۴ شروع کردم خیلی صمیمانه باهاش صحبت کردن و احوالپرسی تا میخواست مکالمه رو قطع کنه من دوباره شروع میکردم یهو سرشو اورد بالا تو چشم هام نگاه کرد و گفت من نمیدونم چی شده که شما ی فکرایی کردی ولی اینو بدون موفق نمیشی من عاشق شوهرم و زندگیمم شما هم جای اینکه اب تو هاونگ بکوبی برو بگرد ببین چی شد که اینجوری شدی پوزخند بهش زدم و گفتم چه جوری شدم؟ لبخند تلخی زد و گفت تا قبل از دیدن شما اقا فرشید جان همش ازتون تعریف میکرد و میگفت ادم خوبی هستید چشم و دستتون پاکه اونقدر قبولتون داشت که اجازه داد وارد حریمش بشید ولی انگار اشتباه میکرد شما ی ادم دزد ناموس هستی در واقع انقدر بی ناموسی که دنبال ناموس بقیه ای جسارت نشه بی ناموس فحش نیست بلکه ی صفته و در خور شما و شخصیتت هست