💢چرا برای غزه کم تحرکــیم؟💢 🔹تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال! 🔹بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزب‌اللهی‌مان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد! 🔹بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالت‌طلب‌ترین ملتها بوده‌اند و برای رسیدن به آن، هزینه‌های هنگفت داده‌اند. چطور می‌شود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالت‌طلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا می‌کند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ... 🔹ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشه‌ی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمی‌توانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیمایی‌های کلیشه‌ای دردی از مردم غزه دوا نمی‌کند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیمایی‌های داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمی‌گذارد.» 🔹حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودک‌کشی‌ها و زجرکشیدن‌های مردم غزه می‌ریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمی‌بینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بی‌خیالی می‌زنند. خیلی فرق است که کسی بی‌خیال مسئله‌ای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکننده‌ی روحی مسئله‌ای، خود را به بی‌خیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است. 🔹از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئله‌ای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکس‌های جنایت‌های شنیع اسرائیل و نسل‌کشی‌ها و کودک‌کشی‌ها و رنج‌ها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» می‌باشد. ‌🔹خلاصه اینکه: ➖ امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است. ➖ امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است. ➖امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است. 🔹گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتاب‌دهنده‌، همه و همه دست به هم داده‌اند تا فناوری‌هایی زنده‌ی چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌ی انقلابی ایران یعنی به امری صرفا داخلی و کلیشه‌ای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ... اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوری‌های اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوری‌های اجتماعی جدید جستجو کرد ... 🔻کنشگرباشید🔺 ╰┈➤ ❝[@activism_ideas]❞