🌺🌼🌸
🍀
قصیده معروف فؤاد کرمانی🍀
#ویژه_عید_سعید_غدیر
#قسمت_اول
نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یاعلی
نه مرا زبان که بیان کنم صفتِ کمال تو یاعلی
شده مات عقل موحدین همه در جمالِ تو یاعلی
چو نیافت غیر تو آگهی ز بیانِ حالِ تو یا علی
🌼
نبرد به وصف تو ره کسی مگر از مقالِ تو یاعلی
هله ای مُجلّیِ عارفان تو چه مطلعی تو چه منظری
که ندیدهام به دو دیدهام چو تو گوهری چو تو جوهری
هله ای مولّه عاشقان تو چه شاهدی تو چه دلبَری
چه در انبیا چه در اولیا نه تو را عدیلی و همسَری
🌸
به کدام کس مَثلت زنم که بُوَد مثالِ تو یا علی
توئی آنکه غیر وجود خود به شهود و غیب ندیدهای
فَقرات نفس شکستهای، سُبحاتِ وَهم دریدهای
همه دیدهای نه چنین بود شه من تو دیدهی دیدهای
ز حدودِ فصل گذشتهای به صعودِ وصل رسیدهای
🌼
ز فنای ذات به ذاتِ حق بُوَد اتّصال تو یاعلی
چو عقول و افئده را نشد ملکوتِ سرّ تو مُنکشف
همه گفتهاند و نگفته شد ز کتابِ فضل تو یک الف
ز بیانِ وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف
فصحای دهر به عجز خود، ز ادایِ وصف تو معترف
🌸
بُلغای عصر به نطقِ خود شدهاند لالِ تو یاعلی
تویی آن که در همه آیتی، نگری به چشم خدای بین
شده از وجودِ مقدّست، همه سرّ کَنزِ خفا مبین
تویی آن که از کُشِفَ الغطا، نشود ترا زیاده یقین
ز چه رو دَم از أنا ربکّم نزنی بزن بدلیل این
🌼
که به نورِ حق شده منتهی، شرفِ کمال تو یاعلی
تو همان درخت حقیقتی که در این حدیقهی دنیوی
أنا ربّکم تو زنی و بس به لسان تازی و پهلوی
ز بروق نورِ تو مُشتعل، شده نارِ نخلهی موسوی
ز تو در لسانِ موحّدین، بُوَد این ترانهی معنوی
🌸
که انا الحق است به حقِ حق، ثمرِ نهالِ تو یا علی
تویی آن تجلّیّ ذوالمنن، که فروغ عالم و آدمی
هله ای مشیّتِ ذاتِ حق، که به ذات خویش مُسلّمی
ز بروز جلوه ما خلق، به مقام و رتبه مقدّمی
به جلالِ خویش مُجلّلی، ز نوالِ خویش مُنعّمی
🌼
همه گنج ذاتِ مقدّست، شده مُلک و مالِ تو یا علی
تو چه بندهای که خدائیت، ز خداست منصب و مرتبت
احدی نیافت ز اولیا، چو تو این شرافت و منزلت
رسدت ز مایهی بندگی، که رسی به پایهی سلطنت
همه خاندانِ تو در صفت، چو توأند مشرقِ معرفت
🌸
شده ختم دورهی عِلم و دین، به کمالِ آل تو یاعلی
تو همان مَلیکِ مُهیمنی، که بهشت و جنّت و نه فلک
پیِ جستجوی تو سالکان، به طریقت آمد یک به یک
شده ذکرِ نام مقدّست، همه وِردِ اَلسنهی مَلَک
به خدا که احمدِ مصطفی، به فلک قدم نزد از سَمَک
🌼
مگر آنکه داشت در این سفر طلبِ وصالِ تو یا علی
تویی آنکه تکیهیِ سلطنت، زدهای به تخت مؤبّدی
ز شکوه شأن تو بر مَلا، جَلَواتِ عِزِّ ممجّدی
به فرازِ فرقِ مبارکت، شده نصب تاج مُخلّدی
متصرّف آمده در یَدَت، ملکوتِ دولتِ سرمدی
🌸
تو نه آن شهی که ز سلطنت، بود اعتزالِ تو یاعلی
🌺🌸🌼
ادامه دارد ...
🌐
eitaa.com/ANALYSTS