ابوتراب
مدتی بعد رفیق دوم، نزد زن رفت تا امانت را بگیرد. زن گفت: آن را به رفیقت دادهام! بین آنان دعوا شد و مرد شکایت کرد و نزد عمَر رفتند عمر به زن گفت: تو ضامن امانت بوده ای و مقصری! زن درخواست کرد که، علیبن ابیطالب قضاوت کند...