🔴در ایام انتخابات؛ فصل بهار سیاست ایران چکار کنیم؟ 📝 حسین مهدی زاده 1️⃣ از 2️⃣ واضح است که ایام انتخابات برای باشگاه مشاغل وابسته به رای مردم، فصل کار و کوشش و فصل درو کردن محصول است. اما بارها دیده ایم که بزرگترها می گویند که انتخابات روز مردم است. همین دو سال پیش، وقتی رهبر انقلاب پای صندوق رای آمدند، فرمودند که «روز انتخابات، روز ملّت ایران است. امروز میدان‌دار و صحنه‌گردان اصلی مردمند.» ❓یادم هست که در آن ایام فکر می کردم که آیا در ایام انتخابات من چه میدان داری جدیدی را تجربه می کنم؟من که شغلم از جنس قدرت سیاسی نیست و در نظام اداری کشور کار نمی کنم، چنین تصوری از بودن در انتخابات دارم؟به عنوان یک انسان تحصیل کرده حوزه و متعلق به دانش های انسانی و فرهنگی، آیا واقعا در این روز و ایام بیشتر احساس میدان داری می کنم؟ ✅ ایام انتخابات، ما یک دستگاه عظیم مشارکت اجتماعی شکل میگیرد برای تعیین تکیف آن بخش از نظام مدیریت و دیوان کشور که باید با تفاهم ملت انتخاب شوند. از این جهت یک انسان روستایی هم مجبور است به پست ریاست جمهوری و نماینده مجلس و خبرگان رهبری و... فکر کند. به این ترتیب، در این ایام مردم آگاهی های اجتماعی و سیاسی و کلان خود را انبارگردانی کنند و از آنها یک گردگیری مختصر می کنند چرا که این ایام هوا برای فکر سیاسی و اجتماعی بهاری و مساعد است! اما با خودم حساب می کردم که واقعا کسی مثل من در طول سال، از طریق حسابهای کاربری فضای مجازی، از طریق جلسات کارشناسی که دعوت می شوم، از طریق نظراتی که از من دیده می شود، بر نهاد حکمرانی بیشتر اثر می گذارد تا این یک ماه فشرده و پر استرس و پر شعار؟ اگر حال شما هم در این یک ماه مثل من است، پس اشتغال شما هم از جنس فرهنگ و دانش های انسانی و اجتماعی است و این یک مشکل طبیعی در میان ماست! فرهنگ و علم، اموری آرام و کند هستند و انتخابات، پدیده ای تند و پرسرعت و دفعی؛ و ما را چکار با این پدیده شلوغ! البته بخشی از علوم انسانی مدرن که تکنیک های برندسازی سیاسی و بازاریابی رای و جنگ های روانی و مدیریت ناخودآگاه مردم را آموخته اند، در این ایام سرشان خیلی هم شلوغ است. اما بقیه ما در ایام انتخابات احساس غریبی می کنیم! جامعه عجله دارد و حوصله شنیدن ندارد و باید با یک توییت و یک شعار و یک هیجان، کار را تمام کرد و ما اینکاره نیستیم! ⁉️ پس در ایام انتخابات هیچ ماهی خاصی نیست که ما برای خودمان آن را بگیریم؟ یعنی کاری باشد که کارآیی و ثمره اصلی اش هم برای خود ما و ماموریت فرهنگی و طلبگی و علمی ما باشد؟ ✅ پاسخ من همان چیزی است که در بالا نوشتم: این فصل، به اندازه ای که مجبور می شوند چند کلمه با هم درباره سیاست صحبت کنند، به همین اندازه مجبور می شوند به آن فکر کنند و این یعنی هوای اندیشه سیاسی صاف و مساعد است و اگر پروازی بخواهد رخ بدهد، در همین روزها باید باشد. من در انتخابات خبرگان 94 که چند نفر از اساتیدم کاندیدای خبرگان بودند، برای اولین بار و به سختی دست از غریبی کردن برداشتم و در صحنه رقابت، همراه یکی از اساتیدم یک ماه حاضر شدم. خیلی سخت بود و روزی دوباره خسته می شدم و تصمیم می گرفتم که برگردم به کتابخانه، اما مقاومت کردم تا آخر این صحنه را ببینم. انتخابات آرام و کم حاشیه خبرگان، صحنه آشتی من با این فناوری اجتماعی بود و ترسم از آن ریخت! اینگونه بود که به مرور سوال بالا در من متولد شد که من هم می خواهم از این یک ماه سودی ببرم و برای کارهای خودم چیزی جمع کنم. من نیاز به رای و شهرت و رابطه بازی که ابزار دست سیاست مدار است ندارم، پس این یک ماه چه فایده ای برای من دارد؟ اولین بار در انتخابات 1400 به این موضوع، با جرات فکر کردم که من چه نقشی می توانم در انتخابات داشته باشم، در حالی که این دفعه دیگر من هیچ کاره هستم؟ 🔆 توجه به در همین ایام برایم جلب توجه کرد، چارچوب مفهومی که در این دو سال و اندی پس از انتخابات 1400 در باره اش بسیار خوانده ام و سر صبر چیزهایی پیدا کردم که هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم! اصلا فکرش را نمی کردم که این کلمه ساده و ظاهرا غیر علمی تا این حد در حکمت عملی و علوم اجتماعی ریشه و عقبه و بنیان داشته باشد! به نحوی که از سپیده دمان شکل گیری حکمت عملی بر سر اهیمت آن، منازعات جدی و بنیادینی در جریان بوده و هنوز هم هست! ♻️ | 🗳 | ╰┈➤ ❝[@activism_ideas] ❞