م قالَ أَبُوحَمْزَة َ‌اَلثُّمَالِيّ: سُئِلَ زِینُ‌ العَابِدِین عَلَيْهِ‌‌السَّلاَمُ عَنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ؟ فَقَال َ: إِنَّ يَعقُوبَ فَقَدَ سِبْطاً مِنْ أَوْلاَدِهِ فَبَكَى عَلَيْهِ حَتَّى اِبْيَضَّتْ عَيْنٰاهُ وَ اِبْنُهُ حَيٌّ فِي اَلدُّنْيَا وَ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّهُ مَاتَ. وَ قَدْ نَظَرْتُ إِلَى أَبِي وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي قُتِلُوا فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ فَتَرَوْنَ حُزْنَهُمْ يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِي ؟ ابوحمزه ‌ثمالی می‌گوید: از امام ‌سجاد (علیه‌السلام) درباره‌ی [دليل] گريه‌ی بسيار ایشان (در سوگ پدرشان) پرسيدند. حضرت فرمودند: "همانا يعقوب (تنها) يكى از فرزندانش را از دست داد پس او [به گونه‌اى] برای او گريست كه ديدگانش سپيد و نابينا گرديد، در حالى كه پسرش زنده بود و می‌دانست كه او نمرده است. و من (در روز عاشورا)، پدرم و هفده تن از خانواده‌ ام را مشاهده کردم که در یک ساعت به قتل رسیدند. پس آیا گمان می‌کنید که اندوه آنان، از قلب من بيرون خواهد رفت؟!" مثیرالأحزان، ا‌بن‌نما حلّی ج۲، ص۱۱۵ 🔰 @adyanuniv 🔰