#خاطرات_شما
#ارسالی_کاربران
سال سوم دبیرستان بود. بعد از نهار رفتم وضو بگیرم. شیر آب رو باز کردم و شروع کردم به شستن دست و صورت. وقتی داشتم مسح سر میکشیدم، یه دستی از سمت راست اومد و شیر آب جلوی من رو بست.
تشکر کردم و چیز دیگه ای نگفتم. همکلاسی جدیدم، احسان بود.
با دقت که به وضو گرفتنش توجه کردم دیدم هربار که آب توی دستش میریزه با دست دیگه ش شیر آب رو میبنده، و موقعی که آب آخر رو توی دست پر میکنه که روی دست چپ بریزه، قبل از ریختن شیر رو میبنده که رطوبت روی شیر برای مسح مشکل ساز نشه.
با خودم گفتم چه خوب. اینطوری هم میشه وضو گرفت هم اینکه اسراف نمیشه.
از اون به بعد یاد گرفتم همیشه همونطوری وضو بگیرم و متوجه شدم خیلی ها هستن مثل قبلاً من، شیر رو باز میذارن و وضو میگیرن، سعی کردم با روش احسان دیگران رو هم امر به معروف کنم.
هیچوقت یادم نمیره. خدا خیرش بده.
برداشت آزاد:
یه وقتایی آدم خودش مورد امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیره که اگه روحیه حق پذیری داشته باشی میتونی با یه تیر دو نشون بزنی:
اول همون فایده امر به معروفه که برات هست و دوم اینکه یاد میگیری اگه دیدی کسی کار اشتباه تو رو تکرار میکنه، چطوری متوجهش کنی.
اگه این فریضه همه گیر بشه برای همه فایده داره،چه بسا ما هم از اشتباهاتی که میکنیم و خودمون متوجه نیستیم، رها بشیم و یا به معروفاتی که ازشون بیخبریم یا اهمیت نمیدیم، دعوت بشیم.
به نهضت آمرین بپیوندید:
@aamerin_ir