به وقت خواستگاری سلام یه خاطره سمی هم من بگم ۱۳ سالم بود اون زمان خونه ما بغل مسجد بود منم همیشه میرفتم مسجد نماز🙂 یه پیرزن بود اونم همیشه میومد👵🏻 بعد این همیشه میومد بغل من میشست نماز می خواند هی الکی حرف می انداخت بعد جالب اینکه تو نماز امتحان هم میگرفت مثلا تو وسط نماز چادر من می کشید یا هی تنه میزد به من می خواستم برم چادرم رو لگد میکرد بعد من فکر می کردم ایشون با من مشکل دارن که اینطوری رفتار میکنن 😲😠نگو منو واسه پسرش می خواد ما یه روز مهمون داشتیم این خانم هم خودشو چپوند تو خونه ما تا ما بریم چای بیاریم با مهمونمون حرف میزد جالب اینکه فکر میکرد من ۲۰ سالمه😖پسر خودش هم ۳۰ سالش بود به فامیلمون گفته اونم بهش گفته که این دخترش کوچیکه هنوز شوهر نمیده اینم تا اینو شنید بلند شده رفته بدون خداحافظی بعد از اون به بعددیگه مسجد نیومد به معنای واقعی تو افق محو شد 😂😂😶‍🌫 چرا در میری مادر من ما که آدم خوار نیستیم😂😂😂😌 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•