قبر امام علی علیه السلام تا 100 سال مخفی بود عبد اللَّه حازم گويد روزى همراه هارون الرشيد برای شكار از كوفه خارج شديم به غَرِيَّيْن و ثُوَيَّه (نام محلی نزیک کوفه) رسيدیم فَرَأَيْنَا ظِبَاءً تعدادی آهو دیدیم فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهَا الصُّقُورَ وَ الْكِلَابَ بازها و سگها را بطرف آنها فرستاديم فَجَاوَلَتْهَا سَاعَةً باندازه يك ساعت آنها را دنبال كردند ثُمَّ لَجَأَتِ‏ الظِّبَاءُ إِلَى أَكَمَةٍ فَسَقَطَتْ عَلَيْهَا حيوانات بيچاره شده خود را به پناه پُشتِه(تَلّ و تپه) درآوردند فَسَقَطَتِ الصُّقُورُ نَاحِيَةً وَ رَجَعَتِ الْكِلَابُ بازها بطرفى رفته و سگهاى شكارى بجانب ما آمدند فَعَجِبَ‏ الرَّشِيدُ آخر الامر هارون از اين پيش‏آمد تعجب کرد ثُمَّ إِنَّ الظِّبَاءَ هَبَطَتْ مِنَ الْأَكَمَةِ طولی نکشید که آهوان از آن بزير آمدند فَهَبَطَتِ الصُّقُورُ وَ الْكِلَابُ دو مرتبه بازها و سگها بدانها حمله كردند فَرَجَعَتِ الظِّبَاءُ إِلَى الْأَكَمَةِ دوباره آنها كه خود را بيچاره ديدند بهمان پشته پناه بردند فَتَرَاجَعَتْ عَنْهَا الْكِلَابُ وَ الصُّقُورُ و سگ ها و بازها هم برگشتند فَفَعَلَتْ‏ ذَلِكَ ثَلَاثاً تا سه مرتبه همين عمل مكرر شد و آن روز از شكار باز ماندند. فَقَالَ الرَّشِيدُ ارْكُضُوا فَمَنْ لَقِيتُمُوهُ فَأْتُونِي بِهِ هارون دستور داد برويد در اين نزديكى هر كسى را ملاقات كرديد بحضور آوريد تا ما را از اين قضيه مطلع گرداند. فَأَتَيْنَاهُ بِشَيْخٍ مِنْ بَنِي أَسَدٍ پيرمردى از مردم بنى اسد را حاضر كردند فَقَالَ لَهُ هَارُونُ أَخْبِرْنِي مَا هَذِهِ الْأَكَمَةُ هرون پرسيد اين پشته و قضيه آن را كاملا بيان كن و ما را از پيش‏آمدى كه ديده‏ايم اطلاع بده قَالَ إِنْ جَعَلْتَ لِيَ الْأَمَانَ أَخْبَرْتُكَ پیر مرد گفت اگر مرا امان دهى حقيقت آن را براى تو شرح خواهم داد قَالَ لَكَ عَهْدُ اللَّهِ وَ مِيثَاقُهُ أَلَّا أُهَيِّجَكَ وَ لَا أُوذِيَكَ هارون گفت با خدا پيمان بستم كه اگر حقيقت آن را بگوئى بتو آسيبى نرسانم. فَقَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ أَنَّهُمْ كَانُوا يَقُولُونَ إِنَّ فِي هَذِهِ الْأَكَمَةِ قَبْرَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع گفت پدرم از پدرانش نقل ميكرده كه در زير اين پشته مرقد مطهر امير المؤمنين است و آن را خداى متعال حرم امن خود قرار داده هر كس بدان جا پناهنده شود از هر آسيب و گزندى در امانست. الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج‏1، ص: 28-27 الإرشاد للمفيد / ترجمه ساعدى، ص: 28