. حَقُّ النّاس ببخش تا ببخشند امير المؤمنين عليه السّلام در كوفه بر منبر رفت، خدا را سپاس گفت و ستايش كرد و گناه را سه قسم نمود و فرمود «وَ أَمَّا الذَّنْبُ الَّذِي لَا يُغْفَرُ فَمَظَالِمُ‏ الْعِبَادِ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ» و اما گناهى كه آمرزيده نشود ظلم برخی از بندگان به برخى دیگر است. و فرمودند «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِذَا بَرَزَ لِخَلْقِهِ‏ أَقْسَمَ قَسَماً عَلَى نَفْسِهِ » آنگاه ‌که ‌عدل ‌جزایی ‌خداوند ‌در‌قیامت‌ نمایان‌گردد ، به‌ عزت‌ و جلال ‌خود ‌سوگند می‌خورد‌ و می گوید: «وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يَجُوزُنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ وَ لَوْ كَفٌّ بِكَفٍّ وَ لَوْ مَسْحَةٌ بِكَفٍّ وَ لَوْ نَطْحَةٌ مَا بَيْنَ الْقَرْنَاءِ إِلَى الْجَمَّاءِ فَيَقْتَصُّ لِلْعِبَادِ بَعْضِهِمْ مِنْ بَعْضٍ حَتَّى لَا تَبْقَى لِأَحَدٍ عَلَى أَحَدٍ مَظْلِمَةٌ ثُمَّ يَبْعَثُهُمْ لِلْحِسَابِ» به عزّت و جلالم سوگند كه از ظلم هيچ ظالمى نگذرم، گرچه زدن مشتى باشد، يا كشيدن دستى يا شاخ زدن گوسفندِ شاخدارى به گوسفندى بى شاخ. خداوند تقاصّ بندگان را از يكديگر مى‏گيرد، تا جايى كه هيچ كس به گردن ديگرى حق و مظلمه‏اى نداشته باشد، آن گاه ايشان را براى حسابرسى مى ‏فرستد. قسمتی از دعای روز دوشنبه را سعی کنیم همیشه بخوانیم و همدیگر را حلال نماییم «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ كُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ كُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ‏» خدايا از هر نذر و عهد و وعده‏اى كه كردم و بدان وفا نكردم از تو آمرزش مى‏طلبم «وَ أَسْأَلُكَ فِي مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِي فَأَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ‏» و باز از تو درخواست مى‏كنم در ظلمى كه به بندگان تو كردم و حقى كه بر من دارند كه به لطف و كرمت ادا فرمايى پس هر كس از بندگان تو يا كنيزكان تو كه مظلمه‏اى از او بر من است «كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي عِرْضِهِ‏» كه ستمى بر او كرده‏ام چه به شخص او و چه به آبروى او «أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا» يا در مال و اهل و عيال او و فرزندان او يا غيبتى از او كرده‏ام «أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوًى أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ» يا بر او بار گرانى نهاده‏ام به سبب حب نفس يا هواى رياست يا به كبر و حسد يا ريا و عصبيت «غَائِباً كَانَ أَوْ شَاهِداً وَ حَيّاً كَانَ أَوْ مَيِّتاً» به هر كس ستم كرده‏ام از غائب و حاضر و زنده و مرده «فَقَصُرَتْ يَدِي وَ ضَاقَ وُسْعِي عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ‏وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ‏» كه دستم از اداى حق او كوتاه و مجالم از پرداختش تنگ است و نتوانم از او حليت خواست «فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ وَ هِيَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَى إِرَادَتِهِ‏» پس از تو اى كسى كه مالك حوايج خلقى و به محض خواست تو و در آن اراده تو همه حاجتها مستجاب است «أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» از تو مى‏طلبم كه بر محمد و آل محمد (ص) درود فرستى «وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَا شِئْتَ وَ تَهَبَ لِي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً» و آن بنده را كه بر او ستمى كرده‏ام هر گونه خواهى از من راضى گردانى و مرا از جانب خود رحمتى بى‏حد عطا كنى «إِنَّهُ لاَ تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ وَ لاَ تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‏» كه آمرزش تو را نقصان و بخشش تو را زيان نرساند اى مهربانترين عالم ببخش تا ببخشند فهرست لیالی قدر و شهادت مولا فهرست .