درباره افسانه «بازدارندگی»
دوستانی که مطالبه عمل متقابل را به منظور «بازدارندگی» طرح میکنند، چند خطا مرتکب میشوند.
۱- انگاره «انفعال» و «ضعف» را تثبیت میکنند که این دقیقاً در جهت خواست دشمن است. ببینید چطور کلیپهای دوستانِ خودی سر از رسانههای بیگانه درمیآورد.
۲- نزاع واقعی و اساسی ما در منطقه با اسرائیل و آمریکا را میپوشانند و جنگ را به عملیات تاکتیکی کوتاهمدت تقلیل میدهند و نیروی روانی مردم را برای یک عملیات کوچک تخلیه میکنند. آیا واضح نیست که جمهوری اسلامی با حضور در منطقه تا بیخ گوش اسرائیل و آمریکا، عرصه را بر آنها تنگ کرده؛ و ترورها و تحرکات دشمن، پاسخ انفعالی او به ماست؟
۳- این دوستان حواسشان نیست که اگر یک عملیات نقطهزن هم بکنیم و روی آن مانور رسانهای هم بدهیم تا دل حزباللهیها مثلاً خنک شود و به قول خودشان افکار عمومی بازسازی شود، اگر دشمن متقابلاً پاسخ سختتر بدهد، همه آن وعدههای بازدارندگی دود میشود و به هوا میرود و انگاره ترسوهای واداده تثبیت می شود که: باید عملی نکنیم که تنش درست کند؟!
۴- توجه ندارند که مگر ممکن است که شما یک عملیات بکنید و بازدارندگی ایجاد کنید و دشمن بترسد و دیگر حرکتی نکند و شما در یک مسیر هموار مدام نیروهای مقا*ومت منطقه را تجهیز کنید و او هم بنشیند و شما را تماشا کند؟! مگر اسرائیل ابله است که پاسخ مقطعی شما را ببیند و بترسد و جرئت نکند دیگر مستقیماً به شما ضربه بزند و آن تهاجم اساسیتر شما به خودش را نادیده بگیرد؟!
۵- منطق بازدارندگی، منطق جنگ نرمال دو کشور معمولی در جهان است. جنگ ایران با آمریکا و اسرائیل، جنگی اساسی و تاریخی است. نحوه آرایش ایران هم متناسب با همین معنا از جنگ است. هدف میانمدت این جنگ هم اخراج آمریکا و سگ نگهبانش از منطقه است. نمیتوان با منطق «بازدارندگی» عمل ایران را توضیح داد یا عملی را تجویز کرد.
۶- دوگانه «نزدن برای جلوگیری از وقوع جنگ» و «زدن برای بازدارندگی از جنگ» هر دو باطل است؛ چون پیشفرضش ندیدن جنگ جاری یا به تعویق انداختن آن است.
۷- اینکه ما باید حرکت رسمی تلافیجویانه و نقطهزن داشته باشیم یا نه، حرفی است که میتوان دربارهاش بحث کرد. اما این بحث باید درون منطق جنگ اساسی جمهوری اسلامی طرح شود؛ نه با ادبیات تخصصی و نرمالایزشده «بازدارندگی». وگرنه حاصلی جز تخلیه انرژیها و سرخوردگی ندارد.
✍️سیدعلی سیدان
🔺کنشگرباش🔻
🆔
@Activism_ideas