بسم الله الرحمن الرحیم ۱ ۱۹ سالم بود که یکی از آشناهای خانوادگی مون اومد خواستگاریم اوضاع مالی ما خوب نبود و این خانواده از نظر مالی خیلی خوب بودن مامان بابام نظرشون مثبت بود و میگفتن شانس ی بار میاد سراغ ادم، این خانواده نظر خیلی ها را جلب کرده بودن و همه از خداشون‌ بود که برن خواستگاری دختراشون همه بهم میگفتن شانس بهت رو کرده و تو دیگه حسابی خوشبختی نمیدونستم چیکار کنم موقعیت خوبی بود آدم هایی که کاملاً از مال دنیا بی نیاز بودن درسته پول خوشبختی نمیاره اما امنیت و آرامش میاره آدمی که امنیت و آرامش داشته باشه پس خوشبخته، جواب مثبت دادم و با هم ازدواج کردیم شوهرم شب اول خواستگاری بهم گفت که هیچی برات کم نمیزارم