وهابیت(خلاصه) بنیانگذاران: 1. احمد بن تيميّه، نظريه پرداز وهّابيت، ت 661 ه . ق - م 728 در زندان قلعه دمشق. 2. محمّد بن عبد الوهّاب ت در شهر عُيَينه، از توابع نجد عربستان ت 1115ه.ق - م 1206ه.ق برنامه استعمار بریتانیا(انگلیس) برای محمد بن عبد الوهاب : 1. تکفیر تمام‌ مسلمانان‌ و مباح‌ بودن‌ قتل‌ آنان‌، و غارت‌ کردن‌ اموالشان‌، و هتک‌ آبروی‌ آنان‌، و فروختن‌ آنان‌ در بازار برده‌ فروشان‌، و جواز برده‌ ساختن‌ مردانشان‌ و کنیز گرفتن‌ زنانشان‌. 2. نابود ساختن‌ کعبه‌ به‌ نام‌ اینکه‌ جزء آثار بت‌ پرستی‌ است‌ ـ اگر بتواند ـ و مانع‌ شدن‌ مردم‌ از حج‌، و تحریک‌ عشایر و قبایل‌ به‌ غارت‌ قافله‌های‌ حجاج‌ و کشتن‌ آنان‌. 3. کوشش‌ به‌ منظور ایجاد روح‌ نافرمانی‌ نسبت‌ به‌ خلیفه عثمانی‌ و تحریک‌ مردم‌ برای‌ جنگیدن‌ با او و تجهیز لشکرهایی‌ برای‌ این‌ منظور، و نیز لازم‌ است‌ با شریف‌های‌ حجاز با تمام‌ وسائل‌ ممکنه‌ مبارزه‌ شود، و از نفوذ آنان‌ کاسته‌ گردد. 4. ویران‌ ساختن‌ قبه‌ها و ضریحها و اماکن‌ مقدسه‌ مسلمانان در مکه‌ و مدینه‌ و دیگر بلاد اسلامی‌ که‌ برایش‌ امکان‌ داشته‌ باشد، به‌ نام‌ اینکه‌ اینها بت‌پرستی‌ و شرک‌ و نوعی‌ اهانت‌ به‌ شخصیت‌ پیامبر و خلفای‌ او و رجال‌ اسلام‌ است‌. 5. ایجاد هرج‌ و مرج‌ و آشوب‌ در بلاد به‌ هر اندازه‌ که‌ بتواند. 6. انتشار قرآنی‌ دست کاری شده، که‌ احادیثی‌ که‌ ناظر به تحریف‌ قرآن‌است‌ در آن‌ عملی‌ شده‌ باشد.(دستهای آلوده،۹۲) همفر پس از بازگشت از انگلستان به سوی بصره روانه شد و پس از آن در جستجوی محمدابن عبدالوهاب عازم نجد گردید. وی با هماهنگی وزارت مستعمرات بریتانیا دور جدیدی از رایزنی‌های خویش را برای قیام علیه حکومت عثمانی شروع کرد و در نهایت با همکاری محمدابن سعود حاکم درعیه و محمدابن عبد الوهاب مکتب وهابیت را به عنوان یک مکتب ابداعی به جوامع اسلامی تحمیل نمودند. محمد بن عبد الوهاب و رابطه اش با مستر همفر اودر آخرين سفرى كه به خانه خدا رفته بود بعد از انجام مناسك حج به مدينه رهسپار شد و در آنجا توسلات مردم را در نزد قبر پيامبر اكرم (ص) ناپسند شمرد سپس (نَجد) مراجعت كرد و از آنجا به مقصد رفتن به شام به بصره رفت ولى مدتى در آنجا ماندگار شد و اين ماندن آغار آشنايى او با مستر همفر انگليسى كه جاسوس انگلستان در ممالك اسلامى بود گرديد مستر همفر كه جاسوسى ماهر و تربيت شده بود به زبانهاى عربى و تركى و فارسى كاملًا مسلط بود و در طى چند سالى كه در تركيه زندگى كرده بود راجع به اسلام اطلاعات جامعى را جمع آورى نموده بود. مستر همفر خود درباره اين آشنايى در كتابى جنجالى خاطراتش چنين نگاشت: من گمشده اى را كه در جستجويش بودم در محمد بن عبدالوهاب يافتم چرا كه آزاد انديشى و غرور و نفرت او از بزرگان زمانه و آراء مستقلش از خلفاى چهارگانه اهل تسنن از برجسته ترين نقاظ ضعف او بود كه من بدان وسيله مى توانستم در او نفوذ كنم و بر او چيره شوم من با او ارتباط خيلى عميقى بر قرار كرده بودم و هميشه غرورش را پرورش مى دادم و باد دماغش را زياد مى كردم و به او تلقين مى كردم كه تو از على و عمر شايسته ترى و اگر پيامبر حاضر بود تو را خليفه خود مى كرد. بعد از مدتى يك زن مسيحى كه پيشاپيش براى فاسد كردن جوانان مسلمان در بصره بود را به صيغه محمد بن عبدالوهاب در آوردم (صيغه در نزد اهل تسنن حرام است) سپس با آن زن محمد بن عبدالوهاب را به خوردن مشروب تشويق كرديم تا عاقبت موفق شديم سپس- نماز- روزه و جهاد را امرى مستحب و نه از اصول دين در نظرش جلوه دادم و همه را پذيرفت و با هم عمل مى نموديم. پس از اين اتفاقات محمد بن عبد الوهاب در بصره با اعمال مردم به مخالفت پرداخت ليكن مردم بصره او را بيرون كردند سپس در سال 1139. ق به حريلمه از شهرهاى «نجد» رفت و در همين زمان پدرش هم براى امر قضاوت به اين شهر نقل مكان كرد پدر محمد پس از ديدن و مطلع شدن از نظرياتش در دين با او به جدال و نزاع پرداخت و مردم حرميله نيز با او مشكلات فراوان داشته تا اينكه پدرش در سال 1153 ه. ق از دنيا رفت. محمد بن عبد الوهاب پس از مرگ پدرش : محمد بيشتر به اظهار عقايدش پرداخت تا اينكه جمعى از مردم حريمله با كمكهاى فراوان مالى و تبليغاتى بيگانگان به او گرديدند محمدبن عبدالوهاب در سال 1160 ه. ق بوسيله هماهنگى هاى مستر همفر دولت بِريتانيا(انگلستان) و ديگر دستهاى پنهان با محمد ابن سعود (جد آل سعود) كه امير شهر «درعیه» بود آشنا شد و در اين شهر به گسترش فرقه خود به كمك محمد ابن سعود پرداخت و از آن به بعد اين فرقه رسماً شروع به گمراهى مسلمانان نمود محمد بن عبدالوهاب در سال 1206 ه. ق درگذشت ولى از خود عقايد كفرآميز و انحرافى و برگرفته از مكاتب غربى برجاى گذاشت كه در آينده نزديك به آنها خواهيم پرداخت. جنایات وهابیت در سال ۱۲۰۸ ه.ق بصره را به تصرف در آوردند و بعد از آن شهر را غارت کردند.