کد های مهم حکمرانی فرهنگیدکتر عبدالکریم خیامی 🔸هالیوود که به ظاهرهیچ دستور عمل ساخت فیلمی وجود ندارد، ولی محال است که تولیدات آن‌ها در چارچوب فرهنگی آمریکا نباشد. ما نیاز به یک ساختار مشخصی داریم یا نیاز به یک بحث مدیریتی؟ 🔸فرآیند‌های ارزیابی و ارزشیابی عملکرد در حوزه فرهنگ یک شوخی بی مزه و از طنز‌های تلخ جمهوری اسلامی است و در نگاهی دیگر یک اهانت به متخصصین این حوزه است. 🔸اگر دستگاه‌های فرهنگی ما توانستند بر صنعت، تجارت، نظامات مالی تاثیر گذار باشند، فرهنگ ما متحول خواهد شد. ویترین‌های پوشاک مغازه‌های ما، انبار گمرکات کشور، چینش بوفه‌ها و رستوران‌ها در شهرها، مبلمان شهری شهرها، معماری خانه ها، فرآیند صدور مجوز کسب و کار‌ها را در نظر بگیرید؛ تاثیر این‌ها بر فرهنگ عمومی حتما بیشتر از تاثیر بسیاری از ارگان ها، نهاد‌ها و سازمان‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است. 🔸یکی از مسائل جدی در کار فرهنگی و یا ساختار اداره فرهنگ این است که پارادایم حاکم بر اندیشه مسئولین نظام هنوز پارادایم انتقالی است؛ «انتقالی بدین معنا که ما یک چیزی داریم، آنرا بسته بندی می‌کنیم و به سمت جامعه می‌فرستیم، جامعه تاثیر می‌پذیرد و اصلاح می‌شود.» میخ‌های تابوت این پارادایم ده‌ها سال است که زده شده است. اگر هم باشد دست کم با شیوه مکانیکی انتقالی نیست و با شیوه دیگری انجام می‌شود. 🔸در موضوع فرهنگ و رسانه یک نگاه مکانیکی انتقالی و زنجیره‌ای داریم به نحوی که مردم گویی یک سرزمین پذیرایی هستند که ما فقط از بالا مطالب خود را به جامعه ارسال می‌کنیم 🔸فرهنگ از دوره قاجار آرام آرام دولتی، حاکمیتی و از سایر ساحت‌ها منفک می‌شود. البته این نظامات غربی نیز در آن بی اثر نبودند. کم کم فرهنگ بوراکراتیک می‌شود و ما با مدیران و مسئولانی در حوزه فرهنگ روبرو می‌شویم و هر چه به جلو آمدیم، حرکات جوششی را به سکنات کوششی تبدیل کردیم، عقلانیت انقلابی مردمی را به عقلانیت سازمانی اداری تبدیل کردیم و مردم گرایی را با فرقه گرایی اشتباه گرفتیم. (این‌ها همه اشکالاتی است که در کار‌های فرهنگی انجام دادیم.) مردم را گزینشی مشارکت می‌دهیم. 🔸در خاطره‌ای یکی نقل می‌کرد که به سید حسن نصرالله گفتیم که برای سالگرد تاسیس حزب الله مانند ۲۲ بهمن راهپیمایی کنید، فلان کار را انجام بدهید که او در جواب گفته بود، ما تجربه بد جمهوری اسلامی را در این خصوص تکرار نمی‌کنیم و ترجیح می‌دهیم مردم خودشان پای کار بیایند. 🔸در برخی از کار‌های فرهنگی هدف را یکی از ساحات اصلاح فرهنگی می‌دانیم. مثلا برخی فقط در حوزه اعتقادات و باور‌ها فعالیت دارند و به سایر حوزه ها، چون گرایش، میل و رفتار کاری ندارند و در مقطعی مثل دهه ۶۰ فقط به حوزه رفتار توجه داشتیم. آستین‌ها پایین باشند، جوراب سفید نپوشید، شلوار لی ممنوع و ... اگر بخواهیم ساختار فرهنگی را اصلاح کنیم، باید دید جامعی داشته باشیم و بدانیم که در یک مقولاتی البته رفتار انگیزشی نیاز است بدین نحو که با اصلاح رفتار، کم کم در سایر حوزه‌ها نیز اصلاح صورت می‌گیرد. 🔸تندروی‌ها و کندروی‌هایی در امور فرهنگی داشتیم؛ انقلاب در گام جدید خود حالا تجربه این افراط و تفریط‌ها را دارد. رهبری در خصوص اصلاح کار فرهنگی اصطلاح «باغبانی» را به کار می‌برند؛ خب در باغبانی شما هم آب و کود می‌دهید و هم در جایی هرس می‌کنید. ما یک وقت‌هایی از تمام امور باغبانی در حوزه فرهنگ فقط چمن زنی، آن هم با دستگاهش را یاد گرفته ایم. میلیون‌ها انواع گل و گیاه دیگر را که نمی‌شود فقط با دستگاه چمن زنی هرس کرد. 🔸کار فرهنگی یعنی تولید و ارتقاء معنا در زندگی جاری، ملموس و روزمره عامه مردم که منجر به یک ارتقایی در بینش، گرایش و رفتار می‌شود. 🆔@Temod_uni