به وقت
#خاطرات عروسی
سلام میخوام خاطره عروسی یکی از فامیلامو بگم😂
آقا از اول عروسی عروس خانم همش با طرف دوماد ضد بود طفلک اونام هیچ کاری باهاش نداشتنا عروسم نمیزاشت دیجی اهنگ بزاره براشون اینا
خلاصه عروسی که تموم شد و خانواده دوماد دید ک عروس محلشون نزاشته بود اینام با عروس اصلا حرف نزدن محلش ندادن عروس ک دید رفتارای اونارو با حرص رفت طرفشون منم دنبالش😂 یهو رفت سر مادر شوهر داد زد و اینا خواهر شوهرش اومد سمتش گفت چرا اینجوری میکنی که یهو حمله کرد سمتش بدبخت دختره کپ کرد ولی کم نیاورد محکم زد زیر گوش عروسه اقا ی جنگی شد اخر دعوا عروس خودشو زد ب غش و اینا خدایی خیلی کتک خورد و البته حقش بود کلا تور موهاش خراب شده بود😂 آمبولانس اومد خلاصه تموم شد ولی تقصیر عروس و خانوادش بود کلاا
ببخشید اگه طولانی شد😁
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•
@Adamvhava
•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•