوشی تو***ناله من به فلک رفت ز خاموشی تو نور چشما! بگشا دیده ز هم خواب بس است***بردنم طاقتت از این دل بی تاب بس است بود امیدم که توام یار به هر حال شوی ***به زبان آئی و همصحبت اطفال شوی [۴] ---------- [۱]: معالی السبطین ج۱ ص۴۲۴-تذکره الخواص سبط بن جوزی ص ۱۴۴ [۲]: معالی السبطین ج۲ص۵۳ [۳]: دیوان کمپانی [۴]: دیوان جودی سوگنامه آل محمد صلوات الله علیه و آله - محمدی اشتهاردی